-
گفت‌وگوی صمت درباره اهمیت آموزش در بخش معدن

آموزش، سرمایه‌گذاری است نه هزینه

انوشیروان دلیریان، دانش‌آموخته رشته استخراج معدن و فعال و محقق حوزه معدن و صنایع معدنی است. صمت در گفت‌وگو با این فعال معدنی به موضوع آموزش در بخش معدن پرداخته است.

وی سخنان خود را بااشاره به مزیت ‌ های حوزه آموزش در کشور آغاز کرد و گفت: «ما در زمینه فرهنگ ‌ سازی در بخش معدن امتیاز ویژه ‌ ای داریم، زیرا این حوزه صنعتی ریشه ‌ ای تاریخی در کشور ما دارد. علاوه بر این، در زمینه سخت ‌ افزاری هم امکانات قابل ‌ توجهی داریم که به ‌ علت معدن ‌ خیز بودن، گستردگی و وسعت کشور، تنوع مواد معدنی و ساختارهای زمین شناسی است. از نظر کمیت منابع انسانی هم شرایط قابل ‌ قبولی داریم که این مجموعه می ‌ تواند زمینه ‌ ای برای پیشبرد اهداف و فرآیندهای معدنی و تسریع آموزش معدنکاران و بخش معدن باشد، اما نقطه ضعف هم کم نیست...».ادامه این گفت ‌ وگو را بخوانید.

آموزش و اهمیت آن در حوزه معدن چقدر است؟

پیش از بررسی موضوع آموزش در حوزه معدن و چالش ‌ های مرتبط با آن لازم است، مقدمه ‌ ای در زمینه اهمیت آموزش گفته شود. اگر بخواهیم تعریفی جامع و کلان داشته باشیم، بدانیم که آموزش بزرگ ‌ ترین دستاورد بشر برای حفظ بقا و توسعه دستاوردهای خود از روز اول تاکنون بوده است. در دنیای مدرن امروزی این تعریف بسیار گسترده ‌ تر شده و ابعاد گوناگونی به خود گرفته است، به ‌ طوری که بیشتر کشورها به ‌ ویژه کشورهای پیشرفته برای حفظ قدرت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، صنعتی، فرهنگی و حتی نظامی خود به آموزش منابع انسانی، بیش از پیش توجه و روی آن سرمایه ‌ گذاری می ‌ کنند. روشن است که معدن هم به ‌ عنوان بخشی از اقتصاد کشور از این امر کلی مستثنا نیست. بدون شک آموزش می ‌ تواند تاثیر مثبت و فزاینده ‌ ای روی افزایش بهره ‌ وری، حفظ امنیت کارکنان، پرسنل و حتی سودآوری و درآمد این بخش داشته باشد.

پس با این مقدمه کوتاه می ‌ توان به این نتیجه رسید که باید به موضوع آموزش با دید سرمایه ‌ گذاری نگاه کرد نه هزینه. توجه به آموزش با نگاه سرمایه ‌ گذاری و تلاش برای هزینه در این بخش یکی از مسائلی است که در کشورهای در حال توسعه کمتر موردتوجه قرار می ‌ گیرد. در بخش معدن ما هم، نشانه ‌ هایی از این طرز تفکر به ‌ چشم می ‌ خورد و به آموزش به چشم فعالیتی هزینه ‌ بر نگاه می ‌ کنند، نه سرمایه ‌ ای.

نقاط قوت سیستم آموزشی فعلی ما چیست؟

برای پاسخ به این سوال باید اول ببینیم یک سیستم آموزشی به چه ارکانی نیاز دارد. به ‌ عقیده من، آموزش در بخش معدن به ۴ رکن اصلی و اساسی نیاز دارد که عبارتند از: فرهنگ ‌ سازی، برخورداری از ابزار و ظرفیت ‌ های موردنیاز برای آموزش، منابع انسانی موجود و دانش روزآمد.

به ‌ اعتقاد من، باید اول نقاط قوت و ضعف ‌ مان را در این ۴ رکن بشناسیم و بعد آن را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.

اگر بخواهیم از بررسی نقاط قوت شروع کنیم؛ مردم ما از نظر فرهنگی با معدن و معدنکاری غریبه نیستند و این یک حسن تاریخی است، البته ممکن است معدنکاری در طول تاریخ دستخوش فراز و فرودهایی شده باشد، اما این فعالیت در کشور ما سابقه ‌ ای حداقل ۵ هزار ساله دارد.

از معدن فیروزه نیشابور بگیریم تا معدن طالمسی، مسکنی، نخلک در ایران مرکزی و زرشوارن در غرب کشور که نمونه ‌ هایی مانند این بسیار است. پس یکی از ارکان مهم، موضوع فرهنگ ‌ سازی است که در کشور ما به ‌ واسطه پیشینه تاریخی وجود دارد و فقط نیاز به پرورش آن احساس می ‌ شود.

یکی دیگر از بخش ‌ هایی که باید بر آن تاکید شود، دسترسی به ابزار و امکانات موردنیاز است. به این بخش می ‌ توان هم به ‌ عنوان نقطه قوت اشاره کرد و هم به ‌ عنوان نقطه ضعف، زیرا ما به ‌ واسطه برخی فرآیندها که به ‌ شکل ذاتی در کشور وجود دارد، از نقاط قوتی برخوردار هستیم، اما در بخشی دیگر از فرآیندها، مشکلات و نقایصی داریم که می ‌ تواند نقطه ضعف ‌ مان به ‌ شمار بیاید.

باتوجه به اینکه عمده ‌ ترین بخش آموزشی در حوزه معدن سروکار داشتن با مسائل طبیعی، زمین و ساختارهای آن است، پس می ‌ توانیم ادعا کنیم در این بخش امتیازات فراوانی داریم، زیرا کشور ما معدن ‌ خیز است.

ایران در کمربند معدنی جهان قرار گرفته و طبق اعلام سازمان ‌ های معتبر جهانی جزو یکی از ۵ منطقه معدنی به ‌ شمار می ‌ رود و بنابراین مزیت نسبی معدنی شدن دارد. از طرف دیگر، ایران کشوری پهناور است که ساختار زمین ‌ شناسی و مواد معدنی آن تنوع بسیاری دارد و این موضوع هم نقطه قوتی در امر آموزش تجربی و عملیاتی نیروی انسانی است.

مزیت بعدی ما، برخورداری از نیروی انسانی است. لازم است بدانیم کشور ما در امر پرورش و آموزش نیروی متخصص معدنی قدمتی ۱۷۰ ساله دارد. در سال ۱۲۳۰ و زمانی که امیرکبیر فرمان تاسیس دارالفنون را صادر کرد، رشته معدن ‌ شناسی یکی از رشته ‌ های اولیه این مدرسه بود و با ۵ دانش ‌ آموز کار خود را شروع کرد.

سپس از بدو تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ ، رشته معدن و زمین ‌ شناسی که یکی از زمینه ‌ های تحصیلی دکتر حسابی هم بود، فعالیت خود را با پذیرش دانشجو آغاز کرد.

جلوتر که می ‌ آییم، از اواخر دهه ۷۰ ، در زمینه آموزش و پرورش نیروی متخصص معدنی چه در مقطع کاردانی و چه در مقطع کارشناسی، رشد فزاینده ‌ ای داشتیم و دانشگاه ‌ های دولتی و آزاد این وظیفه را برعهده گرفته بودند. در دهه ‌ های بعد این آموزش و پرورش به تحصیلات تکمیلی یعنی کارشناسی ارشد و دکتری هم تسری پیدا کرد، به این ترتیب، ایران در فراوانی منابع انسانی هم دست بالا را دارد.

باتوجه به نقاط قوت یادشده، نقاط ضعف این سیستم از نظر شما چیست؟

نقطه ضعف ما در رکن چهارم یعنی پژوهش ‌ محور نبودن دانش است، البته ممکن است در بعضی موارد امتیازاتی وجود داشته باشد، اما برآیند بخش دانش معدنی کشور ما دچار ضعف و نقصان است.

دانش، اطلاعات کاربردی و سازماندهی ‌ شده ‌ ای است که برای حل یک مسئله استفاده می ‌ شود. نخستین ضعف ما این است که نظام آموزشی ما پژوهش ‌ محور نیست، یعنی داده ‌ های کاربردی و سازماندهی ‌ شده ‌ ای که ما در اختیار منابع انسانی اعم از متخصص، تکنسین، کارگر و سایر افراد درگیر در این بخش قرار می ‌ دهیم، در حد نیاز و توقع بخش معدن نیست و خیلی به کار حل مسائل این بخش نمی ‌ آید.

پس این نظام دچار نقص در حوزه پژوهش است و مهارت ‌ محور و صنعت ‌ محور هم نیست، یعنی توقعی که بخش صنعت از حوزه آموزش و دانشگاه دارد، در مرحله تربیت نیروی متخصص لحاظ نمی ‌ شود و از سوی دیگر آن چیزهایی که مراکز آموزشی به دانشجویان ارائه می ‌ دهند، کاربردی
نیست.

موضوع بعدی این است که نظام آموزشی ما منسجم و هدفمند نیست و نمی ‌ دانیم چه دانشی موردنیاز کدام گروه است، یعنی اگر بخواهیم بخش معدن را به معدندار، متخصصان این حوزه، کارگران و مصرف ‌ کنندگان مواد معدنی تفکیک کنیم، هنوز نمی ‌ دانیم چه اطلاعاتی برای چه قشری نیاز است و در اصل دانش حوزه معدن را تفکیک و دسته ‌ بندی نکرده ‌ ایم.

مورد بعدی این است که نظام آموزشی ما هنوز سنتی است و بیش از ۷۰ سال است که بدون تغییر و بروزرسانی ارائه می ‌ شود، در حقیقت این دانش باتوجه به پیشرفت و شرایط، روزآمد نشده است. ما در حال ‌ گذار از معدنکاری سنتی به معدنکاری نوین هستیم که این شیوه بسیار حساس و شکننده است. اگر درست پیش برویم، به ‌ طورحتم نتایج آن را در شرایط پیش ‌ رو خواهیم دید، اما اگر سهل ‌ انگاری کنیم، آسیبی به ‌ مراتب بیشتر از معدنکاری سنتی به این بخش وارد خواهد شد، بنابراین این موضوع، هم نقطه ضعف به ‌ شمار می ‌ رود و هم نوعی تهدید.

مشکل دیگر سیستم آموزشی ما برمی ‌ گردد به تحریم ‌ هایی که کشور ما با آن دست و پنجه نرم می ‌ کند و به ‌ تبع آن، ارتباط رودرروی متخصصان کشورهای صاحب معدن با متخصصان کشور ما قطع شده است.

البته باید به این نکته هم اشاره شود که در سال ‌ های اخیر بسیاری از متخصصان کشور ما که سرمایه ملی به ‌ شمار می ‌ رفتند، تن به مهاجرت داده ‌ اند و از کشور خارج شده ‌ اند. اما از دل این تهدید، فرصتی هم برای کشور ایجاد شده است، زیرا به ‌ واسطه جریان آزاد اطلاعات در دنیای امروز، مرزهای فیزیکی و جغرافیایی در عمل از بین رفته ‌ اند، البته داستان مهاجرت می ‌ تواند مزیتی نیز برای ما به ‌ شمار رود. در این صورت، نیروهای متخصص مهاجر می ‌ توانند با استفاده از روش ‌ های نوین ارتباطی، محدودیت ‌ های انتقال دانش را از بین ببرند و کشور را از حالت ایزوله بودن خارج کنند و با این ترفند، تا حدودی این عقب ‌ ماندگی جبران شود که این فرآیند تا امروز تا حدودی اجرایی شده است.

با این همه، محدودیت ‌ های تحریم تاثیر خود را در زمینه تامین سخت ‌ افزارهای آموزشی علم نوین معدنکاری نشان داده است. وقتی سخت ‌ افزارهای مناسب در گرایش ‌ های اکتشاف، فرآوری و آزمایشگاهی نداشته باشیم، امکان پیشرفت چندانی در زمینه آموزش و پرورش نیروی متخصص نخواهیم داشت.

بنابراین نبود ارتباط هدفمند با کشورهای صاحب سبک معدنکاری، یکی از نقاط ضعف جدی سیستم آموزشی حال حاضر ما است.

برنامه ریزی آموزشی برای آینده نیازمند توجه به چه ویژگی هایی است؟

باید این موضوع را به ‌ شکل کلان بررسی کرد، زیرا برنامه ‌ ریزی آموزشی زیرمجموعه ‌ ای از موضوع «مدل آموزشی» است.

به ‌ عقیده من، در بخش معدن باید پیش از هر کاری یک مدل آموزشی تعریف شود که پاسخگوی موارد زیر باشد: رهبری آموزش و توسعه بخش معدن و صنایع معدنی به ‌ صورت مشخص برعهده کیست، فرهنگ یادگیری چگونه باید باشد، استراتژی بخش معدن و نهاد مسئول آموزش چیست، فرآیند آموزش و شناسایی نیازها چگونه تعریف می ‌ شود. از این مرحله به بعد می ‌ توان برنامه ‌ ریزی آموزشی انجام داد. مدیریت اجرا و مشخص کردن نهاد مجری و نظارت بر اجرای ارزیابی افراد آموزش ‌ دیده برعهده چه نهادی است و در نهایت بررسی نتایج عملکردی و کلیدی آموزش و یادگیری چگونه است؟

خلاصه اینکه برای داشتن برنامه ‌ ریزی آموزشی باید مدل مدونی تعریف شده و براساس پارامترهای آن پیش برویم تا بتوانیم نظام آموزشی کارآمدی داشته باشیم.

آیا فارغ التحصیلان دانشگاهی باید دوره های مهارت آموزی بگذرانند؟

گذراندن دوره ‌ های مهارت ‌ آموزی جزو لاینفک این رشته است. رشته معدن و فارغ ‌ التحصیلان این رشته، به ‌ طبع باید بدانند که معدنکاری و دانش معدنی تخصصی چندوجهی است.

بخش مهندسی با داشتن زمینه و پایه ریاضی پرورش داده و زمین ‌ شناسی و شناخت ساختارهای موجود در زمین با علوم پایه تقویت می ‌ شود و بخش عملیاتی و اجرایی نیز با علوم تجربی پیش می ‌ رود.

اهمیت مهارت تجربی در معدنکاری آنقدر است که بازه اعمال ‌ ضرایب بسیاری از فرمول ‌ های ریاضی بین ۱۰ تا ۲۰ واحد در نظر گرفته شده و این خود به ‌ تنهایی نشان ‌ دهنده نقش و اهمیت تجربه است، بنابراین اگر فردی از نظر دانش و تخصص حتی دایره ‌ المعارف معدنی هم باشد، از مهارت ‌ آموزی بی ‌ نیاز نیست. به ‌ عبارت دیگر، کسی که نتواند دانش خود را به مرحله اجرا برساند، چیزی جز عالم بی ‌ عمل نیست.

چه نهادی متولی برگزاری این دوره ها است؟

همان ‌ طور که گفته شد، آموز ‌ ش ‌ ها باید به ‌ طورکامل هدفمند باشد، یعنی باید به ‌ روشنی دانست که لازم است چه دانشی به چه گروه و دسته ‌ ای ارائه شود. در بعد کلان، متولی راهبری و سیاست ‌ گذاری آموزشی معدن وزارت صمت است که از طریق سازمان توسعه و نوسازی (ایمیدرو) این رسالت را به ‌ انجام می ‌ رساند، اما اگر دسته ‌ بندی ‌ ها را جزئی ‌ تر کنیم، نهادهای دیگری هم در این زمینه دخیل هستند.

در زمینه آموزش و پرورش متخصصان معدنی، این وظیفه برعهده نظام مهندسی معدن است. بخش خصوصی هم با تفکیک معدنداران و سرمایه ‌ گذران بخش خصوصی و متخصصان، می ‌ تواند از طریق خانه معدن ایران یا اتاق بازرگانی مسئولیت فرهنگ ‌ سازی و آموزش و پرورش نیروها و پرسنل خود را به ‌ انجام برساند.

ایمیدرو باید گستره عملیات خود را بیشتر کند و همان ‌ طور که بخش کارگری معادن تحت ‌ پوشش خود را پشتیبانی می ‌ کند، باید تشکیلات معدنی بخش خصوصی را هم موردحمایت قرار دهد. یکی از مهم ‌ ترین اقدامات ایجاد فرهنگ یادگیری و آموزش در بخش خصوصی است.

به ‌ عبارت دیگر، باید هم معدندار و هم پرسنل درگیر در معادن بخش خصوصی ضرورت و اهمیت آموزش را دریابند و بدانند از این طریق می ‌ توانند هم ارتقای شخصی و هم شغلی پیدا کنند و این نگرش مسموم و آسیب ‌ زا که آموزش را نوعی هزینه می ‌ دانند، برطرف شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*