حقابه هیرمند، رگ حیات سیستان
مشکلات اقلیمی سیستان و بلوچستان بر کسی پوشیده نیست و چند دههای میشود که هموطنانمان در این استان با معضل کمبود و آلودگی آب دست به گریبان هستند.
به گفته کارشناسان، با خشک شدن جریان آب هیرمند از افغانستان به سیستان و بلوچستان، حیات انسانی و طبیعی در منطقه سیستان با مشکلات جدی مواجه شده و رو به زوال است.۲۸ اردیبهشت سال جاری، رئیس جمهوری کشورمان در جریان بازدید از یک طرح صنعتی در سیستان وبلوچستان به مسئله حقابه ایران از هیرمند ورود کرد و گفت: «به حاکمان افغانستان اخطار می دهم که حقابه مردم سیستان و بلوچستان را فورا بدهند. از حاکمان افغانستان می خواهم حرف من را جدی بگیرند تا بعدا گلایه نکنند». این سخنان در حالی عنوان شد که مطابق بند ۵ توافقنامه سال ۱۳۵۱ ، افغانستان حق قطع مسیر آب روی منطقه سیستان استان سیستان و بلوچستان را ندارد؛ هرچند اجرای این بند همواره با توجیهاتی مانند کم بارشی از سوی طرف افغانستانی با کم وکاستی هایی همراه است. برهمین اساس، برخی کارشناسان با تاکید بر ضرورت قطع بندناف منطقه سیستان از آب هیرمند، معتقدند با تحقق فرآیند انتقال آب از عمان می توان بسیاری از مشکلات این حوزه را حل کرد.صمت در این گزارش به اهمیت رعایت حقابه ایران از هیرمند پرداخت و در گفت وگو با کارشناسان، راهکارهای احتمالی حل وفصل این مناقشه را بررسی کرد.
حق ایران از هیرمند؛ ۲۶ مترمکعب در ثانیه
نخستین کشمکش های حقابه هیرمند میان ایران و افغانستان در سال۱۲۳۵ با خودداری گسترده حاکمیت افغانستان از جاری ساختن رود هیرمند در خاک ایران، آغاز شد و در سال ۱۲۵۰ نخستین بار با وساطت وزارت امور خارجه انگلیس، نخستین توافقنامه درباره تعیین مرزهای ایران و افغانستان به امضای ۲ کشور رسید که در بند آخر آن مقرر شد که هیچ یک از طرفین نباید به عملیاتی مبادرت کنند که باعث کسر آب لازم برای آبیاری سواحل هیرمند شود، اما به تقاضای دولت افغانستان، قرار شد مناطق غیرمستعملی که افغانستان قصد تعمیر آن را داشت، شامل این توافقنامه نشود؛ مشروط بر اینکه مقدار آبی که برای مشروب ساختن قسمت ایران لازم بود، کسر نشود. این اختلافات سال ۱۲۷۹ با تغییر مسیر رودخانه هیرمند از سر گرفته شد و دوباره کار به امضای توافقنامه هایی انجامید که معمولا ایران از انعقاد آنها متضرر می شد. نوسان این اختلافات در دوره پهلوی اول و دوم هم ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۵۱ معاهده دیگری میان این ۲ کشور منعقد شد که مفاد این معاهده تا امروز نیز به قوت خود باقی است. براساس این معاهده، حقابه ایران ۲۶ مترمکعب در ثانیه آن هم در سال های معمولی و نرمال آبی است. این معاهده، سال معمولی و نرمال آبی را نیز تعریف کرده که براساس اندازه گیری مرکز سنجش دهراوود مشخص می شود. بر این اساس، یک سال نرمال آبی در حوزه دریایی هیرمند، چیزی حدود ۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب است. براساس محاسبه، حقابه ایران سالانه به ۸۲۰ میلیون مترمکعب می رسد. در ماده پنجم این معاهده، نوشته شده است که افغانستان با حفظ حقابه ایران، حق هرگونه استفاده از رود هیرمند را دارد. همچنین پیش بینی شده که ایران حق استفاده اضافه از آنچه مشخص شده، حتی اگر هیرمند پرآب هم باشد، ندارد.
گلایه شهروندان، پای رئیسی را به سیستان وبلوچستان باز کرد
امین کمالی، کنشگر محیط زیست در سیستان و بلوچستان معتقد است: دولت ابتدا باید تبیین کند که چه برنامه و سازکاری برای عدم رعایت مفاد تفاهمنامه حقابه ایران از هیرمند دارد. وی در گفت وگو با صمت گفت: تنش آبی میان ایران و افعانستان که به 2 سده می رسد و چند دهه ای می شود که با تحت فشار قرار گرفتن مردم این استان شدت بیشتری گرفته است. شهروندان این استان در قالب تشکل های دانشجویی و مدنی و به دور از خشونت، سعی در پیگیری خواسته های مدنی خود دارند تا صدای آنها به گوش مسئولان برسد. در نهایت، با اقدام دولت و سفر رئیس جمهوری به سیستان و بلوچستان این گام مثبت برداشته شد.
دلگرمی برای مردم
این کنشگر محیط زیست در سیستان و بلوچستان بااشاره به سخنان رئیس جمهوری در این سفر گفت: اخطار رئیس جمهوری به طالبان، موجب دلگرمی مردم سیستان وبلوچستان شد و به هر حال، صدای آنها فارغ از اینکه اقدامی به نتیجه برسد یا خیر، شنیده شد و همین امر از بار روانی آنها کاست. با این همه، باید برنامه دولت برای مذاکره یا مقابله با طالبان بر سر حقابه، روشن و شفاف شود.به گفته این کنشگر محیط زیست، در گام نخست، باید وزارت امور خارجه و دولت ایران تبیین کنند که در نهایت برای بازپس گیری حقابه ایران از هیرمند چه برنامه و سیاستی در پیش دارند.وی بااشاره به وجود سدهای انحرافی در افغانستان بر مسیر رودخانه هیرمند گفت: ساخت تمامی سدهای افغانستان که بر مسیر هیرمند وجود دارند، با نظر و فنون علمی مشاوران عمران ترک تبار و امریکایی انجام شده است.
گرهی که با دست باز می شود
این کنشگر محیط زیست در سیستان و بلوچستان گفت: باتوجه به اینکه هر لحظه منابع آبی منطقه سیستان در استان سیستان و بلوچستان در خطر تهدید و نابودی است و حتی برخی معتقدند این منطقه وضعیت فوق بحرانی دارد؛ باید راهکارهای منطقی و مسالمت آمیز برای حل این بحران در پیش گرفت.
انتقال آب را دریابید
کمالی بااشاره به اهمیت تامین آب سیستان و بلوچستان با راهکارهای انتقال آب و ... گفت: بروز تنش آبی در سیستان وبلوچستان مربوط به امسال و سال گذشته نیست؛ به همین دلیل، موضوع انتقال آب از دریای عمان یا حفر چاه های ژرف جزو اقداماتی است که حیات منطقه سیستان در استان سیستان و بلوچستان را حفظ می کند. ضمن اینکه وابستگی زیاد این استان به آب رود هیرمند را می کاهد. متاسفانه در جریان اتفاقات مربوط به آب هیرمند در چند سال اخیر، این راهکارها به حاشیه رفت، در حالی که اگر آن زمان اجرای همین راهکارها پیگیری می شد، امروز توقع ما از مطالبات دیپلماسی درباره حقابه هیرمند تا حد تامین آب شرب تنزل پیدا نمی کرد. بنابراین، باید بند ناف منطقه سیستان در استان سیستان و بلوچستان را از آب هیرمند جدا کنیم؛ حتی اگر ایران پیروز این دیپلماسی شود.
بند ناف سیستان از هیرمند قطع شود
وی گفت: با تسریع روند انتقال آب از عمان و مشخص شدن آینده حفر چاه های ژرف در منطقه، شرایط آبی منطقه آرام تر خواهد شد. با پیگیری این ۲ راهکار، قدرت ایران در روند پیگیری دریافت حقابه هم بیشتر می شود. به گفته این کنشگر محیط زیست، با قطع بند ناف منطقه سیستان از آب هیرمند و تحقق فرآیند انتقال آب از عمان، می توان بسیاری از مشکلات این حوزه را حل کرد.
کمالی بااشاره به احداث سدهای انحرافی در مسیر هیرمند گفت: احداث این سدها در دهه های گذشته، سهم ایران از حقابه هیرمند را کمتر کرده و بعید است بتوان برای رفع این مناقشه امیدوار به وساطت یا راه حل جوامع بین المللی بود. بنابراین باید با سازکارها و سیاست های مسالمت آمیز داخلی مانند ۲ پروژه یادشده به حل موضوع پرداخت.
ملاک، موجودی آب تالاب است
پدرام جدی، کارشناس آب در گفت وگو با صمت گفت: مسئله هیرمند این روزها به دلیل وضعیت بارشی منطقه بحرانی تر شده است؛ مطابق بند ۵ توافقنامه ای که میان ایران و افغانستان در سال ۱۳۵۱ منعقد شده، افغانستان حق قطع مسیر آب روی منطقه سیستان استان سیستان وبلوچستان را ندارد. براساس این توافقنامه، متناسب با هر میزان آبی که در بالادست وجود دارد، باید حقابه مشخص و راهی منطقه سیستان شود، حتی در این توافقنامه آمده است که ۵ درصد از حجم آب سد کجکی باید به ایران اختصاص داده شود و آب را هم باید لب مرز تحویل دهند.
وی بااشاره به ادعای افغانستان مبنی بر تحویل حقابه ایران افزود: طالبان ادعا کرده که حقابه ایران داده شده، در حالی که اصلا آبی به ایران نرسیده است. به عبارت روشن تر، آبی که وارد تالاب می شود، ملاک است، اما چون آبی در مسیر جاری نشده و شرایط توپوگرافی رودخانه هم به دلیل دخالت مردم محلی در انحراف آب آن تغییراتی داشته، شواهد حاکی از خالی بودن تالاب از آب است. همچنین، در مسیر منتهی آب به هامون هم، توسعه گسترده ای در کشاورزی قابل مشاهده است و این مهم نیز مصرف آب را در افغانستان بالا برده است.
بهتر است مدارا کنیم
جدی بااشاره به راهکارهای منطقی حل چالش با افغانستان گفت: می توان از سازکار قوانین بین المللی بهره گرفت، اما باید ملاحظات میان 2 کشور با دقت و جدیت حفظ شود. در اصل به دلیل قرابت های فرهنگی و تاریخی میان ۲ کشور بهتر است با ایجاد گفت وگوی موثر میان طرفین مسئله حل شود.
به گفته این کارشناس، می توان از کانال سازمان ملل هم اقدام کرد، اما باید تلاش کنیم موضوع به نهادهای بین المللی نکشد و مشکلات در داخل منطقه رفع شود، چرا که شاید ابزارهای بین المللی برای حل این موضوع اثرگذاری چندانی نداشته باشند. از سوی دیگر، به دلیل نوع شکل گیری طالبان در کشور همسایه نیز به نظر می رسد، ابتدا باید گفت وگوهایی با مناصب و صاحب نظران عالی قدرت افغانستان شکل بگیرد.
استفاده از مزیت های دیپلماسی
به گفته جدی، راه حل های دیگری هم وجود دارد؛ برای مثال به هر حال بخشی از انرژی افغانستان و کالاهای مصرفی روزانه این کشور از ایران تامین می شود و می توان از این مزیت نیز در دیپلماسی بهره برد که مقامات ایرانی تا امروز قصد هیچ گونه فشار سیاسی و اقتصادی به این کشور همسایه را نداشته و ندارند. به علاوه اینکه، وجود و زندگی افغانستانی ّ ها در ایران نیز مناسبات بین ۲ کشور را حساس تر کرده است و نمی توان و نباید آنها را نادیده گرفت. جدی بااشاره به ادعای طالبان مبنی بر کمبود بارش و سلطه دوره خشکسالی در منطقه گفت: تصاویر ماهواره ای نقض بر چنین روندی است. از طرفی هم، ادعا می شود که ورودی آب به دلیل میزان بارش کافی نبوده و این مسئله دلیل اصلی کم آبی هیرمند و کاهش حقابه ایران شده است، در حالی که به گفته بسیاری از کارشناسان، طی این مدت، مخزن سد کمال خان روز به روز پرآب تر شده است.
۳ پیشنهاد کارشناسی
برخی کارشناسان نیز، راهکارهایی برای حل عملیاتی و مسالمت آمیز حقابه هیرمند پیشنهاد داده اند. به گفته این گروه از کارشناسان، نخستین و ساده ترین راهکار، خرید آب پس از تامین حقابه است. یعنی جدا از ۸۲۰ میلیون مترمکعب حقابه، می توان قراردادی با طرف افغانستانی منعقد و از آنها ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب خریداری کرد. اما این آب از داخل لوله و با کنتور باشد و سپس ۱۰۰ میلیون مترمکعب آن را به شهرها و روستاهای منطقه سیستان و زاهدان اختصاص دهیم، بی تردید با خرید این آب، حقابه را هم تامین و تضمین می کنیم. چون شرط ما برای خرید این آب، تامین حقابه است. دولت افغانستان به پول نیاز دارد و طرف ایرانی باید برای این بخش از سرزمین خود هزینه کند.این کارشناسان، دومین راهکار را تامین برق دانسته اند و معتقد هستند که باتوجه به اینکه میزان برق تولیدی سد کجکی ۳۵ مگاوات است، می توان با احداث ۳۵ ژنراتور بادی در سیستان، این میزان برق را تولید و جایگزین برق تولیدی سد کرد. تامین برق پیوندها را نیز بیشتر می کند. در این صورت، طالبان می داند که اگر دریچه سد بسته باشد، برق آنها قطع خواهد شد. پس ازاین مرحله، باید کارخانه های آنها را به این برق وابسته کنیم!راهکار سوم نیز آماده کردن هزاران هکتار زمین کشاورزی در داخل افغانستان و همجوار سیستان است، به نحوی که زمین و آب از آنها و کود ، ماشین آلات ، بذر و دستمزد نیروی انسانی از ما باشد و با ضمانت خرید محصول، از مسئولان بلندپایه افغانستان تا مسئولان ولایت نیمروز و بزرگان محلی در آن منفعت ببینند و باز کردن آب سد کجکی برای آنها توجیه داشته باشد. با استفاده از این راهکارها می توان افغانستان را به تامین حقابه مجاب کرد. در این صورت، طرف افغانستانی به راحتی نمی گوید که «دعا کنید باران ببارد تا ما بتوانیم به شما آب بدهیم»!
سخن پایانی
بدون شک پیگیری حقابه ایران از هیرمند باید با روند حفظ عزت ایران طی شود. این در حالی است که علاوه بر انحراف آب ناشی از احداث سدها در مسیر هیرمند از خاک افغانستان تا ایران، مسیرهای انحرافی بسیاری نیز از سوی مردم محلی ایجاد شده است. برای بررسی و رفع این مشکلات باید کل مسیر هیرمند مورد بازبینی قرار گیرد و مسیرهای منحرف شده اصلاح شوند.