الزامات استفاده بهینه از ظرفیت گاز
عاطفه خسروی ـ مدیر مسئول
ایران یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گاز طبیعی در جهان است و جایگاه مهمی در بازار جهانی انرژی دارد. براساس آمارهای بینالمللی، ایران پس از روسیه دومین کشور دارنده بزرگترین ذخایر اثباتشده گاز طبیعی در جهان است. این ذخایر عمدتا در جنوب کشور، بهویژه در میدان گازی پارسجنوبی که مشترک با قطر است، متمرکز شدهاند.
باوجود این ذخایر عظیم، ایران تاکنون به دلایل مختلفی از جمله تحریمهای بینالمللی، محدودیتهای سرمایهگذاری خارجی و کمبود فناوری پیشرفته، نتوانسته بهاندازه ظرفیت واقعی خود در بازار جهانی گاز نقشآفرینی کند. صادرات گاز ایران بیشتر به کشورهای همسایه مانند ترکیه، عراق و ارمنستان محدود شده و هنوز نتوانسته است به بازارهای بزرگتری مانند اروپا یا شرق آسیا دسترسی گسترده پیدا کند.
مجموع عوامل یادشده، باعث شده در یک دهه گذشته با شروع فصل سرد، بخشهای مختلف با محدودیتهای گازی مواجه شوند که مشکلات بسیاری بهویژه برای صنایع و بخش تولید ایجاد کرده است. دامنه آثار محدودیت گازی تنها به مشکلات تولید در صنایع ختم نشده و در ادامه این زنجیره، بخش بازار و مصرفکننده نهایی نیز با مشکلات جدی مواجه شدهاند.
کاهش یا قطع گاز در این صنایع نهتنها باعث توقف تولید، بلکه موجب افزایش هزینههای جانبی مانند مصرف سوختهای جایگزین، کاهش راندمان ماشینآلات و در برخی موارد، آسیب به تجهیزات شده؛ این اختلالها، در کنار افزایش هزینههای تولید، توان رقابتی صنایع ایرانی در بازارهای داخلی و خارجی را با کاهش قابلتوجهی مواجه کرده است.
از سوی دیگر، نرخ تمامشده کالا منجر به افزایش نرخ تورم شده است و در نهایت آسیب این فرآیند به حلقه آخر این زنجیره یعنی مصرفکننده میرسد.
بهویژه در شرایط تحریم و محدودیت واردات، کاهش تولید داخلی یک تهدید جدی برای ثبات اقتصادی کشور بهشمار میرود.
محدودیت در تامین انرژی علاوه بر تاثیر مستقیم بر تولید و بازار، باعث بیاعتمادی سرمایهگذاران به ثبات زیرساختهای تامین انرژی کشور میشوند. در این شرایط وقتی سرمایهگذار نمیتواند اطمینان داشته باشد که انرژی موردنیازش بهطورمستمر و پایدار تامین خواهد شد، تمایلی به سرمایهگذاری در صنایع پرمصرف نخواهد داشت. در نتیجه، رشد صنعتی کشور کند شده و فرصتهای شغلی و توسعه اقتصادی نیز تحتتاثیر قرار میگیرند.
این مشکلات درحالی است که همچنان طبق آمار بیش از ۷۰ درصد انرژی مصرفی کشور از گاز طبیعی تامین میشود که نشاندهنده وابستگی شدید ایران به این منبع انرژی است، همچنین طبق همین آمارهای رسمی، حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد از گاز طبیعی تولیدشده در کشور توسط بخشهای صنعتی استفاده میشود. این مصرف گسترده، بهویژه در صنایعی مانند پتروشیمی، فولاد، سیمان، آلومینیوم و نیروگاهها، قابلمشاهده است. استفاده از گاز طبیعی در این صنایع، بهدلیل نرخ پایین داخلی و دسترسی گسترده، هم اقتصادی و هم فنی توجیهپذیر است.
درباره صنایع پتروشیمی، شرایط جدیتر است. صنایع پتروشیمی بزرگترین مصرفکننده گاز در میان بخشهای صنعتی هستند و گاز طبیعی در این بخش نهتنها بهعنوان سوخت، بلکه بهعنوان خوراک اصلی برای تولید مواد شیمیایی و محصولات پلیمری مورداستفاده قرار میگیرد. این موضوع نقش گاز طبیعی در زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی ایران را بسیار کلیدی کرده است.
پس از صنایع پتروشیمی، صنایع فولاد و سیمان نیز حجم بالایی از گاز را برای فرآیندهای حرارتی و ذوب فلزات مصرف میکنند و هرگونه اخلال در تامین سوخت این صنایع، با ایجاد اختلال در زنجیره تامین و توزیع کالا مشکلات جدی برای بازار و مصرفکننده ایجاد میکند.
بهعبارت دیگر، وقتی تولید مواد اولیه مانند فولاد، سیمان یا محصولات پتروشیمی با مشکل مواجه شود، صنایع پاییندستی نیز دچار وقفه میشوند. این موضوع نیز مستقیم با اثرگذاری بر بازار، تاثیر مستقیم بر تامین نیاز حلقه آخر زنجیره تولید تا مصرف یعنی مصرفکننده نهایی خواهد داشت.
برای جلوگیری از ادامه این آسیبها، لازم است برنامهریزی بلندمدت و موثری برای مدیریت مصرف گاز، بهینهسازی مصرف انرژی در صنایع، توسعه زیرساختها و استفاده از سوختهای جایگزین در مواقع بحران در دستور کار قرار گیرد. در همین حال با رفع موانع بینالمللی و افزایش جذب سرمایهگذاری، ایران میتواند به یکی از بازیگران اصلی در بازار جهانی گاز تبدیل شود.
بدون شک استفاده بهینه از این ظرفیت نهتنها از نظر اقتصادی، بلکه از نظر ژئوپلتیکی نیز موقعیت ایران را در منطقه تقویت خواهد کرد و قدرت چانهزنی ایران در صادرات گاز به کشورهای همسایه را بالا خواهد برد. از سوی دیگر، با تامین گاز مصرفی داخل، گام موثری در حمایت از صنایع برداشته است و منجر به رونق تولید و کاهش زیان اقتصادی صنایع میشود.
باتوجه به موارد یادشده، میتوان گفت کلید حل این بحران استفاده از ظرفیتهای گازی ایران است که نیازمند بهسازی و ایجاد زیرساختهای تولید و توزیع است. این مهم نیز محقق نمیشود، مگر با جذب سرمایه و اعتمادسازی برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی.
تعامل با جامعه جهانی و برقراری روابط سیاسی حسنه با تمام کشورهای جهان بهویژه همسایگان، مهمترین قطعه این پازل خواهد بود که در نهایت میتواند کشور را در مسیر توسعه اقتصادی و اقتصاد پایدار قرار دهد.