جنگ تعرفهای؛ بازگشت سیاست به میدان اقتصاد
با روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۴، نظم تجاری جهانی که طی دههها حول کاهش موانع و تسهیل تجارت شکل گرفته بود، با چالشی اساسی مواجه شد. رئیسجمهور وقت امریکا با شعار «اول امریکا» نهتنها از بسیاری پیمانهای تجاری چندجانبه خارج شد، بلکه با استفاده از ابزار تعرفه، به مقابله مستقیم با شرکای عمده تجاری امریکا، بهویژه چین، برخاست. این رویکرد، سرآغاز دورهای موسوم به جنگ تجاری شد که نهتنها ساختار تجارت جهانی را تحتتاثیر قرار داد، بلکه استراتژیهای کلان قدرتهای اقتصادی جهان را نیز دستخوش بازتعریف کرد.

اقتصاد در خدمت سیاست
هدف اعلامشده ترامپ از سیاستهای تعرفهای، بازگرداندن مشاغل صنعتی به خاک امریکا، کاهش کسری تراز تجاری و مهار نفوذ اقتصادی چین بود.
وی با توسل به بند ۳۰۱ قانون تجارت امریکا، تعرفههایی تا سقف ۲۵ درصد بر بیش از ۳۶۰میلیارد دلار کالای چینی اعمال کرد، همچنین صنایع فولاد، آلومینیوم و خودرو نیز مشمول تعرفههای جدید بر واردات از اروپا، مکزیک و کانادا شدند.
اما ورای انگیزههای اقتصادی، سیاست ترامپ بهوضوح رگههایی از ملاحظات ژئوپلتیک و رقابت هژمونیک را در خود داشت. چین که طی 2 دهه اخیر با شتاب در حال تثبیت جایگاه خود بهعنوان دومین اقتصاد جهان بود، از نگاه ترامپ نهفقط یک رقیب اقتصادی بلکه تهدیدی برای رهبری امریکا بر نظم بینالملل محسوب میشد.
اختلال در زنجیرههای تامین بینالمللی
یکی از نخستین و ملموسترین پیامدهای جنگ تعرفهای، برهمخوردن زنجیرههای تامین جهانی بود. شرکتهای چندملیتی که دههها برمبنای مزیت نسبی و کاهش هزینه تولید، کارخانهها و تامینکنندگان خود را در سراسر جهان پراکنده کرده بودند، ناگهان با افزایش شدید هزینهها، بیثباتی در قوانین تجاری و ریسکهای سیاسی مواجه شدند.
بسیاری از تولیدکنندگان امریکایی، از اپل گرفته تا جنرالموتورز، اعلام کردند سیاستهای تعرفهای نهتنها کمکی به بازگشت تولید به امریکا نکرد، بلکه با افزایش هزینههای واردات مواد اولیه، به کاهش سودآوری و افزایش نرخ تمامشده منجر شد. در واقع، مصرفکننده امریکایی بهجای بهرهمندی از حمایت تعرفهای، با تورم وارداتی روبهرو شد.
این وضعیت در سایر کشورها نیز بازتاب پیدا کرد. بانک جهانی در گزارشی در سال ۲۰۱۹ برآورد کرد جنگ تجاری امریکا و چین موجب کاهش ۰.۵ درصدی رشد اقتصاد جهانی شده است، همچنین سرمایهگذاری مستقیم خارجی در بسیاری از اقتصادهای نوظهور تحتتاثیر نااطمینانیهای ناشی از این سیاستها کاهش یافت.
چین؛ از موضع انفعال تا بازتعریف استراتژی اقتصادی
خلاف تصور اولیه مقامات امریکایی، چین در برابر تعرفهها عقبنشینی نکرد. دولت پکن با در پیش گرفتن سیاستی چندوجهی، نهتنها تلاش کرد آثار مستقیم تعرفهها را کاهش دهد، بلکه بهسمت تقویت استقلال اقتصادی و تنوعبخشی به شرکای تجاری خود حرکت کرد.
تلافی تعرفهای با هدفگیری بخشهای حساس امریکا
در واکنش به موج نخست تعرفههای واشنگتن، چین نیز بر واردات کالاهای امریکایی بهویژه محصولات کشاورزی نظیر سویا و ذرت تعرفههای تلافیجویانه وضع کرد. این اقدام، بهویژه کشاورزان ایالتهای میانه امریکا را که از پایگاههای سنتی رأی ترامپ بودند، هدف قرار داد.
تقویت بازارهای جایگزین و ابتکار کمربند ـ جاده
چین همزمان با تشدید جنگ تعرفهای، تمرکز خود را بر توسعه همکاریهای منطقهای افزایش داد. امضای پیمان تجارت آزاد «مشارکت اقتصادی جامع منطقهای» (RCEP) با ۱۴ کشور آسیایی، توسعه روابط با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، و گسترش پروژه «یک کمربند، یک راه» بخشی از راهبرد بلندمدت پکن برای کاهش وابستگی به بازار امریکا بود.
شتاب در بومیسازی فناوری و نوآوری صنعتی
برنامه «ساخت چین ۲۰۲۵» بهعنوان سند راهبردی توسعه صنعتی چین، پس از جنگ تجاری وارد فاز عملیاتی جدیتری شد. دولت چین با تزریق یارانههای گسترده و سرمایهگذاری دولتی در حوزههای هوش مصنوعی، نیمهرساناها، خودروهای برقی و انرژیهای نو، تلاش کرد واردات فناوری از غرب را بهحداقل برساند. نتیجه این رویکرد، رشد چشمگیر شرکتهایی مانند هواوی، BYD و SMIC بوده که به نمادهای فناوری بومی چین بدل شدهاند.
سایه سنگین تعرفهها بر اقتصاد امریکا
خلاف شعارهای اولیه ترامپ، شواهد آماری نشان میدهد که سیاستهای تعرفهای نهتنها به بهبود کسری تراز تجاری امریکا منجر نشد، بلکه در بسیاری از حوزهها اثر معکوس داشت. مطالعهای از دانشگاه MIT نشان داد که تعرفهها موجب افزایش هزار دلاری هزینه سالانه برای هر خانوار امریکایی شده است.
همچنین نرخ رشد سرمایهگذاری صنعتی در دوره جنگ تجاری کاهش محسوسی یافت.
در بخش کشاورزی، سیاست تلافیجویانه چین باعث افت شدید صادرات سویا، گوشت خوک و ذرت امریکا شد. دولت ترامپ برای جبران این زیانها، مجبور به پرداخت یارانهای به ارزش بیش از ۲۸ میلیارد دلار به کشاورزان شد؛ رقمی که از کل درآمد حاصل از تعرفهها بیشتر بود.
در نهایت، آنچه در عمل رخ داد، افزایش هزینه تولید، کاهش رقابتپذیری محصولات امریکایی و انتقال فشار اقتصادی به مصرفکنندگان داخلی بود؛ پدیدهای که خلاف جهت اهداف ادعایی سیاستگذاران عمل کرد.
آیا عصر حمایتگرایی بازگشته است؟
یکی از مهمترین پرسشها در پی تجربه جنگ تجاری، این است که آیا اقتصاد جهانی به سمت حمایتگرایی بازخواهد گشت؟ اگرچه پس از روی کار آمدن جو بایدن، انتظار میرفت رویکرد امریکا تعدیل شود، اما بخش عمدهای از تعرفههای دوران ترامپ همچنان پابرجاست. این مسئله نشان میدهد که نگرانی نسبت به چین، به یک اجماع دوحزبی در سیاست امریکا تبدیل شده و مختص یک جناح خاص نیست.
در سطح جهانی نیز گرایش به بازنگری در زنجیرههای تامین، افزایش ظرفیت تولید داخلی و تقویت تجارت منطقهای بیش از گذشته موردتوجه کشورها قرار گرفته است. در واقع، جنگ تجاری نشان داد که جهانی شدن اقتصادی آسیبپذیرتر از آن است که تصور میشد و کشورها باید برای سناریوهای بحرانی آماده باشند.
بازنگری در راهبردهای تجارت خارجی
تجربه جنگ تعرفهای امریکا و چین، حامل نکات مهمی برای کشورهایی نظیر ایران نیز هست. نکته اول اینکه اتکا به بازار محدود و نبود تنوع در شرکای تجاری میتواند در شرایط بحرانی به نقطهضعف تبدیل شود. دوم آنکه تقویت تولید داخلی باید با رویکرد افزایش بهرهوری و نوآوری همراه باشد، نهتنها حمایت تعرفهای بدون رقابتپذیری.
ایران، در سایه تحریمها و محدودیتهای تجاری، میتواند با درسگرفتن از الگوی چین، بهسمت گسترش دیپلماسی اقتصادی، پیمانهای منطقهای و بومیسازی فناوری حرکت کند. توسعه همکاری با کشورهای اوراسیا، آسیای مرکزی و اتحادیههای جنوبشرقی آسیا، میتواند جایگزینی مناسب برای بازارهای از دسترفته باشد.
خسارت ۲۰۸ میلیارد دلاری به میلیاردرهای جهان
در یکی از بزرگترین سقوطهای ثروت در بیش از یک دهه گذشته، ۵۰۰ فرد ثروتمند جهان پس از اعلام تعرفههای متقابل توسط رئیسجمهور امریکا، دونالد ترامپ، مجموعا ۲۰۸ میلیارد دلار از ثروت خود را از دست دادند.
کاهش عمومی ثروت ثروتمندان جهان، چهارمین افت بزرگ یکروزه در تاریخ ۱۳ساله شاخص میلیاردرهای بلومبرگ محسوب میشود و بزرگترین افت از زمان اوج همهگیری کوویدـ۱۹ بهشمار میرود.
در میان افرادی که بیشترین زیان را دیدهاند، نام مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیسبوک و متا بهچشم میخورد که ۱۷.۹میلیارد دلار از ثروتش کاسته شده است، معادل ۹درصد کاهش دارایی.
در میان سایر افراد، جف بزوس، موسس آمازون نیز آسیب جدی دید؛ سهام شرکت بزوس ۹ درصد سقوط کرد که بزرگترین افت آن از آوریل ۲۰۲۲ تاکنون بوده است. این کاهش ۱۵.۹میلیارد دلار از ثروت شخصی او کاست. ایلان ماسک، دوست نزدیک ترامپ و مشاور دولت امریکا هم ۱۱میلیارد دلار از دست داد، پسازآنکه سهام تسلا ۵.۵درصد کاهش یافت.
دیگر میلیاردرهای امریکایی که دچار افت در ثروت شدند، عبارتند از:مایکل دل برابر ۹.۵۳ میلیارد دلار، لری الیسون برابر ۸.۱ میلیارد دلار، جنسن هوانگ برابر ۷.۳۶ میلیارد دلار، لری پیج برابر ۴.۷۹ میلیارد دلار، سرگئی برین برابر ۴.۴۶ میلیارد دلار و توماس پیترفی برابر ۴.۰۶ میلیارد دلار.
تنها میلیاردر غیرامریکایی که دچار افت قابلتوجهی در ثروتش شد، برنار آرنو از فرانسه بود. اتحادیه اروپا در حال آماده شدن برای وضع تعرفهای ثابت بهمیزان ۲۰ درصد بر همه کالاهای صادرشده به امریکا است؛ اقدامی که انتظار میرود به صادرات محصولات الکلی و کالاهای لوکس لطمه بزند. شرکت LVMH متعلق به آرنو، که مالک برندهای لوکس نظیر کریستین دیور و بولگاری است، شاهد کاهش ارزش سهام خود در بازار پاریس بود که منجر به کاهش ۶ میلیارد دلاری از ثروت خالص ثروتمندترین فرد اروپا شد.
ترامپ برخی از بالاترین تعرفهها را برای کشورهایی وضع کرد که بهگفته وی «رفتاری بد» با امریکا دارند، از جمله تعرفهای ۳۴ درصدی بر کالاهای وارداتی از چین که نرخ تعرفه جدید را به ۵۴ درصد رساند. برای اتحادیه اروپا این رقم ۲۰ درصد و برای ژاپن ۲۴ درصد اعلام شد.
برنامهریزی برای جذب کشورهای متضرر از جنگ تعرفهای ترامپ
مصطفی موسوی، رئیس اتاق مشترک ایران و ویتنام بااشاره به افزایش ۴۸ درصدی تعرفه صادرات کالای ویتنام به امریکا در جریان جنگ تعرفهای ترامپ به صمت گفت: باید برای جذب این کشورها در ایران اکسپو ۲۰۲۵ برنامهریزی کنیم. ایالاتمتحده تعرفههای گمرکی نسبت به کالاهای کشورهایی که واردات بیشتری از آنها داشته، تعریف کرده است، در نتیجه این کشورها باید تعرفههای بیشتری پرداخت کنند. این موجب شده است تا این کشورها بهدنبال جایگزین باشند. ما باید از این فرصت استفاده کنیم.
وی افزود: کشور ویتنام در تجارت با امریکا بهدنبال این سیاست جدید، نزدیک به ۴۸ درصد افزایش تعرفه داشته، در حالی که سال گذشته این تعرفه صفر بوده است. این کشور چهارمین کشور صادرکننده به امریکاست، بنابراین ویتنام یا باید تعاملی با ترامپ داشته و این موضوع را حل کند یا باید به نبال بازارهای جدید برای خود باشد.
رئیس اتاق مشترک ایران و ویتنام، تاکید کرد: باتوجه به اینکه ویتنام قراردادهای تعرفه ترجیحی با اوراسیا و روسیه دارد، بسیار فرصت خوبی در اختیار ماست. از این نظر خوب است که برای جذب کشورهایی که با تعرفههای بالا از سوی امریکا مواجه شدهاند، در اکسپو ۲۰۲۵ برنامهریزی کنیم.
رئیس اتاق خرمشهر با تاکید بر اینکه اکسپو یکی از معدود نمایشگاههایی است که دولت هزینه هنگفتی برای آن کرده و طبیعی است که باید نتایج ملموسی برای اقتصاد کشور داشته باشد، اظهار کرد: همکاری مناسب اتاق ایران و سازمان توسعه تجارت در برگزاری اکسپو ۲۰۲۵ موجب شده برخی نابسامانیهای دور گذشته تکرار نشود و ما شاهد جذب مناسب هیاتهای تجاری و ساماندهی بهتر غرفهها در این دور باشیم.
موسوی بااشاره به تحولات منطقه، افزود: متاسفانه نگاه کشورهای دیگر به ایران، مثبت نیست و حجم تبلیغات وسیع علیه کشور در برگزاری این دوره اکسپو مانند دور قبل، اثرگذار خواهد بود. ممکن است مشارکت برخی کشورها را تضعیف کند یا اصلا مانع از مشارکت برخی دیگر شود. امیدوارم مدیریت دیپلماتیک از سوی ما و استفاده مناسب از اشتباهات مدیریتی امریکا به بهبود شرایط کمک کند.
سخن پایانی
سیاستهای تعرفهای ترامپ، هرچند با هدف دفاع از منافع ملی آغاز شد، اما در نهایت به یک جنگ پرهزینه برای همه بازیگران تبدیل شد. چین با هوشمندی، ضمن کاهش آثار ضربه، ساختار اقتصادی خود را انعطافپذیرتر کرد و بهجای تقابل صرف، به بازسازی راهبردی پرداخت. امریکا نیز باوجود نمایش قدرت تعرفه، نتوانست به اهداف اصلی خود دست یابد و هزینههای اقتصادی داخلی بالایی پرداخت. اقتصاد جهانی نیز پس از این تجربه، وارد مرحلهای از بازاندیشی در نظم تجارت بینالملل شده است؛ مرحلهای که در آن تنوع، تابآوری و استقلال نسبی جایگزین جهانیسازی بیقید و شرط خواهد شد. در این میان، کشورهایی که بتوانند از این تحولات بهدرستی درس بگیرند، از مزایای نظم نوین اقتصادی بهرهمند خواهند شد.