به بهانه جایزه نوبل؛ اصلاح نهادها در ایران
سید محمد مهدی عمادی-دکتری مدیریت تحقیق در عملیات
جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۲۰۲۴ به دارون عجماوغلو، سیمون جانسون و جیمز رابینسون برای تحقیقات ارزشمندشان در موضوع نقش نهادهای سیاسی و اقتصادی در شکلدهی به رفاه کشورها اهدا شد. این پژوهشگران در یافتههای خود نشان دادهاند که نهادهای فراگیر - نهادهایی که قدرت سیاسی و اقتصادی را بهطور گستردهتری توزیع میکنند - میتوانند به رشد پایدار و ثبات طولانیمدت کمک کنند. در نقطه مقابل، سیستمهایی که در آنها قدرت و منابع در دست اقلیتی متمرکز میشود، به رکود و نابرابری دچار میشوند. هرچند نتایج تحقیقات آنها بر اساس مطالعات جهانی است، اما درسهای ارزشمندی برای کشورهایی نظیر ایران ارائه میدهد که میتواند در بهبود ساختارهای نهادی و سیاستهای اقتصادی خود بهرهبرداری کند.
تحقیقات عجماوغلو، جانسون و رابینسون نشان میدهند که موفقیت اقتصادی یک کشور تنها به منابع طبیعی یا پیشرفتهای فناوری وابسته نیست. بلکه کیفیت نهادها تعیین میکند که آیا یک کشور میتواند بهطور مؤثر از ظرفیتهایش بهرهبرداری کند یا خیر. نهادهای فراگیر که نوآوری، شفافیت و رقابت عادلانه را تقویت میکنند، میتوانند به رشد اقتصادی کمک کنند. برا این اساس میتوان بیان کرد که این یافتهها میتواند دیدگاههای مهمی برای هر کشوری، از جمله ایران، که بهدنبال بهبود حکمرانی و سیاستهای اقتصادی خود است، ارائه دهد.
ایران با داشتن منابع طبیعی فراوان و جمعیتی تحصیلکرده، ظرفیتهای اقتصادی فراوانی دارد. بااینحال، چالشهای نهادی مانند عدم شفافیت و پاسخگویی از عواملی است که میتواند مانع بهرهبرداری کامل از این ظرفیت میشود. برایناساس اصلاحات نهادی که به بهبود شفافیت، قانونمداری و توزیع گستردهتر قدرت کمک میکنند، میتوانند ایران را بهسوی توسعۀ پایدار هدایت کنند.
تقویت نهادهای قانونی
یکی از نکات کلیدی در یافتههای این پژوهشگران، اهمیت وجود چهارچوب قانونی قوی برای حمایت از رشد اقتصادی است. در ایران نیز تقویت حاکمیت قانون میتواند به ایجاد محیطی کمک کند که کسبوکارها در آن بر اساس قوانین شفاف و ثابت فعالیت کنند. سیستمهای حقوقی شفاف، سرمایهگذاری داخلی و خارجی را تشویق میکنند و با کاهش فساد و ارتقای رقابت عادلانه، محیط کسبوکار را تقویت میکنند. بهبود نهادهای قانونی در ایران میتواند به شکوفایی اقتصادی کشور کمک کند؛ چراکه اعتماد و پاسخگویی را در میان بازیگران اقتصادی افزایش میدهد. یافتههای این پژوهشگران حاکیاز آن است که سیستم حقوقی شفاف و بیطرف میتواند به سرمایهگذاری بلندمدت و کاهش خطرات سوءمدیریت اقتصادی کمک کند. تمرکز بر اصلاحات حقوقی در ایران که پاسخگویی و شفافیت را افزایش میدهد، میتواند مانع بروز فساد شود و به ایجاد محیط کسبوکار منصفانه کمک کند.
تشویق نهادهای سیاسی فراگیر
عجماوغلو، جانسون و رابینسون استدلال میکنند که سیستمهای سیاسی فراگیر به سیاستهای اقتصادی بهتری منجر میشوند، زیرا طیف وسیعتری از منافع و دیدگاهها در تصمیمگیریها گنجانده میشود. در ایران، تلاش برای تشویق مشارکت بیشتر در حکمرانی، هم در عرصۀ سیاسی و هم اقتصادی، میتواند به ایجاد جامعهای باثباتتر و موفقتر منجر شود. برایناساس بهجای پیشنهاد اصلاحات رادیکال، تمرکز میتواند بر اصلاحات تدریجی باشد که بهموجب آن صداهای بیشتری در فرآیندهای تصمیمگیری شنیده شود. با ترویج مکانیسمهای گفتوگو و مشارکت، مانند شوراهای محلی یا مجامع مدنی، ایران میتواند به سیستمی نزدیکتر شود که پاسخ گوی نیازهای شهروندانش باشد و از تمرکز قدرت جلوگیری کند و اطمینان حاصل کند که منافع اقتصادی بهطور گستردهتری توزیع میشوند.
کاهش تمرکز اقتصادی
این برندگان نوبل نشان دادهاند که کنترل متمرکز بر منابع اقتصادی اغلب نوآوری را متوقف میکند و به ناکارآمدی منجر میشود. در ایران، جاییکه بخشهای بزرگی مانند انرژی و مالی توسط شرکتهای دولتی تسلط دارند، فرصتی برای کاهش تمرکز اقتصادی وجود دارد. تشویق به مشارکت بیشتر بخش خصوصی و کاهش دخالت دولت در صنایع خاص میتواند به اقتصاد پویاتر و رقابتیتری منجر شود. با ترویج اقتصادی متنوعتر، ایران میتواند از ظرفیت جمعیت کارآفرین خود بهرهبرداری کرده و نوآوری را تقویت کند. کاهش تمرکز اقتصادی همچنین میتواند از بروز رفتارهای رانتجویی جلوگیری کند؛ یعنی زمانی که تعداد محدودی از افراد یا نهادها از اقتصاد به نفع خود استفاده میکنند.
تشویق نوآوری و آموزش
یکی از بزرگترین داراییهای ایران جمعیت جوان و تحصیلکرده آن است. با این حال، تحقیقات این برندگان نشان میدهد که بدون چارچوب نهادی مناسب، این ظرفیت میتواند نادیده گرفته شود. تشویق نوآوری از طریق سیاستهای حمایتی-مانند حمایت از استارتاپها، سرمایهگذاری در آموزش و ترویج پژوهش و توسعه-میتواند به رقابتپذیری بیشتر ایران در سطح جهانی کمک کند. ایجاد شرایطی که خلاقیت و نوآوری را پاداش دهد، میتواند مزیت جمعیتی ایران را به عامل محرک رشد اقتصادی تبدیل کند.
هرچند بینشهای این پژوهشگران درسهای ارزشمندی برای اصلاحات نهادی درسهای ارزشمندی ارائه میدهند، لازم است این ایدهها با شرایط خاص سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران هماهنگ شوند. در کشورهایی مانند ایران که از منابع طبیعی غنی و نیروی انسانی تحصیلکرده برخوردارند، این ایدهها میتوانند بهعنوان چارچوبی نظری برای درک بهتر چالشهای نهادی استفاده شوند. این دیدگاهها، همراه با سایر مطالعات و تجارب بینالمللی، میتوانند بخشی از راهکارهای موجود برای بهرهبرداری بهینه از ظرفیتهای تحقق نیافته در ایران باشند. اصلاحاتی که بر تقویت شفافیت، کاهش تمرکز قدرت و تشویق مشارکت سیاسی و اقتصادی تمرکز دارند، میتوانند به ایجاد محیطی باثبات و پایدار منجر شوند که پایهگذار رشد اقتصادی بلندمدت است.