رفع مشکلات ترانزیت، وابسته به چینیها نیست
یکی از مهمترین اخبار اخیر در حوزه تجارت، افزایش تمایل ایران و چین برای توسعه روابط اقتصادی است.
حضور چین به عنوان کشور سرمایه گذار در بخش های مختلف زیرساختی، لجستیکی و تجهیزاتی، راه و شهرسازی و فراهم کردن بسترهای تجاری، از اتفاقات تاثیرگذار در اقتصاد کشور است. برخی افراد معتقدند حضور چین به عنوان عنصر سرمایه گذار در برنامه های توسعه ای ایران، می تواند نتایج مثبت مهمی را برای کشور به همراه داشته باشد. آنها به وجود نقایص جدی در بحث زیرساخت های حمل ونقل و ترانزیتی کشور تاکید دارند و بر این باور هستند که با رفع این مشکلات، روند تجارت غیرنفتی کشور نیز متحول می شود، اما از سویی دیگر، برخی افراد اعتقاد دارند که مشکلات فعلی، از نبود برنامه جدی برای رفع مشکلات زیرساختی به وجود آمده است و باید رویکرد مقامات دولتی اصلاح شود. آنها ضمن تایید وجود نقص و چالش در زیرساخت های سخت افزاری، عملکرد مدیران را عامل شکل گیری شرایط فعلی می دانند. صمت در این گزارش، به بهانه همکاری چین با ایران درباره تکمیل زیرساخت های لجستیکی، با قدیر قیافه، فعال بازرگانی درباره مشکلات فعلی ترانزیت و کمبودهای این حوزه به گفت وگو پرداخته است.
هدف، تجاری سازی کریدورهای ترانزیتی
مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی، در دیدار با وزیر حمل ونقل چین، برنامه ریزی لازم برای انجام اقدامات مشترک در چارچوب «ابتکار یک کمربند، یک راه» را برای اتصال چین به اروپا از مسیر ایران را خواستار شد. این اقدامات در چارچوب تقویت و توسعه شاخه جنوبی جاده ابریشم مدنظر است. به گزارش ایرنا، وی در دیدار با وزیر حمل ونقل چین در پکن با اظهار امیدواری از فضای سازنده تعاملات 2 کشور و باتوجه به ظرفیت های عظیم ترانزیتی ایران در منطقه غرب آسیا، ایجاد کارگروه مشترک در زمینه فعال سازی همکاری های حمل ونقلی را پیشنهاد و بر مشارکت چین در تزانزیت کالای عبوری شرقی ـ غربی، توسعه خطوط ریلی و جاده ای بین ایران و افغانستان تا اتصال به چین تاکید کرد.
وزیر راه و شهرسازی در این مذاکره بیان کرد: بر این باور هستیم که دستاوردهای سازنده تعاملات راهبردی 2 کشور به ویژه در چارچوب تفاهمنامه همکاری ۲۵ ساله گامی موثر به سوی رونق هرچه بیشتر تعاملات حمل ونقلی و ترانزیتی 2 کشور است و در پی آن، به توجه همه جانبه به تجارت می انجامد. جریان ترانزیت تجارت چین از مسیر ریلی ایران به سمت اروپا، بسیار کم هزینه و با حداقل زمان پیش بینی شده است؛ به طوری که تجار چینی می توانند تنها با حمل ونقل ریلی کالای خود را به کشورهای پیرامونی ایران انتقال دهند. وزیر راه و شهرسازی تاکید کرد: دستیابی به اهداف توسعه ای مستلزم همکاری و برنامه ریزی مشترک در حوزه حمل ونقل و زیرساخت است که با شکل گیری این تعامل در حوزه ترانزیت می تواند عبور ۲۰ میلیون تن کالای چینی از طریق ایران را به جغرافیایی پیرامونی پیش بینی کرد.انعقاد تفاهمنامه ترانزیتی میان 2 کشور، سنگ بنایی برای شکل گیری اتحادهای ترانزیتی جدید در منطقه خواهد شد که امکان هوشمندسازی کنترل های مرزی از طریق پنجره واحد گمرکی، استفاده از سامانه های مدیریت کریدور با امکان رصد بار در کلیه مراحل و استفاده یکپارچه از اسناد الکترونیک حمل ونقل بین المللی باید برای تحقق گسترش و توسعه روابط مدنظر دوطرف قرار گیرد. بذرپاش در پایان اظهارامیدواری کرد که نتایج مذاکرات، منجر به رشد و توسعه همه جانبه متقابل از طریق تجاری سازی کریدورهای ترانزیتی منطقه با همکاری ایران و چین شود.
برنامه ایران و چین، افزایش تعاملات تجاری و همکاری های اقتصادی است. این رویکرد و برنامه های اعلام شده برای تقویت همکاری ها را چطور ارزیابی می کنید؟
انعقاد قرارداد تجاری و اقتصادی بلندمدت با کشور چین، یکی از اتفاقاتی است که طی یک سال اخیر واکنش های متفاوتی را همراه خود داشته است. در نگاهی کلی باید گفت افزایش روابط و ثبات در روند برقراری ارتباطات سیاسی و تجاری با سایر کشورها، یکی از الزامات توسعه اقتصادی است. هر کشوری که قصد پیشرفت و بهبود اقتصادی را داشته باشد، ناچار به ترمیم روابط دیپلماتیک خود با سایر کشورها و امری اجتناب ناپذیر است. بدون باز بودن در کشور به روی جهان، توسعه، نوآوری، ورود سرمایه و سایر الزامات رشد و بالندگی محقق نخواهند شد. بنابراین، نظر دولت مبنی بر توسعه روابط اقتصادی با کشورهای منطقه و همسایه به ویژه چین را می توان مثبت ارزیابی کرد، اما نه تنها در رابطه با چین، بلکه در برقراری ارتباط با تمامی کشورها باید در نظر بگیریم که چه نقشی در معاملات داریم. به عبارتی، باید بررسی کنیم که در تفاهمنامه ها و قراردادها، در موضع ضعف قرار نگیریم و بتوانیم حداکثر بهره برداری را از فرصت های به دست آمده داشته باشیم. چین بزرگ ترین تولیدکننده و همچنین بزرگ ترین مصرف کننده کالایی در جهان است و باتوجه به جایگاه اقتصادی این کشور در جهان، تحکیم روابط با چین مزایای مهمی را برای ایران در عرصه تجارت جهانی در پی خواهد داشت.
یکی از برنامه های جدی اعلام شده، همکاری چین برای تجهیز و تکمیل مسیرهای ترانزیتی ایران و تامین بسترهای حمل ونقل است. حضور چین در این موضوع تا چه حد می تواند به ایران برای رفع نقایص زیرساختی کمک کند؟
در ابتدا باید گفت چین به عنوان دومین اقتصاد جهانی و یکی از مهم ترین کشورهای جهان در عرصه تولید و تجارت شناخته می شود، ازاین رو برقراری ارتباطات گسترده با این کشور می تواند پیامدهای مثبتی برای ایران داشته باشد؛ به شرطی که قراردادهای منعقدشده، سود ایران را تامین کنند و منافع یک جانبه را در نظر نگرفته باشند. به بیان دیگر، همکاری کشور مهمی مانند چین در زمینه ساخت بسترهای فنی حمل ونقل و تکمیل کریدورهای تجاری، اقدام مهمی است و در تمام روندهای اقتصادی کشور تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین، باید به این همکاری و انعقاد قراردادها، به چشم فرصت نگاه کرد. پیش تر به مزایای برقراری ارتباط با کشور چین اشاره شد؛ تمایل این کشور به سرمایه گذاری برای توسعه ایران از نظر زیرساختی و تجهیزات حمل ونقل و ترانزیت، مسئله ای مهم و دارای ابعاد مثبتی است، اما لازم است، توجه کنیم که در این روند تکمیل کریدورهای ترانزیتی ایران و سایر موارد عنوان شده در قراردادها و تفاهمنامه ها، ایران چه سودی خواهد برد. تکمیل و تقویت زیرساخت های حمل ونقل، حائزاهمیت است، اما ایران نباید در تجارت جهانی، در حاشیه قرار بگیرد و تنها سایر کشورها از مزایای این مسئله بهره مند شوند، از این رو باید در انعقاد قراردادها و تفاهمنامه ها با سایر کشورها، همواره منافع ملی جزو ارکان اساسی تصمیم گیری ها در نظر گرفته شوند. با در نظر گرفتن چارچوب های مربوط به منافع ایران، روابط و نحوه ورود سرمایه های خارجی منصفانه تر و قابل پذیرش خواهند شد.
به نظر شما، تکمیل کریدورهای ترانزیتی ایران و تقویت بسترهای فنی و تجهیزاتی حمل ونقل، چه نقشی در تجارت خواهد داشت؟
یکی از مهم ترین مسائل در توسعه تجارت، بهره گیری از مسیرهای مطلوب با بیشترین منفعت و کمترین هزینه است. ایران از دیرباز در نقطه ای ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی قرار داشته است و اگر نگاهی به تاریخ داشته باشیم، می بینیم نه تنها کشورهای منطقه بلکه سایر کشورها نیز برای انجام فعالیت های تجاری خود از مسیر ایران عبور می کرده اند. بنابراین، به دلیل شاهراه بودن ایران، مسیرهای ترانزیتی موجود و بحث تکمیل کریدورها از اهمیت بالایی برخوردار است. از سویی دیگر، ایران و کشورهای همسایه ایران، جزو کشورهای مهم صادرکننده حامل های انرژی به ویژه نفت هستند و در نتیجه، کالاهایی که از مسیر ایران عبور می کنند یا از ایران صادر می شوند، ارزشمندی بالایی دارند. طی ۴ دهه گذشته، تلاش شده است تا خطوط حمل ونقل ریلی ایران به ویژه در مسیر شرق به غرب کشور، توسعه یابند و تکمیل شوند، اما باوجود تمام تلاش های انجام شده، به دلایل متفاوت و مختلفی نتوانستیم از فرصت ها و ظرفیت های جغرافیایی کشور بهره برداری کنیم. اگر به همین روال فعلی ادامه دهیم، همین میزان حمل بار ترانزیتی که از مسیر ایران می گذرد نیز، از دست می رود و سایر کشورها مسیرهای جایگزین را انتخاب خواهند کرد. در چنین شرایطی از تمام فعالیت های ترانزیتی منطقه کنار گذاشته خواهیم شد و بدیهی است که نمی توان این اتفاق را مثبت ارزیابی کرد. بنابراین، توجه به امکانات فنی و زیرساخت های لجستیکی موردنیاز برای بهره مندی از مزایای فعالیت های ترانزیتی و توسعه روابط تجاری، از مسائل موردنیاز و ضروری کشور است که باید به آن پرداخته شود.
در میان صحبت های خود به امکان حذف شدن ایران در روابط تجاری منطقه اشاره کردید. در این باره بیشتر توضیح دهید.
باوجود تمام موقعیت های مثبت برای توسعه تجارت ایران، باید اعتراف کرد همیشه این مزایا ماندگار نیستند. به بیان دیگر، نمی توان همواره امیدوار بود تا موقعیت جغرافیایی مناسب ایران، کشورها را به سمت تجارت با ایران یا همکاری در فعالیت های ترانزیتی سوق دهد. نقطه قرارگیری ایران در منطقه، بسیار مناسب و تعیین کننده است، اما کشورها تا ابد منتظر توسعه های زیرساختی ایران نخواهند ماند. ایران طی دهه های گذشته، نتوانسته زیرساخت های لجستیکی و فنی خود را به طورکامل تجهیز کند و توسعه دهد. از سویی دیگر، افزایش تنش ایران با سایر کشورها سبب شد تا روند تجارت ایران با کشورهای منطقه دشوارتر شود. بنابراین، مهیا نبودن زیرساخت ها و بسترهای مربوط به حمل ونقل و ترانزیت در کنار تنش های دیپلماتیک سبب شد تا ایران عقب نشینی جدی از بسیاری از تعاملات تجاری داشته باشد. اگر همچنان به بسترها و زیرساخت های تجهیزاتی موردنیاز توسعه تجارت بی توجه باشیم، نقش ایران در فعالیت های اقتصادی بین المللی کمرنگ تر می شود. سایر کشورها منتظر رفع شدن مشکلات ایران نمی مانند و همواره به دنبال تامین منافع خود هستند. بنابراین، اگر منافع آنها در جایگزینی مسیری جز مسیر ایران باشد، به طورحتم این کار را خواهند کرد.راه اندازی و تکمیل کریدور شمال به جنوب کشور، جزو مباحث حمل ونقلی و ترانزیتی کشور است، اما همچنان به پیشرفت های جدی در این باره دست نیافته ایم. تا به امروز مشاهده شده است برخی کشورها مسیری جایگزین را تهیه و تدارک دیده و ایران را از برنامه های اقتصادی خود حذف کرده اند. این مسئله، اتفاق مثبتی نیست و برای جلوگیری از گسترش آن، باید نقایص و ضعف های تجهیزاتی کشور را برطرف کنیم.
به نظر شما مهم ترین اقدامی که دولت باید در راستای رفع مشکلات زیرساختی و ترانزیتی کشور انجام دهد، چیست؟
به نظر من، مهم ترین ایراد فعلی کشور، ضعف های سخت افزاری نیست و از مشکلات مربوط به تصمیم گیری رنج می بریم. صحبت ها و وعده های مختلفی طی سال های گذشته درباره رفع مشکلات زیرساختی و ترانزیتی کشور از سوی دولتمردان و مقامات دولتی مختلف عنوان شده که بیشتر آنها یا در حد حرف مانده یا پروژه ها به ثمر نرسیده اند. به عبارتی، عزمی جدی برای آغاز و به پایان رساندن پروژه های زیرساختی در بدنه دولت ها در ادوار گذشته مشاهده نشده است. به دلیل نبود این رویکرد حیاتی حتی اگر با کشورهایی مانند چین نیز تفاهمنامه هایی درباره بهبود و تکمیل زیرساخت های فنی امضا کنیم، باز این قراردادها نتیجه مثبت چندانی نخواهند داشت. باید راهبردهای اقتصادی کشور، به گونه ای باشد که مشخص کند، قصد داریم در آینده کجا بایستیم. در حال حاضر سند چشم انداز ۲۰ ساله ای تدوین شده که بیشتر شبیه رویا و آرزو است. هم اکنون نه تنها نگاهی دقیق به ضعف ها و ظرفیت های کشور نداریم، بلکه اراده ای سازنده و صحیح برای تغییر شرایط و حرکت به سمت بهبود وضعیت نیز وجود ندارد. در حوزه اجرا و پیاده سازی طرح های توسعه ای، ضعف های جدی داریم که باید تجدیدنظری درباره روند فعلی داشته باشیم.
سخن پایانی
در پی کم کاری های ایران در رابطه با تجهیز و تکمیل زیرساخت های ترانزیتی کشور، در چند سال اخیر ایجاد راه ابریشم جدید در منطقه، جزو مباحث مهم تجاری کشورها قرار گرفته است. شکل گیری راه ابریشم جدید را نمی توان اقدامی غیرمنصفانه یا اغراق آمیز توصیف کرد، چرا که هر کشوری به فکر منافع خود است و بهترین تصمیم را در راستای حصول مناسب ترین نتیجه اتخاذ می کند. زمانی که هر کشوری راهی منطقی تر و کم هزینه تر را برای ترانزیت کالاهای خود به دست آورد، طبیعی است که رغبت به استفاده از این راه های جدید داشته باشد. تنها راه جلوگیری از این اتفاق، اصلاح رویکرد مدیران و عملکرد آنها در به ثمر رساندن پروژه های ملی است.