فولاد مبارکه و لحظه تغییر تاریخ صنعت: پایان عصر تناژ، آغاز عصر فناوری ماده
در کنفرانس استیلپرایس، سخنان مدیرعامل فولاد مبارکه نه یک گزارش عملیاتی، بلکه بیانیهای راهبردی بود: صنعت فولاد ایران، اگر میخواهد بماند، باید از تولید به خلق، از ظرفیت به ارزش و از تکرار گذشته به طراحی آینده مهاجرت کند. نقطه تمرکز این تحول، سه واژه است: سبز، دیجیتال، پیشرفته. این سهگانه، نقشه یک چرخش تاریخی برای بزرگترین تولیدکننده فولاد کشور است.
آقای مدنی, [12/9/2025 12:47 PM]
«فولاد مبارکه و لحظه تغییر تاریخ صنعت: پایان عصر تناژ، آغاز عصر فناوری ماده»
در کنفرانس استیلپرایس، سخنان مدیرعامل فولاد مبارکه نه یک گزارش عملیاتی، بلکه بیانیهای راهبردی بود: صنعت فولاد ایران، اگر میخواهد بماند، باید از تولید به خلق، از ظرفیت به ارزش و از تکرار گذشته به طراحی آینده مهاجرت کند. نقطه تمرکز این تحول، سه واژه است: سبز، دیجیتال، پیشرفته. این سهگانه، نقشه یک چرخش تاریخی برای بزرگترین تولیدکننده فولاد کشور است.
به گزارش صمت، دوازدهمین کنفرانس بینالمللی استیلپرایس در حالی برگزار شد که صنعت فولاد ایران در آستانه یک گسست پارادایمی قرار گرفته است.
سالها بود که رقابت در این صنعت حول یک محور واحد میچرخید: ظرفیت و تناژ. اما جهان صنعتی تغییر کرده است. دیگر صرفاً افزایش خروجی کارخانه نشان قدرت نیست؛ ارزش افزودهای که بر هر واحد ماده سوار میشود، تعیینکننده مزیت رقابتی آینده است. سخنان سعید زرندی، مدیرعامل فولاد مبارکه، در این کنفرانس دقیقاً بر همین نقطه دست گذاشت: «اگر همچنان میزان تولید را معیار بدانیم، حذف از رقابت جهانی قطعی است.» این جمله نه یک هشدار، بلکه اعلان آغاز یک دوره جدید است.
رویکرد فولاد مبارکه مبتنی بر این درک است که صنعت فولاد وارد قلمرویی شده که در آن فولاد دیگر یک کالا نیست، بلکه یک تکنولوژی است. این شرکت سه محور را بهعنوان ستونهای آینده انتخاب کرده است: پایداری و فولاد سبز، گذار دیجیتال و کارخانه هوشمند، و توسعه گریدهای خاص و مواد پیشرفته.
این سه محور یک نقشه کلی برای گذار از اقتصاد «حجم» به اقتصاد «ارزش» ترسیم میکنند.
فولاد سبز یعنی همسویی با الزاماتی که بدون آن، آینده صادراتی وجود نخواهد داشت. کارخانه هوشمند یعنی جایگزینی تجربه فردی با الگوریتم و داده. و گریدهای خاص یعنی ورود به بازاری که برخلاف فولادهای تجاری عمومی، همچنان در مسیر رشد است.
اهمیت این انتخاب زمانی بهتر دیده میشود که به تجربه جهانی نگاه کنیم. امروز شرکتهایی مانند ArcelorMittal، بیش از ۳۰ درصد تولید خود را به فولادهای خاص اختصاص دادهاند؛ چرا که در این حوزه معیار رقابت نه وزن و حجم، بلکه رفتار ماده، ترکیب و کارکرد آن است. آینده صنعت متعلق به محصولاتی است که سبکتر، مقاومتر، هوشمندتر و هدفمندتر باشند؛ محصولاتی که به جای رقابت در پایینترین قیمت، در بالاترین عملکرد رقابت میکنند.
سخنان زرندی علاوه بر اینکه مسیر را ترسیم میکند، شجاعت پذیرش یک حقیقت را نیز در خود دارد: شکاف فناوری ایران با جهان تنها نتیجه تحریم نیست. فقدان شبکههای پایدار تحقیقوتوسعه، ارتباط سیستماتیک با دانشگاهها و زیرساختهای تکنولوژی پیشرفته، مانعی بزرگتر بودهاند. این اعتراف، نقطه آغاز اصلاح است. همه شرکتهای پیشرو جهان شبکههای جهانی R&D و مراکز آیندهپژوهی دارند. دانش در این شبکهها جریان دارد و فناوری با تبادل مستمر آن متولد میشود. فولاد مبارکه اکنون بهجای توجیه شرایط، در پی ساخت همین شبکههاست.
نماد این تغییر، طرح ایجاد نخستین آزمایشگاه مواد مبتنی بر هوش مصنوعی و سنتز سریع است؛ آزمایشگاهی که قادر است بیش از ۱۷۰ ترکیب جدید را تولید کند و فرآیند توسعه را از سالها به ماهها و حتی هفتهها کاهش دهد. این حرکت، ورود به دورهای است که در آن مواد طراحی میشوند، نه تنها ساخته. این همان مفهوم NGI، نسل نوین نوآوری در مواد است؛ مدلی که در آمریکا مطرح شد و اکنون آینده متالورژی را شکل میدهد.
در چنین فضایی، نوآوری یک رخداد تصادفی نیست؛ یک فرآیند مهندسی شده است که نرخ توسعه آن قابل برنامهریزی است.
تحول فولاد مبارکه در شرایطی آغاز شده که سال جاری از پرچالشترین دورههای تامین انرژی کشور بوده است. قطعی گاز و برق میتوانست تولید را متوقف کند، اما تمرکز بر محصولات با ارزش افزوده بالا و مدیریت هزینه اجازه داد ثبات تولید حفظ شود. این تجربه نشان میدهد آینده متعلق به کسانی است که حتی در شرایط محدودیت، ارزش خلق میکنند؛ نه کسانی که تنها در شرایط مساعد میدرخشند. تابآوری واقعی، نتیجه معماری استراتژیک است، نه خوششانسی.
در نهایت، سخنان زرندی تصویری از لحظهای تاریخی برای صنعت فولاد ایران ارائه میدهد. فولاد مبارکه اعلام میکند که نمیخواهد آینده را از دور تماشا کند، بلکه میخواهد آن را بسازد. این شرکت از یک تولیدکننده بزرگ فولاد، به یک بازیگر فناوری مواد تبدیل میشود. این تغییر نه یک انتخاب تشریفاتی، بلکه یک ضرورت برای بقا و رقابت جهانی است. اگر این مسیر با شدت و انضباط ادامه یابد، فولاد مبارکه میتواند به جایگاهی برسد که از یک شرکت صنعتی، به یک مرجع دانش و فناوری در منطقه تبدیل شود. آینده به کسانی تعلق دارد که میتوانند ماده را طراحی کنند، نه صرفاً آن را تولید کنند.
آنگونه که زرندی به روشنی گفت، زمان تغییر فرا رسیده است و فولاد مبارکه تصمیم گرفته است این تغییر را رهبری کند.