در ۲۰۲۲ همچنان تقاضای نفت رشد خواهد کرد
یک دیپلمات نفتی اسبق ایران معتقد است باید پیشفرض دولت برای سال آینده تداوم مذاکرات هستهای و باقی ماندن تحریمها باشد. بهباور سفیر اسبق ایران در اوپک، تقاضای نفت در سال آینده میلادی باز هم رشد خواهد کرد و چنانچه مذاکرات هستهای به نتیجه برسند ایران بهسرعت میتواند بازار خود را احیا کند، اما نباید فراموش کرد که طرفهای غربی کمتر به تعهدات خود پایبند هستند و احتمالا مذاکرات در سال آینده هم ادامه پیدا کند.
سید محمدعلی خطیبی در گفتوگو باصمت، مدیریت اوپکپلاس در سال جاری را منطقی ارزیابی و ابراز امیدواری کرد این روند در سال جاری میلادی هم دنبال شود. لازم به توضیح است بازار جهانی نفت در سال ۲۰۲۰ میلادی بهدلیل شیوع کرونا با کاهش چشمگیر تقاضا مواجه شد، اما از ابتدای سال ۲۰۲۱ این رکود تا حد زیادی جبران شد و انتظار میرود در سال آینده هم روند تقاضا در بازار جهانی طلای سیاه افزایشی باشد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
سال ۲۰۲۱ در حال پایان یافتن است. در این سال بازار جهانی نفت چه ویژگیهایی داشت؟
مهمترین اتفاقی که در سال جاری میلادی رخ داد، بهبود تقاضا است. با آغاز شیوع ویروس کرونا و رکودی که بهدلیل تعطیلیهای گسترده به صنایع و اقتصاد جهان تحمیل شد، تقاضا برای انرژی و بهطور خاص نفت کاهش یافت، اما از آغاز سال ۲۰۲۱ این روند معکوس و همین نیز سبب شد اوپکپلاس هر ماه سهمیه تولید خود را افزایش دهد.
کشورهای عضو اوپکپلاس بنا به تصمیمی که گرفتهاند، ماهانه ۴۰۰ هزار بشکه به عرضه نفت خود اضافه میکنند که ناشی از افزایش چشمگیر تقاضا پس از پایان رکود ناشی از کرونا بود.
برخی کارشناسان باور دارند اگر با جهشهای کرونایی مواجه نمیشدیم و بهطور مشخص سویه اُمیکرون به این سرعت گسترش نمییافت، اکنون بازار نفت به روزهای عادی خود و دوران پیش از شیوع کرونا بازمیگشت.
اگر بر بازار طلای سیاه بهطور خاص متمرکز شویم، من فکر میکنم این بازار در حال رسیدن به یک وضعیت تعادلی قابلقبول است. افزایش نسبی قیمتها در طول سال جاری میلادی هم ناشی از همین تعادل در عرضه و تقاضا بود که در نهایت به سود تولیدکنندگان نفت تمام میشود. در این میان نباید از رفتار غلط برخی بازیگران مهم نیز چشمپوشی کرد؛ بهطور مثال ایالات متحده هر دم به کشورهای عضو اوپکپلاس فشار میآورد که عرضه خود را بیشتر و بیشتر افزایش دهند و در مقابل خود با همراهی بخشی از مصرفکنندگان ذخایر استراتژیک نفت خود را آزاد کردند.
با اجازه دادن به برداشت از ذخایر استراتژیک آنها بهجای تامین نیازهای خود از بازار، فشاری مصنوعی به قیمتها وارد میکردند.
با این حال اوپکپلاس بازار را نسبتا خوب مدیریت کرد. این مدیریت به اندازهای دقیق بود که فشارهای مصنوعی کشوری چون امریکا هم نتوانست کشورهای عضو را از ریل درست تصمیمگیری خارج کند. البته بهباور من آنها این اقدام (مدیریت بازار) را در سال ۲۰۲۰ میلادی هم بهشکل اصولی انجام دادند. در آن زمان همه شاهد بودیم که ناگهان تقاضا در بازار جهانی نفت کاهش یافت و اوپکپلاس در آن زمان با اتخاذ تصمیمی منطقی تولید را کاهش داد تا قیمتها آسیب بیشتری نبینند.
در سال ۲۰۲۱ نیز وقتی تقاضا رو به افزایش رفت، آنها افزایش عرضه را در دستور گذاشتند تا تعادل بازار از دست نرود. این رویکرد که در یک خطمشی افراط نشود و هر تصمیمی در جایی که لازم است، اتخاذ شود، بهنظر من یک رویکرد درست مدیریتی است که فعلا بر اوپکپلاس حاکم است.
اما شرایط در بازار جهانی گاز چندان متعادل نبود. مشکل در چیست؟
به نکته درستی اشاره کردید. بازار گاز پس از سالها آرامشی که بر آن حاکم بود، در سال گذشته با افزایش چشمگیر قیمتها مواجه شد. این افزایش چنان جدی بود که کمتر تحلیلگری آن را تصور میکرد. این تغییرات قیمتی بهحدی پایهای هستند که بهنظر میرسد بازار آرامش سابق را از دست داده و در حال وارد شدن به دورهای تازه با قیمتهای جدید است.
از سالها پیش این تصور وجود داشت که گرچه گاز یک انرژی سازگارتر با محیطزیست و نرخ آن نیز اندک و عرضه آن فراوان است، اما بازاری قابلکنترل و کمنوسان خواهد داشت. اکنون بعید است دیگر کسی حاضر باشد چنین تحلیلی را بپذیرد.
شرایط عرضه گاز در جهان متفاوت شده و بهنظر میرسد تغییرات یک ساله نرخ گاز نیز موید همین نکته باشد. اکنون عرضه گاز در سطح جهان دچار مشکلات گوناگونی است که رفع آنها بهشکل ناگهانی ممکن نیست.
شرایط فروش نفت ایران را در سال ۲۰۲۱ میلادی چطور ارزیابی میکنید؟
بهطور کلی شرایط از سال ۲۰۲۰ بهتر شد. این را قبلا هم در گفتوگوهای مختلف، از جمله در مصاحبه باصمت گفته بودم که هر چه شرایط تقاضا بهبود یابد، امکان فروش نفت ایران هم بیشتر میشود.
در سال ۲۰۲۰ میلادی بهدلیل شیوع کرونا، تقاضا در بازار جهانی کاهش یافت و این فشاری دوچندان به اقتصاد ما وارد کرد.
باید به این نکته توجه کرد که هماکنون ۹۰ درصد کشورهای تولیدکننده نفت با تمام توان خود در حال تولید هستند؛ بهعبارت دیگر تنها ۱۰ درصد تولیدکنندگان نفت میتوانند تقاضای جدید و بیشتر را در بازار پاسخ دهند که ایران یکی از کشورها است، زیرا بهدلیل اعمال تحریمها، کشور ما بازارهای اصلی نفت خود را از دست داد و به همین دلیل حتی کمتر از توان بالقوه خود تولید میکند؛ به این ترتیب هر چه تقاضا برای نفت بیشتر شود، تقاضا برای نفت ایران نیز بیشتر میشود. در اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی این اتفاق افتاد و افزایش تقاضای جهانی سبب شد بازار نفت کشور ما هم رونق پیدا کند و تولید در کشور بهبود یابد.
بازار جهانی گاز ایران چه وضعیتی داشت؟ در بخش داخلی که کشور دچار کمبودهای جدی است، در عرصه بینالمللی هم این مسئله مشهود بود؟
همانطور که پیش از این گفتم، عرضه گاز در سطح جهان دچار مشکلات فراوانی شده است. باتوجه به نکتهای که شما هم گفتید و اشاره به اینکه در تامین گاز داخلی هم دچار مشکل هستیم، باید بگویم در سطح جهانی هم تحول مهمی برای کشور ما پیش نیامد.
این تصور که گاز منبعی همیشگی است، یک تصور کاملا اشتباه است که اکنون غلط بودن خود را بیشتر نمایان کرده است. گاز نیز چون دیگر انرژیهای فسیلی روزی به دوره اوج میرسد و پس از آن بهتدریج دوران افولش آغاز میشود.
در بخش نفت نیز چنین اتفاقی میافتد و خواهد افتاد. این منابع همیشگی نیستند و نمیتوان انتظار داشت همیشه در دسترس بشر باشند.
برای سال ۲۰۲۲ چه پیشبینی از بازار جهانی نفت دارید؟
من فکر میکنم اگر اوپکپلاس بتواند به مدیریت دقیق خود در سال آینده هم ادامه بدهد و ابتدای هر ماه در زمینه تغییر میزان تولید تصمیم بگیرد، اوضاع برای تولیدکنندگان خوب پیش خواهد رفت.
تداوم مدیریت دقیق فعلی بهمعنای تعادل بیشتر بازار در سال آینده خواهد بود. پاشنه آشیل بازار جایی است که افزایش تولید بدون توجه به افزایش تقاضا انجام شود. بههر حال اوپکپلاس تصمیم گرفته تا پایان سپتامبر هر ماه ۴۰۰ هزار بشکه به تولید خود بیفزاید. البته بناست هر ماه پیش از اقدام به افزایش تولید، در این زمینه میان کشورها مشورت و تصمیمگیری شود.
اگر این امر همچنان با بررسی موشکافانه و ماهانه انجام شود، جای نگرانی هم وجود ندارد، اما اگر این تصمیم بدون توجه به تقاضای بازار و زیر فشار کشورهایی چون ایالات متحده اخذ شود، میتواند به اشباع بازار بینجامد. بازار اشباعشده یعنی بازاری که افزایش عرضه در آن بیش از افزایش تقاضا است و همین نیز سبب میشود هر ماه از قیمتهای تعادلی کاسته شود. بهنظر من ایالات متحده تمایل فراوانی به این دارد که کشورهای اوپکپلاس ماهانه بیش از ۴۰۰ هزار بشکه به تولید خود بیفزایند و قیمتها را به کانال کاهشی سوق دهند.
باتوجه به اینکه هنوز مشخص نیست مذاکرات احیای برجام به کدام سو برود، فکر میکنید فروش نفت ایران در سال آینده میلادی چه شرایطی داشته باشد؟
باید دو سناریوی متضاد را برای خود بهعنوان پیشفرض در نظر بگیریم. اگر مذاکرات برجام به توفیق برسد و یکی از مهمترین خواستههای جمهوری اسلامی یعنی لغو تحریمها محقق شود، صادرات نفت ما بهسرعت افزایش خواهد یافت و باتوجه به تداوم احتمالی افزایش تقاضا در سال آینده، این احتمال که بهسرعت بتوانیم جایگاه پیشین خود را در بازار بهدست آوریم، بسیار زیاد است.
از سوی دیگر این احتمال هم وجود دارد که مذاکرات بهشکل فعلی ادامه پیدا کنند که این نیز بهمعنای تداوم تحریمها خواهد بود. در این شرایط باید امیدوار باشیم که افزایش تقاضای نفت و مدیریت بازار توسط اوپکپلاس بهنحوی باشد که ظرفیت صادراتی بیشتری از نفت کشور ما هم فعال شود.
شما سابقه فعالیتهای دیپلماتیک را در پرونده خود دارید. چه چشماندازی از مذاکرات فعلی میبینید؟
مسئله طرف مقابل ما در مذاکرات کامل سیاسی است، وگرنه چنانچه مسئله دست نیافتن ایران به بمب هستهای یا رعایت حقوق بشر در کشور ما میبود، مشکل خیلی راحتتر مرتفع میشد.
اینها اهرمها و ابزارهایی هستند که کشورهای غربی هرگاه با کشوری مستقل مشکل دارند، آنها را علم میکنند تا به این ترتیب ستمگری خود را توجیه کنند.
یعنی فکر نمیکنید طرف مقابل از زاویه هستهای نگرانیهایی داشته باشد؟
من این طور فکر نمیکنم، چون اگر واقعا نگرانی هستهای مطرح باشد، جمهوری اسلامی این نگرانیها را برطرف کرده و میکند. ما در توافق برجام هم بهخوبی وظایف خود را انجام میدادیم و این طرف مقابل بود که عهدشکنی کرد. اکنون آنها از هر طرف مطالبه و ادعایی مطرح میکنند و از آنجایی که تجربه ثابت کرده غربیها نه قابل اعتماد هستند و نه بر عهد خود میمانند، کار مذاکره بسیار دشوار است. دل بستن دیپلماتهای جمهوری اسلامی به حرف دولتهای بدعهد، کاری عقلانی نیست که بر دشواریهای مذاکره میافزاید.
بههر حال من چندان به مذاکرات هستهای خوشبین نیستم. گرچه این را هم نفی نمیکنم که لغو تحریمها در نهایت به سود اقتصاد ماست و میتواند بخشی از مشکلات معیشتی مردم را هم برطرف کند. امیدوارم مذاکرات خیلی زود به نتیجه برسد، اما به طرف مقابل خوشبین نیستم و فکر نمیکنم آنها هیچ زمانی حاضر به انجام رفتاری صادقانه در مقابل نظام ایران باشند. از دولت انتظار میرود مطالبات بحق اقتصادی مردم را به مذاکرات گره نزند تا دوباره با مشکلاتی که در گذشته مواجه بودیم، مواجه نشویم.
چنانچه دولت در لایحه پیشنهادی بودجه، براساس میزان فروش نفت امسال خود که ارقام آن محرمانه است، به نوشتن بودجه دست زده باشد، مشکلات کمتری برای کشور پیش خواهد آمد. دولت باید طوری در زمینه بازار انتظار داشته باشد که گویا فعلا تحریمها پابرجا هستند، این در حالی است که اگر اتفاق بهتر، یعنی حصول توافق رخ دهد و کشور نفت بیشتری بفروشد، قوه مجریه هم میتواند آن را برای رفع مشکلات فراوان اقتصادی کشور اختصاص دهد. مهمترین نگرانی من این بود که دولت سیزدهم هم مانند دولت آقای روحانی ارزیابیهای خوشبینانهای چون فروش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز داشته باشد که مانند امسال میتوانست فشار کسری بودجه فراوانی را به اقتصاد وارد کند.
اکنون فکر میکنید ارقامی که دولت بهعنوان میزان فروش روزانه و نرخ نفت پیشبینی کرده، منطقی است؟
بههر حال دولت سیزدهم پیشبینی خود از فروش نفت را به حدود یک دوم سال گذشته یعنی روزانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه کاهش داد که نشاندهنده این است که مانند آقای روحانی چندان خوشبینی در دولت فعلی وجود ندارد، اما باید توجه کنیم که در شرایط تحریم ارقام صادرات نفت کشور محرمانه میشوند و ما نیز از میزان دقیق فروش نفت خبر نداریم. با این حال میتوان برآورد کرد که اگر دولت فروش ۱۰ ماه گذشته را مبنا قرار دهد، با فرض ادامه تحریمها مشکلات کمتری برای کشور بهوجود میآید. همانطور که گفتم اگر فروش نفت هم افزایش یابد یا تحریمها لغو شود دولت میتواند با درآمدهای حاصله به صندوق توسعه ملی و دیگر بخشهای نیازمند سرمایهگذاری منابع جدید اختصاص دهد.
در زمینه نرخ هم فکر میکنم برآورد نرخ فروش هر بشکه ۶۰ دلار برای سال ۲۰۲۲ منطقی و حتی بدبینانه است، زیرا بسیاری از برآوردها از رسیدن نرخ هر بشکه نفت به بیش از ۷۰ دلار هم خبر میدهند. در هر حال در زمینه نرخ نفت مسئله اصلی چگونگی مدیریت بازار است که باید دید اوپکپلاس چه مسیری را در پیش خواهد گرفت.