گرانی نان و کوچکتر شدن سفرهها
منوچهر محمدشمیرانی-کارشناس ارتباطات
از زمانهای خیلی دور، «نان» علاوه بر حضور در ادبیات و ضربالمثلها، جایگاه ویژهای در سبد مصرفی روزانه خانوادهها داشته و بهعنوان اصلیترین ماده غذایی موردمصرف روزانه همگان شناخته میشده است.یکی از دلایل اصلی بروز انقلاب کبیر فرانسه، همین مشکل کمبود نان بود. بد نیست داستان معروف هجوم مردم خشمگین به سمت کاخ پادشاه را به یاد بیاوریم. جالب، پرسش ملکه از اطرافیان درباره دلیل خشم مردم بود که گفتند: مردم، نان ندارند بخورند و او پاسخ داد: خب، چرا شیرینی نمیخورند؟! پاسخی بهظاهر طنز، اما در نهایت تلخ و حاکی از عدم درک شرایط مردم گرسنه.
نقش نان در تاریخ ایران
کمبود و قحطی نان، سابقهای طولانی در تاریخ ایران نیز دارد؛ بهویژه از دوران ناصری تا اواخر حکومت قاجار، مردم اعتراضهای زیادی به کمبود و گرانی نان داشتند. حتی در اواخر دوره ناصرالدین شاه، زنی بهنام «زینب پاشا» در اعتراض به مشکل نان، به همراه ۳ هزار زن چوب بهدست، در بازار راه افتاد، اما حرکتشان با وارد شدن قشون حکومتی متوقف شد.البته اصلیترین قحطی و بلوای نان در بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ رخ داد. در این بازه، گرسنگیهای شدید در برههای رخ داد که ایران، باوجود اعلام بیطرفی در جنگ جهانی دوم، توسط بریتانیا و شوروی اشغال شده بود و نایاب شدن نان، باعث بروز شورش نان در تهران، در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ شد.این شورش، پس از گرسنگی و فقر شدید مردم و شیوع تیفوس بود که همه روزه، جان عده زیادی را میگرفت. جدا از نقش متفقین در قحطی و گرسنگی، تورم بالای ناشی از چاپ بیرویه اسکناس، کمبود کلی غله در کشور و مشکل حملونقل آن، ارسال غله محصول ایران به شوروی و احتکار خواربار موردنیاز مردم، از جمله عوامل این خیزش بزرگ بود.
تغییر سرنوشت ملتها
در قرن هفدهم (سال ۱۶۵۰)، قیام «نووگورود» بهخاطر افزایش نرخ نان در روسیه اتفاق افتاد. در قرن هجدهم نیز، نان موجب بروز بلواهایی در بوستون و فرانسه شد و همین بلوای نان فرانسه که توسط زنان انجام شد، زمینه انقلاب فرانسه را فراهم آورد. اهمیت نان در زندگی مردم، باعث شد قرن نوزدهم نیز از این قاعده مستثنا نباشد. شورش آرد نیویورک و شورش نان ایتالیا، دو نمونه از آشوبهای نان در این قرن بهشمار میروند.رد پای قحطی و گرانی نان و عکسالعمل مردم را در قرن بیستم هم بهخوبی میتوان دید. در سال ۱۹۷۷، شورشهای نان در مصر موجب شد حدود ۸۰۰ نفر از مردم گرسنه، جان خود را از دست بدهند. بلوای نان کازابلانکای مراکش در سال ۱۹۸۱ و بلواهای نان تونس از دسامبر ۱۹۸۳ تا ژانویه ۱۹۸۴ را میتوان از جمله شورشهای گرسنگان در قرن بیستم دانست.
رخدادهای مرتبط با نان در قرن بیستویکم را، خیلیها بهخوبی به یاد دارند و تاثیر نان در سرنوشت ملتها برایشان قابلدرک است. تصاویر مردمی که نان بهدست، «بهار عربی» را رقم زدند در حافظه بسیاری از ما، ماندگار شده است. شورشهای ناشی از گران شدن نان در سراسر مصر و سرایت آن به تونس در سال ۲۰۱۱، موجب شد خیلیها وقوع «بهار عربی» را نتیجه انقلاب گرسنگان بدانند.
گرانی یا ترمیم نرخ نان
۱۷ مرداد علی بهادری جهرمی در سخنانی با اشاره به طرح موضوع افزایش نرخ نان، اظهار کرد: «صرفا در برخی مناطق، قیمتها باتوجه به متوسط نرخ آن منطقه متناسبسازی شده است؛ مثلا در برخی شهرها با شهر مجاور، اختلاف نرخ نان زیاد بود که منجر به فساد یا جابهجایی آرد میشد که مقامات محلی این توازنها را صرفا در سطح محلی و با حفظ همان سقف نرخ متوسط گذشته در سطح کشور برقرار میکنند.۱۶ مرداد سلمان اسحاقی، نماینده خراسان جنوبی در مجلس شورای اسلامی گفت: «در بیش از ۱۵ استان شاهد افزایش بیش از ۴۰ درصدی نرخ نان هستیم که این موضوع مردم را بسیار ناراحت کرده است.»
۱۰ مرداد نیز محمدرضا گودرزی، مدیرکل امور اقتصادی استانداری مرکزی از متناسبسازی نرخ نان خبر داد و در گفتوگو با فارس اعلام کرد: نرخ نان بین ۵ تا ۲۵ درصد متناسبسازی شده و نان با نرخ متناسبسازیشده در نانواییهای استان عرضه میشود. بنابراین خبرها حاکی از آن است که افزایش نرخ نان در ۱۳ استان کشور کلید خورده و نوید افزایش نرخ نان در تهران هم داده شده است. این در حالی است مسئولان تاکنون تاکید میکردند امسال، نرخ نان افزایش پیدا نخواهد کرد. حال چگونه و براساس کدام پیوست اجتماعی و با چه سیاستهای جبرانی، چنین افزایش قیمتی در زمینه نان، بهعنوان اصلیترین ماده غذایی اعمال میشود؟ البته این روزها هر چه در متن خبرها و بیانات مقامات محترم بگردید هیچ کدام از عبارت «افزایش نرخ نان» استفاده نکردهاند و فقط عبارتهایی مانند «متناسبسازی نرخ نان» یا «ترمیم نرخ نان» به چشم میخورد. بهنظر میرسد احتمالا با همکاری فرهنگستان زبان فارسی دو واژه متناسبسازی و ترمیم نرخ بهجای افزایش نرخ ابلاغ شده است.
در ماجرای گرانی نان، نانواها میگویند ۲ سال است که نان را با نرخ سابق بهدست مردم میرسانند. در حالی که آرد تحویلی دولت به آنان، بین ۱۰ تا ۱۲ درصد نرخ نان را تشکیل میدهد آنان عقیده دارند دیگر ملزومات تولید نان که ۸۸ درصد باقیمانده نرخ نان را تشکیل میدهد، باید با قیمتهای بازار آزاد تامین شود؛ از مواد اولیه و مایه خمیر گرفته تا مزد کارگر و اجاره مغازه. بیمناسبت نیست برای حسن ختام مطلب، به نانوایی اشاره کنیم که با نوشتن نامهای تلخ و چسباندن آن روی شیشه نانوایی، با مشتریان خود درددل کرده است. وی در این نامه نوشته است: «همه ما، گرفتار اوضاع بد اقتصادی و از همه مهمتر، افکار پریشان هستیم، اما باور کنید ما بهعنوان نانوا، بدترین دوران خود را سپری میکنیم. التماس میکنیم با ما بحث نکنید. همه ما گرفتار مشکلات هستیم.»