-

نوروز صنعت؛ سنتی که هنوز شکل نگرفته!

محمدرضا مودودی_مدیر خانه ترویج تجارت جهانی

توسعه صنعتی و تولید محصولات رقابت‌پذیر، همواره یکی از اصلی‌ترین عوامل تسریع رشد اقتصادی، ریشه‌کن کردن فقر، گسترش ضریب نفوذ و دستیابی به اهداف توسعه پایدار بوده است. طی سال‌های اخیر رشد جهانی تولیدات صنعتی به‌علت عدم قطعیت‌های ژئوپلتیکی، تنش‌های مداوم تجاری، جنگ تعرفه‌ها، شیوع کرونا و جنگ روسیه و اوکراین، کاهش یافته و تنها راهکار پیشنهادی برای مقابله با بحران اقتصادی از دید دولت‌های توسعه‌گرا، همچنان توسعه صنعتی، توزیع جهانی ثروت، تقویت پیمان‌های تجاری، ارتقای توان رقابت‌پذیری صنعتی و خدماتی و مواردی از این دست تلقی می‌شود.

ایران گرچه صنعتی‌ترین کشور نفتی منطقه است، اما به لحاظ شاخص‌های کلان اقتصادی، از صدر فهرست بهترین‌ها، فاصله دارد و جایگاهش تناسبی با ذخایر و امکانات و ظرفیت‌های بالقوه و بالفعلش ندارد.

تاریخ نیم قرن گذشته ما نشان داده فرصت‌های بی‌شماری را برای رشد و توسعه و تعالی از دست داده‌ایم و هر سال شاهد تشدید معضلات اقتصادی هستیم و مدام با بازگشت به گذشته و تجربه مکرر نسخه‌ها و راهبردهای منسوخ و ناکارآمد، پاسخ‌هایی قدیمی و منقضی به پرسش‌هایی می‌دهیم که به رویکرد جدید، فنون و دانش امروزی و انرژی تازه‌نفس مدیریتی نیازمندند.

با این وجود هنوز هم مدیریت دولتی در کشور ما گوشت قربانی لذیذی تصور می‌شود که گویی فقط بر اقوام و آشنایان و دوستان محرم رواست و نامحرمان را از آن هیچ سهمی نیست! بر همان سیاق فناوری و دانش و تجربه و نوآوری، مفاهیمی هستند که هر سال بیشتر از گذشته جایگاه خود را در ارزیابی شاخص‌های مدیریتی از دست می‌دهند و کمتر از پیش در کانون توجه قرار می‌گیرند.

با این وجود و بنا بر یک سنت چندین ساله، روز صنعت هر سال روز ۱۰ تیر با حضور مقامات رسمی و فعالان بخش خصوصی گرامی داشته و در نشستی مشترک، همایشی همیشگی با سخنرانی مقامات دولتی و خصوصی و اعطای تندیس به برخی صنعتگران خوشنام، برگزار می‌شود؛ بی‌آنکه برگزاری چنین همایش‌هایی بهبود شرایط کسب‌وکار، اصلاح نواحی آسیب‌زننده و افزایش سهم مشارکت نخبگان در تدوین راهبردهای توسعه صنعتی و تجاری کشور را به‌دنبال داشته باشد و از آن به‌عنوان فرصتی برای خوانش دوباره مشارکت فعال، بازنگری در رویکردها و بازمهندسی ساختار فضای همکاری استفاده شود.

مروری بر همایش‌های این روز در طول دهه‌های گذشته نشان می‌دهد چنین برنامه‌هایی سال‌هاست از فلسفه وجودی خود فاصله گرفته و به مرور تبدیل به برنامه‌هایی تکراری با محتواهای تکراری و حضور چهره‌هایی تکراری شده‌اند که با سخنرانی‌های همیشگی هیچ پیام و حرف تازه‌ای برای مخاطبان ندارند. هیچ نقشه راهی رونمایی نمی‌شود و دیگر نه وعده مسئولان و نه انتقاد تند بخش خصوصی، حتی برای خود سخنرانان و مدعوین جذابیتی ندارد.

به‌راستی چه شد که اینچنین در میان چرخ‌دنده سنت‌ها و رسومات سازمانی گیر کرده‌ایم که حتی فرصت و رغبتی برای تامل و بازنگری در رفتارهای‌مان نداریم و پا در همان مسیری می‌گذاریم که زمانی منتقد آن بودیم و به اسلاف‌مان خرده می‌گرفتیم؟! انگار طلسم میز مدیریت چنان قدرتمند است که خلاقیت و ابتکار و هوشمندی را از وجود هر مدیر تازه‌نفسی نیز می‌گیرد و آنها را با همان رفتارهای دور از عقلانیت اسلاف‌شان جادو می‌کند!

چرا هیچ‌کس روز صنعت را بیش از آنکه روز تقدیم و توزیع تندیس‌ها باشد، تبدیل به روز مشارکت حداکثری کارآفرینان نمی‌کند؟ روز نو شدن اندیشه‌ها و ترمیم بی‌اعتمادی‌ها و کاستی‌ها؛ روز همدلی به‌جای حمله و دفاع؛ روز اعتراض و اعتراف به وضعیت نامطلوب موجود و درخواست تدوین راهبردی جدید، مشترک و فراگیر برای یک سال کاری پیش رو؛ روز پرسشگری درباره چرایی محقق نشدن برنامه‌ها و اهداف توسعه صنعتی در طول سال گذشته و یافتن پاسخ‌هایی کاربردی برای پیشگیری از تکرار آنها؛ روز تعیین نقش‌ها و وظایف در ماموریت آینده، روز تحلیل دلایل رشد سایر کشورهای رقیب و گزینش راهکارهای موثر برای مواجهه با مشکلات فرا رو و بالاخره روز تاکید بر ضرورت بازگشت عقل و درایت و تدبیر به‌جای شعار و وعده و نقد!

روزی باشکوه و عزیز که همه فعالان اقتصادی و مسئولان برای رسیدنش لحظه‌شماری کرده و آن را همچون لحظه تحویل سال و نوروز صنعت پاس و گرامی بدارند و برای تغییرات مثبت و تحقق آرمان‌های ملی دعا کنند و برای رفع موانع هم‌قسم شوند و دنبال تحول حال صنعت و بهبود نگاه باشند و آن را تبدیل به مهم‌ترین روز صنعت و اقتصاد کنند.

روز صنعت و معدن باید آغازگر بهار صنعت باشد و بتوان غبارهای خستگی یک سال تلاش و کوشش را از تن کارآفرینان روفت و جامه‌ای نو بر تن آنان کرد؛ آنان را با شوق گرد هم آورد و به آنان شیرینی امید و روزهای بهتر را تعارف کرد و آنان را در شکل‌دهی فردای صنعت سهیم کرد.

ما نیاز به یک رویکرد جدید داریم؛ نیاز به امید و روحی تازه و این انتظاری است که فقط می‌توان از نسلی که آن را می‌فهمند و ضرورتش را درک می‌کنند، داشت؛ نسلی متفاوت که این وضعیت را خوب می‌شناسد، درک بهتری از تحولات آینده داشته و به حرف‌های تازه و طرح نو باور دارد؛ معنای رقابت و نوآوری و امید را می‌فهمد و در اسارت تفکرات قبیله‌ای و رانت‌های هزارفامیلی نیست.

بی‌تردید فقط اینان می‌توانند به این سنت فرسوده و بی‌خاصیت روحی تازه ببخشند و پیشرانان رخدادهای خوب در آینده باشند و سرنوشت ایران را در قرنی که آغاز شده و همچون قرن پیشین در معرض خطاها و لغزش‌هاست به مسیری سبزتر از گذشته رهنمون شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین