شهر، گرفتار ناهنجاری کالبدی
رشد جمعیت در شهرها مردم را با مشکلات و کمبودهایی از جمله حوزه مسکن روبهرو کرده است، حال در زمانی این موضوع به بحران تبدیل میشود که شهرهای جدید بدون اصول شهرسازی و در سایه بیقانونی پدید آید؛ اتفاقی که باعث مهاجرت اجباری شهروندان به شهرهای حاشیهای شده است و فضای سبز اطراف کلانشهرها و بهطورکلی محیطزیست را بهخطر میاندازد.
رشد جمعیت در شهرها مردم را با مشکلات و کمبودهایی از جمله حوزه مسکن روبه رو کرده است، حال در زمانی این موضوع به بحران تبدیل می شود که شهرهای جدید بدون اصول شهرسازی و در سایه بی قانونی پدید آید؛ اتفاقی که باعث مهاجرت اجباری شهروندان به شهرهای حاشیه ای شده است و فضای سبز اطراف کلانشهرها و به طورکلی محیط زیست را به خطر می اندازد.به طورکلی، مرزبندی شهری توسط دولت ها انجام شده و هدف از آن، اعمال نظم در شهر است. قسمت های مختلف در این مرزبندی می تواند کشاورزی، مسکونی یا مربوط به کسب وکارها باشد، از این رو ساخت مسکن و شهرک سازی باید تابع قوانین ساختمان سازی و اصول شهری بنا شود، در غیر این صورت، شهرهای بزرگ به سرعت و بدون برنامه به شهرهای حاشیه می پیوندند و آثار مخرب محیط زیستی را نمایان می کنند.در این صورت، تخلفات ساختمانی بیش ازپیش خودنمایی می کنند، چنان که امروز شاهد هستیم به علت نظارت نداشتن کافی بر ساخت وسازها هر روز این معضل پررنگ تر شده و پیامدهای آن رو به افزایش است. نظارت بر احداث هرگونه ساختمان و تاسیسات که به موجب طرح ها و ضوابط مصوب در داخل حریم شهر مجاز شناخته شده، به استثنای شهرک های صنعتی برعهده شهرداری مربوط و هرگونه ساخت وساز غیرمجاز در این حریم، تخلف است و باید با متخلفان طبق مقررات برخورد شود. صمت در این گزارش، ضرورت توجه به موضوع شهرسازی و ساختمان سازی را از نگاه کارشناسان بررسی کرده است.
ضرورت رعایت مقررات در شهرسازی
شهر فضایی است که از نظر اجتماعی پیوسته در حال توسعه است و نیاز اجتماع از قبیل سکونت، حمل ونقل، کار و فراغت را برطرف می کند. در طول تاریخ به دلایل مختلف، کارکرد شهرها به طورمداوم تغییر یافته است. شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در هر زمان نقش مهمی در فرآیند تغییر شهرها داشته اند و این شرایط به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر شکل مدیریت شهری، نحوه استفاده از مکان شهری و نوع ارتباط شهرنشینان با یکدیگر اثرگذار و بهبود کیفیت زندگی، همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. کنترل ساخت وسازهای شهری برای توسعه متوازن و بهینه شهر و به طورعمده از طریق ضوابط و مقررات ساخت وساز شهری انجام می گیرد، اجرایی نشدن بسیاری از ضوابط و احکام مذکور، مدیریت شهری را به اقدامات گوناگون نظیر کنترل مستمر ساخت وسازها، تعیین ضمانت های اجرایی قانونی برای رعایت ضوابط و مقررات و اخذ جریمه واداشته است، اما باوجود اقدامات کنترلی مدیریت شهری، سالانه موارد قابل توجهی از تخلفات ساختمانی و شهری در شهرهای بزرگ به ویژه تهران گزارش می شود. تخلفاتی همچون از بین بردن فضای سبز، ساخت وساز بدون پروانه، رعایت نشدن اصول ایمنی و استحکام در ساخت بناها، تغییر کاربری در جریان ساخت وساز، فقدان نظارت کافی از سوی مسئولان فنی و ساخت وسازهای خلاف ضوابط به صورت پیشروی طولی نه تنها موجب ناهنجاری کالبدی در سیمای شهری شده، بلکه در حال ایجاد مشکلاتی برای محیط اجتماعی است.گسترش این پدیده می تواند اثرات نامطلوبی بر سیمای کالبدی شهر، از بین رفتن منابع، تعرض به حریم رودها، آلودگی زیست محیطی و ارائه ناکارآمد خدمات شهری را برجای بگذارد. به منظور حفظ اراضی لازم و مناسب برای توسعه موزون شهرها با رعایت اولویت حفظ اراضی کشاورزی، باغات و جنگل ها، هرگونه استفاده برای احداث ساختمان و تاسیسات در داخل حریم شهر تنها در چارچوب ضوابط و مقررات مصوب طرح های جامع امکان پذیر خواهد بود.
تقسیم ناعادلانه فرصت ها و منابع بین شهرها
اردشیر گراوند، جامعه شناس شهری در رابطه با معضلاتی که پیرامون موضوع شهرسازی غیراصولی مطرح است، به صمت توضیح داد: رشد جمعیتی کلانشهرها در سال های اخیر شدت گرفته است، چرا که این شهرها قطب اشتغال و صنعتی گرایی بودند و کشاورزی در روستاها دیگر برای مردم توجیه اقتصادی نداشت. از طرف دیگر، با تمرکز بیشتر فعالیت های رفاهی، اقتصادی، آموزشی و... به مرکز شهرهای بزرگ این اتفاق رخ داد تا افراد از شهرهای کوچک تر به سمت این مناطق مهاجرت و از فراوانی امکانات استفاده کنند. این موضوعات باعث شده است تا ما نتوانیم سیستم و فضای شهری را برای این سیل جمعیت مهاجر آماده سازی کنیم. اگر از گذشته توزیع فرصت و منابع در تمام شهرها عادلانه تقسیم می شد، این اتفاق رخ نمی داد و لزومی نداشت افراد برای دسترسی به امکانات بیشتر به شهرهای بزرگ تر مهاجرت کنند.
وی در ادامه افزود: تمام این موضوعات باعث آلودگی های زیست محیطی و آسیب به فضای سبز شهری می شود و منابع طبیعی درون و برون شهری را از بین می برد. از سوی دیگر، در کنار آلودگی زیست محیطی، باعث آلودگی های اجتماعی نیز می شود، همچنین جدا از بحث کلانشهرها، شهرک سازی هایی که برای کاهش جمعیت شهرهای بزرگ انجام گرفته، اقدام نادرستی بوده که مرزبندی شهرها را با آسیب های زیادی مواجه کرده است، چرا که این اقدام بدون برنامه ریزی شهری انجام گرفته و افرادی که در این مناطق زندگی می کنند، درصد بسیار کمی از جمعیت بومی این شهرها هستند. این موضوع در نهایت، تراکم جمعیتی ناهمگونی را ایجاد می کند، زیرا این افراد وابستگی به محیطی که در آن زندگی می کنند، ندارند و هرگونه تخریب زیست محیطی را برای خود مجاز می دانند.
اساس توان زیست محیطی در شهرسازی
این جامعه شناس شهری به صمت گفت: از اساس توان اکولوژیک اصطلاحی است که در موضوعات اقلیمی وجود دارد، به این معنا که سرزمین ها براساس توان محیط زیستی نظیر منابع آبی، پوشش گیاهی و جانوری، امکانات توسعه ای و ... حجم مشخصی برای پذیرش نیروی انسانی و جمعیت ظرفیت دارند،بنابراین بیش ازحد مجاز کشش نخواهند داشت و نباید سیل جمعیت بدون برنامه ریزی به این مناطق مهاجرت کنند. شرایط پیش آمده، مقصران زیادی دارد، اما متهم ردیف اول این اوضاع، ضعف در نظام برنامه ریزی حاکم در موضوعات بنیادی است که با فعالیت های اشتباه، محیط زیست را با خلل مواجه و شهروندان را با مشکل روبه رو کرده است.اتفاقی که می افتد، در نهایت این است که کلانشهری مانند تهران دچار یک بی انضباطی شهری در ساخت وسازهای مجاز و غیرمجاز می شود و حجم عظیمی از جمعیت، بخش عمده ای از زیرساخت های شهری و زیست محیطی را از بین می برد، چرا که چنین موضوعاتی بحران زا است و تا جایی پیش می رود که معضلات گوناگون دست در دست هم می دهند تا محیط اجتماعی و محیط زیست را تخریب و یک موقعیت دو سر باخت را ایجاد کنند.
وی در پایان گفت: تا زمانی که نظام برنامه ریزی اصلاح نشود و شهروندان نتوانند در شهر خودشان در هر جایی که مایل هستند، زندگی کنند، این شرایط باقی می ماند و مردم به هر مکانی جز شهر خود برای زندگی بروند با یک سری از اختلافات و دردسرهای متعدد روبه رو می شوند.
عواقب بی توجهی به شهرسازی اصولی
مجید ابهری، جامعه شناس شهری در رابطه با موضوع شهرسازی به صمت گفت: فضاهای برون شهری نقش مهارکننده رشد بی رویه شهر را دارند و به چند دسته تقسیم می شوند. مانند کمربندهای سبز احاطه کننده، محورهای سبز، پارک های ملی، جنگلی و گیاه شناسی که هرکدام از این گزینه ها، توضیحات خاص خودش را دارد. می توانیم بگوییم که فضای سبز می تواند به عنوان لبه شهر، آرایش دهنده شبکه راه ها و تفکیک کننده فضاهای شهری، ایفای نقش کند، از این رو حفظ و حراست از این سرمایه ملی بسیار مهم است.
وی در ادامه افزود: تهران کلانشهری با مشکلات عدیده و بسیار پیچیده است که گاهی این مشکلات حل نشدنی به نظر می رسند. بی توجهی به شهرسازی، آلودگی هوا، بافت فرسوده، حاشیه نشینی، آسیب های اجتماعی و کمبود فضای سبز در دسترسی به خدمات شهری و شهروندی، تهران را با ابرچالش های مختلفی روبه رو کرده است که شهرهای حاشیه ای از این مشکلات بیشترین تاثیر را می پذیرند.
ضرورت حفظ ارزش منابع زیست محیطی در شهرسازی
ابهری افزود: افزایش جمعیت شهرها، باعث بالا رفتن ارزش زمین ها و در نتیجه استفاده حداکثری در راستای ساختمان سازی شده است. متاسفانه این مسئله نمای شهرها را به مجموعه ای از سنگ و بتن تبدیل کرده است و تراکم جمعیت، همراه با آلودگی های مختلف باعث افزایش بیماری های مختلف هم می شود. علاوه بر این موضوعات، مبتلا شدن به بیماری های روحی و روانی، هزینه ای است که انسان ها در ازای دور شدن از طبیعت، پرداخت می کنند؛ بنابراین فضای سبز شهری می تواند عاملی راهگشا برای از بین بردن این مشکلات و ایجاد جلوه ای دلنشین در کنار محیط کار و زندگی فراهم کند، در نتیجه ضرورت دارد تا شهرسازی و ساختمان سازی با حفظ ارزش های محیط زیستی همراه باشد تا به فضای سبز شهری و بین شهری آسیب نزند.
توجه به زیرساخت های خدمات رسانی
این کارشناس اذعان کرد: نکته دیگری که باید موردتوجه مدیران شهری قرار گیرد، این نکته است که آیا بسترهای فرهنگی، اجتماعی، تفریحی و زیرساخت های خدمات رسانی برای افزایش جمعیت این چنینی موردمحاسبه قرار گرفته است یا خیر؟ این محدودیت ها باید به شکل مدیریت متمرکز در مباحث معماری شهری مدنظر مدیریت شهری قرار گیرد. در واقع با افزایش جمعیت ناگهانی در یک منطقه و محدودیت های منابع زیرساختی، به طورقطع ما با انواع مسائل و نارضایتی های شهروندان روبه رو خواهیم شد که هرچه سریع تر باید موردتوجه قرار گیرد.بدیهی است، افزایش جمعیت با افزایش تقاضا برای بهره مندی از امکانات شهری رابطه مستقیمی دارد، زیرا نسبت جمعیت به منابع را از حالت اعتدال خارج می کند. در این صورت، شهروندان برای رسیدن به منابع محدود با هم رقابت می کنند و این الگوی رفتاری، خشونت های کلامی و فیزیکی را افزایش می دهد.
وی در پایان گفت: در انبوه سازی هایی که در کشور رخ داد، توجه چندانی به ابعاد شهرسازی نشد. از این رو انبوه سازی بدون در نظر گرفتن نکات یادشده، موجب انباشت مشکلات و آسیب های اجتماعی و زیست محیطی شده و نهادهای دولتی و سازمان های متولی این امر را با چالش روبه رو خواهند کرد. ضرورت دارد، در کنار ساخت مسکن، تمام جنبه های مختلف رفاهی، اجتماعی و شهرسازی موردتوجه قرار بگیرد تا شاهد رشد مشکلات و آسیب های اجتماعی در سطح جامعه نباشیم.
سخن پایانی
مدیریت شهری در راستای بهینه سازی و افزایش پایداری شهرها آن هم براساس برنامه های توسعه با چالش های متعددی روبه رو است که یکی از این چالش ها، تخلفات رایج در زمینه شهرسازی است. رفع مشکلات شهرها به دلیل گستردگی مسائل و پیچیده تر شدن آنها دشوارتر شده است. امروزه، دیگر نمی توان یک شهر را بدون توجه به تاثیر کنش ها و واکنش ها در سطح کلان تر و حتی خردتر، مدیریت کرد. شهرهای امروز به شدت تحت تاثیر مجموعه عواملی هستند که تنها مربوط به آنها نیست، اما بر روندهای شهری و کیفیت زندگی شهروندان موثر است. شناخت این عوامل و مدیریت آنها ضروری است تا بتوان برنامه ریزی متناسبی برای هر شهر داشت. مشکلات شهری ابعاد گسترده ای را شامل می شوند که در حوزه های بسیار تنگاتنگ و در سطوح مختلف مرتبط با یکدیگر هستند.
در این میان، مسئولان و متصدیان نیز از ساخت وسازهای شبانه و غیرمجاز در حاشیه شهرها، توسعه سکونتگاه های غیررسمی و خانه سازی های غیراصولی ابراز نگرانی می کنند. وقتی شهرهای بزرگ دیگر کشش جمعیت مهاجر را ندارند، شهرهای حاشیه ای به وجود می آیند، اما متاسفانه این اقدامات برای کاهش جمعیت تهران آن طور که باید جوابگو نیست، چرا که به علت فاصله زیاد این شهرک ها از پایتخت و نبود امکانات رفاهی که مهم ترین آن حمل ونقل است، تمایلی برای زندگی در این مکان ها وجود ندارد. تمام مشکلاتی که برای شهرسازی و شهرنشینی وجود دارد، مربوط به موضوعات پایه ای است، اما این بدین معنا نیست که چاره ای برای حل این معضلات وجود ندارد.نوع و شدت وقوع تخلف شهری و ساختمان سازی در شهرهای کشور به خصوصیات حقوقی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نحوه مدیریت شهری وابسته است. شیوه عملکرد و برخورد نهادهای مدیریتی به ویژه شهرداری ها در وقوع چنین تخلفاتی، نشان دهنده وجود ضعف در قانون است. افزایش نرخ زمین و مهاجرت ها، ناکارآمدی ضوابط و مقررات ساختمانی، نحوه نظارت و اجرای ضوابط ساخت وساز توسط مهندسان ناظر و اعمال سلیقه های متفاوت و حتی تغییر سلیقه ها باعث سردرگمی در احداث شهرهای جدید می شود.