مترجمی دردهای حوزه معدن
بنا بر این بوده است که خبرنگاران حوزههای تخصصی از جمله معدن، چشمبینا، گوششنوا و راوی صادق مسائل مربوط به این بخشها باشند تا نقش اثرگذاری در بهبود وضعیت این صنعت و حوزههای مشابه داشته باشند.
این مهم تنها در صورت تعریف دقیق و شناخت مسئولیت خبرنگار برای خود و جامعه هدف محقق خواهد شد. در این مسیر همه فعالان درگیر در حوزهای خاص از مسئولان و قانونگذاران گرفته تا تشکلها و فعالان مستقل، باید جایگاه و نقش رسانه و خبرنگار را بهرسمیت بشناسند. نکتهای که همواره اهالی خبر را آزار میدهد، ناشناخته بودن نقش و مسئولیت آنها است. خبرنگار، مدافع بخش و حوزهای خاص یا بلندگوی تبلیغاتی و... نبوده و نیست. این در حالی است که گاهی برخی مسئولان انتظار دارند که رسانه و بهطور اولی خبرنگار، بلندگوی تبلیغاتی سیاستها باشد و کلامی به انتقاد نگوید و بااینحال روی چندان خوشی هم در برقراری ارتباط با رسانهها و پاسخگویی ندارند. از سوی دیگر، گاهی ذینفعان، بیپرده خبرنگار را مدافع سیاستهای بالادستی میدانند. این مشکل برای خبرنگاران حوزه معدن نیز قابلمشاهده است. بهعنواننمونه، گاهی فعالان محیطزیست، خبرنگار معدن را یکی از عوامل نابودی آبوخاک سرزمین میبینند و سرمایهگذاران معدن آنها را مانعی بر سر راه توسعه معدنی میپندارند، تولیدکنندگان این قشر را از مخالفان حمایت از تولیدات داخلی میبینند و معدنکاران، آنها را آتشبیار معرکه ممنوعیت واردات و صادرات میبینند. بااینهمه هنوز هستند کسانی که با جانودل در عرصه اطلاعرسانی بیطرفانه، مستقل و راهگشا فعالیت میکنند. روز خبرنگار بر آنان مبارک باد! در گزارش امروز صمت که بهمناسبت روز خبرنگار تهیه شده است، شهرام شریعتی و آیدین زینالزاده، ۲ تن از کارشناسان و فعالان حوزه معدن، که از دور دستی هم بر آتش خبرنگاری دارند، نظرات خود را درباره این موضوع با ما در میان گذاشتهاند.
گریه و خندههای توأمان
شهرام شریعتی ـ کارشناس و فعال معدنی: خبرنگاری شغل سختی است و هر کلامی که از دهان خبرنگاران بیرون میآید، آثار و تبعاتی دارد و بعضی را خوشحال میکند و بعضی دیگر را ناراحت و مثل رأی دادگاه میماند که چشمهای برخی را گریان میکند و لب برخی دیگر را خندان! این دشواری گاهی تا پای جان هم پیش میرود و همگی نمونههای زیادی از این قشر سراغ داریم که جان خود را بر سر کارشان فدا کردهاند. خبرنگار باید کاملا بیطرف باشد و منافع خاصی را دنبال نکند، پس شغل دشواری دارد و باتوجه به عایدی اقتصادی اندک، خبرنگار باید شیفته کارش باشد که بتواند در این حوزه دوام بیاورد و بهخوبی به موضوعات بپردازد و آنها را باتوجه به همه جوانب بپروراند و به اطلاع عموم برساند.خبرنگار باتوجه به طیف مخاطبانی که دارد، میتواند بر جریان سیاستگذاریها تاثیر بگذارد و شاید بتوان گفت آنها تصمیمسازان اصلی و سیاستگذاران واقعی در مسیر تکامل جامعه بهشمار میروند. بنابراین، باید به زحمات آنها با دیده احترام نگریست.
مشکلی به نام اختلافآرا
باوجوداینکه کشور ما یکی از معدنخیزترین کشورهای دنیا است، اما این حوزه بخش کوچکی از اقتصاد کشور را تشکیل میدهد و به این دلیل، با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکند، اما ذینفعان این بخش هم درباره مسائل مبتلابه این بخش دیدگاههای متفاوتی دارند و برای برخی از ذینفعان، بخشی از موضوعات اهمیت دارد و برای برخی دیگر، موضوعاتی دیگر و اظهارنظر در زمینه هر موضوع کوچک یا بزرگی؛ موافقان سرسخت و مخالفانی جدی دارد.علاوه بر این، در بخش مدیریتی کشور جایگاه خاصی برای معدن در نظر گرفته نشده است و از ۳ نفر معاون وزیر در بخش معدن حال حاضر، فقط یک نفر آشنایی علمی و تخصصی با حوزه فعالیت خود دارد و دیگر مدیران بهصورتمستقیم در این عرصه تخصص یا تجربهای ندارند.بنابراین رسانهها، جراید و خبرنگاران میتوانند در حوزه معدن، واسطه میان بخش متخصص و لایه تصمیمگیر باشند و با روشن کردن جوانب مختلف تصمیمات و سیاستها، نقاط قوت و ضعف هریک را روشن کنند. این مهم از طریق مذاکره با متخصصانی که منافعی در این عرصه ندارند، اما دلسوزانه موضوعات و مسائل مربوط به آن را تجزیهوتحلیل میکنند و فعالان بخش خصوصی، معدنداران، صاحبان صنایع و... حاصل میشود.
گوش شنوایی هست؟
خبرنگار حوزه معدن بهنوعی در حوزه میانرشتهای تخصصی میان دولت و مجلس قرار دارد، بنابراین میتواند پل ارتباطی میان بخش خصوصی و دولت و مجلس باشد.از آنجایی که در حوزه قانونگذاری و مجلس هم مثل بخش دولتی و اجرایی، تخصصی در حوزه معدن وجود ندارد، خبرنگاران این حوزه میتوانند با پیش کشیدن و مطرح کردن مسائل و چالشهای تخصصی و جریانسازی یا بیان مشکلات این بخش از زبان معدنکاران، فعالان، شاغلان و متخصصان این اطلاعات را به گوش لایه تصمیمساز و اجرایی برسانند و تاثیر مهمی در سروسامان گرفتن این حوزه داشته باشند. حال اینکه دولت و مجلس گوششنوا دارند یا خیر، موضوعی دیگر است. پس نقش خبرنگار بهعنوان مترجم دردها و مشکلات بخش معدن، میتواند مفید فایده باشد.
موضوع لوکس محیطزیست
مسئله محیطزیست در کشور ما از موضوعات لوکس بهشمار میرود و آنقدر تحتالشعاع مسائل اقتصادی قرار گرفته که گاهی اصلا بهچشم نمیآید. از طرف دیگر، معدنکاری هم کاری بسیار دشواری و یکی از معدود راههای ادامه حیات اقتصادی کشور است و از آنجایی که این ۲ حوزه بهصورت سنتی همواره با هم در تضاد بودهاند، دولت باید قدم پیش بگذارد و مسئولیت خود را در برابر هردو این حوزهها بشناسد و آن را ایفا کند.
درحالحاضر شرایط بهگونهای است که اگر یک فعال بخش معدن در موضوع محیطزیست صحبت کند، از طرف همکارانش، متهم به خودزنی و تخریب حوزه معدن میشود، اما موضوعات مربوط به محیطزیست آنقدر مهم و حیاتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. بنابراین، وجود یک تسهیلگر در این زمینه ضروری است. بهعبارتدیگر، باید کسی باشد که پا پیش بگذارد و مسائل این حوزه را مطرح کند و خبرنگار میتواند این مسئولیت را برعهده بگیرد.البته باید این نکته را موردتاکید قرار دهم که با گارد بسته معدنکاران در برابر موضوعات محیطزیستی و بهعکس نظر منفی کنشگران محیطزیست نسبت به معدن و مسائل مربوط به آن، سالها زمان لازم است تا درک مشترکی در این زمینه بهوجود بیاید.ازیکطرف، معدنکاران همیشه معترض هستند که تخریب محیطزیست تنها بهواسطه معدنکاری نیست و بهعنوانمثال، از واگذاری زمینهای شمال کشور به زمینخواران و انبوهسازان اشاره میکنند و میگویند باتوجه به اینکه نقش معدن در عرصه یک میلیون و ۶۴۸ هزار و ۱۹۵ کیلومترمربعی کشور، کمتر از یک درصد است، چرا همواره انگشت اتهام بهسوی بخش معدن است؟
از سوی دیگر، فعالان محیطزیست هم دلایل خاص خود را دارند که بر آن پافشاری میکنند. بهگمان من، این نابسامانی از آنجا نشأت میگیرد که دولت از وظیفه خود در حمایت این ۲ بخش غفلت کرده است.
هزینه- فایده شفافیت
شفافسازی موضوعی است که در دنیا اهمیت ویژهای دارد، اما هزینههای خاص خود را هم دارد که متاسفانه گاه به حذف و طرد شدن افراد از جامعه تخصصیشان هم پیش میرود. شفافسازی معمولا به ۲ طریق ممکن میشود. شیوه اول آن است که دولت نظارتی بسیار جدی به مسائل معدنی و معدنکاران داشته باشد و وظیفه خود را در قبال مبلغی که تحتعنوان حقوق دولتی دریافت میکند، انجام دهد و از این طریق، نقل و انتقالات موادمعدنی، پرداختها به معارضان محلی، میزان دریافت و مصرف سوخت، پرداخت مالیات و... را زیر نظر داشته باشد. اگر مسائل مالی و عملیاتی بهصورت دقیق و شفاف بررسی نشود، خواهناخواه مشکلات مربوط به آن بهراحتی قابلحل نیست. درحالحاضر معدنکاران دلایلی برای خود دارند که بسیار قابلفهم و دولت در بسیاری از موارد نسبت به حل مشکلات بیتفاوت است و کوتاهی میکند و از طرف دیگر، معدندار هم وقتی میبیند دولت حمایتهای لازم را انجام نمیدهد، ممکن است در برخی موارد، سراغ مسائل و موضوعاتی برود که مطلوب و مقبول نیست و باید آنها را با تعامل، نظارت و گفتوگوی بیشتر حل کرد.
نقش تخصصی رسانه
آیدین زینالزاده ـ کارشناس و فعال معدنی: معدن حوزهای بهشدت تخصصی هم از دیدگاه فنی و مهندسی و هم از دیدگاه قوانین و مقررات است که عموم مردم نسبت به آن بیاطلاع هستند و تولید محتواهای ضدمعدنی بهشدت ذهن آنها را مخدوش کرده است. معمولا رسانههای غیرتخصصی خبر کشته شدن معدنچیان یا تحلیلهای مخرب معدنکاری را در مقیاس وسیع منتشر میکنند. از طرفی، این حوزه تخصصی اقتصادی و تولیدی پایه، گرفتار شیوه خاصی از حکمرانی یکطرفه است که در اکثریت قریب به اتفاق مواقع، وضع قوانین و مقررات با در نظر گرفتن صرفه و صلاح دولت یا برای پیشگیری از یک جریان خاص اتفاق میافتد. بنابراین رسانههای معدنی نقش تنویرکننده بسیار مهمی در این حوزه ایفا میکنند. آنها صدای معدنکاران را به گوش حاکمیت معدنی میرسانند و اطلاعرسانی از اتفاقات روزمره را انجام میدهند.
اثرگذاری بر فرهنگ عمومی
این دقیقا کاری است که اصحاب رسانه در تمام حوزههای فعالیت خودشان انجام میدهند و وظیفه ذاتی خبرنگاری، ایجاد شناخت و افزایش درک عمومی است با شفافسازی از آنچه در حیطه فعالیت تخصصیشان میگذرد. معدن و صنایعمعدنی یک فعالیت اقتصادی پایدار بلندمدت و پایه است که در تاروپود زندگی تمام مردم جریان دارد، اما بهدلیل ماهیت جغرافیایی وقوع این فعالیتها بسیاری از مردم تصوری از آنهم ندارند. خبرنگاران چشم جامعه را نسبت به واقعیات معدنکاری بینا و گوش آن را شنوا میکنند. مهمتر از همه، در اثر فعالیت خبرنگاران تخصصی است که با استمرار صحیح جریان اطلاعرسانی در زمینه معدنکاری، به جامعه آگاهی میبخشند و حقایق را افشا میکنند؛ حقایقی که در نقاط جمعیتی، به ویژه شهرها، نه دیده و نه شنیده میشود.
مسائل و مشکلات زیستمحیطی
متاسفانه در کشور ما شکاف معناداری بین فعالیتهای معدنی و حفاظت از محیطزیست وجود دارد. باوجوداینکه این ۲ حوزه طی سالیان گذشته تلاش کردهاند که به یکدیگر نزدیک شوند، اما بهدلیل اینکه بهجای یافتن نقاط مشترک یا فعالیتهای پوششی، بهتقابل میپردازند، این شکاف همچنان باقی است. در کشورهای معدنی پیشرفته دنیا، برای تدوین سیاستهای کلی حوزه معدن و صنایعمعدنی از کارگروههایی استفاده میشود که مسئولان حفاظت از محیطزیست نیز بهنفع معدنکاری در این کارگروهها حضور دارند و صدالبته، این حضور برای حفظ منافع محیطزیست و پیشگیری از آسیبهای احتمالی است، اما بهجای جلوگیری از ارائه راهکارهایی که موردتوافق طرفین باشد، استفاده میکنند تا جایی که درحالحاضر، بحث هوشمندسازی جنگلها و معدنکاری هوشمند در جنگلها مطرح است. این خروجیها نتیجه جلسات پشت درهای بسته است. اما آنچه باعث میشود دلواپسان بتوانند بهخوبی در جریان واقعیتها قرار بگیرند و رفتهرفته از نگرانی آنها کم شود، فعالیتهای خبرنگاران است که بهموقع، زودهنگام، شفاف و صادقانه در حداکثر مقیاس ممکن، تصمیمات و تحلیلها را ارائه دهند تا از یکطرف، جامعه در جریان تمام امور قرار گیرد و از طرفدیگر، تصمیمگیران متوجه باشند که جامعه از طریق خبرنگاران در حال رصد و پایش فعالیتهای آنها است. بهطبع معدنکاران نیز متوجه خواهند بود که خبرنگاران میتوانند درباره فعالیتهای آنها برای جامعه شفافسازی کنند. بنابراین خبرنگاران دقیقا میتوانند نقطهثقل، میانجی و یک تنظیمکننده بین جامعه، معدنکار و حاکمیت باشند؛ وظیفهای که حتی از ناظران رسمی نیز اثرگذارتر است.
شناخت و شفافسازی
فعالیت روزمره خبرنگاران با هدف شناخت، آشنایی و شفافیت انجام میگیرد، اما یک نکته قابلتامل است. رسانههای تخصصی معمولا در میان اهالی معدن طرفدار دارند و مخاطب آنها، مخاطب تخصصی است.ای کاش، بتوان جامعه هدف مطالب مربوط به معدنکاری را وسیعتر کرد و طوری پیش رفت تا عموم جامعه بیشتر در معرض فعالیتهای معدنکاری قرار گیرند. اگر اصحاب رسانه بتوانند تودههای بیشتری از جامعه را با این مسائل درگیر کنند، بهطورقطع کمک بیشتر و بهتری در شناخت و شفافسازی مسائل و مشکلات بخش معدن انجام خواهد شد.
مشکلگشایی
فعالیت در حوزه معدن، کاری تخصصی از دید فنی و حقوقی است. مکتشفان و معدنکاران، سرمایهگذاری راحتی روی کار خود انجام نمیدهند. قدمبهقدم و لحظهبهلحظه و روزبهروز فعالیتهای آنها با طیف وسیعی از مسائل فنی، اقتصادی، حقوقی و اجتماعی ارتباط دارد و این مسائل تا آخرین لحظه عمر معدن و حتی پس از آن ادامه دارد. بنابراین، مشکلات این بخش بسیار متعدد و رنگارنگ است. از مسائل مالی و بانکی گرفته تا صنایعسنگین، صنایعشیمیایی، صنعت ماشینآلات، انواع حاملهای انرژی، مسائل مربوط به محیطزیست و منابعطبیعی، مسائل فرهنگی و اجتماعی، حوزه میراث تاریخی، فرهنگی و.... بههمیندلیل، خبرنگاران معدنی باید اطلاع کافی و دید تخصصی به این حوزه پیدا کنند تا خدایناکرده به تولید اخبار بیاثر نپردازند. هرچه خبرنگاران از چالشها و مشکلات معدن بیشتر بدانند، بیشتر میتوانند آنها را پیگیری کنند و بهطبع فعالیتهای آنها اثرگذارتر خواهد شد و شفافسازیها و افشاگریها در نهایت منجر به طرح مسئله میشود و وقتی موضوعی بهعنوان مشکل یا چالش، عمومی شد، مسئول چارهای جز پاسخگویی ندارد.
سخن پایانی
رسانههای تخصصی و خبرنگاران معدن میتوانند نقش برجستهای در اطلاعرسانی دقیق و تحلیلهای کارشناسی و جریانسازی داشته باشند و از این طریق، تاثیر قابلتوجهی در حوزه تخصصی خود بر جای گذارند. زمینهسازی و پیگیری مسائل زیستمحیطی، ایجاد حساسیت نسبت به موضوعات و مسائل خاص، ایجاد ارتباط میان فعالان و سیاستگذاران، ارتقای آگاهی عمومی، تشویق به تحقیقات و ترویج استانداردها از جمله تاثیرات آنها است و با این ابزارها باعث بهبود شفافیت، کیفیت عملکرد و تعامل مثبت میان جامعه و صنعت معدن میشوند.