-

زیان سهامداران جبران می‌شود؟/ پیش بینی حساس از بورس در ماه آینده

یک کارشناس بورس می‌گوید در دی ماه آتی، اندکی از زیان سهامداران بورس جبران خواهد شد.

محمدعلی ابراهیمی کارشناس بورس، نوشت: بازار بورس ایران از لحاظ ریالی‌ چنان بزرگ شده که کنترل کردنش سخت شده است. معتقدم در انتهای سال ۹۸ تا اواسط ۹۹ رشدی که در بازار به وجود آمد، باعث اتفاقاتی است که الان شاهد آن هستیم یعنی بیش از ۱۰ برابر شدنش فقط در مدت ۷ماه واین اتفاق نادر در هیچ کشوری رخ نداده است، پس اگر الان می‌بینیم بازار عرضه‌کننده دارد، به خاطر این است که حقوقی‌های زیادی به دلیل ماندن طولانی‌مدت در سهام‌ها و به واسطه افزایش سرمایه سنگین در نمادهایی که در آن سهامدار اصلی هستند، این امکان برایشان فراهم شده تا از طریق فروش سهام که اکثرا دولتی هم هستند، بتوانند میزان سهامی که در این‌مدت زیاد شده بود را کنترل و مقداری را بفروشند جهت تامین نقدینگی‌هایی که در بخش‌های دیگر استفاده می‌شود.

اساس ورود شرکت‌ها به بورس و شرط آنها بر این است که شرکت‌هایی که سود آورند و این سود را تکرار می‌کنند، می‌توانند در بورس وارد شوند بماند آنکه بعدها به خاطر مدیریت‌های غلط با زیان‌های انباشته سنگین مواجه می‌شوند. به هر حال شرکتی که وارد بورس می‌شود، باید به قوانین بورس احترام بگذارد. قانون برای همه لازم‌الاجراست و تخطی از قانون محاکمه به دنبال دارد که متاسفانه در این بخش ما کمتر می‌بینیم شرکتی حقوقی از طرف قانون مورد حتی مواخذه قرار بگیرد چه برسد به محاکمه.

به هر حال ورود شرکت‌ها به بورس باید طبق قوانین باشد و اگر شرکتی وارد بورس شد، باید تابع قانون‌های سازمان بورس عمل کند. اینکه ناظر سازمان می‌تواند از داد و ستد شرکتی در بازار جلوگیری کند، خود یکی از ابزارهای فشار بر شرکت‌های بورسی است. متاسفانه ناظر در خیلی از مواقع کم‌کاری می‌کند.

اینکه در این برهه حساس چرا ناظر بورس بر عملکرد شرکت‌هایی که سالیان سال محصولات تولید شده خود را نمی‌فروشند، نظارت نمی‌کند، جای بسیار تامل دارد. چرا ناظر اجازه می‌دهد شرکتهای خودرویی بیش از چند سال محصول خود را دپو کنند؟ چون سهامدار آنها سهم را برای یک مجمع خریده و سود آن مجمع را برای امرار معاش خود می‌بیند. یا چرا قوه قضاییه به شرکت‌های خاطی تولیدکننده روی اخطار لازم را جهت فروش دپوی محصولاتی که بیش از ۳سال تولید شده‌اند، نمی‌دهد؟ اینها تخلفات بزرگ بورس است چراکه با فروش محصولات دلاری در این وضعیت که کشور نیاز مبرم به دلار دارد، هم به اقتصاد کشور کمک می‌شود و هم سهامداری که یک سال یا دو سال پای سهم مانده بابت تولید همان سال‌ها سود مجمع را خواستار است.

چرا شرکت‌هایی چون کبافق، فرآور و کاما هر وقت دلشان می‌خواهد محصول خود را می‌فروشند؟ چند سال باید سهامدار صبر کند تا مدیریت این شرکت‌ها به واسطه گران شدن، محصول را نگه دارند. این طور باشد تا قیام قیامت هم نباید بفروشند، چون دلار صعودی است.

این تخلفات چرا از طرف بورس پیگیری نمی‌شود؟ تشکیل کانون سهامداران در این برهه حساس بیش از پیش نیاز حیاتی بورس است. این کانون قدرت پیگیری تخلفات سازمان را هم باید داشته باشد چراکه بیش از ۳۳درصد از بازار سهام در دست افراد حقیقی است. واقعا جای سوال است بازاری که یک سومش افراد حقیقی است، چرا نباید در تصمیم‌گیری‌های شرکت‌ها جهت منافع سهامداری نقش داشته باشد؟ چرا این اجازه برای تشکیل یک کانون قدرتمند برای احقاق حقوق سهامدار داده نمی‌شود؟ آیا این امکان دارد که کارخانه‌ای ۳ شریک داشته باشد و فقط دو شریک آن تصمیم‌گیرنده باشد؟ شریک سوم همین سهامداران مظلوم حقیقی هستند.

معتقدم ناظر باید ساز و کاری برای فروش حقوقی‌ها به تصویب برساند. باید هر شرکتی توجیه فروش مقداری از سهم خود را به سازمان و بعد به کانون سهامداران ارائه دهد که اگر این فروش سهام برای ایجاد خط تولید جدید و یا خرید تکنولوژی جدید و یا توسعه شرکت جهت بهره‌وری است، اجازه فروش، آنهم در زمان‌های صعودی بازار داده شود.

اینکه هر حقوقی هر وقت دلش بخواهد سهم بفروشد نقض کامل قوانین بورس و ظلم به سهامداران حقیقی است. از طرف دیگر بودجه سال ۱۴۰۱ به صحن مجلس ارائه شده است که نرخ گاز و یا مالیات بر شرکت‌ها خیلی بالا درنظر گرفته نشده و همچنین حمایت از بازار به مقدار ۵۰ همت دیده شده که ظاهرا بازنگری شده و حمایت خواهد شد و از طرفی دلار ۲۳ هزار تومان در بودجه لحاظ شده و همچنین ۸۶ هزار میلیارد تومان فروش اوراق پیش‌بینی شده. حتی اگر کسری بودجه نداشته باشیم، باز هم فروش اوراق در بورس بیشتر از حمایت احتمالی از بورس پیش‌بینی شده است.

در ضمن اگر پولی از طریق صندوق‌ها وارد بازار سهام می‌شود، نباید فقط به ۳۰ نماد بزرگ اختصاص داده شود. اگر به اسم بازار بورس تزریق می‌شود، باید برای حمایت کلیت بازار باشد، نه این که هزاران میلیارد تومان در دل سهام‌های بزرگ واریز شود، بی آنکه اتفاقی در بورس بیفتد، کمااینکه بارها و بارها گفته شد میلیون‌ها دلار وارد بورس شده ولی هیچ اثری از آن دیده نشد. پس زمان آن رسیده که اگر پولی وارد بورس میشود، برای کل بورس باشد. حتی گزارشی از روند ورود پول به کلیت سهام‌ها ارائه شود.

در این بین حقوقی‌های بی‌تعهد شروع به فروش بی‌رویه سهم‌ها می‌کنند و متاسفانه نظارتی نیز روی آنها نیست. در حالیکه ناظر باید در روزهای خاص نظارت ویژه داشته باشد نه اینکه روی کدهای حقیقی بخواهد اعمال فشار کند. متاسفانه حمایت از بازار توسط دولت انجام نمی‌شود. چند نفری هم که حمایت می‌خواهند بکنند، کدهایشان مسدود می‌شود. اجازه حمایت پس باید به چه کسی داده شود؟ نمادهای کوچک به هیچ عنوان تحت حمایت نیستند. اگر این بازیگران هم نباشند، پس چرا در بورس حضور دارند؟

کدهای حمایتگران از سهم‌های کوچک سریع مسدود و تعهد‌نامه کتبی گرفته می‌شود و در نمادهای بزرگ هم حقوقی‌ها امان نمی‌دهند و بدون هیچ‌گونه تعهدی بازار را آشفته می‌کنند.

متاسفانه دولت وعده‌هایی که بابت بورس در زمان انتخابات به مردم بورسی داده بود، را عملیاتی نکرده و این موضوع باعث بی‌اعتمادی بیشتر نسبت به بازار سرمایه شده است. و با توجه به ارزندگی سهام‌ها در مقطع کنونی و عملکرد فوق‌العاده شرکتهای بورسی چه در زمینه صادرات و یا فروش داخلیشان و تحقق سودهای خارق‌العاده که اصلا تا به امروز دیده نشده بود و به واسطه همان عمل نکردن به تعهدات از طرف دولت، سهامداران حقیقی راضی به فروش سهم‌های با ارزش و خروج از بازار سرمایه با زیان‌های بسیار کلان اقدام می‌کنند که جا دارد مسئولین محترم هر چه سریعتر نسبت به ترمیم این بی اعتمادی در اسرع وقت اقدام کنند چراکه معتقدیم بورس شمای کلی اقتصاد مملکت است و وجود مردم و مشارکتشان در این اقتصاد به پویایی کلی اقتصاد کشور کمک می‌کند.

در سالی که مانع‌زدایی از تولید هم نام گرفته، باید نسبت به بورس و بازگشت اعتماد مردم بیش از پیش کمک شود.

با توجه به عملکرد خوب شرکت‌ها معتقدم صعودی هر چند شاید کم در دی‌ماه باید اتفاق بیفتد، کمااینکه کلیت بورس به مذاکرات هسته‌ای گره خورده و تا زمانی که تکلیف مذاکرات مشخص نشود، شک نکنید همین آش و همین کاسه در بورس خواهد بود البته وجود بازارگردانان قطعا به ضرر صعود بورس خواهد بود چراکه این گروه هم منتظر هستند تا هر گونه رشدی که در بازار اتفاق می‌افتد را مدیریت کنند چون ظاهراً بورس را زمینه‌ساز تورم می‌دانند که از طرف بانک‌ها مجوز ورود در بورس داده شده و کنترل مسیر رشد هر سهمی را در دست می‌گیرند.

مدیریت اشتباه در بورس باعث خواهد شد فنر بورس جمع و جمع‌تر شود وآنچه را در ابتدای سال ۹۹ در طی چند ماه دیدیم، احتمالا تکرار شود. پس بهتر است طوری مدیریت کنیم که بورس حداقل به اندازه تورم رشد کند، یعنی ۴۵درصد در سال که اگر غیر از این باشد، باز می‌تواند یک حبابی عظیم داخل بورس همانند آنچه در نیمه اول سال ۹۹ به وقوع پیوست، ایجاد کند.

منبع: برنا

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین