آلودگی صوتی، قاتل روان پایتختنشینان
آیدا فریدی: از آلودگی صوتی تهران بهعنوان قاتل نامرئی روان شهروندان یاد کردهاند. شهری که از طلوع آفتاب تا طلوع آفتاب روز دیگر بیدار است و خاموشی برای آن معنا ندارد. حتی آن زمان از شب که ممنوعیت تردد خودروهای سنگین در سطح شهر به پایان میرسد، تازه زمان تخلیه و جابهجایی مصالح ساختمانی مانند تیرآهن و میلگرد برای ساختوساز روز بعد است. صداهایی ناهنجار که بیخ گوش ساکنان شهر تهران است.
![آلودگی صوتی، قاتل روان پایتختنشینان](https://cdn.smtnews.ir/thumbnail/MwaHZn6jPv7A/DgHbxnlMXIY4HHxQ1surQAAo85Q3yFplKfjrrTQJMQISG8Fb-tvWQCEK6R5G2jMs3v1XAC0YjKs03C_RWrF535KxIxYPud7r/MwaHZn6jPv7A.jpg)
افزایش ساخت خاصیت شهرهای بزرگ است که سبب میشود کمتر صدای طبیعت در آن منعکس شود. شهرهای بزرگ طبیعت خود را دارند و صداهایی مانند بوق ممتد در ترافیکها، فریادهای کارگران ساختمانی هنگام جوشکاری و ساختوسازهای پیدرپی، هیاهوی مردمان شهر پشت چراغهای قرمز، اگزوز موتورسیکلتها که از میان ماشینهای مانده در ترافیک با هزار ترفند و آکروباتبازی عبور میکنند، بخشی از صدای طبیعت تهران است. همین آلودگی صوتی مردمان را عاصی و هر آخر هفته روانه جادهها میکند. گرچه در آن جادهها هم امنیتی برای دوری از سرو صدا نیست.
افزایش جمعیت و به ناچار گسترده شدن شهرها، اجرای پروژههای شهری کلان مانند اتوبانهایی که حالا فاصله چندانی با معابر اصلی و ساختمانهای مسکونی ندارند، رقابت بر سر خرید و استفاده از خودرو نقلیه شخصی، شتاب هر روزه شهروندان برای رسیدن بهموقع به سر کار، تمامی اینها از تهران شهری شلوغ و پرهیاهو ساخت که حالا تنها ساکنان قدیمی آن میتوانند شهادت به شهری دهند که دیگر آن شهر پیشین نیست و هرگز فکرش را هم نمیکردند که روزی در شهر و زادگاه خود احساس سرگشتگی و گمشدگی داشته باشند؛ شهری که به مرور باغهایش را از دست داد و تبدیل به هزارتویی پرسروصدا شد.