ابزار پولی در کنترل تورم بیاثر میشود
یکی از اعضای انجمن اقتصاددان ایران ضمن تایید کاهش اثرگذاری ابزار پولی در کنترل نرخ تورم میگوید: «بحرانها و مشکلات اقتصاد ایران به سطحی رسیده که دیگر با سیاستگذاری پولی نمیتوان بهنحوی چشمگیر و محسوس تورم را که یک بیماری قدیمی و مزمن در اقتصاد ماست، کاهش داد.
نرخ رشد نقدینگی بهنحوی در گذشته بالا رفته بود که مانند یک بهمن تمام اقتصاد را در بر گرفته است. هرچند اجرای سیاستهای انقباضی پولی به کاهش شیب رشد نقدینگی و کاهش شدت جهش قیمتها منجر میشود، اما دیگر اقتصاد ما در شرایطی نیست که بهقول میلتون فریدمن، با ابزار پولی بتوانیم شدت تورم را کاهش دهیم.»
پیمان مولوی، کارشناس حوزه اقتصاد کلان، تصریح میکند: «من فکر میکنم تا پایان سال، برمبنای همان محاسباتی که آقای همتی انجام دادند و از آنجایی که نرخ تورم ماهانه بهطور میانگین تا پایان سال بیش از ۲ درصد خواهد بود، نرخ تورم سالانه هم در حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد به ثبت خواهد رسید. همچنین فکر میکنم نرخ رشد سالانه نقدینگی به حدود ۳۰ درصد برسد و کمی نسبت به نرخ فعلی افزایش یابد. باوجود اینکه نرخ رشد اقتصادی را هم در ۳ ماه نخست بسیار بالا برآورد کردند، من فکر نمیکنم رقم این شاخص در پایان سال هم بیش از ۳ درصد شود.»آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی صمت با این اقتصاددان است.
بانک مرکزی در گزارش اخیر خود رشد نقدینگی را در پایان مهر ۲۶.۴ درصد و رشد پایه پولی را ۳۹.۶ درصد اعلام کرد. با اعلام این ارقام پرسشی ایجاد شده مبنی بر اینکه چرا باوجود کاهش رشد نقدینگی، تورم سالانه همچنان بیش از ۴۵ درصد است؟
این جمله تبدیل به یک کلیشه شده، اما من باز هم در آغاز این بحث آن را تکرار میکنم تا جهتگیری کلی بحث را انجام دهم. هنگامی که گفته میشود رشد نقدینگی در اقتصاد ایران کاهش یافته و به ۲۶ درصد رسیده، به این معنا است که همچنان نقدینگی خلق میشود، اما شیب آن کمتر از گذشته که حدود ۴۰ درصد بوده، شده است. به این ترتیب کل موضوعی که گاه دولتمردان هم حول آن مانور میدهند کاهش شیب و شدت نرخ رشد نقدینگی یا تورم است.
این کاهش نرخ رشد نقدینگی را ناشی از چه میدانید؟
پیش از هر چیز باید به این نکته توجه شود که از سال ۹۷ به این سو، نقدینگی و خلق پول چنان در کشور ما رشد کرده که مانند بهمنی مهیب که تمام کوهستانی بزرگ را درمینوردد، اقتصاد ما را درنوردیده و همچنان پیامدهای سنگینی را تحمیل میکند. از آنجایی که اقتصاد ایران رشد لازم تولید ناخالص داخلی و همچنین منابع ارزی را نداشته، ظرفیت و زمینه کافی جذب این حجم عظیم پول در اقتصاد ما بهوجود نیامد و این پول هرازگاهی به یک بازار میرسید و تمام قیمتها را متاثر میکرد. به این ترتیب تا اندازه زیادی زمینه افزایش نقدینگی در اقتصاد ایران خودبهخود از بین رفته است. هرچند نمیخواهم بگویم این کاهش شیب رشد نقدینگی و پایه پولی خودبهخودی بوده و بهاصطلاح سیاستگذار در آن نقشی ندارد، اما منظورم این است که زمینههای رشد نقدینگی هم نسبت به گذشته محدودتر است.
چرا کاهش شیب رشد نقدینگی منجر به کاهش نرخ تورم بهنحوی ملموس نشده و همچنان نرخ تورم سالانه بیش از ۴۵ درصد است؟
به این دلیل که بحرانها و مشکلات اقتصاد ایران به سطحی رسیده که دیگر با سیاستگذاری پولی نمیتوان بهنحوی چشمگیر و محسوس تورم را که یک بیماری قدیمی و مزمن در اقتصاد ماست، کاهش داد. نرخ رشد نقدینگی بهنحوی در گذشته بالا رفته بود که مانند یک بهمن تمام اقتصاد را در بر گرفته است. هرچند اجرای سیاستهای انقباضی پولی به کاهش شیب رشد نقدینگی و کاهش شدت جهش قیمتها منجر میشود، اما دیگر اقتصاد ما در شرایطی نیست که بهقول میلتون فریدمن، با ابزار پولی بتوانیم شدت تورم را کاهش دهیم. این امر بهنظر من در آینده مشکلات بیشتری هم بهوجود میآورد، زیرا باور دارم ابزار پولی بهتدریج، بیاثرتر خواهد شد و تا یکسال و نیم آینده بعید میدانم دیگر سیاستگذار پولی هم امیدی به کارساز بودن این ابزار داشته باشد.
فکر میکنید با چه اقدامی میتوان بهنحوی چشمگیر تورم را کنترل کرد؟
بهطور خیلی مشخص و خلاصه تاکید دارم که بدون رفع معضلی چون تحریمها که بهطور چشمگیر و شدید درآمدهای ارزی دولت را کاهش داده، مشکلات دیگر و بهطور مشخص معضل تورم برطرف نخواهد شد؛ بهزبان سادهتر معتقدم اگر تحریمها رفع شده بود و کشور در بخش تجارت در شرایطی عادی و نرمال قرار داشت، بهطور قطع رویکرد انقباضی سیاستگذار پولی، اثرات بزرگتر و بیشتری از خود بر جای میگذاشت. گفتنی است اتکای یکسویه به ابزار پولی و داشتن رویکردی انقباضی در سیاستگذاری این بخش، نمیتواند شدت افزایش نقدینگی در گذشته را کاهش دهد و به همین دلیل قدر مطلق ارقام حاصلشده، از جمله در نرخ رشد نقدینگی، کاهش نخواهد یافت. بهطور مثال امروز میتوانم بگویم تا پایان سال و با فرض اینکه نرخ رشد نقدینگی همچنان در کانال ۲۵ تا ۲۶ درصدی باقی بماند، نقدینگی موجود در اقتصاد ما به بیش از ۸ هزار هزار میلیارد تومان برسد. این میزان نقدینگی موجب میشود یک تقاضای بزرگ برای دلار هم در بازار شکل بگیرد و از آنجایی که تحت تحریم هستیم و درآمد ارزی کافی نداریم و چند ماهی است نرخ دلار هم ۵۰ هزار تومان مانده، منجر به یک جهش قیمتی در نرخ ارز و متعاقب آن، افزایش چشمگیر تورم میشود.
هرچند دوباره تاکید میکنم که سیاستگذار پولی هم با استفاده از ابزار پولی و کنترل ضریب فزاینده و نرخ رشد نقدینگی تا حدی از شدت تورم خواهد کاست، اما در نهایت نمیتوان امیدی به این داشت که تورم حتی به نرخ میانگین بلندمدت ۵۰ ساله که ۲۰ درصد است، برسد.
فکر میکنید تا پایان سال شاخصهای کلان در چه وضعیتی قرار میگیرند؟
من فکر میکنم تا پایان سال، برمبنای همان محاسباتی که آقای همتی انجام دادند و از آنجایی که نرخ تورم ماهانه بهطور میانگین تا پایان سال بیش از ۲ درصد خواهد بود، نرخ تورم سالانه هم در حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد به ثبت خواهد رسید. همچنین فکر میکنم نرخ رشد سالانه نقدینگی به حدود ۳۰درصد برسد و کمی نسبت به نرخ فعلی افزایش یابد. باوجود اینکه نرخ رشد اقتصادی را هم در ۳ ماه نخست بسیار بالا برآورد کردند، من فکر نمیکنم رقم این شاخص در پایان سال هم بیش از ۳درصد شود.