روابط‌عمومی‌های ایران کجای کار هستند

منوچهر محمد شمیرانی_کارشناس روابط‌‌عمومی

امروزه در دنیای کنونی و در تمامی کشورها، حکومت‌ها تلاش می‌کنند در تمامی سازمان‌های دولتی و خصوصی، به‌نحوی عمل کنند که پشتیبانی عمومی را به‌دست آورند و موافقت افکار عمومی را با برنامه‌های خود داشته باشند. بار اصلی تحقق این مهم، بر دوش روابط‌‌عمومی است تا با ایجاد هماهنگی و تفاهم بین سازمان و مخاطبان و کاهش تنش‌های اجتماعی، رشد جامعه را در مسیر صحیح رقم بزند. روابط‌عمومی، برای اجرایی شدن این هدف، ‌باید همگام با شرایط نوین جهان و فناوری، از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، مطبوعات و رادیو تلویزیون و... به‌خوبی استفاده کند و با آگاهی از نظر جامعه هدف، سازگاری مناسبی بین منافع سازمان و مخاطبان ایجاد کند.

لزوم نشر واقعیت

در دهه اول قرن بیستم، کارگزاران مطبوعات بیشتر به‌دنبال فریب و اغوای مردم بودند و ضمن مبالغه‌گویی درباره واقعیت‌های جامعه و اخبار سازمان‌ها، کمتر اخبار معتبر و موثق را در مطبوعات به چاپ می‌رساندند. در همین دهه بود که «ایوی لی» پدر روابط عمومی، با ابداع تکنیک‌های جدید و تاسیس یک شرکت روابط‌عمومی، خدمات شایانی به ترویج و پیشرفت حرفه و دانش روابط‌‌عمومی در جهان کرد. وی در مدتی که فعالیت حرفه‌ای خود را به‌عنوان «متخصص انتشارات و کارگزار روابط‌‌عمومی» انجام می‌داد معتقد بود با سیاست پرده‌پوشی و سکوت در قبال خبرها و رخدادها، نمی‌توان کاری از پیش برد و لازم است سازمان‌ها و موسسات، با اعلام واقعیت‌ها، با مردم به تفاهم برسند. تلاش او بر این بود تا اخبار معتبر و موثق در مطبوعات به چاپ برسد.

فرازونشیب‌های روابط‌عمومی

از سال ۱۳۳۰ که نخستین روابط‌‌عمومی در ایران، توسط دکتر حمید نطقی، پدر روابط‌‌عمومی ایران در شرکت نفت راه‌اندازی شد، روابط‌‌عمومی در کشورمان، شاهد فرازونشیب‌های فراوانی بوده است.

شاید بتوان گفت در سال‌های پیش از ۱۳۵۷، روابط‌عمومی‌ها، فاصله زیادی با کارکردهای اصلی خود داشتند و بیشتر، بر وجه «تشریفاتی» آن تاکید می‌شد، اما در این ۴۰ سال نیز روابط‌‌عمومی در ایران نتوانسته در جایگاه اصلی خود بنشیند؛ به‌عبارتی در این مدت، بیشتر انتظار کارکرد «تبلیغاتی» را از روابط‌‌عمومی داشته‌اند. َزرمدیران روابط‌‌عمومی در این چند دهه، کمتر با در نظر گرفتن تحصیلات مرتبط و تخصص و تجربه لازم انتخاب شدند و بیشتر، از میان حلقه دوستان و آشنایان مومن و معتمد شخص اول سازمان برگزیده می‌شوند و به‌جای برقراری ارتباط مناسب بین سازمان و مخاطبان، بیشتر به فکر تبلیغ و توجیه برنامه‌های سازمان و شخص مدیر بوده‌اند.

وصل یا فصل

این رویه و روند، بیشتر از آنکه زمینه«وصل» و شناخت متقابل و سازگاری بیشتر سازمان و مخاطبان را فراهم کند منجر به «فصل» و جدایی و بی‌اعتمادی جامعه هدف نسبت به اقدامات و برنامه‌های سازمان می‌شود. عوارض اجتماعی این مشکل را به‌ویژه در سال‌های اخیر و با گسترش شبکه‌های اجتماعی و امکان طرح بدون واسطه حرف‌ها و نظرهای مردم، می‌توان در لابه‌لای نوشته‌های آنان در فضای مجازی دید و دریافت نپذیرفتن بسیاری از برنامه‌ها و اقدامات سازمان‌ها، ریشه در نبود کانال ارتباطی کارآمد و عدم توفیق در اقناع مردم و خالی بودن جای روابط‌عمومی‌های آگاه و مسلط به زوایای گوناگون سازمان و جامعه دارد.

جای خالی نهاد حامی روابط‌‌عمومی

ناگفته نماند در این سال‌ها، حرکت‌های پراکنده‌ای برای ارتقای جایگاه روابط‌‌عمومی در ایران انجام شده، اما از آنجا که این حرکت‌ها، مبتنی بر اصول درست آکادمیک و توسط افراد «کاربلد» و متخصص در عرصه روابط‌‌عمومی نبوده، در غیاب یک سازمان و متولی برای روابط‌‌عمومی کشور و عدم حضور انجمن‌های صنفی فراگیر و پیگیر مسائل روابط عمومی، بیشتر شکل جرقه‌هایی را داشته‌اند که بدون تاثیر مناسب، به خاموشی گراییده‌اند. فراموش نکنیم با گسترش بی‌رویه مراکز تحصیلی آموزش روابط‌‌عمومی در گوشه و کنار کشور و اشتغال بیش از ۷۰ هزار نفر در واحدهای روابط‌‌عمومی دولتی و خصوصی در سطح کشور و عدم ایجاد جذابیت لازم برای عضویت اکثریت مطلق شاغلان روابط‌‌عمومی در دو انجمن فعال کنونی روابط عمومی، نمی‌توان آینده خوشایندی برای روابط‌‌عمومی در ایران تصور کرد؛ مگر آنکه هر چه زودتر، اراده رشد و ارتقای جایگاه روابط‌‌عمومی در سطح عالی مملکت ایجاد شود و با همیاری متخصصان این عرصه، بتوان آب رفته روابط‌‌عمومی در این سال‌ها را به جوی بازگرداند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین