-

پایان پس‌انداز

آیدا فریدی: نوشتار پیش‌رو باتوجه به اوضاع کاسبان و بازار طلا نگاشته شده است. در تصویربرداری از وضعیت خریدوفروش در بازار طلا به کاسبانی برخوردیم که دیدگاه خودشان را نسبت به وضعیت کنونی بازار داشتند؛ دیدگاهی که به‌اصطلاح به «پایان پس‌انداز» و «پایان اشرافیت عمومی» اشاره داشت؛ البته دیدگاهی درست و دقیق نیز بود.

پایان پس‌انداز

ترکیب «پایان پس‌انداز» دیگر ترکیب غریبی نیست. اگر از آن به‌عنوان کلیدواژه نوشتار پیش‌رو یاد کنیم، توضیح درباره آن توضیحی بیهوده است. در فصل کنونی اقتصاد، دوران پس‌انداز به‌سر رسیده و گویی دیگر آغاز نمی‌شود. آنچه امروزه از آن به‌عنوان پس‌انداز یاد می‌شود، نوعی سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌گذاری در ابعاد خرد که خانواده‌ها و دهک‌های کارمند و حقوق‌بگیر بیشتر به‌دنبال آن هستند. قشری که زمانی با حقوق و دستمزد ماهانه و در پایان پس از بازنشستگی با عایدی سنوات سی‌ساله می‌توانست سر راحت روی بالش بگذارد؛ اما چنین روندی برای نسل جدید کارمندان رخ نداد و رخ نخواهد داد. نسلی که سرمایه‌گذاری را جایگزین پس‌انداز کرد؛ پس‌اندازی که در گذشته ماحصل مازاد درآمد ماهانه او بود و پس از مدتی معیشت و رفاهش را بهبود می‌داد. جریان جدید اقتصادی و بی‌ثباتی ارزش دارایی‌های خانوار افراد را به‌سمت سرمایه‌گذاری و تکاپو برای یافتن حداقل بهره و سود کشاند. «سود» کلیدواژه‌ای بود که تفاوت میان پس‌انداز و سرمایه‌گذاری را تعیین می‌کرد. در ادامه به تفاوت این دو اصطلاح بیشتر اشاره می‌شود. آنچه در ظاهر تغییرشکل در نحوه پس‌انداز است، در واقعیت تلاش برای حفظ ارزش دارایی موجود و سرمایه‌گذاری است. ماجرا از همین تفاوت به‌ظاهر ساده آغاز می‌شود. سرمایه‌گذاری که نامش با سود گره خورده است؛ چه از مجاری اخلاقی و عادلانه و چه از مجاری ناعادلانه، اگرچه نوعی واکنش مالی قشر حقوق‌بگیر در برابر نرخ تورم و حفظ ارزش دارایی آنها بود، اما در اصل اقتصاد و وضعیت اقتصادی خدشه و خلل ایجاد کرد. بازتاب چنین رفتاری را می‌توان در چهره برخی از اصناف مشاهده کرد. تبدیل شدن کالای مصرفی به کالای سرمایه‌ای و به‌دنبال آن پیدا شدن دلالی‌ها و واسطه‌گری‌ها در بازار خودرو، ارز، طلا و... است. پس‌انداز، اصلی تعیین‌کننده در اقتصاد سیاسی است. متغیری که در سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی سنجیده و پایش می‌شود تا نرخ رشد اقتصادی بالا و باثبات را تعیین کنند. در شرایط فعلی اقتصادی که نرخ پس‌انداز به‌کلی تغییر و کاهش یافته، می‌توان از پایان پس‌انداز و آغاز فصل جدیدی از سرمایه‌گذاری سخن گفت.

اصطلاح اشرافیت عمومی اصلاحی بود که در تصویربرداری از کاسبان صنعت طلا با آن برخورد کردیم. کاسبانی که 2 نسل فروش طلا را پیشه خود کرده بودند و حالا توصیه‌ای برای ادامه این راه به‌واسطه فرزندان‌شان نداشتند. یکی از کاسبان، اصطلاح اشرافیت عمومی را آن نوع گعده‌ها، مهمانی‌ها، زرق و برق و نوعی خاصه‌خرجی‌هایی تعریف می‌کند که دیگر پایان یافته است. اگر در گذشته طلا نوعی کالای پرطمطراق و باشکوه بود که در مهمانی‌ها به‌نمایش گذاشته می‌شد، امروز دیگر تبدیل به نوعی کالای سرمایه‌ای شده است. سخن تمامی فروشندگان مبنی بود بر کاهش پول در گردش در دست اقشار جامعه، پایان پس‌انداز، پایان اشرافیت عمومی و حاکمیت اقتصادی که به‌دنبال بی‌ثباتی اقتصادی پس‌انداز را تبدیل به نوعی سودجویی و سرمایه‌گذاری کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین