صنعت خودرو در برزخ فرصتها و بحرانها
صنعت خودرو کشور این روزها در شرایطی بسیار سخت و نفسگیر به سر میبرد. در حالی که بخشی از فعالان و مدیران برای نجات این صنعت استراتژیک تمام توان خود را به کار گرفتهاند، گروهی دیگر با اقدامات نابجا، عمدا یا سهوا این راه را دشوارتر کرده و صنعت را به سمت سراشیبی سقوط هدایت میکنند. مشکلات اقتصادی، سیاستهای ناپایدار، محدودیت در تامین قطعات و فناوریهای نوین، و مدیریت ناکارآمد، این وضعیت بحرانی را تشدید کردهاند. در این میان مصرفکنندگان با کیفیت پایین، قیمتهای بالا و تاخیرهای مکرر در عرضه خودرو مواجهاند که اعتماد عمومی را بیشازپیش تضعیف کرده است. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که اصلاحات اساسی و اصلاح حکمرانی، همراه با حمایتهای واقعی دولت و بخش خصوصی، تنها راه عبور از بحران است. بیتوجهی به این نکات، نهتنها به زیان خودروسازان است، بلکه به کل اقتصاد کشور لطمه میزند و نیازمند اقدام فوری و تصمیمات دقیق است. در این میان آینده خودروسازی مطرح است اینکه چگونه میتواند از مرحله گذار در این شرایط آشفته به سطح بالاتری از توانمندی برسد. صمت در این گزارش نگاهی دارد به آینده خودروسازی در کشور راه نجات در ادامه میخوانید.

صنعت خودرو؛ چالشها و افقهای آینده
در ابتدای این گزارش نگاهی داریم به وضعیت کنونی صنعت خودرو کشور از دیدگاه یک کارشناس صنعت خودرو. رحمتالله دریجانی، کارشناس صنعت خودرو با اشاره به اینکه صنعت خودرو در ایران باوجود جایگاه محوری در که اقتصاد دارد، سالهاست با موانع و چالشهایی جدی روبهرو است، اظهار کرد: کیفیت نامناسب تولیدات، قیمتهایی که با توان اقتصادی مردم همخوانی ندارد، و وابستگی سنگین به واردات قطعات، این صنعت را از بهرهبرداری کامل از ظرفیتهای بالقوهاش باز داشته است. افزون بر آن، ساختار انحصاری که از سوی چند شرکت بزرگ شکل گرفته، فضا را برای رقابت و نوآوری تنگ کرده، و تحریمهای بینالمللی نیز مسیر دستیابی به فناوریهای نوین و حضور در زنجیره تامین جهانی را دشوار کردهاند.
این معضلات، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای به دنبال داشتهاند. بیثباتی اقتصادی و ضعف عملکرد صنایع راهبردی مانند خودرو، باعث شده تا بسیاری از شهروندان به جای تولید، بهدنبال سرمایهگذاریهای غیرمولد باشند. دراینمیان، خرید خودرو نه بهعنوان وسیلهای برای حملونقل، بلکه برای حفظ ارزش پول، نمونهای از چنین رویکردی است که منابع مالی را از بخشهای مولد اقتصاد دور و فشار بیشتری بر بازار خودرو و منابع ارزی وارد کرده است.
وی ادامه داد: با تمام آنچه درباره وضعیت بد صنعت خودرو کشور گفته شد، اما روزنههایی از امید نیز در چشمانداز این صنعت دیده میشود. گامهای نخستین در مسیر تولید خودروهای برقی، شکلگیری همکاریهای تازه با شرکای بینالمللی، و ظهور استارتآپهایی که به دنبال نوآوری در فناوری و طراحی هستند، همگی نشانههایی از قابلیت تحولپذیری این بخش به حساب میآیند. همچنین وجود کارگاههای تولیدی کوچک و نیروی انسانی جوان و باانگیزه در بسیاری از شهرهای ایران، زمینهای مناسب برای گسترش زنجیره تامین محلی فراهم میکند. اگر این ظرفیتها با سیاستگذاری دقیق و هوشمند همراه شوند، میتوانند موتور محرکی برای توسعه اقتصادی مناطق کمبرخوردار باشند.
ابعاد پویایی صنعت خودرو
دریجانی با اشاره به اینکه برای دستیابی به پویایی در صنعت خودرو، سه مؤلفه کلیدی نوآوری فناورانه، همکاریهای محلی و سرمایهگذاری در منابع انسانی. باید در کانون توجه قرار گیرند، اظهار کرد: صنعت جهانی خودرو، در حال تجربه تحولی اساسی به سوی خودروهای برقی، فناوریهای پاک، و سیستمهای رانندگی هوشمند است. ایران، با وجود فشار تحریمها، نباید از این تحولات غافل بماند. تلاشهای اولیه برای ورود به حوزه خودروهای برقی تحسینبرانگیز هستند، اما برای اثرگذاری، نیازمند شتاب بیشتر، حمایت ساختاری، و توسعه زیستبوم نوآوری هستند. استارتآپهای فعال در زمینههایی مانند طراحی نرمافزارهای هوشمند رانندگی، تولید باتریهای پیشرفته، یا بهینهسازی سامانههای مصرف سوخت، میتوانند نقشی کلیدی ایفا کنند.
وی ادامه داد: در این میان، وابستگی مزمن صنعت خودرو به قطعات وارداتی، از مهمترین نقاط ضعف آن است. این در حالی است که در سراسر ایران، از مناطق صنعتی بزرگ گرفته تا شهرها و روستاهای کوچک، کارگاههای تولیدی فراوانی با ظرفیتهای بالقوه فعالیت دارند. اگر این واحدها از مسیر آموزش، تامین مالی هدفمند، و اتصال به شبکه تولید خودروسازان حمایت شوند، میتوانند شالوده زنجیره تامین بومی را شکل دهند. کارگاههایی که قطعات پلاستیکی بدنه یا سامانههای الکترونیکی خودرو را تولید میکنند، به شرط برخورداری از حمایتهای لازم، میتوانند هزینههای تولید را کاهش داده و اشتغال پایدار ایجاد کنند. از طرفی هم جمعیت جوان و تحصیلکرده ایران، یک فرصت بزرگ برای توسعه صنعتی است. اما نبود آموزشهای کاربردی و تخصصی متناسب با نیازهای صنعت مدرن، موجب هدررفت این ظرفیت شده است.
پیامدهای اقتصادی صنعت خودرو
دریجانی با بیان اینکه ویایی صنعت خودرو، تأثیری فراتر از خط تولید دارد، گفت: توسعه زنجیره تامین بومی، منجر به فعالسازی کارگاههای کوچک و متوسط در مناطق کمتر توسعهیافته میشود. برای مثال، واحدی که سیستم تعلیق خودرو تولید میکند، میتواند دهها فرصت شغلی برای جوانان منطقه فراهم کند. صنعتی که محصولی باکیفیت و رقابتی تولید میکند، میتواند گرایش به سرمایهگذاری غیرمولد در خودرو را کاهش دهد. به جای نگهداشت خودرو بهمثابه دارایی، سرمایهها به سمت استارتآپهای تولیدی، فناوریمحور، و کارگاههای نوآور سوق مییابند.
کارشناس حوزه خودرو افزود: وقتی رانندهای خودرویی باکیفیت، بهصرفه، و ساخت داخل میبیند یا کارگری میبیند که قطعه ساختهشده بهدست او در خط تولید به کار رفته، حس غرور و اعتماد به تولید ملی در او زنده میشود. چنین سرمایهای اجتماعی، زیربنای توسعه پایدار است.
آینده خودروسازی
دریجانی با اشاره به اینکه مسیر پویایی صنعت خودرو، بدون چالش نیست، اظهار کرد: تحریمها و محدودیتهای بینالمللی، دسترسی به فناوریهای نو و زنجیره تامین جهانی را سخت کردهاند. همکاری با شرکای جدید نظیر چین یا هند، میتواند بخشی از این چالش را برطرف کند، اما نیازمند دیپلماسی فعال و سیاستورزی هوشمندانه است. علاوه بر این، تسلط چند خودروساز بر بازار، مانع رقابت و خلاقیت است. بدون اصلاح این ساختار، کارگاههای نوپا و استارتآپها امکان رشد نخواهند یافت. در این میان توسعه فناوری، آموزش نیروی انسانی و تقویت زیرساختها، نیازمند سرمایهگذاری کلان است که در شرایط فعلی اقتصادی کشور، تامین آن چالشی بزرگ به شمار میرود. ضمن اینکه تجربههای تلخ از کیفیت پایین محصولات و تحققنیافتن وعدهها، باعث شده تا بخشی از جامعه به صنعت خودرو بدبین باشد.
دریجانی در پایان به راهکارهای کمک به صنعت خودرو در مسیر آینده اشاره کرد و گفت: اعطای تسهیلات کمبهره و معافیتهای مالیاتی به واحدهای قطعهسازی در مناطق محروم، اجرای پروژههای آزمایشی در مناطق صنعتی کوچک برای آغاز تولید خودروهای نوین، همکاری با مراکز دانشگاهی، ایجاد فضای رقابتی و بازسازی اعتماد با تولید محصولات باکیفیت، قیمتگذاری شفاف میتواند به صنعت خودرو برای گذار از وضعیت فعلی کمک کند. واقعیت این است که صنعت خودرو در ایران، در چهارراهی از فرصتها و بحرانها قرار دارد.
با تکیه بر نوآوری فناورانه، حمایت از همکاریهای محلی و سرمایهگذاری در آموزش، میتوان نهتنها این صنعت را نوسازی کرد، بلکه اقتصاد مناطق محروم را نیز متحول ساخت. این حرکت نیازمند همافزایی میان دولت، صنعت و جامعه است. جادههای کشور، چشمانتظار خودروهاییاند که نهتنها حرکت، بلکه امید، اعتماد و هویت ملی را حمل میکنند. اکنون زمان آن فرارسیده که با ارادهای ملی، این مسیر را آغاز کنیم.
از گذار پیشرانه به گذار حاکمیتی
در ادامه این گزارش نگاهی داریم به آینده صنعت خودرو و مسیری که پیشرو دارد. در این زمینه علی میرزاییسیسان، پژوهشگر حوزه خودرو درباره سیاستگذاری برای خودروسازی آینده با بیان اینکه در شرایط کنونی تحول بنیادین فناوری در صنعت خودرو در گذار از موتورهای احتراق داخلی به پیشرانههای برقی متجلی میشود در ادامه به صمت اظهار کرد: در این میان تحول بنیادین حکمرانی در گذار از "مرجع دستوری" به "توانمندساز راهبردی" برای اکوسیستمی پویا و رقابتی نمود مییابد. ایجاد خودروسازی پایدار و قابل رقابت در تراز جهانی مستلزم دگرگونی عمیق در فلسفه حکمرانی است؛ دگرگونی که از مرزهای مهندسی و سیاستهای تجویزی فراتر رفته و به الگویی پیشگام، تطبیقپذیر و اکوسیستممحور ارتقا مییابد تا زیر فشار همزمان کربنزدایی، دیجیتالسازی و بازآراییهای ژئوپلتیکی، الزامات اجتماعی-اقتصادی را بهصورت منسجم محقق کند. انتقال روشن پیام حکمرانی گذار، مستلزم یکپارچگی معنایی و انسجام نگارشی در متون سیاستی است تا مقاصد و انتظارات با وضوح برای تمام ذینفعان بیان شود.
بنیان صنعت خودروسازی آیندهنگر، وجود نهاد تنظیمگر توانمند، هوشمند و آیندهنگر است که نقش سیاستگذار دولتی را از مرجع دستوری به توانمندساز راهبردی ارتقا میدهد؛ بدین معنا که اصول راهبردی شفاف برای همه ذینفعان تدوین و حمایتهای هدفمند برای تسهیل نوآوری مسئولانه، محیطزیستی و میانبخشی برقرار گردد.
این چارچوب، ضمن استقبال سنجیده از همکاریهای راهبردی بینالمللی بر مبنای تحلیل دقیق هزینه-فایده، بر پایه منافع ملی و ظرفیتهای داخلی طراحی میشود و با تعیین نقشها و مسئولیتهای روشن، بستر تحقیق و توسعه مشترک و تبدیل کارآمد دانش پژوهشی به کاربردهای صنعتی را فراهم میکند. در این مسیر، جاهطلبی علمی واقعبینانه و فرهنگ پرورش سرمایه انسانی پیشرو جایگزین رویکردهای انفعالی میشود تا حضور مؤثر در زنجیرههای تامین بینالمللی تحقق یافته و اعتماد متقابل میان ذینفعان و بازار تقویت شود.
اکوسیستم موفق چگونه است؟
میرزاییسیسان با بیان اینکه خودروساز موفق در اکوسیستمی پویا و هوشمند پیشرفت میکند، ادامه داد: در این اکوسیستم، تسلط بر دانش روز، تعهد به رفاه و عدالت اجتماعی، و یکپارچگی با فناوریهای پیشرفته، از اولویتهای حکمرانی بهشمار میرود. در چنین محیطی، بنگاههای پیشرو تمرکز خود را از بهبود صرف محصول به ارتقای کل اکوسیستم حملونقل معطوف میکنند تا ضمن پیمایش در چشمانداز فناورانه متحول، به اصول پایداری زیستمحیطی و اقتصادی-اجتماعی پایبند بمانند. در این چارچوب ذهنی، اولویت با کاربرد عملی فناوری، پرهیز از سوگیریهای فاقد توجیه اقتصادی، و صیانت از سرمایه ملی است و تمامی این موارد باید با شفافیت حکمرانی و پرهیز از تعارض در بیان سیاستها همساز باشد.
پژوهشگر حوزه خودرو افزود: حکمرانی مؤثر با تدوین برنامههای تحول جامع آغاز میشود که نقشه راه فناوری، راهبردهای سرمایهگذاری و سازوکارهای هماهنگی ذینفعان را یکپارچه میکند. اتخاذ رویکرد بیطرفی فناورانه، بهرهگیری از ظرفیتهای تحولآفرین فناوریهایی مانند برقیسازی و سامانههای خودران را بدون تجویزگری ممکن میسازد و اجازه میدهد صنعت با لحاظ قیود شرکتی و ملی، مسیرهای بهینه خود را برگزیند؛ با این قید که بیطرفی مزبور باید بهوسیله مداخلات هدفمند جهت غلبه بر اینرسی بازار و تسریعگذار در حوزههای راهبردی متعادل شود. این ترکیب، همراستا با تجربه سیاستگذاری صنعتی، مستلزم تفکیک روشن وظایف سیاستگذاری، تنظیمگری و تسهیلگری و نیز پایش مستمر و نظاممند مرحله اجرا است.
از امروز تا آینده
میرزاییسیسان با بیان اینکه تقویت اکوسیستم مشارکتی پویا، ضرورت بنیادین حکمرانی آیندهنگر است، ادامه داد: پیچیدگی حملونقل مدرن، از خودروهای متصل تا راهحلهای یکپارچه حملونقل شهری، فراتر از توان یک نهاد واحد است و همکاری مؤثر میان دولت و صنعت را ایجاب میکند. سیاستگذاران تنظیمگری باید شکلگیری و پایداری این مشارکتها را ترغیب کرده و زیرساختهای حقوقی، مالی لازم را فراهم آورد تا همافزایی میانبخشی به نتایج قابل سنجش در کیفیت، ایمنی و بهرهوری بینجامد. انسجام در اسناد همکاری و شفافیت در تقسیم وظایف، شرط لازم برای کاهش موازیکاری و ارتقای کارآیی اکوسیستم است.
وی افزود: در صنایع آینده از جمله خودروسازی، تضمین امنیت سایبری و حکمرانی داده و هوش مصنوعی الزام غیرقابل اغماض است؛ با نرمافزاریشدن فزاینده وسیله نقلیه، سطح آسیبپذیری دیجیتال باید از طریق نظامهای مدیریت امنیت سایبری مقتدر کنترل شود. در فرآیند هوشمندسازی، رفع گلوگاههایی همچون توسعه نرمافزار امن و ایجاد مراکز داده ملی در پرتو تنظیمگری نوین و مقتدر ضرورت مییابد و شفافیت در سامانههای هوش مصنوعی، به همراه نظارت مستمر، باید بهمنظور صیانت از منافع اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در اولویت قرار گیرد. مقتضیات مذکور، تدوین استانداردهای دقیق و سازوکارهای راهبری منطبق با اولویتهای کلان ملی را ایجاب میکند.
حرکت برنامهریزیشده
کارشناس حوزه خودرو با تاکید بر اینکه هدایت سرمایهگذاری راهبردی باید همزمان بازتابدهنده بهرهگیری از سرمایه انسانی و صنعتی باشد، اظهار کرد: تضمین رقابتپذیری بلندمدت مستلزم راهبرد همافزا در سرمایه مالی و انسانی است. چارچوبهای سیاستی باید مشوقهای مالی پایدار برای سرمایهگذاری خصوصی ارائه و بهصورت منسجم با برنامههای ملی مهارتافزایی و بازآموزی نیروی کار پیوند یابد تا شکاف مهارتی در فناوریهای نو کاهش گیرد. ادغام اصول توسعه پایدار و رفاه اجتماعی در بنیان حکمرانی جابهجایی آینده، شامل الزام به اقتصاد چرخشی، ارتقای شفافیت زنجیره تامین برای حمایت از حقوق شهروندی و همراستاسازی اهداف صنعتی با تعهدات اقلیمی، ضرورت دارد.
میرزاییسیسان در پایان تاکید کرد: ایجاد ثبات در مسیر پرریسک توسعه خودروسازی تحت محدودیتهای سهگانه صنعت، اقتصاد و ژئوپلیتیک از مهمترین کارویژههای حکمرانی هوشمند است؛ ثبات و پیشبینیپذیری (اقتصاد و سیاست) بستر مناسب برای نوآوری و سرمایهگذاری صنعتی را فراهم میسازد. نااطمینانی در ساختهای صنعت، اقتصاد کلان و تحولات ژئوپلیتیک، ریسک کسبوکار را افزایش داده و پیشرفت اکوسیستم را کند میکند؛ کاهش این مخاطرات از رهگذر سیاستگذاری باثبات، دیپلماسی فعال و درک روندهای جهانی، تمرکز بنگاهها بر نوآوری و رقابت را ممکن میسازد. صورتبندی شفاف و منسجم سیاستها، زمینه پذیرش اجتماعی تغییرات فناورانه را تقویت میکند.
سخن پایانی
بنابر این گزارش، اگرچه صنعت خودرو در چهارراه فرصت و بحران سردرگم مانده اما میتواند در یک اکوسیستم مناسب از این مرحله دشوار عبور کند و موفقیتهایی در سطح ملی کسب کند. به اعتقاد کارشناسان داشتن خودروساز موفق ملی، مستلزم تبیین چشمانداز روشن، رهبری متعهد و چارچوبهای اجرایی نظاممند است؛ الگوی حکمرانی اثربخش، برنامهریزی راهبردی را با چابکی عملیاتی برای عبور از عدمقطعیتها توأمان میسازد. غایت سیاست آیندهنگر صرفا مداخله در روزمرگی (مانند تنظیم قیمتها، و عرضه و تقاضا) نیست، بلکه تضمین نقش صنعت خودرو در مقام ستونی برای اقتصادی تابآور، عادلانه و پایدار از منظر محیطزیستی است.
دستیابی به این هدف، الگوی جدیدی از یک حکمرانی پویا را اقتضا میکند که از نظر راهبردی منسجم، از نظر عملیاتی چابک و در خلق ارزش بلندمدت برای صنعت و جامعه بیتردید باشد و انتقال پیام را دقیق و بیابهام محقق کند؛ بدین منظور، تحول حکمرانی به سوی الگوی اکوسیستممحور که پاسخگوی الزامات اجتماعی-اقتصادی ناشی از کربنزدایی، دیجیتالسازی و بازآراییهای ژئوپلیتیکی در عرصه جابهجایی است، الزامآور است.