ضعف جدی در مدیریت منابع آب
ماجرای قطع آب تهران و برخی دیگر از شهرهای کشور در حالی ادامه دارد که وزیر نیرو با قاطعیت میگوید آب تمام نقاط تهران وصل است و تلاش برای تقویت فشار آب ادامه دارد.
علیاکبر محرابیان مشکل پیشآمده برای تامین آب در شهرهای تهران و کرج را ناشی از رانش کوه در محدوده سد کرج دانسته و بدونتوجه به هرگونه ضعف مدیریتی تمام مشکل قطع آب تهران و حومه را به افتادن توده سنگ بزرگی از ارتفاع بالا در بستر رودخانه کرج مرتبط کرده است.براساس آمار ۲۰ درصد آب مصرفی تهران از سد امیرکبیر کرج تامین میشود که بروز این اتفاق مشکلاتی را برای تامین آب تهران بهویژه مناطق غرب پایتخت ایجاد کرده است. در این بین بسیاری از کارشناسان ضعف مدیریت در زیرساختّهای تامین آب مانند لایروبی سد و بستر رودخانه را مشکلات جدی میدانند که با غفلت سالهای گذشته، موجب بروز کاستیهای امروز شده است. صمت در این گزارش به دلایل تشدید بحران آب در کشور پرداخته است.
درخواست لایروبی سد کرج به نتیجه نرسید
با جستوجویی کوتاه در فضای مجازی به نامه درخواست لایروبی سد کرج برای ذخیره بیشتر آب شهروندان اطراف سد کرج میرسیم که حدود ۲ سال پیش طی کارزاری نوشته شده است. شواهد حاکی از به نتیجه نرسیدن درخواست است و حالا بسیاری از کارشناسان یکی از دلایل بروز سیلاب و بهدنبال آن قطع آب را توجه نکردن به درخواستها و چشمپوشی از لایروبی میدانند. در کارزاری که ازسوی مردم اطراف سد کرج راه افتاد و ١٥ آذر تا ١٥ بهمن ١٤٠٠ نیز برای آن زمان تعیین شده بود چنین میخوانید: «ما امضاکنندگان این کارزار، ساکنان تهران، البرز و اطراف سد کرج، پیشنهاد میکنیم با لایروبی سد کرج (سد امیرکبیر) توسط آن وزارتخانه یا دستگاههای مربوط، ذخیره آب آن را به حداکثر برسانیم تا خشکسالی تهدیدی برای دریاچه سد و آب مصرفی که در اختیار مردم منطقه میگذارد، نباشد. نباید بگذاریم سد کرج از بین برود و خشک و کمآب شود. از همه همشهریان عزیز نیز دعوت میکنیم که با امضای این کارزار ما را همراهی کنید تا صدایمان را به گوش مسئولان برسانیم.»
آب هست، مدیریت نیست
محمدرضا محبوبفر، عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار درباره کمبود آب در کشور و روشهای مدیریت این بحران در گفتوگو با صمت گفت: همین که بارش و سیلاب مشاهده میشود، نشاندهنده این است که بارشها مناسب است و مشکل اصلی برای تامین آب مواردی مانند مدیریت منابع آبی، مشکلات زیرساختی، تصفیه و توزیع آب است. وی اضافه کرد: حتی درباره تامین آب سرانه نیز مشکل این است که بارشهایی که در کشور اتفاق میافتد و بهصورت آبهای سطحی، روانآب و سیلاب در میآید، هدر میرود. محبوبفر با اشاره به مشکلات زیرساختی تامین آب گفت: کارشناسان بارها هشدار دادهاند که باید توسعه صنایع و کشاورزی و همچنین افزایش جمعیت در کشور متوقف و وضعیت موجود تثبیت شود و به پایداری برسد، اما متاسفانه گوش شنوایی نیست. بهگفته این کارشناس محیطزیست، آب در کشور داریم، اما این آب نهتنها مدیریت نمیشود، بلکه بهطور بیرویه برداشت و مصرف میشود و هدرمیرود.
مشکلات سدسازی و انتقال آب
وی افزود: میزان سدسازیها و طرحهای انتقال آب، خارج از توان اکولوژیکی سرزمین ایران است و به همین دلیل هر قدر هم بارندگی بیشتر میشود و سیلاب راه میافتد، اثر آن را در بهبود وضعیت محیطزیست، در رودخانهها، تالابها، دریاچهها و آبخوانها نمیبینیم. در واقع آب یا با مصرف بیرویه نابود میشود یا بهدلیل اینکه ذخیرهگاههایی برای حفظ منابع آبی و سیلابها وجود ندارد، تبخیر و از مرزهای کشور خارج میشود. عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار گفت: بهدلیل سدسازیهایی که قبل و بعد از انقلاب انجامشده، ۶۰ تا ۷۰ درصد منابع آب سطحی پشت سدها در حال تبخیر شدن است. از سوی دیگر، بهواسطه طرحهای انتقال آب، ۳۰ درصد آب بهدلیل هدررفت در شبکههای زیرزمینی و لولهها از دست میرود. همینطور بهدلیل توسعه زمینهای کشاورزی و استفاده کشاورزان از روشهای منسوخ و قدیمی در کشتوکار، ۳۰ تا ۴۰ درصد آب کشور در بخش کشاورزی هدر میرود؛ در نتیجه میتوان گفت آب در کشور وجود دارد، اما بیرویه مصرف میشود و توسعه خلاف توان اکولوژیکی کشور اتفاق میافتد؛ بر همین اساس مسئولان بهجای اینکه نوع مدیریت حاکم بر منابع آب کشور را محکوم کنند که بهدست خودشان ایجادشده، از بحران آب و کمبود بارشها صحبت میکنند و در واقع بهنوعی به مردم آدرس غلط داده میشود. وی تصریح کرد: میزان بارش در ۳ کشور کویت، امارات متحده عربی و عربستان در خاورمیانه یکسوم ایران است، اما درحالحاضر این ۳ کشور به نقطهای رسیدهاند که خودشان آب تولید میکنند و صادرکننده آب و تکنولوژی بهرهبرداری از آب هستند. عربستان سعودی بهجد در حال بیابانزدایی است اما در ایران بیابان گستره بیشتری پیدا میکند و فرونشست زمین از بیابان و صحرا به مناطق مسکونی رسیده است.
تخریب سرزمینی جدی است
محبوبفر گفت: با طرز تفکر و رویه حاکم در سیاستگذاریهای کلان درباره مدیریت و حکمرانی آب، نهتنها در کوتاهمدت وضعیت محیطزیست و منابع آبی التیام پیدا نمیکند، بلکه بر شدت وخامت آن افزوده میشود. وی اظهار کرد: وضعیت موجود سرزمینی کشور باید تثبیت شود و به پایداری برسد؛ بهصورتی که هرگونه برداشت بیرویه از منابع آبی متوقف شود. عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار با اشاره به اینکه در حالحاضر ۸۰ تا ۹۰ درصد منابع آب سطحی یا خشک است یا فصلی شده، گفت: منابع آب سطحی باید به نفع احیای سرزمینی و التیام فرونشست زمین، رهاسازی و در ادامه، مشکلات حل شود. این اتفاق در صورتی میافتد که روند توسعه صنایع آببر و زمینهای کشاورزی و تاکید بر خودکفایی در محصولات کشاورزی متوقف شود. همینطور باید از افزایش جمعیت که روزبهروز میزان مصرف آب ب شرب را افزایش میدهد، جلوگیری کرد. محبوبفر تاکید کرد: وضعیت کشور بهگونهای است که از ورشکستگی آبی عبور کردیم و به سمت نابودی سرزمینی و اکوسیستم حرکت میکنیم.
خشکسالی و سیل، دو روی یک سکهاند
حجت میانآبادی، کارشناس ارشد دیپلماسی آب، درباره روشهای مدیریت آب گفت: خشکسالی و سیل، دو روی یک سکهاند. رویکردها در سیاستگذاری و مدیریت حوزه آب بهجای مقابله با خشکسالی و سیل باید به سازگاری با این پدیدهها تغییر کند. مدیریت سیل و خشکسالی یک اقدام مقطعی و ضربتی و متکی صرف بر تخصیص بودجههای آنی و فوقالعاده نیست. وی در گفتوگو با ایمنا ادامه داد: عمده برنامه مدیریت سیل و خشکسالی در چند دهه اخیر در کشور، واکنشگرا و محدود به پرداخت خسارت بوده که این یک شکست بزرگ است. بیشتر سیاستگذاریها در حوزه آب در چند دهه گذشته، نه براساس اصول و مبانی، بلکه براساس اقتصاد سیاسی و قدرت سرمایه صورت گرفته است. این کارشناس ارشد دیپلماسی آب خاطرنشان کرد: بهنظر میرسد در مدیریت منابع آبی کشور، توسعه مقدم بر همه چیز از جمله عدالت و در مراحل بعدی محیطزیست بوده است؛ بهطوری که فدا شدن محیطزیست برای نیل به توسعه امری اجتنابناپذیر است. در چنین دیدگاهی طرحهای کلان آبی از جمله طرحهای انتقال آب بینحوضهای برای صنعتی کردن جامعه و نیل به توسعه و توسعهیافتگی در برخی مناطق دیگر امری طبیعی و ضروری است. میانآبادی تصریح کرد: در واقع در نظام فکری حکمرانان و سیاستگذاران آبی کشور، عدالت نهتنها هیچ جایگاهی ندارد، بلکه شاخصهای آن نیز تعریف نشده و بدونشک، در این مشکل، سهم و نقش دانشگاهیان و نخبگان اگر بیشتر از سیاستگذاران نباشد، کمتر نیست.
سخن پایانی
بسیاری از کارشناسان معتقدند مدیران کشوری نتوانستند منابع آب را مدیریت کنند. این گروه با اشاره به نیاز مدیریت آب به شبکه توزیع یکپارچه میگویند اکنون برای توزیع برق در کشور شبکه یکپارچه ایجاد شده که این شبکه برق را بهطور عادلانه در کشور توزیع میکند. برای آب نیز به ایجاد چنین شبکهای نیاز است. در چند سال گذشته با طغیان رودخانهها و بروز سیلابهایی مواجه بودهایم و اگر در جای مناسبی، حوضچههای بزرگ و کانالهایی طراحی میشد که آب مازاد بر ظرفیت سدها و رودخانهها به آن هدایت شود، هیچگاه با وقوع چنین سیلهایی مواجه نمیشدیم. این دست از بیتوجهیها که هنوز هم در حال تکرار است، خسارتهای سنگین بسیاری برای اقتصاد کشور و شهروندان بهدنبال داشته است.