فعالیت فیزیکی عامل بیداری ذهن
نیما بیات
حدود 3 هزار سال پیش کنفسیوس به دیدن روستایی رفت. در باغ، باغبانی پیر و پسرش را دید که از چاه آب میکشیدند. برای پیرمرد کار آب کشیدن از چاه باوجود کمک پسرش بسیار دشوار بود. آن زمان از توان گاوهای نر و اسبها برای آب کشیدن از چاه استفاده میشد، اما پیرمرد اصرار داشت از چنین روشهای قدیمی استفاده کند. کنفسیوس پیش پیرمرد رفت و گفت: دوست من! نمیدانی که اختراعات جدید وجود دارند؟ مردم با کمک گاوهای نر و اسبها از چاه آب میکشند. چرا این کار سخت را خودت انجام میدهی؟ پیرمرد گفت: آرام حرف بزن! برای من مهم نیست چه میگویی، اما میترسم پسر جوانم صدایت را بشنود. کنفسیوس گفت: منظورت چیست؟ پیرمرد پاسخ داد: من درباره این اختراعات اطلاع دارم، اما تمام اختراعاتی شبیه این، انسان را از کار دور میکند. من نمیخواهم پسرم ارتباطش با کار قطع شود، زیرا روزی که ارتباطش با کار قطع شود، ارتباطش با خود زندگی قطع خواهد شد. زندگی و کار مترادف یکدیگر هستند. زندگی و کار با هم معنی پیدا میکنند. با اختراعات جدید بشر رفته رفته کسانی که کار فیزیکی انجام نمیدهند را خوشبخت مینامند و کسانی که کار فیزیکی انجام میدهند را بدبخت میشمارند، این در حالی است که برای زنده ماندن و زندگی به مفهوم دقیق، هر فرد باید مقداری کار فیزیکی در زندگی روزمره انجام دهد. انسان هرچه خوشتر و قدردانتر باشد و کار فیزیکی را وارد بخشی از زندگیاش کند بیشتر درمییابد که انرژی زندگی در وجودش جریان دارد. برای جستوجوگر، کار فیزیکی ارزش و کاربرد زیادی دارد؛ نه به خاطر اینکه محصولی از روند این کار فیزیکی بهدست آوری بلکه به این دلیل که تو هرچه بیشتر در کار مشغول شوی، فکرت بیشتر متمرکز میشود. حتما لازم نیست کار ثمرهای داشته باشد. کار حتی میتواند بیثمر باشد و محصولی نهایی بهدست نیاید، اما انجام دادن فعالیت فیزیکی برای چابکی بدن، بیداری کامل ذهن و بیداری کامل وجود لازم است.