از وعدههای پررنگ تا واقعیت شکستخورده
برقیسازی در ایران، پروژهای که روزگاری با آرمانهای بلندپروازانه وزرای وقت آغاز شد، امروز در بنبستی چندلایه و عمیق گرفتار آمده است؛ بنبستی که هیچ نهادی مسئولیت آن را نمیپذیرد و حتی سخن گفتن از شکست به تابویی بزرگ بدل شده است. وقتی مسئولان نهتنها کمکی نمیکنند، بلکه با تصمیمات نادرست خود مانعی بر سر راه پیشرفت میشوند، طبیعی است که هر روز وضعیت بدتر شود. به باور کارشناسان این شکست، حاصل اشتباهات فردی نیست؛ بلکه چهارچرخ صنعت و قانونگذاری ما همزمان پنچر شدهاند. این نابسامانی، برآیند درهمتنیدگی مشکلات ساختاری، سیاستگذاریهای اشتباه و فقدان درک عمیق از ماهیت این تحول فناورانه است. تأسفبارتر آنکه نهتنها این شکست آشکار از سوی مسئولان انکار میشود، بلکه حتی طرح آن نیز به حاشیه رانده میشود. در سوی دیگر، صنعت ما به نمایشگاهی از قطعهسازی بدل شده که تنها به شوآف و سطحینگری مسئولان فعلی دامن میزند. صمت در این گزارش نگاهی دارد به روند برقیسازی در ایران که در ادامه میخوانید.

برقیسازی، امیدی که به بنبست نزدیک است
علی میرزاییسیسان با اشاره به چالشهای برقیسازی در ایران به صمت اظهار کرد: چالشهای توسعه حملونقل برقی در ایران سالهاست که نادیده گرفته میشوند؛ از نبود سند بالادستی و فقدان نگاه استراتژیک تا مدیریت سنتی و عقبمانده، ضعف زیرساختهای اقتصادی، نابالغی زیستبوم تغییر، بیتوجهی به بحرانهای زیستمحیطی، عقبماندگی فناورانه، زیرساخت غیررقابتی، ناآگاهی نسبت به دینامیک تحولات جهانی و نقش چین، وابستگی مطلق به فناوری خارجی و در نهایت ناتوانی در درک جامع مشکلات بینبخشی.
میرزاییسیسان در ادامه با اشاره به نقایص بنیادین سیاستگذاری در زمینه برقیسازی گفت: برقیسازی در ایران هنوز جایگاه واقعی خود را در صنعت، بازار و سیاستگذاری نیافته است. فرآیندی که نیازمند رویکردی کلان و هماهنگ است، در کشور ما با نگاه جزیرهای و فقدان اراده ملی مواجه شده است. هر نهادی ساز خود را میزند؛ خودرو وارد میکند، افتتاحیههای صوری برگزار میکند و قوانین را به دلخواه تفسیر میکند. حتی خبرسازی خودروهای برقی که دیروز اولویت وزارت صمت بود، امروز در وزارت نیرو به معضلی پیچیده بدل شده است. برقیسازی موفق به برنامهریزی بلندمدت نیاز دارد؛ همانگونه که در کشورهای پیشرفته با چشماندازهای بیستساله و نه با شعار و وعدههای کوتاهمدت دنبال شده است. یکی از مشکلات کلیدی، فقدان هدف بالادستی و شاخصهای روشن برای حرکت به سوی برقیسازی است. اهداف زیستمحیطی، اقتصادی یا فناورانه؟ هیچکدام بهدرستی تعریف نشده و وزارت صمت نیز در این حوزه سکوت کرده است.
وی با اشاره به ناکارآمدی زنجیره تامین و بحران انرژی خاطرنشان کرد: صنعت برق ایران با مشکلات بنیادینی مانند عدمبهینهسازی نیروگاههای گازی، توقف احداث نیروگاههای جدید، فرسودگی شبکه انتقال و توزیع و مکانیسم ناکارآمد قیمتگذاری دستوپنجه نرم میکند. مدیریت ضعیف در زنجیره تامین خودروسازی نیز مانند مواد اولیه، تجهیزات الکترونیک، بیمیلی سرمایهگذاران، تعارض منافع میان وزارتخانهها و عدم میل بخش خصوصی به سرمایهگذاری و نبود ثبات در مقررات صادرات و واردات، همگی زمینهساز شکست برقیسازی شدهاند. در حالی کهگذار از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر ضرورتی اجتنابناپذیر است، کشور با بحران ناترازی شدید انرژی مواجه است. وزارت نیرو که باید ۲۵ سال پیش به فکر امروز میبود، تازه به فکر نیروگاههای خورشیدی افتاده است. بحران ناترازی برق و بدهیهای انباشته دولت، توان سرمایهگذاری بخش خصوصی را کاهش داده و زیرساختها را فرسوده کرده است.
پارادوکس ادعای تولید و توجیه اقتصادی
میرزاییسیسان در ادامه گفت: در حالی که فناوری شارژرهای عمومی پیشرفت کرده، بازار خودروهای برقی و تیراژ تولید با آن همراه نشده است. توسعه ایستگاههای شارژ بهدلیل نبود مدل اقتصادی و توجیه مالی، با چالش جدی روبهرو است. تعداد محدود ایستگاههای شارژ در تهران و سایر شهرها و زیرساختهای ضعیف و قدیمی، بهزودی با مشکلات اساسی مواجه خواهند شد. تمرکز عمدی یا غیرعمدی مونتاژکاران و بازرگانان بر واردات خودروهای لوکس برقی، در حالی که واقعیت اقتصاد ایران و نیاز بازار، خودروهای اقتصادی است، نشانه نبود استراتژی است. خودروهای داخلی عمدتا در مرحله نمونهسازی باقی مانده و توان رقابت با امکانات و نرخ خودروهای چینی را ندارند. ادعای تولید خودرو برقی ملی نیز بیشتر در حد پروژههای پژوهشی باقی مانده و توجیه اقتصادی ندارد.
میتوانیم فقط اگر بدانیم چه میخواهیم!
میرزاییسیسان افزود: آمار مرگومیر ناشی از آلودگی خودروهای فرسوده تکاندهنده است. مصرف بالای خودروهای شخصی و حملونقل پاک، صرفا به معنای خودرو برقی نیست. توسعه حملونقل عمومی، مترو، اتوبوس، تاکسی و فرهنگسازی پیادهروی و دوچرخهسواری باید در اولویت قرار میگرفت؛ کاری که باید بیست سال پیش انجام میشد. برقیسازی موتورسیکلتها اثربخشی سریع و توجیه اقتصادی بالایی دارد، اما این حوزه نیز از مشوقهای دولتی و فرهنگسازی محروم مانده است. فناوری موتورهای برقی متنوع و قابل جایگزینی سریع است، به شرط حمایت و برنامهریزی.
وی در ادامه به اصلاح ساختار انرژی و صنعت اشاره کرد و گفت: واردات خودرو برقی در شرایطی که نیروگاهها همچنان با سوخت فسیلی و بازدهی پایین کار میکنند، اثرات زیستمحیطی مورد انتظار را بهشدت کاهش میدهد. تا زمانی که انرژی پاک در مقیاس انبوه تولید نشود، برقیسازی خودروها توجیه کافی نخواهد داشت. ایران با وجود منابع انرژی غنی و قرارگیری در میان ۱۶ کشور بزرگ خودروسازی جهان، برنامهای برای بهینهسازی این صنایع ندارد. تولید همزمان خودروهای برقی و فسیلی بدون تعیین اولویت، موجب سردرگمی و اتلاف منابع شده است.
پژوهشگر حوزه برقیسازی همچنین تاکید کرد: از قانونگذار تا مجری و نهادهای مرجع صنعتی و بیشتر مدیران ارشد جاده مخصوص، گرفتار الگویی مداوم از تعلل و بیعملی شدهایم که پیامد آن، عقبماندگیهای چشمگیر در صنعت و بازار ایران است. ترکهایی که امروز در ساختار صنعت نمایان شدهاند، حاصل دههها بیبرنامگی است. این سردرگمیهای صنعت هشدارهایی جدی هستند که اگر موردتوجه و اصلاح قرار نگیرند، میتوانند به بحرانی فراگیر و جبرانناپذیر بدل شوند. شاید بحران آغاز شده و ما هنوز در حال انکار آن هستیم! آیا خودروسازی ما ورشکسته نیست؟ آیا خواسته یا ناخواسته ما از تولید ناامید نشدیم و به فکر مونتاژکاری و دلالی برای محصولات چینی نیفتادهایم؟ آیا انکار نفوذ شدید و رقابتی محصولات چینی به بازار ایران یک توهم است؟ ناکامی در پیشبرد روند برقیسازی کلان کشور، نتیجه مستقیم این انکارها و بیتحرکی است. اگر امروز به این کاستیها اذعان نکنیم و برای اصلاح آنها اقدام نکنیم، فردا فرصت جبران از دست خواهد رفت. واقعا فردایی برای این صنعت در کشور هست؟
میرزاییسیسان در پایان اظهار کرد: اکنون بیش از هر زمان دیگری باید به پرسشهای بنیادین بازگردیم: چرا برقیسازی برای کشور ما اهمیت دارد؟ راهبرد جامع ما برای تحقق این هدف چیست؟ چگونه میتوانیم اولویتهای اجتماعی و اقتصادی خود را برای بهبود کیفیت زندگی و نوسازی نظام حملونقل، با توجه به شرایط کنونی، تعیین کنیم؟ همچنین باید با نگاهی واقعبینانه، مدت زمان لازم برای تحقق تغییرات اساسی را برآورد کنیم و نقش عوامل داخلی و خارجی را در شکلدهی به چشمانداز صنعت، حملونقل و انرژی کشور بررسی کنیم. تنها از مسیر گفتوگویی صریح، مبتنی بر شواهد و اقدام قاطع میتوان از ادامه این مسیر رکود جلوگیری کرد. نباید مسائل کلان یک زیستبوم را به صورت منفرد و جدا از یکدیگر نگریست، بلکه باید با رویکردی جامع و مسئولانه، وظایف خود را بهدرستی ایفا کنیم. دستیابی به ایرانی آباد و پیشرفته همچنان ممکن است، مشروط بر آنکه جوانان را توانمند سازیم و از انرژی و نوآوری آنها بهره بگیریم. اگر فرصت داده شود، نیروی جوان کشور میتواند موتور محرک احیای صنایع و تضمین آیندهای پایدار برای ایران باشد. قدرت و توان فکری جوانان ما، دم مسیحایی احیای این وضعیت است؛ ما میتوانیم با صنعت شرق و غرب رقابت کنیم، ما میتوانیم ناترازی را اصلاح کنیم، ما میتوانیم حملونقل پاک و کارا داشته باشیم، اگر با برنامهریزی بلندمدت و تفکر استراتژیک نوین به تنوع تفکری و نوآوری جوانان میدان دهیم.
برقیسازی در شعار!
حسین برخورداری، کارشناس حوزه خودرو نیز در روند برقیسازی در کشور به صمت اظهار کرد: شعارها در پس خودرو برقی بسیار زیاد است، اما در عمل، روند متمرکز و با برنامهای برای آن پیشبینی نشده است. قطار خودروهای برقی به حرکت درآمده و بدون برنامهریزی هم ادامه پیدا میکند، اما بدون برنامه مدون و مشخص، نحوه طی مسیر این قطار مشخص نیست و قطعا این مسئله منجر به سوخت سرمایه بسیاری از مردم عادی خواهد شد که ابزار پیشرفت خودروهای برقی برای آیندگان خواهند شد.
برخورداری در ادامه با اشاره به اینکه مسیر برقیسازی در کشور هنوز در گام نخست مانده، گفت: شرکتها با وجود سختی فراوان کموبیش به سراغ خودروهای برقی رفتهاند. احتمالا تا ۵ سال آینده شمار کل خودروهای برقی وارد شده به بیش از ۱۰۰ هزار دستگاه خواهد رسید و شرکتها به مرور اهمیت بالای شبکه خدمات پس از فروش متخصص واقعی این حوزه را درک خواهند کرد و وجود خودروهای برقی، توسعه زیرساخت را نیز سرعت میبخشد و احتمالا در ۵ محور اصلی مواصلاتی کشور شاهد نصب و راهاندازی شارژر، البته به صورت محدود خواهیم بود.
برقیسازی در ایران آینده پرفروغی ندارد
وی با بیان اینکه صنعت خودرو ما آمادگی نسبی برای تولید خودروهای برقی را دارد، افزود: با این حال به غیر از حرکات معدودی از کرمان موتور، هنوز خبری از حرکت قوی و هدفمند بخش خصوصی در این بخش وجود ندارد. از این نظر، قطعا عقبماندگی زیادی نسبت به کشورهای دارای صنعت خودرو داریم و بهدلیل تیراژ محدود تولید خودرو در کشور، نمیتوانیم آینده پرفروغی در بخش صنعت برای خودروهای برقی متصور شویم.
کارشناس حوزه خودرو در پایان تاکید کرد: در ایران ورود حاکمیت و نهادهای کلان به یک حوزه، همواره میتواند زمینهساز توسعه آن بخش باشد، اما در زمینه خودروهای برقی، این همکاری و ایفای نقش در حداقل ممکن بوده و پروپاگاندای پیرامون آن در وضعیت حداکثری، بنابراین تا زمانی که حاکمیت از خودرو برقی استقبال نکند، بخش خصوصی برای شادیبخش دولتی و حاکمیت با جدیت در این مسیر قدم برنمیدارد. این حقیقت تلخ و تاریک است، اما حقیقت واضحی برای صنعت خودرو ما بهشمار میرود.
سخن پایانی
بنا بر این گزارش روند برقیسازی در ایران با چالشهای بنیادین و ساختاری روبهرو است که امید به تحول آن را به بنبست نزدیک کرده است. نبود سند بالادستی و استراتژی ملی، مدیریت جزیرهای و ناهماهنگی میان نهادها، ضعف شدید زیرساختهای انرژی و فناوری و وابستگی به فناوری خارجی، همگی مانع شکلگیری یک زیستبوم پایدار برای حملونقل برقی شدهاند. سیاستگذاریهای کوتاهمدت، فقدان هدفگذاری روشن و نبود مشوقهای کافی، باعث شده تولید خودروهای برقی داخلی عمدتا در حد پروژههای نمایشی باقی بماند و بازار عملا در اختیار واردات محدود و مونتاژ خودروهای لوکس قرار گیرد. همزمان، بحران ناترازی برق، فرسودگی شبکه و فقدان مدل اقتصادی برای توسعه ایستگاههای شارژ، زیرساختهای مورد نیاز را تضعیف کرده است. این شرایط در حالی است که آلودگی هوا و مرگومیر ناشی از خودروهای فرسوده رو به افزایش است، اما تصمیمگیران هنوز به جای اصلاح ساختار و حمایت از نوآوری، به وعدهها و افتتاحیههای صوری بسنده میکنند. بدون برنامهریزی بلندمدت، میدان دادن به جوانان و اصلاح سیاستهای کلان انرژی و صنعت، برقیسازی در ایران همچنان در دور باطل ناکارآمدی و عقبماندگی باقی خواهد ماند.