نوآوری پشت درهای بسته آموزشوپرورش
«باز آمد بوی ماه مهربان...» ترانه شادی که برای اغلب دانشآموزان دهه ۶۰ و ۷۰ در راستای اتمام روزهای خوش تابستان بیشتر جنبه غمناکی داشت.
ادوات و ابزارهایی نظیر تختهگچی، دفترچههای چند ده یا چند صد برگ که معمولا به نیمههای سال نمیکشیدند، یادآور آن روزهای تحصیل دانشآموزان است؛ ابزاری که این روزها رنگوبوی الکترونیک شدن به خود گرفتهاند. چه کسی فکرش را میکرد در دهه ۸۰ که حتی بردن تلفنهای همراه به مدرسه جرمی نابخشودنی تلقی میشد، روزهایی برسد که همین تلفنهای هوشمند و تبلتها، فرشته نجات آموزش دانشآموزان در روزهایی شوند که بهدلیل یک همهگیری مدارس تعطیل شدهاند، اما آیا استفاده از اپلیکیشنها در بستر مجازی فرآیند آموزش را برای فعالان این اکوسیستم از جمله معلمان و دانشآموزان راحتتر کرده است؟ بهاعتقاد برخی روانشناسان استفاده بیش از حد اینترنت در دانشآموزان منجر به حذف تعاملات اجتماعی، کاهش ارتباطات خانوادگی، عضویت در گروههای مجازی بهجای واقعی و کاهش حمایت اجتماعی میشود که در نهایت به تقویت احساس تنهایی و افسردگی در دانشآموزان میشود، بنابراین با شناخت نیازهای آموزشی و طراحی اپلیکیشنهایی در همان حوزه که از جذابیت استاندارد برخوردار باشد، هدفی است که میتوان از دانشبنیانها انتظار داشت. اما نبود عدالت آموزشی و توزیع نامناسب امکانات آموزشی، فراهم نبودن زیرساختهای لازم در کشور برای آموزشهای آنلاین، اصلیترین مانع توسعه نوآوری در فضای آموزشی کشور بهحساب میآید. صمت در این گزارش به چالشهای فعالیت شرکتهای دانشبنیان در تولید و توسعه اپلیکیشنهای آموزشی پرداخته است.
ناهماهنگی، پاشنهآشیل آموزش
علیاکبر امیری، فعال دانشبنیان در گفتوگو با صمت گفت: در فضای آموزشوپرورش کشور سیستم واحدی برای اجرایی کردن مصوبات وجود ندارد. در واقع، وقتی طرحی تایید میشود، نباید بخش یا سازمان دیگری از زیرمجموعه این سازمان آن را رد کند و بهدلخواه بهاجرا درنیاورد. این ناهماهنگی در آموزشوپرورش همان پاشنهآشیلی است که منجر به ضعف در تکنولوژی آموزشی کشور شده، البته چنین روالی از گذشته تاکنون در فضای آموزشوپرورش کشور وجود داشته است و به امروز اختصاص ندارد. تا زمانی که این چرخه حول مدار ناهماهنگی در اجرا قرار گرفته باشد، همچنان باید شاهد ضعف در تکنولوژی آموزشی کشور باشیم.
وی بااشاره به راه دشوار دانشبنیانها در راستای جریانسازی تولیداتشان در نظام آموزشوپرورش گفت: ایجاد تحول در نظام آموزشوپرورش امری دشوار است، چراکه ایجاد و جریانسازی شیوههای نوین آموزشی برمبنای فناوری در نظام آموزشوپرورش کشور برای شرکتهای دانشبنیان، روند پرفرازونشیبی دارد. باتوجه به تجربهای که از همکاری با مدیران مدارس در شهرستانها کسب شد، باید گفت دشواری کار در تهران نسبت به شهرستانها چندینبرابر است. بهعبارتروشنتر، تاحدی گارد مدیران مدارس شهرستانها برای ایجاد شیوههای نوین آموزشی نسبت به مدیران مدارس در تهران بازتر است، اما بهراحتی نمیتوان در هر مدرسهای ورود پیدا کرد و به معرفی محصولات فناورانه پرداخت.
مدارس غیردولتی، انتخاب اول دانشبنیانها
امیری گفت: در این میان، مدارس غیردولتی تمایل بیشتری برای بهرهگیری از توان دانشبنیانها در امر آموزش دارند، چراکه آنها توجه بیشتری به سطح دانشی دارند که دانشآموزانشان کسب میکنند. بههمیندلیل، مدارس غیردولتی انتخاب اول صاحبان شرکتها دانشبنیان در توسعه کسبوکارشان است. دلیل اینکه ایجاد تعامل با مدیران مدارس دولتی دشوار است، به تفکر حاکم در نظام آموزشوپرورش برمیگردد. بهعبارتدقیقتر، اتهاماتی از قبیل دریافت سود و نفع شخصی به مدیران مدارس دولتی هنگام ایجاد تغییر و تحول در روشهای قدیمی و ایجاد روشهای نوین زده میشود. بههمیندلیل، این مدیران در بیشتر مدارس دولتی تمایلی به ارتقای روشهای آموزشی ندارند، اما چون مدیران مدارس غیردولتی موظف به ارائه کارنامه خروجی از خود هستند، بههمینسبب تا حد زیادی از آموزشهای مبتنی بر فناوری استقبال میکنند. در واقع، آنها برای اقناع والدین و مخاطبان خود باید امکاناتی را ارائه بدهند که برگزاری کلاسهای فوقبرنامه از جمله این خروجیها و مبتنی بر فناوری هم هست، اما در همین بخش هم در بیشتر موارد، از روشهای همیشگی استفاده میکنند و کم پیش آمده است که از تولیدات دانشبنیان استفاده شود.
وی بااشاره به همکاریهای بیننهادی برای توسعه فناوریهای نوین در مدارس گفت: شاید اگر نهادی چون معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری با آموزشوپرورش همکاری کند و تفاهمنامههایی را بهامضا برساند، بتوان تاحدی این سختیها را رفع کرد. با برگزاری دورههای متفاوت میتوان بهطورآزمایشی روشها را سنجید و از میان آنها، بهترین روش را انتخاب کرد. ناگفته نماند که آموزشوپرورش در کنار مدارس تلاش کرده که با ایجاد پژوهشسراها به برگزاری دورهها بپردازد، اما نتوانسته دورههای خوبی را برگزار کند و چندان موفق نبوده است.
فرار مغزها، رشتهها را پنبه میکند
امیری درباره فناوریهای مهمی که باید در مدارس بهکار برد، گفت: بهاعتقاد من، توسعه روشهای آموزشی در حوزههایی همچون رباتیک و هوشمصنوعی میتواند در آینده کشور تاثیرگذار باشد و ما نیازمند بومیسازی این فناوریها هستیم، چراکه باوجود آموزش این دانشآموزان و کسب مقام در مسابقات خارج از کشور، در نهایت بیشتر آنها مهاجرت میکنند. بهعبارت دیگر، فرار مغزها نمیگذارد که حاصل آموزش سالهای گذشته مراکز آموزشی چون مدارس بهبار بنشیند. بههمیندلیل، توصیه میشود این آموزشها بومی شود تا در آینده کشور به توان افراد خبره افزوده و نیروی کارآمد و تاثیرگذاری وارد فضای صنعتی کشور شود. بهاعتقاد من، آموزش دانشآموزان و ایجاد توانمندی در صنایع بالادستی، میتواند راهنمای خوبی برای شرکتهای دانشبنیان باشد تا بتوانند به نوآوری در آن حوزهها بپردازند. متاسفانه، هنوز شناخت کافی در این زمینه نداریم و جای کار بسیار زیاد است.
وی افزود: آموزش در حوزههایی چون برنامهنویسی و کار با داده هم، میتواند در تربیت نسل آینده برای رفع نیازهای کشور از درجه اهمیت بالایی برخوردار باشد. بههمینعلت، لازم است شرکتهای فعال، تولیدات خلاقانهای در این زمینه به فضای آموزشی کشور ارائه دهند.
محصولات بومی کمی نداریم
کیوان ملکمحمدی، رئیس یک شرکت خلاق در زمینه تولید محصولات آموزشی برپایه فناوری در گفتوگو با صمت گفت: تولیدات زیادی وجود دارند که میتوان با بکارگیری آنها در قالب سرگرمی به ارائه محتوای آموزشی و تربیتی کودکان و دانشآموزان پرداخت. بیشتر شرکتهای دانشبنیانی که در این عرصه فعالیت میکنند، در تلاش هستند با تمرکز بر فناوری، نرمافزار و برنامهنویسی، رویکرد سرگرمیگونهای به این جریان داشته باشند و در کشور شاهد تولیدات مطلوبی از سوی این شرکتها در دهه اخیر بودهایم. دانشآموزان میتوانند با استفاده از آنها، هم سرگرم شوند و هم یاد بگیرند، چراکه بسیاری از محصولات آموزشیوپرورشی بیرونآمده از دل دانشبنیانها در بستر فرهنگی کشورمان بومیسازی شدهاند، در واقع شرکتهای دانشبنیان در تلاش هستند تا آموزش موردنظر را در قالب بازی یا سرگرمی بهدست مخاطب برسانند. وی بااشاره به اینکه فضای آموزشوپرورش کشور ظرفیت قابلتوجهی برای بهرهگیری از این تولیدات دارد، گفت: باوجود ظرفیت بالای فضای آموزشوپرورش در مدارس، هنوز نتوانستیم از ظرفیتهای موجود برای توسعه فضای آموزشوپرورش در مقیاس وسیع بهره بگیریم و تنها از سوی اشخاص در مدارس غیرانتفاعی موردتوجه قرار گرفته است. در حالی که برخی از این تولیدات آموزشی بیرونآمده از شرکتهای ایرانی در چند کشور خارجی مورد بهرهبرداری قرار گرفته که بیشتر با کتابهای درسی آنها همخوانی داشته است.
آموزش اشتراکی، راهی برای برقراری عدالتآموزشی
علی منصور یکی از طراحان اپلیکیشن آموزشی در گفتوگو با صمت، درباره «ووپ» که اپلیکیشنی برمبنای آموزش اشتراکی است، گفت: تحقیقات نشان داده که یکی از راههای آموزش ماندگار و موثر در کودکان یادگیری بهشکل اشتراکی است، بهگونهای که دانشآموزان هم در روند یادگیری تعامل داشته باشند. «ووپ» نخستین شبکه آموزش اشتراکی است که بهشکل هوشمند، زنجیرهای از کتابها را در اختیار مخاطب قرار میدهد. در حقیقت، این اپلیکیشن دارای نوعی واقعیتافزوده است که بهطورهوشمند تشخیص میدهد که صفحه اسکنشده، حاوی چه اطلاعاتی است و باید چه اطلاعات دیگری را برای دانشآموزان در راستای آموزش بیشتر و کاملتر بارگذاری کند.
وی گفت: کافی است با دوربین تلفنهمراه خود، صفحه کتاب موردنظر خود را اسکن کنید، ظرف چند ثانیه شما به اطلاعات مرتبط به آن موضوع وصل خواهید شد و کتابهای بسیاری که در همان زمینه تالیف شدهاند، برای شما نمایش داده خواهند شد. در حقیقت، این اپلیکیشن تمام صفحات کتاب را میشناسد و میداند که درباره چه موضوعی اطلاعات میخواهید و در نهایت به محتوایی که افراد دیگر بارگذاری کردهاند، دسترسی خواهید داشت. علاوه بر آن، هر فردی که بخواهد، میتواند محتوای خود را در این شبکه اجتماعی علمی اضافه کند.
اسکن و بعد یادگیری
منصور بااشاره به اهداف خود از راهاندازی این اپلیکیشن گفت: هدف این است که دانشآموزان در ارائه اطلاعاتشان فعالیت کنند؛ یعنی هر دانشآموزی به قدری اعتمادبهنفس پیدا کند که بتواند هر آنچه را میداند، ارائه دهد. این امر باعث میشود تا درک آنها از مطالب بالاتر رود. بهتر است که در یک فضای مجازی، دانشآموز فعالیت علمی کند تا اینکه ساعتها در دیگر فضاهای مجازی وقت بگذراند. این نرمافزار بهگونهای است که حتی اگر شکلی را اسکن کنید، میتوانید تصویر سهبعدی آن را برای آموزش بهتر دریافت کنید.
وی افزود: هدف اصلی، جلوگیری از یادگیری پراکنده است. در واقع، ۲ هدف دیگر را هم دنبال کردیم؛ یکی برقراری عدالتآموزشی است که همه میتوانند به همه اطلاعات موجود دسترسی داشته باشند و رفع تبعیض منابع؛ دومین هدف بود مبنی بر اینکه، همه دانشآموزان در هر شهر و استانی بتوانند در تولید محتوا و بهرهگیری از آن نقش داشته باشند.
منصور گفت: دانشآموزان در این فضا خودشان تولید محتوا میکنند و درگیر موضوعات علمی خاص میشوند، اما هر محتوایی هم بارگذاری نمیشود. در واقع فرآیندی در ارزیابی تولید محتوا داریم. همکاری ما با موسسات اینگونه است که خودشان یک بار محتوای بارگذاریشده را ارزیابی میکنند. برای مثال، معلمان محتوای دانشآموزان را باید ابتدا تایید کنند و بعد ارزیابی نهایی توسط ما انجام میشود.
سخن پایانی
همواره آموزش جزو آن دسته از مولفههایی بوده است که در کشور ما شاید بیش از هر مورد دیگری نیاز به بازآفرینی و تعریف دوباره دارد. نسلی که براساس روشهای آموزشی امروز در مدارس تربیت میشوند، تصمیمگیران و نقشآفرینان مهم آینده هستند، بنابراین، این امر یعنی آموزش و شیوههای آموزشی میتواند تعیینکننده سعادت یا شقاوت یک جامعه باشد. تاکنون کم درباره شیوههای نوین و پیشرفته آموزشی کشورهای توسعهیافته نشنیدهایم. برای مثال، اینکه ژاپنیها حفاظت از محیطزیست را از کودکی و در سنین ابتدایی به کودکانشان با شیوههای خلاقانه یاد میدهند یا فنلاندیها سرآمد آموزشوپرورش در جهان هستند، همگی اینها فقط ذکر توانمندی آنها و ناتوانی ما در عرصه آموزش و پیگیری شیوههای نوین در مدارس بوده است. در حالی که در چند سال گذشته، شمار اپلیکیشنهای از دسترس خارجشدهای که میتوانستند نقش جدی در افزایش کیفیت آموزش از راه دور برای دانشآموزان داشته باشند، کم نیستند. شاید اگر طراحان و سازندگان این اپها موفق به جذب سرمایه میشدند یا نظام آموزشوپرورش کشور پذیرای این افراد پیش از اجباری شدن آموزش الکترونیک در دوران کرونا میشد، بهطورقطع کام برخی از خانوادهها در ابتدای فراگیری آموزش الکترونیک کمتر تلخ میشد.