سیم آمپرسنج ۴ تا صفر پول ملی و تورم
ناصر بزرگمهر _مدیر مسئول
به نام او که هرچه بخواهد همان میشود
روزی آدم ناشی میرود تعمیرگاه و از بالابودن آمپر ماشیناش گلایه میکند. تعمیرکار نگاهی به ماشین میاندازد و میگوید باید ترموستات را عوض کند که هزینه آن هم ۱۰۰ هزار تومان میشود.
طرف میگوید، راه دیگری ندارد؟
تعمیرکار میگوید چرا، یک راه دیگر هم دارد. اگر سیم آمپرسنج را قطع کنیم، آمپر پایین میماند و تکان هم نمیخورد و تو راضی میشوی اما ماشین همچنان داغ میکند.
صاحب ماشین از این مشاوره خوشحال میشود و میگوید، اشکالی ندارد، شما اون سیم لعنتی را قطع کنید که آمپر، بالا رفتن را به من نشان ندهد، داغ شدن ماشین و بقیهاش با خودم.
دو روز بعد، صاحب ماشین نالان و گریان میآید که دستت درد نکند، آمپر کلا پایین بود ولی موتور ماشین جام کرده و حالا دیگه اصلا روشن نمیشود.
تعمیرکار هم میگوید مشکلی نیست، هزینهاش میشود ۵ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان که ۵ میلیونش برای تعمیر موتور است و ۱۰۰ هزار تومانش هم هزینه تعمیر همان ترموستات که اگر روز اول عوض میکردی، امروز مجبور نبودی ۵ میلیون تومان اضافی پرداخت کنی.
حالا حکایت حذف ۴ صفر از پول ملی، نتیجه همان مشاوران دنیای اقتصاد است که ۸ سال بر سرخوان نعمت جهانگیری نشسته و حالش را بردند و الان هم بر سر سفره این دولت، همچنان به خوردن و بردن مشغولند و با پیشنهاد حذف ۴ صفر فقط میخواهند سیم آمپر تورم ۵۰ درصدی و در سیستم دولتی بیش از صد درصدی را فعلا در سال اول دولت پایین بکشند، تا بعد که موتور جام کرد و اقتصاد از کار افتاد، آن را بهدست بندهخدای بعدی بسپارند که نداند با آن چه کند.
بانک مرکزی هم که به جز رئیس و چند نفر که در هر دولتی تغییر میکند با همان کارشناسان به ظاهر باسواد و همان مدیران میانه قبلی باقی میماند که قبله عالمشان، همان اساتید تفاله شده با تفکرات تودهای و سرمایهداران اتاقهای صبحانهخوری هستند که سر در آخور دلارهای رانتی بانک مرکزی داشته و حذف ۴، ۵ تا صفر کمتر و بیشتر از ریال، برایشان اهمیتی ندارد.
در اسکناسهای جدید، صفرها کمرنگ و حالا هم در قسمت پایین حذف شدهاند. اسکناس هزار تومانی ۴ تا صفر دارد و وقتی صفرها را برداری، میشود یک تومان و در واقع ارزش آن به همان اندازه کم میشود و کسی به بیارزش شدن پول ملی و سرمایه مردم کاری ندارد. بانک مرکزی هم به جای اینکه فکر بهتری کند تا ارزش پول ملی سقوط نکند، سیم آمپرسنج یا همان صفرها را قطع میکند. ماشین جام کرد هم به درک. مهم این است که فعلا، آمپر بالا نیاید.
ظاهرا وقتی ۴ صفر را برداشتند، عروسی شروع میشود. سخنگوی محترم دولت اعلام میکند نرخ نان از این به بعد مثلا یک تومان است. حالا وقتی سوال کنید که چطور؟
وزیر محترم شب میآید توی تلویزیون و میگوید: به کوری چشم دشمنان و بدخواهان و ایضاً استکبار جهانی، ما تا همین چند ماه پیش نان را میدادیم به مردم ۱۰۰۰ تومان ولی الان میدهیم یک تومان؛ یعنی نرخ نان ۹۹۹ تومان کاهش یافته است.
یاد دولت قبلی بخیر که فکر میکرد مثلا دلار ۲۰ هزار تومانی را هم بهخاطر راحت بودن مقام محترم ریاست جمهوری ۲۰ تومان کند تا احتیاج نباشد ایشان این همه صفر را بشمارند.
با این تصمیم، تورم از بین میرود و نرخ پراید ۲۰۰ میلیونی هم یک شبه ۲۰ هزار تومان و همقیمت پیکان ۴۰ سال قبل میشود.
به قول بنده خدایی که در ایام ماه رمضان نوشته بود، ضربت اصلی را بانک مرکزی و اساتید اقتصادی دولت محترم به فرق سر ملت میزند و گرنه ابنملجم سگ کی باشد که بتواند این ملت را چنین به خاک سیاه بنشاند.
الان فقط پول را به شکل پول نگهداشتن ضرر دارد و مردم هم این را خوب فهمیدهاند. لواشک هم بخرند، هفته دیگر سودی میدهد که از سود بانک بیشتر است. به همین دلیل ملت وحشتزده و دستپاچه حمله میکنند که خودرو ثبتنام کنند که فقط پولشان دستشان نماند که چند ماه بعد فقط میتوانند با آن یک نان بربری بخرند. هیچ مسئولی در این دو، سه ماه به خود زحمت ارائه یک تحلیل مناسب برای کاهش اضطراب و ترس این ملت را نداده است.
در ثبتنام اخیر بنا به گفته سخنگوی وزارت صمت، برای خرید خودرو بیش از ۶ میلیون نفر در یک زمان کوتاه ثبتنام کردهاند. این عدد را در نرخ خودروها ضرب کنید تا بفهمیم چه ثروتی در مملکت فقط برای خریدوفروش خودرو در حال رد و بدل شدن است.
سیاستهای غلط تورمی در همه حوزهها مثل جزایر انفرادی در حال شکلگیری است. هر کس کار خودش را میکند. همین ماجرای سرقت از صندوقهای امانات یک شعبه بانک ملی نشان داد چه ثروت راکدی در خانهها و بانکها خوابیده است.
بارها گفتیم که دست از سر بانکها بردارید و سود بانکها را آزاد و رقابتی کنید تا پولهای خفته در بالشها به سیستم بانکی برگردد.
بارها نوشتیم که سود ارزهای خارجی را به عهده هر بانک بگذارید تا این دلارها و ارزهای خارجی از صندوق امانات به سیستم پولی برگردد.
بارها عرض کردیم که تورم با شعار و آمار این سازمان و آن بانک و این دولت و آن مسئول تغییر نمیکند و تورم واقعی با جیب مردم و سفره آنها اندازهگیری میشود.
تورم همراه ماست، با ما زندگی میکند، مثل ما میخورد، میآشامد، نفس میکشد و کوچک و بزرگ میشود.
آقای دولت، باور کنید که با قطع سیم آمپرسنج تورم، تغییری حاصل نمیشود، فقط موتور این مردم میسوزه.