-

اقتصاد ترامپی و آشفتگی جهان

هفته‌نامه اکونومیست در سرمقاله خود تحلیل می‌کند که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب امریکا به دنبال تغییر در جریان جهانی کالا، سرمایه و نیروی کار است که می‌تواند اقتصاد جهانی را تحت‌تاثیر قرار دهد. اکونومیست تحلیل می‌کند که برخی منتقدان، ترامپ را محکوم می‌کنند که آنچنان بی‌نظم است که نمی‌تواند کارهای زیادی انجام دهد. اما سرعت انتصابات او باید آنها را از اشتباه درآورد، چراکه به‌نظر می‌رسد دولت بعدی ایالات متحده مصمم به اقدام است. بازارهای سهام و اوراق شرکتی از چشم‌انداز «مقررات‌زدایی» و «معافیت‌های مالیاتی» در دومین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ به وجود آمده‌اند. با این‌حال، اکونومیست معتقد است «اخراج گروهی مهاجران» و «جنگ تجاری جهانی» می‌تواند زیان‌های جدی وارد کند. انتصابات انجام گرفته خود نشان‌دهنده تمایل ترامپ به ایجاد بی‌نظمی، موضع سخت در مقابل چین و وفاداری کامل است. با چنین مجموعه‌ای از سیگنال‌ها، این سوال مطرح می‌شود که چه چیز در انتظار اقتصاد جهانی خواهد بود؟

اقتصاد ترامپی و آشفتگی جهان

اهداف ترامپ: از مقررات‌زدایی تا تعرفه‌های تجاری

پاسخ این سوال در سه مرحله ارائه می‌شود که با اهداف ترامپ شروع می‌شود. تعهد او به مقررات زدایی می‌تواند به رشد کمک کند. ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد جهان و ویوک راماسوامی که یک سیاستمدار کارآفرین است، به عنوان روسای یک تشکیلات جدید به نام وزارت بهره‌وری دولت (DOGE) انتخاب شدند. تعهد به کاهش ۲ تریلیون دلار از بودجه سالانه دولت به روشنی پوچ است، اما آزادسازی عاقلانه می‌تواند خوب باشد. دولت جدید در روز اول کاری‌اش می‌تواند قوانین مربوط به صدور مجوزها که درحال‌حاضر در کنگره است را تسریع کند. ترامپ همچنین قول داده که هوش مصنوعی را آزاد کند. این فناوری تشنه قدرت است. تصور کنید که قوانین برنامه‌ریزی آسان‌تر به ایجاد یک انقلاب کمک کند. اما متاسفانه او می‌خواهد میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی را از کشور اخراج کرده و تعرفه‌های تا ۶۰ درصدی بر واردات از چین و ۲۰ درصدی بر سایر نقاط جهان وضع کند. همه اینها تاثیر منفی بر رشد دارند. برای مثال هزینه اخراج دسته جمعی می‌تواند به صدها میلیارد دلار برسد که شامل بار اقتصادی کمبود نیروی کار و افزایش نرخ مصرف‌کننده نیز نمی‌شود. حدود نیمی از کارگران مزارع امریکا فاقد شرایط قانونی هستند.

برخورد دستور کار ترامپ با واقعیت‌های موجود

بخش دوم پاسخ این است که تنش‌های موجود در دستورکار ترامپ به ناچار حل خواهد شد، چراکه مبالغه‌های سخنرانی‌های انتخاباتی او با واقعیت پیچیده اداره کشور برخورد می‌کند. اجرای سیاست‌ها به قدری تلاش می‌طلبد که دولت او نمی‌تواند همه‌چیز را به‌طور همزمان انجام دهد. اعمال تعرفه‌های جهانی زمانبر است، چراکه به تایید کنگره یا استفاده از قدرت‌های آزمایش نشده ریاست‌جمهوری نیاز دارد. از طرفی قانونگذاران جمهوری‌خواه طرفدار تجارت آزاد ممکن است از اعمال تعرفه بر متحدان نزدیک امریکا عقب‌نشینی کنند. استفاده از قوانین فعلی برای اعمال تعرفه جهانی به دلایل امنیتی احتمالا به دادگاه کشیده می‌شود. به همین ترتیب، بازداشت و رسیدگی به میلیون‌ها نفر از مردم یک کابوس تدارکاتی است.

امکان تغییرات در اولویت‌های ترامپ

بخش سوم این است که در کنار اهداف و اولویت‌ها، خلق‌وخوی دمدمی آقای ترامپ نیز نقش دارد. او علاقه زیادی به انتخاب موارد دلخواه و سپس رها کردن آنها دارد و به کسی وابسته نیست. به‌طوری که ممکن است باوجود انتصاب استفان میلر که از وفاداران قدیمی است، رشد را در اولویت قرار دهد. در مورد ایلان ماسک نیز همین‌طور است؛ کسی که بازارها فکر می‌کنند ممکن است لطف خاصی دریافت کند.

تنها عاملی که می‌تواند رئیس‌جمهوری را که با نادیده‌گرفتن کارشناسان اطراف خود به موفقیت چشمگیری رسیده است،

تحت نظم درآورد، همین بازارها هستند. ترامپ دیدگاهی قدیمی نسبت به نرخ سهام به عنوان معیار موفقیت دارد.

انتظار بازارها

به‌نظر می‌رسد بازارها به این نتیجه رسیده‌اند که همه‌چیز به خوبی پیش خواهد رفت. گرچه آنها نسبت به ریسک‌های تورم و پارتی بازی برای دوستان آگاه هستند، انتظار دارند که تعرفه‌ها و اخراج مهاجران غیرقانونی آسیب کمی ایجاد کند. در عوض، کاهش مالیات، سود شرکت‌ها را افزایش داده و مقررات‌زدایی رشد پایدار ایجاد خواهد کرد.

حتی اگر این پیش‌بینی درباره امریکا درست باشد برای سایر نقاط جهان بیش از حد خوشبینانه است. همان‌طور که امریکا وام می‌گیرد، تعرفه‌ها را افزایش می‌دهد و رشد می‌کند، دلار تقویت خواهد شد. این شرایط تجارت را تضعیف می‌کند و به افزایش نرخ‌های بهره و بار بدهی دلاری در کشورهای در حال توسعه منجر می‌شود.

تهدید تعرفه‌ها

برخی کشورها در مسیر گلوله قرار دارند، به ویژه اگر تهدید به گسترش تعرفه‌ها فراتر از نرخ جهانی به ابزار مذاکره ترامپی تبدیل شود. مکزیک آسیب‌پذیرترین آنهاست. از سوی دیگر، به‌نظر می‌رسد ترامپ دشمنی خاصی با رهبران پرتکبر اتحادیه اروپا دارد. بسیاری از جمهوری‌خواهان می‌گویند امریکا با پرداخت هزینه سربازان امریکایی در اروپا به عنوان بخشی از ناتو، در واقع هزینه رفاه در اروپا را پرداخت می‌کند. برای ترامپ، مازاد تجاری بزرگ با اروپا نیز نمک بر زخم است. بنابراین اروپا می‌تواند انتظار پرداخت هزینه داشته باشد. اما هدف اصلی سیاست اقتصادی خصمانه، چین است. مارکو روبیو، در وزارت امور خارجه و مایک والتز به عنوان مشاور امنیت خارجی هر دو می‌خواهند رقابت بین دو اقتصاد بزرگ جهان در مرکز سیاست امریکا باشد.

 باتوجه به اینکه کشورها زنجیره‌های تامین خود را از چین خارج می‌کنند، چند کشور ممکن است سود ببرند و دیگران با ترامپ دوستی کنند. اما به عنوان یک قاعده، جدایی اقتصاد امریکا و چین مخرب است. از منظر نشریه اکونومیست، کشورها باید خود را برای آنچه در راه است، آماده کنند. اگر ترامپ رگباری از تعرفه‌های گمرکی به راه بیندازد، ممکن است اقدامات تلافی‌جویانه برای

قدرت نمایی اتفاق بیفتد. با این‌حال، این کار می‌تواند به امریکا آسیب برساند.

کمتر کشوری مانند امریکا نسبت به شوک‌های تجاری مقاوم است. اما بهتر است جنبه مثبت اقتصاد ترامپی را در نظر بگیرید و مقررات‌زدایی کنید. اگر ترامپ بخواهد زمین بازی را به نفع خود تغییر دهد، بهترین راه مقابله با آن رقابتی‌تر شدن است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین