سلام بر نوروز سلام بر بهار!
بهروز صادقی - روزنامهنگار
سلام بر بهار و طراوت همیشگیاش؛ سلام بر رستاخیز طبیعت که صدای گامهایش به گوش میرسد و نوید حیات، زندگی و نوزایی میدهد. چه زیباست که در این ایام همگام و همراه با این نوزایی و طراوت طبیعت، باور کنیم اندیشه و شور و شوق بهار به یقین از خود بهار ارزشمندتر و بااهمیتتر بوده و تکرار هر ساله بهار باید برایمان یادآور پویایی، امید به آینده، سبزاندیشی، بالندگی، ترمیم نارساییها و از نو آغازیدن باشد. پس یک سلام قشنگ، یک دعای ناب تقدیم شما خوانندگان عزیز که قلبتان کیمیاست، عهدتان وفاست، مهرتان صفاست و حسابتان از نامهربانیها جداست. گرچه در سالی که گذشت، با مشکلات گوناگونی از درون و برون حیطه اختیارمان مواجه بودهایم و از همین رو حالمان چندان تعریفی ندارد، اما در استقبال از بهار اگر لازم باشد با سیلی هم که شده صورت خود را سرخ نگه میداریم و با لبخند پذیرایش خواهیم بود. امید آنکه نوروز، سالی را که در آستانه عبور از آن هستیم و دربردارنده ناملایمات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و معیشتی بسیاری بود و روزهای پرملال مرگآفرینی «کرونا» هزاران خانواده از جمع ما را در فراق عزیزانشان سوگوار کرد، با خود ببرد و
ملت جای گرفته در جغرافیای ایرانزمین را از رنج رها کند تا حداقل در تعطیلات نوروزی لختی بیاسایند. در اواسط تابستان سالی که روزهای پایانی خود را میگذراند، روی کار آمدن دولتی جدید و همراستا با قوای قضایی و قانونگذاری کشور را شاهد بودیم. همه امید آن بود که این همراستایی و همجناحی قوای سهگانه در مسیر تامین رفاه اجتماعی و چرخش سریع چرخهای فرسوده از منازعات داخلی اقتصاد کشور و رفع تحریمها بهکار گرفته شود، اما از آنجا که طایفهگرایی سیاسی از ویژگیهای لاینفک همه جریانهای سیاسی و کنشگران و فعالان برهه کنونی کشور است، همین امر ناکارآمدی سیاستهای وعده داده شده در جریان تبلیغات سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری را در پی داشته و ۸ ماه گذشته شاهد گویایی از موفقیت دولت در وفای به عهد به مردم نبوده است. رکود اقتصادی، به همراه حجم عظیم بیکاری و لشکری از جوانان تحصیلکرده و کاردان، همچنان تداوم داشته و در پی خود، ورشکستگی اقتصادی واحدهای تولیدی و خدماتی متوسط و کوچک را چند برابر افزایش داده است. در عوض تا دلتان بخواهد پرداخت عوارض و مالیاتهای گوناگون به بهانه گسترش عدالت اجتماعی به مردم تحمیل
شده است! سهمی دیگر نیز مثل توسل به اختصاص سهمیه سوخت به هر ایرانی که طی آن سهمیه سوخت هر خودرو از ماهانه ۶۰ لیتر به نفری ۱۵ لیتر هم در راه است. از طرفی تحولات سیاسی و نظامی حاکم در منطقه، از جمله تهاجم روسیه به اوکراین و صفآراییهای تنشآفرین پیایند آن در کنار تشکیل ائتلافهایی حول مقابله با ایران، گویای شرایط سختتر اقتصادی در سال پیش رو برای کشور ماست. از یک سو مذاکراتی که در دولت روحانی در آستانه توافق نهایی بود، پا در هوا نگه داشته شد تا سیاستمداران جدید افتخار امضای آن را به خود اختصاص دهند و از سوی دیگر در حالی که مذاکرات ۸ ماهه برای امضای توافق وین در آستانه نتیجهدهی بود، در پی خواست همسایه شمالی که خواستار بیاثر بودن تحریمهای پسامد تهاجمش به اوکراین بر روابط همهجانبهاش با ایران بوده و مسائل حاشیه آن، مذاکرات را متوقف کرده است؛ از همین رو، دور از نظر نیست همین امر امکان ازسرگیری سیاستهای ایرانستیزانه را در منطقه افزایش دهد. به این ترتیب بازگشایی آزادانه شیرهای نفت بهمنظور صادرات افزونتر فرآوردههای نفتی و بازگشت
ارز ناشی از صادرات و آزاد شدن داراییهای ارزی بلوکهشده ایران در شرق و غرب، دور از دسترس مینماید و همین امر خود گویای شرایط سختتر اقتصادی در سال پیش رو برای ایران است. با ادامه این روند و منتفی شدن احتمالی اصل برجام، شاید وضع تحریمهای جدیدی علیه کشورمان در دستور کار قرار گیرد و غرب نیز با دست کشیدن از روش تعاملی با ایران، حمایت از سیاستهای ماجراجویانه قدرتهای رقیب ایران را در منطقه افزایش دهد. واقعیت آن است که بخش عمدهای از مشکلات امروز جامعه ایران ناشی از تحریم و پیامدهای آن بوده و تحریمها با اقتصاد و تولید گره خورده است؛ همان که بسیاری از سیاستمداران داخلی آن را سلاحی زنگزده و ناکارآمد توصیف کردند و بر این باور بودند که با قدرت نظامی و بالا بردن سطح تابآوری اجتماعی میتوان در کوتاهمدت بر آن غلبه کرد، اما گذشت زمان نشان داد قدرت بازدارندگی تحریمها که همچون موریانه ریشههای اقتصاد کشور را میخورد و بنیان اقتصاد کشور را از درون تهی میکند، نهتنها بسیار بالاست، بلکه گره خوردن آن با معیشت و کسبوکار مردم، ضمن فزونی بیکاری و فقر، در کنار دیوانسالاری آلوده به فساد گسترده، افزایش جرم و جنایت در
جامعه، بیحوصلگی و خشم اجتماعی، التهابهای سیاسی ناخوشایندی را در پی دارد و میتواند انسجام اجتماعی را به ضعف بکشند. در حقیقت هیچ کشوری باوجود تحریم نمیتواند اقتصاد پویا و رو به رشدی داشته باشد، موانع تولید را از سر راه بردارد و تصور کند میتوان بدون تعامل و تبادل با دنیا، (تعامل و تبادلی که باید در خدمت اقتصاد، تولید و رشد سرمایه در کشور باشد)، مشکلات اقتصادی، اشتغال، کسبوکار و معیشت مردم را سامان بخشید. امروز در شرایطی قرار داریم که مردم از طبقات و اقشار گوناگون منتظرند شعارها و وعدههایی که رئیسجمهوری جدید در زمینه حکومت قانون، استقرار عدالت، رفع تبعیض، رعایت حقوق همه صاحبان شناسنامه ایرانی، حفظ محیط زیست، تعامل با جهان، گسترش تولید، رفع بیکاری، کنترل تورم، ایجاد رفاه و... به صراحت متعهد به تامین آنها شده، تحقق یابد. بهباور نگارنده، یکی از مهمترین راهها برای تحقق این وعدهها و رفع مشکلات مبتلابه جامعه، تلاش جدی برای احیای برجام و رفع تحریمها، پیشگیری از ارجاع مجدد پرونده ایران به شورای امنیت ، افزایش سطح تعامل و تبادل تجاری، صادرات و واردات با همه کشورها و تحقق عینی شعار «نه
شرقی؛ نه غربی» است؛ چه در غیر این صورت هیچ اقتصاد و تولیدی به رونق نخواهد رسید.