از سورتینگهای بیاستفاده تا مافیا در تولید بذر
نقش اساسی صنعت کشاورزی بر اقتصاد و قدرت یک مولفه انکارنشدنی است و کمابیش اغلب اقتصاددانان بر این باور هستند که بیشک بدون رشد و توسعه کشاورزی، رسیدن به توسعه پایدار در عمل امری غیرممکن است. در دهههای اخیر، این صنعت در اغلب نقاط جهان با تغییرات آبوهوایی و تغییرات اراضی با چالشهایی روبهرو شده است.
نقش اساسی صنعت کشاورزی بر اقتصاد و قدرت یک مولفه انکارنشدنی است و کمابیش اغلب اقتصاددانان بر این باور هستند که بیشک بدون رشد و توسعه کشاورزی، رسیدن به توسعه پایدار در عمل امری غیرممکن است. در دهههای اخیر، این صنعت در اغلب نقاط جهان با تغییرات آبوهوایی و تغییرات اراضی با چالشهایی روبهرو شده است. برای مقابله با این چالشها، استفاده از فناوریهای کشاورزی اهمیت زیادی پیدا کرده است و پیشبینی میشود که این فناوریها در آینده نهچندان دور، نقش مهمتری در تولید محصولات کشاورزی ایفا خواهند کرد. چند سالی میشود که اکوسیستم نوآوری در کشور دستاوردهای قابلتوجهی در این حوزه داشتهاند و میتوان گفت با کمک دانشبنیانها شاید بتوان وضعیت نامطلوب صنعت کشاورزی در کشور را بهبود بخشید، هرچند نه بهلحاظ کمیت و نه بهلحاظ مقیاسپذیری؛ دستاوردهای فناورانه کفاف نیاز صنعت کشاورزی با هدف حل مشکلات نیست. صمت در این گزارش به بررسی ۲ دستاورد دانشبنیان در حوزه سورتینگ محصولات و تولید بذر پرداخته است.
سهم اندک هوشمصنوعی در دستهبندی تجهیزات کشاورزی
مهرداد کرمی، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در زمینه مکانیزاسیون فرآیندهای سورتینگ و فرآوری و هوشمندسازی محصولات کشاورزی در گفتوگو با صمت گفت: استفاده از تجهیزات فناورانه و هوشمصنوعی بهمنظور دستهبندی محصولات کشاورزی در کشور بهقدر کافی جا نیفتاده است. امروزه در بیشتر کارخانههای دستهبندی برای صادرات همان تجهیزاتی که ۵۰ سال گذشته برای دستهبندی محصولات استفاده میشده، بهکار میگیریم و متاسفانه در این زمینه دچار عقبماندگی زیادی هستیم. امروزه بیشتر کشورهای توسعهیافته از تجهیزات بسیار پیشرفتهای در دستهبندی محصولات استفاده میکنند.
وی افزود: برای مثال، برداشت و پاک کردن زعفران بسان چند دهه گذشته و بهشکلی دستی انجام میشود، در حالی که اگر مرحله سخت و زمانبر پاک کردن گیاه زعفران با ماشینآلات و تجهیزات مبتنی بر هوشمصنوعی انجام شود، میتوانیم تحولی بهشدت قابلملموس در تجارت این محصول شاهد باشیم. گفتنی است، بکارگیری نیروی انسانی اثر بیشتری بر نوسان نرخ محصول میگذارد، برای مثال در سال گذشته بهدلیل تعدد بالای کارگران و کشت اندک گل زعفران، بهشدت نرخ زعفران افزایش یافت، اما در سالهایی که کارگران کم و محصولات زیاد هستند، چون روند برداشت و پاک کردن آن بهدقت انجام نمیشود و بهعبارتی، ناخالصیهای زیادی در هر مثقال وجود دارد و کشاورز ترجیح میدهد، ارزانتر بفروشد، اما اگر ناخالصیها کم باشد، زمان برای بهفروش رساندن آن هم بیشتر میشود و از نرخ محصول نمیکاهد. بهطورعموم استفاده از تجهیزات و فناوری موجب توسعه تجارت و افزایش بهرهوری در چرخه کشاورزی میشود.
قیمتهای بالا، یک دستانداز مهم
وی در ادامه بااشاره به نرخ بالای ماشینآلات مبتنی بر هوشمصنوعی در امر دستهبندی محصولات کشاورزی گفت: آن مولفهای که باعث شده است در کشور از امکانات کمی در این حوزه برخوردار باشیم، قیمتهای بالای تجهیزات و ماشینآلاتی است که برمبنای هوشمصنوعی کار میکنند. برای مثال، برخی کشاورزان با پرداخت هزینههای بسیار بالا، ابزار و ماشینآلاتی را برای افزایش بهرهوری میخرند، اما چون فاقد پشتیبانی فنی هستند، با نخستین ایراد از کار میافتند و سالها بیاستفاده رها میشوند. در اصل نهتنها ماشینآلات متناسب با این هدف در کشور تولید نمیشود، بلکه شرایط هم برای خرید و ارائه خدمات ضمانتنامهای در کشور فراهم نیست.
افزایش بهرهوری، آورده هوش مصنوعی
کرمی گفت: اگر در اکوسیستم دانشبنیان، ساخت و تولید این نوع ماشینآلات انجام بگیرد، میتوانیم شاهد جهش بزرگی در تجارت محصولات کشاورزی باشیم. گفتنی است، افزایش بهرهوری، نخستین دستاورد کاربر هوشمصنوعی در کشاورزی است که توسعه تولیدات را بهدنبال دارد. بر این اساس، میتوانیم در بحث حفظ امنیت غذایی کوشاتر باشیم، برای مثال بکارگیری تجهیزات مبتنی بر هوشمصنوعی در دستهبندی گیاه زعفران در یک ساعت برابری میکند با فعالیت ۵۰ نیروی انسانی در بخش دستهبندی کارخانهها.
تعداد کم دستگاههای سورت خرما
وی ادامه داد: خرما دیگر محصولی است که بسیار میتوان با استفاده از آن فعالیتهای فناورانه بهثمر رساند و تفاوت صادراتی بسیار زیادی را بهوجود آورد، در حالی که برای دستهبندی محصولاتی نظیر خرما که تولیدات زیادی در کشور دارند، دستگاه سورت وجود ندارد یا بسیار کم مورداستفاده قرار میگیرد. در حوزه دستهبندی محصولات، خرما بهازای یک تن در ساعت از سوی نیروی انسانی که ۱۲ ساعت زمان میبرد، دستگاههای هوشمند در عرض یک ساعت انجام میشود. بهگفته وی، هوشمصنوعی ظرفیتهای تولیدی را افزایش میدهد و برگشت سرمایه در بازه زمانی کوتاهتری انجام میگیرد. ظرفیت اقتصادی، امکان تولید محصول با کاربرد تجهیزات پیشرفته مبتنی بر هوشمصنوعی را بالا میبرد.
توان کافی داریم، حمایت نمیشویم
این فعال در اکوسیستم نوآوری درباره توان فنی ساخت ماشینآلات در کشور گفت: توان قابلقبولی در ساخت ماشینآلات و ابزار مبتنی بر هوشمصنوعی داریم. بهعبارتروشنتر، توان بالقوهای داریم که هنوز بالفعل نشده است، بههمیندلیل، کار دشواری بهلحاظ فنی در مسیر تولید نداریم و نخبگان توان کافی در تولید این تجهیزات را دارند، اما نیازمند رویکردی هستیم که به آن جریان بدهد. نهادهایی نظیر معاونت علمی و فناوری جمهوری اسلامی، وزارت علوم یا صندوق نوآوری و شکوفایی که متولیان اصلی دانشبنیانها هستند، باید با ظرفیتسنجی، حمایتهای درخوری برای تولید بیشتر این تجهیزات داشته باشند. در حالی که این حمایتها بهجای اینکه در امر تولید باشند، در امر واردات ماشینآلات هستند و بیشتر فعالان در این عرصه برحسب علاقه فعالیت میکنند، چراکه زیرساختهای کافی برای توسعه آن در کشور وجود ندارد.
اما و اگرهای تولید بذر ایرانی
تولید بذر از دیگر مولفههای مهمی است که میتوان با ارتقای فناوری و پیشرفت به رشد قابل توجهی در این مقوله دست یافت. بیشک دانشبنیانها میتوانند بازیگر اصلی تولید بذر در کشور باشند. در ادامه این گزارش به نقش فناوران در افزایش تولید بذر پرداختهایم. مصطفی خدادادی، فعال دانشبنیان در گفتوگو با صمت گفت: فرآیند تولید بذر نظیر دیگر تولیدات و محصولات کارخانهای نیست که با تهیه مواد اولیه، فرآیند تولید ظرف مدت زمانی کوتاهی راه بیفتد و تکمیل شود. از آنجایی که در تولید بذر، فرآیند اصلی روی ژنتیک گیاه انجام میگیرد، تولیدکننده باید سالهای زیادی را به مطالعه و آزمایش بهمنظور بهنژادی یعنی انتخاب نژاد بهتر بپردازد تا بذر تولید شود و بهدست کشاورز برسد. همزمان با انجام تحقیقات و فرآیندهای پژوهشی تولید بذر، زیرساختهای بکارگیری افراد مجرب و کارآزموده، گلخانه مجهز و سرمایه کافی از جمله ضروریاتی هستند که مسیر را برای شرکتهای دانشبنیان هموار میکنند.
وامهای قطرهچکانی
وی افزود: توانایی علمی و فناوری لازم برای تولید بذر مرغوب در کشور وجود دارد. متاسفانه معضل اصلی که سدراه این دانشبنیانها است و روزبهروز به وابستگی کشور میافزاید، نداشتن سرمایه کافی و زیرساختهای مناسب است که تنها از کانال دولت حلوفصل میشود. چنین مشکلاتی موجب شده است که دانشبنیانها لاکپشتی حرکت کنند و نتوانند به نیاز کشاورزان پاسخ بدهند.
خدادادی گفت: هنوز آن میزان از حمایتی را که از دولت انتظار میرفت، ندیدیم. از یکسو، هزینهها بالا و روزافزون است و از سوی دیگر، حمایتهای مالی قطرهچکانی است که این امر موجب شده، وامها نیاز دانشبنیانها را پوشش ندهند. بهگفته این فعال دانشبنیان، تا نهادهای حمایت با درخواست وام و تسهیلات دانشبنیانها موافقت کنند، با این روند، کاهش ارزش پول در کشور، اگر هم موفق به دریافت وام و تسهیلات شویم، باز هم مسیر ناهمواری را برای تولید پیشرو داریم.
بذرهای ایرانی بهتر از نمونه خارجی
وی بااشاره به کیفیت بالای ارقام بذر ایرانی گفت: باتوجه به اینکه دانش و نیروی انسانی نخبه در تولید بذر داریم، ارقام تولیدی از نمونههای وارداتی و خارجی کیفیت بسیار بالاتری دارند؛ بهگونهای که از ۱۰۰ نمونه بذر خارجی، کمابیش ۸۰ نمونه آن، کیفیتشان پایینتر از بذرهای ایرانی است.
همچنین، ایران بهدلیل تنوع اقلیمی، شرایط بسیار مساعدی از لحاظ اکولوژیکی دارد. از آنجایی که برهمکنش گیاه با شرایط محیطی، اهمیت بالایی در تولید بذر دارد، بعد از فرآیند بهنژادی (انتخاب نژاد برتر) معمولا رقمی که تولید میشود، ماندگار است و از کیفیت بالایی نسبت به همتای چینی یا امریکای خود برخوردار است. بههمیندلیل، بذرهای ایرانی سازگارتر و مرغوبتر هستند، البته باتوجه به تستهایی که انجام دادهایم. در ایران بهدلیل ۴ فصل بودن و تنوع اقلیمی، دست دانشبنیانها برای تولید بذرهای باکیفیت بالا باز است. شرکتهایی که در هر منطقه کار میکنند، با اقلیم آن منطقه، محصولاتشان سازگارتر است و میدانند باید بهدنبال چه چیزی باشند که کشاورز از کشت آن راضی باشد.
بازی مافیا در تولید بذر
خدادادی گفت: معضل دیگر در مسیر تامین غذای سالم، کمبود ماشینآلات است که راه را برای فرآوری بذر دشوار میکند. مافیای بزرگی پشت تجارت بذر وجود دارد که بهدلیل منافعشان هیچگاه راضی به افزایش تولید داخل نمیشوند. این فعال دانشبنیان در ادامه درباره تفاوت تولید بذر به روش بهنژادی با تراریخته گفت: تراریخته و بهنژادی؛ ۲ مقوله متفاوت هستند. در فرآیند بهنژادی تلاش برای انتخاب ژن بهتر بذر است، در واقع ارقامی را که کشاورزان استفاده میکنند، بهبود میدهیم و از ژن خاصی برای تولید آن استفاده نمیشود، اما تراریخته فرآیندی است که طی آن، ویژگی ژنتیکی گیاه تغییر میکند. بهعبارتروشنتر، مولفهای به آن اضافه میشود، برای مثال، گیاه مقاوم علفکش میشود، یعنی صفت جدیدی به آن اضافه شده است. گاهی ژنهای مقاومت آنتیبیوتیک به گیاه اضافه میشود که در بدن انسان واکنش همسان نشان میدهد که این روند برای بدن انسان مضر است، اما امروزه معضلات تراریختگی هم با تکنولوژیهای جدید مانند کریسپر حل شده است.
سخن پایانی
فناوری در کشاورزی این ظرفیت را دارد که در واقع کشور را از هر نظر بهسمت استقلال سوق دهد تا کمتر به عوامل خارجی وابسته باشد. بهگفته کارشناسان، افزایش نقش فناوری در پرداختن به این مسائل تنها راه پیشرو برای آیندهای امن از نظر غذایی است. فناوری میتواند به صرفهجویی ارزی برای کشورها، افزایش بهرهوری و بهبود استاندارد کلی جوامع کشاورز کمک کند. ایران راه زیادی برای پذیرش شیوههای کشاورزی مدرن از طریق فناوری در پیش دارد. این سرعت کند است و باید تلاشهای راهگشا برای آموزش کشاورزان درباره مزایای استفاده از فناوری انجام شود. گفتنی است، عبور از موانع شیوههای کشاورزی باستانی و طرز فکر قرون وسطایی چالشی است که باید برای فردایی بهتر بر آن غلبه کرد.