زور جنگ به تعاون نمیرسد/ تحلیل نهادیِ تابآوری ساختارهای تعاونی در شرایط جنگ و بحران
جنگ میتواند کارخانهها را نابود کند، خطوط ارتباطی را قطع کند، اما نمیتواند روح همبستگی، اعتماد و همکاری را در هم بشکند؛ چون اینها نهادینه شده در فرهنگ مردمیاند.

جنگ آزمونی سخت برای تمام جوامع و ساختارهای حکمرانی و نهادهای اقتصادی-اجتماعی می باشد . در مواجهه با این پدیده ویرانگر، در دل این آشوبها، نهادهایی مردمی چون تعاونیها، با توجه به تاب آوری بالا، نهتنها دوام میآورند، بلکه گاه نقش نجاتدهنده اجتماعی، اقتصادی و حتی روانی را ایفا میکنند.
بدون اغراق باید گفت که زور جنگ به تعاون نمی رسد چراکه نهادهای برخاسته از دل جامعه، ریشهدار در اعتماد عمومی، و مبتنی بر همکاری داوطلبانه، قدرتی نرم و پایدار دارند که از سختترین بحرانها عبور میکنند. جنگ میتواند کارخانهها را نابود کند، خطوط ارتباطی را قطع کند، اما نمیتواند روح همبستگی، اعتماد و همکاری را در هم بشکند؛ چون اینها نهادینه شده در فرهنگ مردمیاند.
در این مطلب، تبیین علمی این ادعا با اتکا بر نظریههای نهادی، سرمایه اجتماعی، تابآوری سازمانی و تجربههای تاریخی از عملکرد تعاونیها در جنگها و بحرانهای حاد اجتماعی مرور می شود؛
سرمایه اجتماعی و بنیان تعاونیها
تعاون مفهومی صرفاً اقتصادی نیست، بلکه ساختاری اجتماعی و فرهنگی است که بر پایه سه مؤلفه اصلی سرمایه اجتماعی استوار است: اعتماد، هنجارهای همکاری، و شبکههای مشارکتی.
به گفته" پاتنام" سرمایه اجتماعی نهتنها موجب کارآمدی دولت و نهادها میشود، بلکه در شرایط بحرانی، ستون اصلی بازسازی اجتماعی است. تعاونیها به دلیل ساختار شبکهای، نمایانگر تجسم نهادی سرمایه اجتماعی هستند.
در تعاونی، اعتماد متقابل نه یک شعار، بلکه شرط بقاست. اعضای تعاونی نه با اجبار قانونی بلکه با تعهد اخلاقی، در تصمیمگیری مشارکت میکنند، منابع را به اشتراک میگذارند، و در شرایط بحران به هم اتکا دارند. این پیوندهای افقی و درونزا، وجه تمایز اساسی تعاونی با ساختارهای سلسلهمراتبی و بروکراتیک دولتمحور است که در شرایط جنگی بهسرعت دچار اختلال میشوند.
مروری بر عملکرد تعاونی ها روزهای تجاوز و تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی به میهمن اسلامی امان و اعلام و بیان همبستگی تعاونی ها در حمایت تمام قد از جامعه هدف متناسب با حوزه عملکردی و اطمینان خاطر از تامین و توزیع کالاهای اساسی گواهی از این مدعاست.
تابآوری نهادی و مقاومت در برابر بحران
تعاونیها با ویژگیهایی نظیر تصمیمگیری مشارکتی، خودسازماندهی، انعطاف ساختاری، و اتکای درونزا به منابع انسانی و محلی، توانایی تطبیق با شرایط ناپایدار را دارند. این ویژگیها به تعاونیها امکان میدهد که حتی در شرایطی که زیرساختها دچار آسیب شوند یا زنجیره تأمین قطع و یا شرایط سخت و بحرانی، همچنان به حیات خود ادامه دهند.
تفاوت بنیادی تعاونی با سازمانهای رسمی در نوع مشروعیت آن نهفته است. تعاونیها مشروعیت خود را از اعتماد اجتماعی و مشارکت داوطلبانه میگیرند، در حالیکه بسیاری از نهادهای رسمی به قدرت قانونی یا سیاسی وابستهاند. از اینرو، در شرایط سخت تعاونی ها با تکیه و اتکا بر اعتماد و مشروعیت مردمی پایدارتر می باشند.
افزون بر این، تعاونیها بهسبب استفاده از ظرفیتهای بومی، نیروی انسانی محلی، دانش سنتی و شبکههای غیررسمی، وابستگی اندکی به منابع بیرونی دارند. این ویژگی باعث میشود در بحرانهایی چون جنگ، تحریم یا تخریب زیرساختها، فعالیت آنها کمتر مختل شود.
تجربههای تاریخی از پایداری تعاون در بستر جنگ مروروی تاریخی بر عملکرد و فعالیت تعاونی ها در شرایط بحرانی نظیر جنگ، نشان می دهد که نهادهای مردمی (تعاونی ها) با بهرهگیری از منابع محلی و نیروی انسانی بومی، زیرساختهای تخریبشده را به مرور بازسازی کرده و نقش مهمی را ایفا نموده اند.
ایران در دوران دفاع مقدس
در خلال جنگ هشتساله ایران و عراق، نهادهای تعاونی نقش مهمی در تأمین کالاهای اساسی، توزیع عادلانه منابع و پشتیبانی از جبههها ایفا کردند. در بسیاری از مناطق که ساختار دولتی تضعیف شده یا دسترسی به بازارهای رسمی قطع بود، تعاونیها با شبکههای محلی و ارتباطات مردمی، توانستند فعالیت اقتصادی و اجتماعی را زنده نگه دارند.
ژاپن پس از جنگ جهانی دوم
بازسازی ژاپن پس از جنگ، نهفقط نتیجه برنامههای دولتی، بلکه متکی بر شبکههای تعاونی کشاورزی، صنعتی و آموزشی بود. این نهادها با استفاده از سرمایه انسانی محلی، کار مشارکتی، و منابع کوچک، در احیای اقتصاد نقش کلیدی داشتند. مهمتر آنکه، اعتماد اجتماعی به تعاونیها بیشتر از نهادهای دولتی یا بخش خصوصی آسیبدیده بود.
آمریکای لاتین در دوران پساکودتا
در کشورهایی نظیر شیلی و آرژانتین، تعاونیها در دوران دیکتاتوری و جنگهای داخلی، بهعنوان پناهگاههای اجتماعی و اقتصادی عمل کردند. نهادهای تعاونی نهتنها خدمات اقتصادی ارائه میدادند، بلکه به حفظ حیات مدنی و فرهنگی نیز کمک میکردند.
کوبا در دوره پس از فروپاشی شوروی
در دهه 1990، کوبا با بحران شدید اقتصادی مواجه شد. در این دوره، تعاونیهای کشاورزی و خدمات عمومی توانستند بدون تکیه بر حمایت خارجی، امنیت غذایی و خدمات حیاتی را تا حدی حفظ کنند. بسیاری از این نهادها در نبود سیستم رسمی فعال بودند و از ظرفیتهای مردمی و منابع محلی بهره بردند.
نتیجه اینکه تعاونی نه یک ساختار تحمیلشده، بلکه یک شبکه ارگانیک اجتماعی است که در ذهن، فرهنگ و روابط انسانی ریشه دارد. جنگ میتواند کارخانهها را نابود کند، خطوط ارتباطی را قطع کند، اما نمیتواند روح همبستگی، اعتماد و همکاری را در هم بشکند؛ چون اینها نهادینه شده در فرهنگ مردمیاند.
ویژگیهایی که موجب پایداری تعاون در برابر جنگ میشوند عبارتند از:
* انعطافپذیری ساختاری و غیربروکراتیک
* مشارکت داوطلبانه اعضا در تصمیمگیری و اجرا
* اتکا به منابع بومی و شبکههای غیررسمی
* امکان بازتولید سریع سرمایه انسانی و اجتماعی
نتیجهگیری
در جهانی پرمخاطره، با احتمال دائم بحرانهای انسانی، اقلیمی و ژئوپولیتیکی، نهادهایی که از درون مردم رشد یافتهاند و بر اساس مشارکت و اعتماد متقابل عمل میکنند، بیش از دیگر ساختارها شانس بقا و توسعه دارند. تعاون، نه یک الگوی اقتصادی صرف، بلکه سازوکاری برای حفظ کرامت انسانی، انسجام اجتماعی و تابآوری اقتصادی است.
«زور جنگ به تعاون نمیرسد» بازتاب واقعیتی تاریخی و تحلیلی است که باید در برنامهریزی کلان، سیاستگذاری توسعه و طراحی نهادهای آیندهنگر مدنظر قرار گیرد.
یادداشت: مریم اله یار کارشناس اقتصادی در حوزه تعاون