دانش باید در خدمت تولید ارزش باشد
تحقیق و توسعه موفق، فناوری جدیدی تولید میکند که هزینه تولید را کاهش، کیفیت کالاهای معدنی موجود را افزایش، اثرات مخرب محیطزیستی را کم و ایمنی و سلامتی را بهبود میبخشد.امروزه توجه به فناوری بیش از هر زمان دیگری به مقولهای راهبردی برای همه ارکان یک کشورها تبدیل شده است.
تحقیق و توسعه موفق، فناوری جدیدی تولید میکند که هزینه تولید را کاهش، کیفیت کالاهای معدنی موجود را افزایش، اثرات مخرب محیطزیستی را کم و ایمنی و سلامتی را بهبود میبخشد.امروزه توجه به فناوری بیش از هر زمان دیگری به مقولهای راهبردی برای همه ارکان یک کشورها تبدیل شده است. رقابت بین کشورهای پیشرفته برای پیشتازی در فناوری از یک سو و تلاش کشورهای در حال توسعه برای رفع عقبماندگی، وابستگی و تهدیدات فناورانه از سوی دیگر، اهمیت راهبردی این مقوله را بیش از پیش کرده است. بهویژه در صنایع مبتنی بر منابعطبیعی راهبردی (مانند معدنکاری و صنایعمعدنی) عدمدسترسی به فناوریهای بهروز یا پیشرفته، ممکن است صرفه اقتصادی فعالیت در این صنعت را تحتالشعاع قرار دهد، حاشیه سود آن را کمتر کند یا هزینههای جانبی را (مانند افزایش مخاطرات ایمنی و زیستمحیطی) افزایش دهد.
اما بهباور کارشناسان، میزان رشد سرمایهگذاری در بخش معدنکاری و فلزات نسبت به بخشهای دیگر مانند داروسازی خیلی کمتر است، فاکتورهای مختلفی در این امر دخالت دارند، یکی از دلایل اصلی، شکست پروژههای تحقیقاتی است که برای آنها سرمایهگذاری هنگفتی انجام شده بود. در گفتوگوی امروز صمت با پیمان افضل، استاد دانشگاه و فعال معدنی تلاش کردیم نگاهی بیندازیم به دلایل ناکارآمدی حوزه پژوهش در بخش معدن و صنایعمعدنی.
نیاز بخش معدن و صنایع وابسته به پژوهش، تحقیق و مطالعه فناورانه چقدر است؟
پاسخ این پرسشها در عمل برای کل بخشهای کشور مصداق دارد، اما اگر بخواهیم آن را محدود و منحصر به بخش معدن و صنایع وابسته کنیم، باید گفت این بخش در طول ۲۰۰ سال گذشته پایه هر پیشرفتی در کشورهای گوناگون و بهطورکلی جهان بوده است. در حال حاضر هم بهواسطه فناوریهای نسل ۴ و بهزودی فناوریهای نسل ۵ این پژوهش و تحقیق و توسعه بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. به هر حال، بخش معدن و صنایع وابسته بهدلیل اینکه عناصر استراتژیک و آلیاژها مواد موردنیاز در صنایع مبتنی بر فناوریهای نسل ۴ و سازگار با محیطزیست را تولید میکنند، پژوهش در اینها امری الزامی است. موضوع این است که کره زمین باید از خطری که با آن چشم در چشم شده است، نجات پیدا کند، بنابراین امروز این امر نهفقط در ایران، بلکه در سراسر جهان امری بسیار مهم است. دومین موضوع این است که باتوجه به بحران آب و انرژی و تولید فراوان گازهای گلخانهای در کشور ما که بخش معدن و صنایع وابسته هم در این عرصه در صدر فهرست قرار دارند، لازم است حتما توجه و نگاه ویژهای به امر پژوهش داشته باشند، تا راهی پیدا کنند که جلوی هدر رفتن آب و انرژی و از سوی دیگر، جلوی تولید بیرویه گازهای گلخانهای و کربن گرفته شود تا صنایعمعدنی کشور بتوانند به کشورهای دیگر صادرات داشته باشند. در حال حاضر، شهروندان کشور، بهدلیل آلودگی شدید هوا صدمات و خسارتهای جبرانناپذیری را هرساله متحمل میشوند. از طرف دیگر، مصرف بالای آب و انرژی، اثرات زیانبار خود را در حال حاضر بهخوبی نشان داده است و همه در معرض خطرات بسیار جدی قرار گرفتهایم.
این نکتهای است که نباید از آن غفلت یا با جهتگیری با آن برخورد شود، وقتی امروزه میگوییم مصرف آب و انرژی در کشور بالاست یا بهطورمشخص مصرف گاز چندین برابر استاندارد کشورهای اروپایی است، بخشی ناشی از این موضوع است که متاسفانه صنایع بزرگ کشور ما مانند صنایع بزرگ کشورهای دیگر در چند ده سال گذشته برنامهای برای بهروز شدن نداشتهاند و امروزه بنا بهضرورت، چند مجموعه بزرگ بهفکر افتاده و قدمهایی برای تصحیح مسیر اشتباه برداشتهاند.
چالشهای پرداختن به حوزه تحقیق و پژوهش در این بخش چیست؟
در سیستم اداره کشور یک مشکل عمومی وجود دارد و آن، این است که همواره درباره پژوهش و دانش صحبت میشود، اما در عمل مدیران هیچ اعتقادی به آن ندارند. بهعنوانمثال، طرحهایی مثل یک در هزار در دوران ریاستجمهوری آقای خاتمی تعریف شد (براساس مفاد این طرح و آییننامه اجرایی آن کارخانهها، کارگاهها و واحدهای صنعتی و معدنی موظف شدند یک در هزار فروش تولیدات خود را در امور مرتبط با محیطزیست و کنترل آلودگیها هزینه کنند)، همینطور پروژههای پژوهشی متنوعی کلید خورد و کارهای خوبی انجام گرفت، اما بسیاری از این کارها اجرایی نشدند و به مرحله عمل نرسیدند. علت این بود که اگر بسیاری از این پروژهها مجالی پیدا میکردند و عملی میشدند، بساط رانتخواران برچیده میشد. وقتی صنایع و معادن بتوانند دستگاههای خود را به اینترنت اشیا مجهز کنند، چون کار بهشکل سیستمی درمیآید، دیگر کسی نمیتواند درباره اضافهبرداشت اقداماتی انجام دهد یا با افراد لابی کند و روی تخلفات خود سرپوش بگذارد. ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که بخشی از این کار به قدیمی بودن تفکرات مدیران ما برمیگردد.
چرا واحدهای تحقیق و توسعه در زیرمجموعههای معاونت معدنی در عمل منفعل و بلااثر هستند؟
بخش عمدهای از مدیران معدنی ما در این سالها افرادی ضعیف و غیرمتخصص بودهاند. وقتی مدیری با مجموعهای مرتبط نیست و در بخش معدن ورود میکند و در مقام تصمیمگیری قرار میگیرد، زمانی طولانی نیاز دارد تا خود را پیدا کند. دومین موضوع اینکه چون دولتهای ما از دولت نهم به بعد توسعهگرا نبودند و اقدامات شعاری را در اولویت داشتند، سرمایهگذاری چندانی در زمینه تحقیق و پژوهش انجام نگرفت. امر تحقیق و پژوهش امری زمانبر است، اما پاسخی که از آن بهدست میآید پاسخی دیرپا و مشکلگشاست. برای مثال، در دوره برخی مدیران ایمیدرو از جمله آقای کرباسیان، بخش پژوهش ایمیدرو اقدامات خوبی را آغاز کرد. همینطور در دوره مسئولیت دکترصدرمحمدی در شرکت ملی مس، بخش پژوهش این مجموعه اقدامات قابلتوجهی انجام داد. اما نکته اینجاست که چنین اقداماتی موردی و کاملا وابسته به افراد و اشخاص است، در حالی که سیستم باید تعیینکننده باشد، اما باید اعتراف کنیم که در این زمینه سیستم پویا و داینامیکی نداریم.
عملکرد بخشهای پژوهشی در معادن و صنایع بزرگ و کلیدی را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟
در سالهای اخیر بهدلیل ابربحرانهایی که بهوجود آمده و خود را به سیستم تحمیل کرده است، ناچار صنایع بزرگ قدم در مسیر تحقیق و توسعه گذاشته، یعنی درباره کاهش مصرف انرژی و آب، افزایش تولید کنترل هزینه، هوشمندسازی و بهروزکردن صنایع بزرگ ورود پیدا کردهاند. یعنی کارخانه فولاد مبارکه اصفهان در استانی قرار دارد که بهشدت از نظر دسترسی به منابع آبی کاهش منابع آب زیرزمینی و فرونشست زمین دچار بحران است.از اساس توسعه بیرویه صنایع در اصفهان و بیتوجهی به موضوع آمایش سرزمین عامل بهوجود آمدن این مشکل بوده است. بههمیندلیل، امروزه مجموعه فولاد مبارکه در تلاش است تا اولا در زمینه بازیافت آب اقداماتی انجام دهد و با راهاندازی شبکه تصفیه فاضلاب استان، میزان برداشت آب خود را از زایندهرود بهحداقل برساند و ثانیا با مشارکت در طرح انتقال آب خلیجفارس به استان اصفهان به احیای زایندهرود و بازگرداندن زندگی به این استان تاریخی ایران کمک کند. علاوه بر این، در حال حاضر مشغول ساخت بزرگترین نیروگاه تولید برق خورشیدی است تا از این طریق، هم خود را تامین کند، هم به برقرسانی به شهر مبارکه و شهرهای اطراف کمک کند، بنابراین این نیاز ایجاد شده است.امروزه اگر فولادسازان کشور مسئله تولید کربن و گازهای گلخانهای را حل نکنند، تا چند سال دیگر نمیتوانند به اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورها صادرات داشته باشند و به این ترتیب، بازار را قطعا به رقبای خود در عربستان، عمان، هندوستان، چین و... میبازند. این موضوعی است که نباید از آن غفلت کرد، بنابراین در مواجهه با این خطر اقداماتی انجام گرفته است. البته باید به این موضوع هم توجه داشت که با کمال تاسف امروزه همچنان در بخشهای پژوهشی روابط حرف اول را میزند و جایگزین ضوابط میشود. در بسیاری از موارد شاهد هستیم که انحصارهایی برای برخی دانشگاهها یا برخی از افراد همچنان وجود دارد و این باعث میشود که بسیاری از طرحهای پژوهشی به نتیجه مطلوب نرسد یا در میانه راه رها شود.
چرا باوجود پژوهشهای دانشگاهی، واحدهای تحقیق و توسعه، مراکز متعدد دانشبنیان اقدام قابلتوجهی در راستای رفع مشکلات معدن اتفاقی رخ نمیدهد و هنوز معدنکاری با روشهای سنتی و منسوخ رایج است؟
مسئله اصلی این است که معادن کوچکمقیاس ما توان اقتصادی چندانی برای راهاندازی واحدهای تحقیق و توسعه و سرمایهگذاری برای حمایت از کارهای پژوهشی را ندارند. البته امروزه با تغییر نسلها و افزایش تعداد مهندسان معدن و نظام مهندسی تحولات قابلتوجهی در حوزه معدن رخ داده است، اما معادن کوچکمقیاس و بخش خصوصی همچنان در این زمینه دچار مشکلات متعددی هستند و توان کافی ندارند. این معضل بهواسطه شرایط خاص کشور ما، که هیچگونه پایداری اقتصادی ندارد و قوانین در آن بهصورت خلقالساعه تغییر پیدا میکنند و معضلات بزرگ دیگری در زمینه فعالیت صنایع وجود دارد، حادتر است و نمیتوان انتظار داشت که صاحبان سرمایههای کوچک قدم در این مسیر بگذارند، زیرا بسیاری در حال حاضر در تلاش برای حفظ بقای خود هستند. پس در این حال موضوعی بهعنوان تحقیق و توسعه برای آنها محلی از اعراب ندارد.
از سوی دیگر، باید به اشتباهات خودمان در آموزش، چه در دانشگاه و چه در مدارس اعتراف کنیم. سعدی حدود ۹۰۰ سال پیش به ما گفته است که عالم بیعمل به زنبور بیعسل ماند. یعنی دانش باید در خدمت تولید ارزشافزوده و ثروت باشد. وقتی بهفرض کسی پروژهای تحقیقاتی را انجام میدهد و عنصری پیدا میکند، باید در کنار کار فردی، یک پلن اقتصادی برای معدنکار ارائه کند تا روشن شود که برای مثال اگر صاحب کارخانه در خط فرآوری سرب، روشی هم برای جداسازی نقره در نظر بگیرد، چقدر ارزشافزوده بهدست خواهد آورد. همینطور اگر از روی کادمیوم را جدا کند، ارزشافزوده حاصل چقدر افزایش خواهد یافت. اگر همین امروز در معادن بزرگ مس کشور، عنصر سلنیوم را از باطلهها جدا کنیم، هم به محیطزیست خدمت کردهایم و هم یک عنصر ارزشمند با ارزشافزوده قابلتوجهی بهدست میآوریم. پس به این ترتیب، پژوهشگر باید برای معدنکار جذابیت ایجاد کند. وقتی جذابیت ایجاد نشود، رغبتی هم برای انجام کار پژوهشی نیست. پژوهشگران ما تنها میگویند از طرح پژوهشی ما حمایت مالی کنید، در حالی که معدنکار یا سرمایهگذار باید کاملا توجیه شوند که این پژوهش چه صرفه اقتصادی برایشان خواهد داشت. چون اولویت هر فعال اقتصادی، تامین نیازهای اولیه بنگاه خود است. بهعنوانمثال، برای معدنکار، هزینه تعمیر و نگهداری ماشینآلات نیروی انسانی و کسب سودی منطقی است. وقتی بیزینس پلن یا نقشه اقتصادی یک پژوهش برای وی روشن شود، احتمال اینکه از آن طرح حمایت کند، بیشتر خواهد شد. یکی از مشکلات بزرگ حوزه پژوهشی در کشور ما این است که موضوع اقتصادی در این بخش وارد نمیشود.
در صورت تداوم کمتوجهی به حوزه نوآوری از یکسو و الزامات بینالمللی برای کاهش گازهای گلخانهای از سوی دیگر، آینده کوتاهمدت و بلندمدت معدن و صنایعمعدنی در ایران چیست؟
متاسفانه مسیر اشتباهی که تا امروز طی کردهایم، شیب تندتری پیدا کرده و احتمال سقوط به دره بیشتر شده است. بهروشنی باید گفت این مسیر امنیت و آینده سرزمینی ما را با مخاطرات زیادی روبهرو خواهد کرد. تا زمانی که بر روندهای اشتباه گذشته پافشاری میکنیم، قطعا از همه طرف دچار معضلاتی بیش از پیش خواهیم شد.یکی از این خطرات که در کمین است، خطر از دست رفتن بازارهایی است که در اختیار ما بوده و واگذاری آنها به رقبای منطقهای مثل ترکیه، عمان، عربستان و کشورهایی است که با شدت و قدرت در حال ورود به این حوزه هستند.با نگاهی به اجلاس اخیرکاپ ۲۸ که در دوبی برگزار شد و همچنین در قانون جدیدی که اتحادیه اروپا در ماه گذشته بهتصویب رساند، روشن میشود که کشورهای قدرتمند دنیا، خطر افزایش گازهای گلخانهای را بهشدت جدی گرفتهاند و بهزودی با کشورهایی که همچنان بر مسیر اشتباه خود پافشاری میکنند، برخورد خواهند کرد و متاسفانه ایران یکی از کشورهایی است که در صدر فهرست قرار دارد و در حال حاضر ششمین منبع بزرگ تولیدکننده گازهای گلخانهای در دنیا است.باید اعتراف کرد که ما بهدلیل سیاستهای نادرست داخلی و خارجی از عرصه دانش و فناوری بهشدت عقب افتادهایم. به هر حال برای اینکه قربانی اشتباهات گذشته نشویم، صنایعمعدنی و معادن ما باید تحقیق و توسعه هدفمند در راستای آیندهپژوهی فناوریهای نسل ۴ و ۵ انجام دهند.