-
سفیر پیشین ایران در اوپک در گفت‌وگو با صمت:

معیشت مردم خط قرمز مسئولان باشد

«دولت باید به سمت افزایش درآمدهای خود و حداکثر صرفه‌جویی ممکن باشد تا بتواند با کسری بودجه مقابله کند. در این میان، خط قرمز دولت در صرفه‌جویی باید معیشت مردم و فرودستان باشد.» این جملات را در حالی سفیر پیشین ایران در اوپک بیان کرد که نسبت به انجام اصلاحات فوری در اقتصاد کشور، به‌‌ویژه حول سیاست‌های مالی و بودجه‌ای هشدار می‌داد.

براساس قانون بودجه ۱۴۰۰‌، دولت بنا بود به طور میانگین روزانه ۲.۵ میلیون بشکه نفت بفروشد اما پس از ۵ ماه یک موسسه مطالعاتی خبر داد که تنها ۱۵ درصد از درآمدهای نفتی پیش‌بینی شده، وصول شده است.

محمدعلی خطیبی‌ به صمت گفت: مسئله تحریم‌ها تا زمانی که نقاط ضعف در اقتصاد ما باشد ادامه خواهد داشت. دشمن بر ضعف‌های ما تمرکز دارد و مادامی‌ که بودجه کشور به درآمدهای نفتی وابسته است، تحریم نفتی جزو نخستین اقداماتی خواهد بود که ایالات متحده علیه اقتصاد ایران به کار خواهد بست.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

این روزها بحث درباره لایحه بودجه ۱۴۰۱، داغ شده است. با توجه به کسری بودجه به‌نسبت‌ زیادی که وجود دارد و بیشتر آن هم ناشی از فروش نرفتن نفت است، فکر می‌کنید نویسندگان بودجه باید به چه نکاتی توجه کنند؟

من به‌عنوان یک دیپلمات نفتی، از چند سال پیش در گفت‌وگوها تاکید داشته‌ام که تا بودجه به نفت وابسته است، این مشکلات برای کشور وجود خواهد داشت. این امر چندان به خود تحریم‌ها هم مربوط نیست زیرا در ادبیات اقتصادی، تاکید شده درآمدهای نفتی به دلیل ناپایداری قیمت آن، نمی‌توانند به‌عنوان درآمدهای قابل پیش‌بینی به شمار بیایند.

به این ترتیب، مهم‌ترین وظیفه‌ای که اکنون بر دوش سازمان برنامه و بودجه قرار دارد، این است که بودجه را از هزینه‌های جاری کم کند و به‌اصطلاح یک لایحه غیرنفتی را تهیه و روانه مجلس کند. درواقع تا این دندان پوسیده کنده نشود، بعید می‌دانم مسئله کسری بودجه در کشور ما به شکل اصولی حل‌و‌فصل شود.

این نکاتی که شما می‌گویید نیازمند اصلاحات ساختاری است. فکر می‌کنید در این شرایط این امکان وجود دارد؟

به باور من، هیچ‌گاه به اندازه امروز این مسئله ضروری نبوده است. حداقل سه چهار دهه است که در کشور ما درباره بودجه غیرنفتی بحث می‌شود و هر یک از کارشناسان از زوایای مختلف به آن پرداخته‌اند.

به هر حال، یک جا باید این بحث‌ها عملی شوند و فکر می‌کنم اکنون بهترین زمان برای اجرایی کردن آن است. در شرایطی که تحریم‌ها امکان صادرات نفت یا بازگرداندن درآمدهای ارزی به کشور را سخت‌تر از هر زمانی کرده، این اصلاحات اهمیتی دوچندان می‌یابند.

در این میان لازم می‌دانم تاکید کنم کسی با تلاش برای افزایش بهره‌برداری و صادرات نفت نه‌تنها مخالف نیست، بلکه فکر می‌کنم همه معتقدند باید این روند را تسریع و تسهیل کرد. اما باید توجه داشت منابع نفتی را نباید برای هزینه‌های جاری صرف کرد. این را تجارب کشورهای توسعه‌‌یافته‌ای که نفت هم دارند به ما نشان می‌دهد. کشورهایی که درآمدهای نفتی خود را در صندوق توسعه خود ریختند و آن را صرف توسعه زیرساخت‌های صنعتی کشور کرده‌اند، موفق‌ترین کشورها بودند و کشورهایی که درآمدهای نفتی را در بودجه جاری خود صرف کردند، با هر نوسان قیمتی دچار ناترازی‌های بزرگ می‌شوند.

برخی از کارشناسان معتقدند تا زمانی که ایران از برخی مواضع خود عقب‌نشینی نکند، فشارهای تحریم‌ ادامه دارد. این دست از کارشناسان معتقدند تجربه خودکفایی بنزین، نشان می‌دهد با رفع ضعف‌های اقتصاد کشور، تحریم بی‌اثر می‌شود و امکان مذاکره برد- برد هم افزایش می‌یابد. در این باره چه فکر می‌کنید؟

فکر می‌کنم کاملا درست به مسئله پرداختید. مثال بنزین هم مثال درستی است. در ابتدای دهه ۹۰ تحریم‌ها خرید بنزین از سوی ایران را دچار مشکلات فراوان کرد. در همان زمان تلاش‌هایی شد که ایران را از نظر تولید بنزین خودکفا کرد. این مسئله سبب شد در دور جدید تحریم‌ها، فروش بنزین مورد بحث قرار نگیرد. درواقع این امر نشان می‌دهد نقطه فشار وقتی کور شود، مسئله فشار هم بلاموضوع می‌شود.

جمهوری اسلامی یک جنگ واقعی با غرب دارد و غرب نیز این جنگ را اقتصادی و تمام‌عیار دنبال می‌کند. دشمن نقاط ضعف اقتصاد ما را شناسایی و از این راه بیشترین فشارها را وارد کرده است و باز هم اگر بتواند ضربه‌ای بزند، تردید نخواهد کرد.

حتی اگر مشاهده کرده باشید، هر فشاری را هم آزمایش می‌کنند. برای مثال، در روزهای گذشته دیدیم که سیستم کارت سوخت و توزیع بنزین در کشور را دچار مشکل کردند. آنها این کارها را می‌کنند تا مردم و کشور به زحمت بیفتند. بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف اقتصاد ما خام‌فروشی و وابستگی بودجه‌ای به این خام‌فروشی است. این را دشمن هم به‌خوبی می‌داند و تمام همت خود را گذاشته تا بتواند از این مسیر ضربه‌های بزرگ‌تری به اقتصاد ما وارد کند. پس همان‌طور‌ که خود شما هم به آن اشاره کردید، اگر در نظام تصمیم‌گیری این نگاه وجود دارد که دشمنی ایران و ایالات متحده، مبنایی‌تر از آن است که بتوان آن را به طور کلی فراموش کرد، باید زیرساخت‌های اقتصادی را خود متناسب با شرایط احتمالی آماده کنیم.

متاسفانه دولت‌ها خیلی در این زمینه همراه و همراستا نبودند؛ یعنی تقریبا همه به مشکلی به نام کسری بودجه و اثرات بزرگ و سخت آن بر اقتصاد صحه می‌گذارند. با این حال، مشاهده می‌کنیم دولت در سال گذشته بودجه‌ای را به مجلس ارائه داد که تقریبا همه هم می‌دانستند درآمدهای آن محقق نخواهد شد. حالا وقتی به کارنامه مالی دولت می‌نگریم متوجه می‌شویم تقریبا همه درآمدهای دولت محقق شده جز درآمدهای نفتی که ۱۵ درصد تحقق داشته‌اند. البته دولت گذشته هم تایید می‌کرد که فروش روزانه ۲ و نیم میلیون بشکه کار دشواری است اما می‌گفت باید برای آن تلاش کنیم. در هر حال ما اکنون ۴۴ سال تجربه بودجه‌نویسی داریم و امیدوارم این تجارب به کار کشور بیاید و بتواند بودجه‌ای غیرنفتی و متوازن را برای کشور به همراه آورد.

پیش‌بینی شما از وضعیت بازار طلای سیاه در ‌سال جاری و سال آینده چیست؟

خوشبختانه پس از اینکه واکسیناسیون عمومی در سطح جهان آغاز شد و صنایع به‌تدریج فعالیت‌های خود را آغاز کردند، با افزایش چشمگیری در تقاضای بازار روبه‌رو هستیم. این در حالی است که در سال اول شیوع کرونا یک رکود بزرگ بازار انرژی را دربر گرفت. خوشبختانه این روند پایان یافته و اکنون تقاضا به شکل چشمگیر و معناداری رشد کرده است.

با این حال، افزایش عرضه گرچه اتفاقی نویدبخش است اما تمام مسئله را بیان نمی‌کند زیرا اگر عرضه بیش از تقاضا افزایش یابد، احتمالا با کاهش قیمت‌ها مواجه شویم که برای ایران می‌تواند دردسرساز باشد.

درحال‌حاضر اوپک‌پلاس تلاش خود را بر افزایش عرضه گذشته و به طور ماهانه ۴۰۰ هزار بشکه بر عرضه روزانه خود می‌افزاید تا بتواند تقاضای موجود را تا حد زیادی پاسخ دهد.

اگر در این روند اوپک‌پلاس بتواند مدیریت اصولی بر عرضه نفت انجام دهد و جلوی عرضه بی‌رویه را بگیرد، حتما تا پایان سال آینده میلادی ما با قیمت‌های به‌نسبت‌ بالایی در بازار روبه‌رو خواهیم شد.

در این میان، کشورهای صادرکننده نفت روزهایی دشوارتر از کشورهای دیگر در دوره کرونا داشتند. این امر تا آنجا ادامه داشت که تقریبا همه دولت‌های صادرکننده نفت با کسری بودجه در سال گذشته خود مواجه شدند.

پس طبیعی است این کشورها به دنبال آن هستند که حداکثر درآمد را به ‌دست آورند تا از این راه بتوانند به ناترازی مالی خود پایان دهند. به همین دلیل فکر می‌کنم مسئله مدیریت بازار چیزی نیست که تنها برای ایرانی‌ها مهم باشد و دیگر کشورهای نفتی هم تلاش می‌کنند از فرصت به ‌دست آمده نهایت استفاده را ببرند. برای این منظور، نقش اوپک‌پلاس و مدیریت آن بر بازار می‌تواند نتایج را یکسره تغییر دهد.

در شرایطی که هنوز گشایشی در احیای برجام شکل نگرفته، فکر می‌کنید ایران می‌تواند به افزایش قیمت یا صادرات امیدوار باشد؟

همان‌طور‌ که بارها مسئولان بلندمرتبه کشور گفتند، سیاست خارجی چیزی نیست که حتی وزارت خارجه به‌تنهایی بتواند در آن سیاست‌گذاری کند و این وظیفه برعهده نهادها و مسئولان بالادستی است. پس ما خیلی نمی‌توانیم از جوانب امر با خبر باشیم.

اما نکته اصلی این است که دولتمردان و مسئولان کشور نمی‌توانند و نباید به عوامل خارجی دل ببندند. از نظر من مردم هم تنها باید به عوامل داخلی امیدوار باشند.

درواقع سیاست‌گذاران و مجریان کشور باید تمام تلاش خود را انجام دهند تا بتوانیم نفت بیشتری صادر کنیم، صادرات غیرنفتی را افزایش دهیم و درآمدهای دولت را بالا بریم. پس جدا از اینکه برجام چه سرانجامی خواهد داشت باید افزایش صادرات در دستور کار باشد. اما محدودیت‌هایی هم هست که با وجود تلاش‌ها اجازه نمی‌دهند نتایج لازم به ‌دست آیند. باید توجه کرد دشمن بیکار و منفعل نیست، او قوی است و موانع جدی را در مقابل توسعه و رفاه مردم ایران قرار می‌دهد و از قضا تجربه نشان می‌دهد دشمن بیشترین تلاشش مانع‌گذاری بر صادرات نفتی است.

پس در این شرایط شاید دشوارترین کار این باشد که پیش‌بینی کنیم در سال آینده چه میزانی نفت فروخته و چه میزان درآمد ارزی نصیب کشور خواهد شد. اینجا ‌باز هم لازم می‌دانم تاکید کنم که نوشتن یک بودجه جدا از نفت گرچه اکنون کاری دشوار و شاید فشار مضاعف به دولت برداشت شود، اما تنها پاسخ پایدار به مسئله تحریم و کسری بودجه است.

فکر می‌کنید می‌توان اقتصاد کشور را بدون دلارهای نفتی مدیریت کرد؟

می‌دانم این کار راحتی نیست اما این را همه می‌دانند که برای کشور ما ضرورت دارد. درنتیجه مسئله اهمیت و اولویت این کار برای اقتصاد کشور است.

در این میان باید توجه داشت که برای حذف درآمدهای نفتی از بودجه جاری، چاره‌ای نخواهد بود جز اینکه دولت در بخش مصارف خود صرفه‌جویی کند؛ اتفاقی که متاسفانه در گذشته رخ نداد و در دولت پیش با وجود مشکلاتی که کشور به آن دچار بود، هزینه‌ها سالانه به شکل چشمگیری بالا رفت. از این راه می‌توانیم تراز بودجه خود را تا حدودی بهبود بخشیم.

به هر حال در کشوری که تورم بالای ۴۰ درصد دارد، عجیب است هر سال هزینه‌های دولتی هم با همین نسبت افزایش یابد؟

عجیب نیست اما ضروری است که افزایش پیدا نکند چراکه درآمدها به اندازه تورم رشد نمی‌کند. این مشکل را خانوارهای کشور به‌ویژه فرودستان هم در دوره تورمی تجربه می‌کنند. واضح است که وقتی مشکل در بخش درآمد وجود دارد، افزایش هزینه‌ها در نهایت به سود کسری بودجه خواهد بود.

مسئله این دولت و آن دولت یا این جناح و آن جناح نیست. دولت کنونی هم اگر اولویت‌های شرایط را درک نکند و مسیر دولت پیشین را طی کند به نتایجی مشابه ‌دست خواهیم یافت با این تفاوت که اکنون تاب‌آوری اجتماعی کمتر از گذشته است.

دولت فعلی ادعا می‌کند استقراض از بانک مرکزی را متوقف کرده، امیدوارم این گفته درست باشد و چنین اصلاحاتی صورت گرفته باشد.

آقای خطیبی حتما خبر دارید که بخش مهمی از جمعیت کشور دچار مشکلات در تامین معیشت هستند. فکر می‌کنید در این شرایط «صرفه‌جویی» منجر به کوچک شدن سفره این اقشار که بنا بر آمارها بیش از ۳۰ درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند، شود؟

به نکته درستی اشاره کردید. صرفه‌جویی برای بخش‌هایی است که ضروری نیستند. سفره و معیشت مردم باید خط قرمز همه سیاست‌گذاری‌ها باشد.

هر چیزی که به رفاه مردم و به‌ویژه فرودستان کشور آسیب می‌زند، قطعا مضر است. سفره مردم را نباید به عرصه صرفه‌جویی دولت‌ها تبدیل کرد و رفاه توده‌ها باید خط قرمز همه مسئولان باشد.

برخی معتقدند اصلاح نظام مالیاتی می‌تواند به این روند پایان دهد. نظام مالیاتی اصلاح‌شده، می‌تواند به بازتوزیع ثروت و بهبود عملکرد مالی دولت منجر شود؟

بله؛ به شرطی که این اصلاحات با حداکثر دقت و ظرافت انجام شود. همان‌طوری که شما گفتید اصلاح نظام مالیاتی گامی بزرگ در این مسیر است.

در کشور ما، نظام مالیاتی چون قیف وارونه عمل می‌کند؛ یعنی از طبقه کارگر و مزدبگیر مالیات را کامل می‌گیرند اما سرمایه‌داران کشور بیشترین معافیت و فرار مالیاتی را دارند حال آنکه در بیشتر کشورهای جهان، نظام مالیاتی به بهبود عدالت اجتماعی منجر می‌شود.

با استفاده از این ابزار دولت نیاز به بهره‌گیری از منابع خود هم ندارد. طبیعی هم هست که در یک کشور کسانی که بیشترین بهره و سود را از اقتصاد می‌برند، هزینه‌های آن اقتصاد را باید تامین کنند و فرودستان هم باید از همین منابع مورد حمایت قرار بگیرند. فرار مالیاتی یک غصه بزرگ همه دوستداران نظام است و باید جلوی آن را دولت بگیرد.

با توجه به وضعیت بازار نفت، فکر می‌کنید دولت جدید می‌تواند ۲ و نیم میلیون بشکه را به‌عنوان صادرات روزانه نفت هدف‌گذاری کند؟

واقعیت این است که من آرزو دارم ایران روزانه ۱۲ میلیون بشکه نفت صادر کند و امکان این را داشته باشد تا منابع آن را به داخل کشور برگرداند. اما این صرفا یک آرزو است و با واقعیات موجود در بازار نسبتی ندارد. به همین دلیل باید در مقابل این جایگزینی آرزو با واقعیات موجود ایستاد و به دولت‌ها هم خواست به این مسئله تن دهند.

به‌عنوان یک دیپلمات نفتی بازنشسته، چه انتظاری از مسئولان به‌ویژه مدیران نفتی دولت رئیسی دارید؟

من فکر می‌کنم باید تمام تلاش دولتمردان ایران در جهت افزایش درآمدهای دولت باشد زیرا همه می‌دانیم خزانه کشور در چه شرایطی قرار دارد. همه مدیران باید تلاش کنند تا درآمدهای کشور را به هر نحوی که ممکن است افزایش دهند تا مسئله کسری بودجه حل شود. افزایش صادرات و صرفه‌جویی از مهم‌ترین راه‌های این مهم هستند.

اگر این تعادل نباشد دوباره کسری بودجه، منجر به افزایش نقدینگی، تورم و کاهش ارزش پول ملی خواهد شد. از دولت رئیسی انتظار می‌رود یک بودجه متعادل و معقول را آماده کند که ۹۰ درصد منابع آن قابل وصول باشند.

از سوی دیگر، لازم است دوباره تاکید کنم که صرفه‌جویی تنها به شرطی قابل دفاع خواهد بود که به سفره مردم آسیب نزند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین