ضرورت رفع موانع پژوهش
پژوهش یکی از مهمترین نیازهای جوامع برای دستیابی به پیشرفت و توسعه شناخته میشود. توانمندی هر کشوری بر تحقیقات و پژوهشهای مستدل و تولید مستمر علم استوار است.
امروزه پژوهش، تولید علم، تعداد پژوهشگران و حجم سرمایهگذاری در بخشهای پژوهشی بهعنوان شاخصهای توسعهیافتگی کشورها در نظر گرفته میشوند؛ بنابراین رفع موانع پژوهش و پشتیبانی از فعالیتهای پژوهشی یکی از شاخصهای اصلی توسعه و پیشرفت جوامع بهشمار میرود.
درحالحاضر اجماع نظر مسئولان بر این است که تنها از طریق پژوهشهای علمی میتوان معضلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را حل و فصل کرد و از کنار این دستاورد گراننرخ نباید به آسانی گذشت. برنامهریزی و تحقیق، لازم و ملزوم یکدیگرند و بدون برنامهریزی مشخص، تحقیق اصولی انجام نخواهد شد. اجرای صحیح برنامهها در گرو آگاهی مجریان امور از آخرین یافتههای علمی و پژوهشی است.
فقر اطلاعاتی عوامل اجرایی و مسئولان، بهترین و کارآمدترین برنامهها را با شکست کامل مواجه میکند. ارزشیابی، رفع کلیه نقایص و تولید اطلاعات صحیح و دقیق است و تولید هرگونه اطلاعات غیرواقعی موجب بههم ریختگی و اختلال نظام برنامهریزی خواهد شد.
جامعهای میتواند از تحقیق بهعنوان تنها امکان شناسایی و برنامهریزی حل معضلات جاری خود بهره گیرد که علاوه بر گسترش فرهنگ تحقیقاتی، به نظامبخشی جامعه علمی خود نیز بپردازد و پژوهش و تحقیق را به عنوان یک عنصر بنیادین سازماندهی کند؛ بنابراین هر برنامهریزی موفقی منوط به سلسله پژوهشهای کارآمدی است که با برنامهریزیهای منسجم شکل میگیرد و در نهایت به سازمان یافتن و شکوفایی نهاد تحقیق میانجامد.
به واسطه همین چرخه است که موضوع جایگاه تحقیقات در برنامهریزی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور معنا و اهمیت پیدا میکند.
با این همه عوامل بسیاری پژوهش را در کشور ما با رکود نسبی و مشکلات جدی روبهرو کرده است. اهم این موضوعات عبارتند از:
۱- فقدان ارتباط منسجم و منطقی بین دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی با صنایع و بهطور کلی واحدهای تولیدی
۲- فقدان نظام صحیح و مطلوب در ارتباط با توزیع اعتبارات پژوهشی
۳- فقدان انگیزه تحقیق در استادان و مراکز تحقیقاتی
۴- فقدان بودجه کافی، وجود مقررات دستوپاگیر مالی و اداری، کمتوجهی به پژوهشگران و مشخص نبودن سیاستها و اولویتهای تحقیقاتی (حتی در زمینه انتخاب سوژههای مهم تحقیقاتی)
۵- فقدان سیاستگذاری مشخص و متمرکز در امر پژوهش و فقدان تمرکز بر اجرای آنها
۶- فقدان بستر مناسب برای شکلگیری و رشد تحقیقات کاربردی و توسعهای
۷- فقدان ضوابط منسجم و قابل اجرا در ارتباط با سیاستهای حمایتی از پژوهشگران و متخصصان
با در نظر گرفتن مسائل یادشده برای تحقق اهداف عالیه، انجام اقداماتی به شرح زیر ضروری است:
۱- تمرکز بخشیدن به امور تحقیقات در چارچوب هستههای پژوهش و در نهایت ایجاد پژوهشگاهی بهمنظور سیاستگذاری و هدایت تحقیقات بنیادی، راهبردی، کاربردی و توسعهای و نبود تمرکز بر اجرای آن
۲- بررسی امکانات بالقوه مناطق مختلف کشور و راههای بهینهسازی آن از طریق انجام مطالعات جامع
۳- هدایت آموزشهای دانشگاهی بهسوی آموزشهای کاربردی و تشویق دانشجویان کشور به امر پژوهش، باتوجه به ضرورتهای مملکتی و منطقهای از طریق حمایتهای مالی و تشویقی
۴- ایجاد ارتباطی سازمانیافته بین دانشگاه و مراکز تحقیقاتی و واحدهای تولیدی و خدماتی
۵- ایجاد ارتباطی سازمانیافته بین دانشگاه و مراکز اجرایی
۶- تلاش برای برطرف کردن مشکلات واحدهای تولیدی و اجرایی از طریق انجام تحقیقات لازم
۷- اتخاذ تدابیر و روشهای اصولی برای حمایت از استادان محقق، پژوهشگران مستقل و مراکز توسعه تحقیقات مانند ایجاد شهرک دانشگاهی و اعطای بورسهای تحقیقاتی
۸- برگزاری سمینارها و کنفرانسهای علمی برای هدفمندشدن استادان دانشگاه و دانشجویان و ترغیب آنها به انجام فعالیتهای مشابه
۹- ایجاد مرکز اطلاعرسانی جامع در کشور و کاربردی کردن طرحها در سطح مناطق کشور
۱۰- ایجاد واحدهای نمونه صنعتی و کشاورزی باتوجه به اولویتهای منطقهای، شرایط زیستمحیطی و نیاز جامعه.
۱۱- نشر کتب علمی و فعالیتهای پژوهشی با حمایت از بخشهای مختلف صنعتی و اجرایی.
وقت آن رسیده که واقعبینانه وضعیت تحقیق و جستوجوی علمی کشور را بررسی کنیم. بدون تردید آنچه امیدواری سازمانهای اجرایی را برای گرایش به تحقیق فزونی میبخشد، گذار از دوره بحرانی شکگرایی در تصمیمگیری است. در این شرایط برای بهرهبرداری بهینه از توان پژوهشی در کشور، باید به پژوهشگران و استادان آگاه میدان عمل داده شود. این امر شدنی نیست؛ مگر اینکه متولیان دستگاههای پژوهشی کشور با تمرکز اجرایی در یک سازمان مشخص از تشتت و پراکندگی طرحهای پژوهشی و صرف هزینههای موازی ممانعت به عمل آورند و با تعیین اولویتهای کاربردی به تشخیص استادان محقق و مبرز، از انجام تحقیقات زودرس و خام پرهیز کنند. البته در حالحاضر موضوعات بسیاری تحقیق و پژوهش را با مشکلات جدی مواجه کرده که مهمترین آنها عبارت است از ارتباط ضعیف بین مراکز علمی و صنایع، کمتوجهی به نهادینهسازی «فرهنگ پژوهش»، پایین بودن میزان انگیزه برای انجام تحقیقات، نبود بودجه کافی، کمتوجهی به پژوهشگران و نبود سیاستگذاری مشخص و متمرکز در پژوهش. در نهایت اینکه برای توسعه کشور باید با تقویت فرهنگ پژوهش از صاحبنظران، متخصصان و پژوهشگران حمایت کرد.