اهمیت ارتباطات در توسعه تجارت
محمدرضا مودودی-کارشناس اقتصاد بینالملل
روز جهانی ارتباطات و روابطعمومی، فرصت مغتنمی است تا اندیشمندان، مسئولان و دستاندرکاران به موضوع آسیبشناسی این عرصه نیز توجه کنند تا با توانمندسازی هرچه بیشتر روابطعمومیها، کمک به نهادینه شدن جایگاه و ساختار آنها، گامی موثر در راستای رشد و توسعه سازمانی و اجتماعی بردارند.
در واقع روابطعمومی تجاری، محصول، فرزند و خاستگاه فضای رقابتی اقتصاد است و با این تعریف، روابطعمومی با تکیه بر ارتباطات درون و برونسازمانی نقشی موثر در سازماندهی افکار عمومی و تسخیر ذهنی رقبا و مشتریان دارد.
در شرایط رقابتی بازارهای امروز بنگاهها و شرکتهایی در معرفی و ارائه محصولات خود موفقتر هستند که نقش روابطعمومی در آنها پررنگتر است. در واقع نقش عمده و اساسی معرفی کالا و گسترش فروش آن و در کل تسهیل تجارت، از ویژگیهای یک بخش روابطعمومی توانمند است و حتی اینطور میتوان گفت که پس از کیفیت کالا، برخورداری از یک واحد روابطعمومی کارآمد، نقشی اساسی در بهبود فروش کالا چه در تجارت داخلی و چه در تجارت خارجی دارد؛ نقشی که گویا نظام تجاری ما با آن آشنایی ندارد و اهمیتی هم برای نقش آن قائل
نیست.
از سوی دیگر، ارتباطات یکی از مولفههای اصلی تجارت است و توسعه این ارتباط برمبنای ساختاری به نام روابطعمومی استوار است. یکی از مهمترین الزامات برقراری ارتباط تجاری، برقراری اعتماد متقابل است. در دنیای تجارت اگر موفق به جلب اعتماد طرف مقابل نشوید، معاملهای شکل نخواهد گرفت.
بنابراین شرکتهای تجاری برای جذب مشتری و معرفی کالا و خدمات به مخاطب، باید با شیوههای مختلف و موثر، اقدام به معرفی تواناییها و ظرفیتهای شرکت کنند.
بخش قابلتوجهی از این مهم برعهده روابطعمومیهای هر سازمان است، در حالی که در بسیاری از موارد، فعالیت روابطعمومیها به طراحی بیلبورد و بنر و ارتباط با رسانهها و تهیه خبر برای سایت و پایگاه خبری، ختم میشود. این عملکرد نشان میدهد مدیریتهای اجرایی ما چه در حوزه بنگاهی و چه در حوزه سازمانی و علمی، درک درستی از روابطعمومی و کاربردهای آن ندارند.
در حقیقت اگر فاصله معناداری بین ایران و کشورهای صنعتی در بازارسازی و بازاریابی وجود دارد و کشورهای دیگر ما را بهعنوان یک تولیدکننده حرفهای نمیشناسند، گذشته از مشکلات تولید، این مسئله متوجه ضعف مدیریت در حوزه روابطعمومیها است. در حقیقت توان روابطعمومی را در این حوزه بهدرستی بهخدمت نگرفته و از ظرفیتها و قابلیتهای آن بهشکل مطلوب استفاده نکردهایم.
بازاریابی، تولید و تجارت امروز در دنیا برپایه ارتباطات شکل میگیرد و کشورها و شرکتهای پیشرفته از این قابلیت و ظرفیت در ساختار روابطعمومی استفاده میکنند، بنابراین اگر ما نیز قصد داریم محصولی را به بازارهای کشورهای دیگر معرفی کنیم، در گام نخست باید ساختار ارتباطات را بهشکل قدرتمندی طراحی کنیم و معرفی توانمندیهای خود را براساس اصول برندسازی، بهشکل مطلوب انجام دهیم تا با توان بیشتری وارد فرآیند تجارت شویم و اگر این ارتباط بهطورموثر بین تولیدکننده و مشتری وجود نداشته باشد، امکان ندارد محصول موردنیاز و مقبول مصرفکننده تولید شود.
در حال حاضر کشورها با محصولاتی که میفروشند، معرفی میشوند که این موضوع از نگاه «برندسازی» ساختاری اشتباه است و نتیجه مطلوبی را نیز بههمراه ندارد. در دنیای تجارت امروز، محصولات سنتی کشور ما مثل فرش، زعفران و پسته بهخوبی شناخته شدهاند، اما درک نادرست از علم ارتباطات و فقدان ارزشگذاری مناسب در این حوزهها، سبب شده است تا فرش ما امروز جایگاه واقعی خود را در دنیا نداشته باشد و زعفران ما با برندهای کشورهایی مانند اسپانیا و ترکیه راهی بازارهای جهانی شوند.
هر تفکر، سازمان یا نهادی که در جستوجوی مخاطب پویا و طرفدار متعصب و پایدار بیشتر برای خود باشد، باید با هدفگذاری و برنامهریزیهای منسجم و حسابشده توجه به روابطعمومی و علم ارتباطات را در دستور کار خود قرار دهد و تا زمانی که نگاه ما به روابطعمومی، از شکل سنتی و محدود آن فاصله نگیرد، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که توسعه با پارامترهای استاندارد جهانی در تجارت ما اتفاق بیفتد و در نتیجه، نمیتوانیم به عقد قراردادهای موثر و انعقاد پیمانهای پایدار و طولانیمدت بین تولیدکنندگان و تاجران داخلی و همتایان خارجی آنها امید چندانی داشته
باشیم.