بیشترین استفاده از کمـترین امکانات
کیفیت زندگی افراد، رفاه و سلامت هر جامعه با بهرهوری در آن جامعه رابطه مستقیم دارد. بهرهوری در یک جامعه، سطح زندگی مردم را بدون بالا بردن هزینهها و سختی کار افزایش میدهد.
هدف از بهرهوری، دستیابی به مقاصدی است که نیازهای مادی و معنوی انسان را برآورده و زندگی بهتری برای وی فراهم میکند. امروزه بهدلیل شدت نیاز به بازسازی اقتصادی و استفاده مفید از عوامل تولید، مفهوم بهرهوری بیشتر درباره مسائل اقتصادی و تولیدی بهکار گرفته میشود.
مصرف بهینه، نه کاهش مصرف
تعاریف مختلفی از بهرهوری وجود دارد، اما بهطور خلاصه بهرهوری در ادبیات پژوهش و فناوری بهمعنای بازدهی است. در افزایش بهرهوری در پی آن نیستیم که مصرف را کاهش دهیم و «بهینهسازی مصرف» موردتوجه قرار میگیرد. بسیاری از پژوهشگران دو مولفه مهم بهرهوری را کارآیی و اثربخشی میدانند. کارآیی را میتوان درست انجام دادن کار و اثربخشی را کار درست انجام دادن قلمداد کرد.
پیشینه بهرهوری به دورانی بسیار کهن بازمیگردد؛ بهگونهای که با انسان و استعدادها و تواناییهای او گره خورده است.
در قرن هجدهم میلادی، برای نخستین بار واژه بهرهوری مطرح شد و پس از آن، سازمانها و جنبشهای مستقل در زمینه آن به مطالعه و پژوهش پرداختند. سپس در اروپا، آژانس بهرهوری اروپا ( EPA ) و در آسیا سازمان بهرهوری آسیایی ( APO ) تشکیل شد.
نهادهای ملی بسیاری نیز در کشورهای مختلف با ماموریتهای مرتبط با بهرهوری و کاهش مصرف تعریف شدهاند که در ایران، شرکت بهینهسازی مصرف سوخت نماد توجه حاکمیت به موضوع بهرهوری در حوزه انرژی است.
پیچیدگی موضوع و چالش، از آنجا شروع میشود که در عین بهینهسازی مصرف (بهعنوان مثال مصرف انرژی)، مطلوب نیست «بهره»ای که از انجام یک فرآیند محقق میشود، کاهش یابد.
در زمان مواجهه با چالشهای بهرهوری، اگر زیرساختها و دانش پایه لازم در کشور وجود داشته باشد، پژوهش مربوطه براساس تولید علم و فناوری بهصورت درونزا در کشور طراحی میشود و در غیر این صورت، پس از شناخت فناوریای که پاسخگوی نیاز مربوطه در زمینه بهینهسازی مصرف باشد، انتقال و بومیسازی آن فناوری در دستور کار پژوهشی قرار میگیرد.
امروزه همه کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه به اهمیت بهرهوری و نیروی کار بهعنوان یکی از ضرورتهای توسعه و رشد اقتصادی و کسب برتری رقابتی در عرصههای بینالمللی تاکید دارند.
ایران نیز بهعنوان کشوری که در این جهت گام برمیدارد باتوجه به امکانات مناسبی که در این زمینه دارد، با مشکلی مواجه است که علت اصلی آن نداشتن استفاده بهینه از منابع است؛ بهطوری که امکانات فراوانی هدر میرود و از منابع در دسترس کار، زمین و سرمایه استفاده بهینه نمیشود و این گویای ضعف مدیریت جامع در استفاده از منابع و نتیجه آن بهرهوری پایین در صنایع کشور است.
تصور عمومی بر این است که برای افزایش رشد اقتصادی لازم است ظرفیتهای تولیدی اضافه شود؛ در حالی که علاوه بر ظرفیتسازی، در افزایش رشد اقتصادی افزایش بهرهوری نیز باید مورد توجه قرار گیرد. بهرهوری یکی از مفاهیم مهم در اقتصاد بهشمار میآید که رابطه بین استفاده از عوامل تولید و محصول تولید شده را نشان میدهد.
این شاخص با بسیاری از حوزهها ارتباط پیدا میکند. قطعا انباشت سرمایه انسانی یکی از عوامل کلیدی رشد اقتصادی محسوب میشود.
یک اولویت ملی با رویکرد مدیریتی
بهرهوری و بهینهسازی مصرف بهعنوان رویکردی مدیریتی نقش مهمی در رشد اقتصادی و کنترل تورم دارد و امکان دستیابی به سطح بالای استاندارد زندگی و ایجاد رفاه برای مردم را فراهم میکند؛ از این رو باید به اولویت ملی و جامع تبدیل شود.
بهرهور بهمعنای بهرهبر، سودبرنده و کامیاب است و از این واژه به مفهوم راندمان و بازده نیز استفاده میکنند. بهرهوری را میتوان استفاده مطلوب، موثر و بهینه از تمام وقت، امکانات، ظرفیت، سرمایه، نیرو و منابعی که به انسان برای رسیدن به رشد و شکوفایی همهجانبه کمک میکنند به شمار آورد.
بهینهسازی مصرف نیز بهمعنای استفاده درست و به اندازه، برای تضمین توسعه پایدار برای همگان و تمام نسلها و نیز جلوگیری از زیانهای ناشی از مصرف نادرست در حد مقدورات است؛ بنابراین بهرهوری و بهینهسازی مصرف پیش از اینکه بهعنوان یک شاخص اقتصادی یا عامل توسعه مطرح شود، یک فرهنگ بهشمار میرود؛ از این رو برای آنکه بهرهوری و بهینهسازی مصرف در یک جامعه جایگاه شایسته خود را پیدا کند و در متن اعتقادها و سنتهای بومی ریشه بدواند، باید نهتنها به عنوان یک معیار اقتصادی، بلکه یک اندیشه و تفکر قلمداد شود.
به همین دلیل اهمیت فرهنگسازی و افزایش سطح آگاهی همگان در زمینه ضرورت توجه به آن مقولهای اثرگذار در رشد و پیشرفت جامعه محسوب میشود. همین مهم سبب شد اول خرداد بهعنوان «روز بهرهوری و بهینهسازی مصرف» در تقویم کشور به ثبت برسد.
چرا نیازمند بهینهسازی مصرف هستیم؟
بهینهسازی مصرف یا مصرف بهینه به مدیریت استفاده از منابع طبیعی مانند زمین، آب، خاک، گیاهان و حیوانات و منابعی مانند هزینه، تولید و زمان، بهگونهای که بر کیفیت زندگی نسل حاضر و آینده تاثیرگذار باشد، اشاره دارد. همچنین بهینهسازی به مدیریت روشهایی که براساس آن مردم و منابع طبیعی با هم در تعامل هستند، میپردازد که مربوط به برنامهریزی در استفاده از زمین، مدیریت آب، حفاظت از تنوع زیستی و پایداری صنایع کشاورزی، معدن، گردشگری، شیلات و جنگلداری است. این امور به مردم کمک میکند که بدانند در حفظ منابع و بهرهوری نقش مهمی دارند و باید مسئولانه عمل کنند.
باتوجه به چنین امری و از آنجایی که تغییرات سریعتر از آن رخ میدهد که انسان حتی آنها را ببیند، بسیاری از نگرانیها و استرسها از نابرابریهای جهانی، تغییرات آب و هوایی، نابودی تنوع زیستی، معضلات شهرنشینی و بحرانهای اقتصادی در جهان نشأت میگیرد که نیازمند توجه و اقدامات فوری است. پس همه باید فعالانه خود را بخشی از این تغییرات جهانی دانسته و برای ایجاد جهانی سالمتر و رضایتبخشتر همکاری کنند، به همین دلیل هم لازم است در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی آموزشها و مهارتهای لازم داده شود تا با ایجاد تحول اجتماعی، اقتصاد پررونق، فرهنگ استفاده و بهرهوری از انرژی، مواد و منابع، تولید و توزیع ثروت بیشتر و بازسازی انرژی و منابع اجتماعی در مقیاس محلی و منطقهای آموزش داده شود.
بهرهوری در تشکیلات دولتی و صنایع تولیدی
از آنجا که بهبود بهرهوری در تشکیلات دولتی بر افراد جامعه اثر میگذارد و عزم ملی را برای بهرهور ساختن جامعه تقویت میکند، دولت وظیفه دارد فرهنگ بهرهوری را در قالب طرحهای ملی در جامعه مطرح کند.
همچنین تمام دستگاههای دولتی و غیردولتی به گسترش آن در سطح سازمانهای تحت نظارت خود ملزم شوند و به همکاری با سازمان ملی بهرهوری بپردازند که وظیفه سازماندهی، آموزش و ارتقای بهرهوری را در همه ابعاد بر عهده دارد.
برای ایجاد چنین شرایطی باید هر سال از دستگاهها و سازمانهای موفق در امر بهرهوری قدردانی شود. دولت نیز باید به بازنگری و اصلاح قوانین و مقررات اضافی و دستوپاگیر بپردازد تا از ویژگی انعطافپذیری برخوردار شود و با گزینش مدیران کارآمد و تقویت نظامهای نظارتی، به بهبود سطح بهرهوری کمک کند.
بازرسی و نظارت، اصل مهمی در فرهنگ بهرهوری است، زیرا موجب خدمترسانی بهتر و در نتیجه، بهرهور شدن بیشتر کارکنان میشود. البته نباید فراموش کرد که دولت بهعنوان قوه مجریه بهتنهایی در این وادی نقشآفرین نیست و نباید این اصل را فراموش کرد که بدون رشد کارآیی فردبهفرد مردم جامعه، امکان رشد این مقوله وجود ندارد.
یکی از جنبههای مهم توسعه توجه به بهرهوری در سازمانها و صنایع تولیدی است، بهگونهای که توجه به تولید و بهرهور بودن آن میتواند ضمن سرعت بخشیدن به رشد و توسعه صنعتی، آن را در مسیری صحیح و اصولی هدایت کند؛ از این رو بر لزوم آشنایی سازمانها و صنایع تولیدی با مفاهیم بهرهوری و راهکارهای افزایش آن تاکید میشود.
باتوجه به چنین امری میتوان گفت درجه توسعهیافتگی صنایع بهمیزان قابلتوجهی به بهرهگیری مطلوب و بهینه از منابع و امکانات تولید بستگی دارد؛ از این رو بهرهوری و افزایش مستمر آن در سازمانها و صنایع تولیدی از جایگاه ویژهای برخوردار است. پس برای رشد و توسعه صنایع باید به بهرهوری و افزایش مستمر آن در سازمانها اهمیت بیشتری داده شود.
البته موفقیت در دستیابی به اهداف بهرهوری در هر جامعه، تا حدود زیادی به همکاری سازمانها و صنایع تولیدی و همکاری کارکنان آنها بستگی دارد، زیرا بخش بزرگی از امکانات، منابع، سرمایهها و نیروی انسانی در اختیار آنهاست. در این میان، نقش مدیران بسیار حائز اهمیت میشود و آنان هستند که باید به آموزش هدفمند، بهنگام و متناسب با نیازهای شغلی و تخصصی نیروی انسانی بپردازند تا افزون بر کاهش حجم مشکلات سازمان، به بهرهوری مطلوب برسند، زیرا از راه آموزش میتوان بسیاری از روشهای کاری را در راه بهرهوری اصلاح کرد. همچنین حقوق و پاداش مناسب میتواند به فعالیت بیشتر و بهینهتر منجر شود و انگیزه کارکنان را افزایش دهد و همین مهم باعث میشود آنها در راه ارتقای بهرهوری سازمان تلاش کنند.
سخن پایانی
بهرهوری میتواند بیشترین استفاده از کمترین امکانات و منابع در راه رسیدن به رشد و شکوفایی همهجانبه زندگی انسان باشد. اگر میخواهیم در دنیای پررقابت امروزی، رونق اقتصادی، اجتماعی و زندگی بهتری داشته باشیم، لازم است به بهرهوری بالایی برسیم، زیرا ایستادگی و تداوم حیات در صحنه جهانی، سرعت و دقت افزونتری میطلبد.
باتوجه به آنکه در 3 دهه اخیر، شاهد تحولات بزرگ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از جمله انقلاب، جنگ، توطئههای استکبار جهانی و همچنین بلایای طبیعی متعدد بوده و فرصتهای بسیاری را از دست دادهایم، باید برای جبران ویرانیها، گرفتاریها و رفع تنگناهای موجود، زمان را به همراه حفظ کیفیت و کمیت به بند بکشیم. البته این مسئله جز با توجه به اصل بهرهوری، شدنی نیست، وگرنه رقابتهای آینده، طومار هر کشوری را در هم خواهد پیچید. در حال حاضر، در برخی کشورهای توسعهیافته باوجود محدودیت منابع، سرمایهگذاریهای فراوانی در راه بهبود بهرهوری در سطح ملی، منطقهای، بخشی، سازمانها، مؤسسهها و حتی افراد انجام میگیرد. آنان پیشرفت روزافزون خود را مرهون توجه به اصل بهرهوری میدانند.