ناترازی گاز چالشی برای فصل سرما
یکی از چالشهای اصلی کشور ناترازی انرژی بهویژه گاز است که بر اساس اعلام وزیر نفت در زمستان امسال ۲۵۰ میلیون مترمکعب ناترازی گاز خواهیم داشت؛ با این حال ۵۴ درصد گاز تولیدی توسط ۷۰۰ شرکت بزرگ صنعتی مصرف میشود. در گستره پهناور کشورمان، گاز طبیعی به عنوان اصلیترین منبع انرژی، با سهمی چشمگیر ۷۰ درصد از سبد سوخت، جایگاهی بیهمتا و انکارناپذیری را به خود اختصاص داده است. با این حال، باوجود اینکه ایران دارای دومین ذخایر متعارف گاز در جهان است، مشکلات ناترازی گاز همچنان بر این بخش سایه افکنده و مانع از بهرهبرداری کامل از این منبع ارزشمند شده است؛ در حالی که گاز طبیعی میتوانست به ثروتی بیکران و فرصتهای نامحدود بدل گردد، اما اکنون به مشکلی بزرگ تبدیل شده که نیازمند تدبیری اساسی و توجه ویژه است.
ذخیرهسازی، راهحلی برای رفع ناترازی
متوسط ناترازی سالانه گاز کشور حدود ۱۲۰ میلیون مترمکعب در روز و حداکثر میزان ناترازی در فصل سرد معادل ۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز است که یکی از راههای عبور از ناترازی گاز، استفاده از ظرفیت ذخیره سازی است.
طبق دفتر مطالعات انرژی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در حال حاضر متوسط ناترازی سالیانه گاز کشور حدود ۱۲۰ میلیون مترمکعب در روز و حداکثر میزان ناترازی در فصل سرد معادل ۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز است. آمار این ناترازی در حالی ارائه میشود که ایران بعد از روسیه، دارنده دومین ذخایر گاز طبیعی جهان است و همچنین این موضوع که ایران سومین تولیدکننده گاز طبیعی و چهارمین مصرفکننده آن است نیز نکته قابل تأملی است که نشان از وضعیت نامتوازن تولید و مصرف دارد. با وجود بالا بودن تولید، کشور همواره درگیر ناترازی، بهویژه در فصول سرد است.
میزان شدت مصرف انرژی در ایران دو برابر متوسط دنیا بوده که نشان از هدررفت و مصرف غیربهینه انرژی در زنجیره تولید تا مصرف انرژی دارد.
ایران حدود یک درصد از جمعیت جهان را تشکیل داده، اما حدود ۶ درصد گاز طبیعی دنیا را مصرف میکند. این شدت مصرف، پدیده ناترازی گاز را رقم زده که آسیبهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی بسیاری را برای کشور ایجاد کرده است.
در مواجهه با مسئله ناترازی گاز، باید دو مفهوم ناترازی فصلی (اوج مصرف) و ناترازی سالانه را از یکدیگر تفکیک کرد. ناترازی فصلی، ناترازی مشهود و بحران آفرین است و اثرگذاری لحظهای بر مشترکان مصرفی دارد؛ در مقابل ناترازی سالیانه، ناترازی عمیق ولی غیرمشهود است که اگرچه اثر آن به صورت مستقیم به مردم تحمیل نمیشود، اما به دلیل انتقال بار ناترازی به بخش صنعت و صادرات گاز کشور، آثار زیانباری بر تولید و وجهه بینالمللی کشور دارد.
همچنین وزارت نفت دولت چهاردهم، از طریق شرکتهای تابعه ذیربط و با استفاده از منابع داخلی خود نسبت به ایجاد و توسعه زیرساختهای لازم برای ذخیرهسازی گاز طبیعی با اولویت مخازن زیرزمینی به نحوی اقدام کند که ظرفیت ذخیرهسازی گاز طبیعی در پایان برنامه، به معادل حداقل ۱۰ درصد مصرف سالانه گاز طبیعی کشور افزایش یابد؛ این مسئله در برنامه هفتم توسعه نیز مدنظر قرار گرفته است.
ناترازی انرژی، چالش اصلی دولت چهاردهم
اصلیترین راهکار رفع ناترازی گاز اصلاح قیمت انرژی است که با شرایط اقتصادی موجود عملا امکانپذیر نیست و دولت سیزدهم هم تلاش کرد با راهکارهای غیرقیمتی ناترازی گاز را کنترل کند؛ اما این ناترازی همچنان یک چالش بزرگ، پیش روی دولت چهاردهم است. اگر در زمستان ۱۴۰۳ سرمایی فراگیرتر و شدیدتر نسبت به زمستان ۱۴۰۲ بر کشور حاکم شود، با تشدید تقاضای مصرف گاز در بخش خانگی، امکان افزایش ناترازی تا ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز نیز وجود دارد و این به معنای افزایش محدودیت در تأمین گاز بخش مولد کشور است.
دولت چهاردهم باید خود را برای مقابله با چنین وضعیتی آماده کند و از آنجا که راهکارهای قیمتی در حال حاضر به کار نمیآیند دولت باید با استفاده از راهکارهای غیرقیمتی، دست به اقدامات سریع و جدی، برای روبهرویی با این شرایط بزند. عرفان افاضلی، دبیرکل فدراسیون صنعت نفت بهتازگی در خصوص موضوع ناترازی انرژی و اولویت دولت چهاردهم برای رفع آن بیان کرده است: «برای کاهش شیب رشد بسیار شدید ناترازی انرژی کشور بخصوص ناترازی گاز قاعدتاً اولویت دولت باید به دو حوزه تولید و مصرف معطوف شود، دولت جدید در حوزه تولید باید به دنبال جذب سرمایهگذاری برای مشارکت در طرح فشارافزایی در پارس جنوبی باشد که ۷۰ درصد گاز کشور را تامین میکند، در این حوزه باید به دنبال سرمایهگذاری برای اکتشاف میادین گازی جدید و توسعه و خصوصاً میادین گازی کشف شده در شمال شرق کشور باشیم.»
سهم مصرف بخش خانگی و صنعت
خلاف باور عمومی که مصرف عمده گاز را به بخش خانگی نسبت میدهد، واقعیت تصویر متفاوتی را به نمایش میگذارد. بر اساس آمارها، ۷۰ درصد از مردم تنها کمتر از ۱۰ درصد از کل مصرف گاز کشور را به خود اختصاص میدهند. در مقابل، ۷۰۰ شرکت بزرگ صنعتی به تنهایی مسئول مصرف ۵۴ درصد از کل گاز کشور هستند.
طبق گزارشهای اخیر، صنایع فلزات اساسی، محصولات شیمیایی، عرضه برق، گاز، بخار و آب گرم، فرآوردههای نفتی، کک و سوخت هستهای، به تنهایی ۹۲ درصد از کل گاز اختصاص یافته به صنایع بورسی را مصرف کردهاند. این بخشها با مصرف بالا، سهم عمدهای از منابع گازی کشور را به خود اختصاص داده و بهویژه در صنایع فلزی، مانند آهن و فولاد و سرب و روی، شاهد مصرف بالای انرژی و نادیده گرفتن معیارهای بهینهسازی هستیم.
مصرف بیش از حد انرژی در این صنایع نهتنها موجب افزایش هزینههای تولید و کاهش سودآوری میشود، بلکه سهم قابل توجهی از منابع گازی کشور را به هدر میدهد؛ در نتیجه، بهینهسازی مصرف انرژی در این بخشها و اجرای استانداردهای بهینهسازی میتواند تأثیرات چشمگیری بر کاهش اتلاف منابع گازی و بهبود بهرهوری اقتصادی داشته باشد.
سخن پایانی
با وجود موارد یاد شده با توجه به گزارش ستاد راهبری تحول دولت، میزان هدررفت گاز پیش از رسیدن به مصرفکنندگان نهایی به اندازه ۷۲۱ میلیون بشکه نفت در سال تخمین زده شده است که به معنای اتلاف روزانه بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز در طول زنجیره تأمین است. این مقادیر نشاندهنده مشکلات قابل توجهی در فرآیندهای تولید و توزیع گاز است که موجب افزایش هزینهها و کاهش کارآیی در بهرهبرداری از منابع انرژی میشود. همچنین اگر دولت به بهینهسازی فرآیندهای تولید و توزیع بپردازد، میتواند به طور قابل توجهی ناترازی فعلی مصرف گاز، که بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز برآورد میشود، را کاهش دهد. از سوی دیگر بهبود زیرساختهای انتقال و کاهش تلفات در شبکه گازرسانی نهتنها میتواند به افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای انرژی کمک کند، بلکه موجب بهبود امنیت انرژی و کاهش تأثیرات زیستمحیطی نیز خواهد شد. به این ترتیب، اتخاذ اقدامات مؤثر برای کاهش هدررفت گاز و بهینهسازی مدیریت منابع، نقش حیاتی در بهبود وضعیت اقتصادی و تأمین انرژی پایدار کشور دارد.