اظهارات یک اقتصاددان علیه بورس و نقدی بر آن
یک اقتصاددان چندی پیش در اظهاراتی جنجالی بورس ایران را «کازینو» و «محل فعالیت چند ده کلاهبردار» معرفی کرده است.
بهگزارش نبض بورس، حسین راغفر، اقتصاددان چندی پیش بورس ایران را «کازینو» و «محل فعالیت چندده کلاهبردار خواند؛ اظهاراتی که کارشناسان حوزه اقتصاد براین باورند که نهتنها اعتماد عمومی را هدف گرفته، بلکه تصویری غیرواقعی از شفافترین بازار اقتصادی کشور ارائه میدهد.
نخستین بخش صحبتهای راغفر؛ ادعا درباره تزریق پول و وجود ۵۰ نفر پشت پرده
راغفر در اظهاراتی که حدود یک ماه پیش انجام داد، واکنش گسترده فعالان بازار سرمایه را برانگیخت.
او گفت: «پول نداریم! فقط یه ماه و نیم پیش ۶۰ هزار میلیارد تومان به بورس تزریق کردند، اما چند روز بعد دوباره شاخصها قرمز شد! یه عده پشت صحنه نشستن و این پولها رو جمع میکنند. بهنظرم تعدادشون از ۵۰ نفر بیشتر نیست! همشون هم برای سازمان بورس شناختهشدهاند.»
او سپس کل ساختار بازار سرمایه را زیر سؤال برد و افزود: «بورس با تولید واقعی کار نمیکند؛ روی سفتهبازی، سکه، ارز و سوداگری بنا شده است. هر بار برای سرپا نگه داشتن آن، دولت با پول مردم بیچاره بزکش میکند!
تا وقتی ساختار تولید درست نشه، هر چقدر پول تزریق کنن، فقط جیب دلالها پر میشه، نه اقتصاد کشور.»
این گفتهها در حالی مطرح میشود که بورس، خلاف بسیاری از بازارهای غیررسمی، بر پایه شفافیت مالی، گزارشدهی قانونی و نظارت دقیق شکل گرفته است.
دوباره راغفر در همین چند روز در همایشی دیگر با با تکرار ادعاهای پیشین اظهار کرد: «عدهای کلاهبردار بورس را اداره میکنند؛ بورس شبیه کازینو شده است.»
او در ادامه، بدون ارائه هیچ سندی، مدعی شد:
«بورس توسط عدهای کلاهبردار مدیریت میشود و هر چند وقت یکبار با تزریق پول از صندوق توسعه ملی، بازار فقط دو سه روز سبز و دوباره قرمز میشود.
گروههایی کیسههای بزرگی زیر بورس گذاشتهاند تا هنگام تزریق نقدینگی آن را جذب کنند و چیزی برای فعالیت واقعی باقی نماند.
وقتی تولید وجود ندارد، معاملات بورس به قماربازی و کازینو شباهت پیدا میکند.»
این جملات که در رسانهها بازتاب گستردهای داشت، در عمل میلیونها سهامدار حقیقی را هدف توهین و بیاعتباری قرار میدهد.
اما نقدی بر اظهارات حسین راغفر
۱. ادعاهای بدون عدد و سند، جای تحلیل اقتصادی را نمیگیرد.
بازار سرمایه، خلاف ادعاهای احساسی مطرحشده، یکی از شفافترین بسترهای اقتصاد ایران است. تمام صورتهای مالی، جریان نقدینگی، معاملات و عملکرد شرکتها بهطور عمومی منتشر میشود. اگر اشکال و فسادی وجود دارد، راهکار آن ارائه تحلیل کارشناسی است، نه برچسب «کازینو» و «کلاهبردار».
۲. حمله به بورس، حمله به میلیونها سرمایهگذار است.
در سالهایی که تورم، ارزش پول ملی را کاهش داده، بسیاری از مردم برای حفظ ارزش داراییهای خود به بورس پناه آوردهاند. خطاب کردن این بازار بهعنوان «کازینو» و سهامداران بهعنوان «قمارباز»، نه منصفانه است و نه تحلیل اقتصادی محسوب میشود.
۳. نقد درست، با تخریب و هیجانسازی فرق دارد.
سهم بازار سرمایه از تامین مالی تولید، نیازمند تقویت است؛ اما راه اصلاح، ناامید کردن مردم یا تخریب نهادهای نظارتی نیست. بازار سرمایه ابزار رشد اقتصاد است، نه میدان تهمتپراکنی.
جمعبندی؛ بازار سرمایه به نقد علمی نیاز دارد، نه اتهامزنی
حتی اگر کسی منتقد عملکرد دولت، ساختار اقتصادی یا مشکلات تولید باشد، نمیتواند با چند جمله هیجانی، بزرگترین سازکار رسمی جذب سرمایه را «کازینو» بخواند و میلیونها سهامدار را ناآگاه معرفی کند. کشور به نقد سازنده نیاز دارد، نه به ادبیاتی که اعتماد عمومی را تخریب کرده و مسیر توسعه بازار سرمایه را تیره میکند.