-

ظهور قدرت جدید در بازار تجارت غذایی جهان

در این برهه زمانی، امریکای لاتیــن به‌طور منحصربه‌فردی موقعیت خود را به عنوان یک تأمین‌کننده جهانی گوشت، علوفه، میوه و سبزیجات ارتقا می‌دهد. این منطقه یک ابرقدرت کشاورزی صنعتی است.

ظهور قدرت جدید در بازار تجارت غذایی جهان

توازن میان دیپلماسی غذایی، دیپلماســــی آب، خـودکفایی فضامحور (نه منبع‌محور) و مدیریت انعطاف‌پذیر زنجیره‌های ارزش، هسته اصلی استراتژی امنیت غذایی کشور ایران در یک دهه آینده خواهند بود تا ضمن تکیه بر توانمندی‌های تولید ملی، ریسک‌های متنوع و متکثر واردات مواد غذایی را که در نهایت خارج از کنترل است، با رعایت ضوابط و تنظیمات زیست‌محیطی مدیریت کند.

این «پروبلماتیک» می‌تواند مستلزم تقویت لجستیک غذا، همکاری در پیمان‌ها و نهادهای چندجانبه منطقه‌ای و جهانی باشد تا منظومه امنیت غذا را انعطاف‌پذیرتر و پذیرای منافع واردکنندگان مواد غذایی کند. حفظ سیستم تجارت چندجانبه مواد غذایی و اجتناب از انواع محدودیت‌های صادراتی که در طول بحران جهانی غذا در سال‌های اخیر رخ داده، الزامات فوری هستند.

رقبای ایران در تامین نیازهای تغذیه‌ای

در حال‌حاضر ترکیه، افغانستان، عراق و آذربایجان از کشورهایی محسوب می‌شوند که برای تأمین منابع آبی مطمئن و نیازهای تغذیه‌ای پایدار جمعیت خود با ایران رقابت می‌کنند، این رقابت منجر به افزایش اصطکاک‌های ژئوپلتیکی می‌شود و مناطقی را که دارای آب یا مازاد مواد غذایی سالم تولید می‌کنند، در مزیت مشخصی قرار می‌دهند. حتی کمبود و اختلالات زنجیره تأمین باعث تحولات ژئوپلتیکی می‌شود. رشد مواد غذایی مغذی به دلیل اختلالات آب و هوایی نیز به‌طور فزاینده‌ای چالش برانگیز خواهد شد. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که درحال‌حاضر با کاهش زمین‌های زراعی و اثرات تغییرات آب و هوایی مواجه هستیم. به‌عنوان‌مثال، تخریب زمین در حال‌حاضر بهره‌وری ۲۳ درصد از زمین‌های کشاورزی جهان را کاهش داده و بیش از ۵۷۷ میلیارد دلار از تولید سالانه کشاورزی در معرض خطر از دست دادن گرده‌افشان‌ها است. انتظار می‌رود تولید جهانی غذا با تغییرات اقلیمی ۸ درصد کمتر رشد کند. همچنین انتظار است بازده میوه‌ها و سبزیجات تحت سناریوی تغییرات آب و هوایی تا ۶ درصد کاهش یابد.

بهره‌برداری ژئوپلتیک از ابزار امنیت غذایی

یکی از مسائل اصلی این است که آیا می‌توان غذا را با موفقیت به عنوان یک ابزار ترکیبی برای گسترش نفوذ و به‌دست آوردن متحدان، تسلیحاتی کرد. بنابراین، مهم این نیست که چگونه ژئوپلتیک بر امنیت غذایی تأثیر می‌گذارد، بلکه این است که چگونه امنیت غذایی بر ژئوپلتیک تأثیر می‌گذارد. آیا این به اصطلاح تقابل «شمال جهانی» در مقابل «جنوب جهانی» خواهد بود؟ یا چنین ساده‌سازی کافی نخواهد بود، زیرا تنش‌های ژئوپلتیکی، ما را به مسیر زنجیره‌های تأمین متنوع‌تر، سرمایه‌گذاری بیشتر در تولید محلی و توسعه قوانین و مکانیسم‌های بین‌المللی جدید سوق می‌دهد؟

بدون تردید در آینده، چالش‌های مربوط به اختلالات زنجیره تامین ناشی از اقلیم و سوءتغذیه منجر به افزایش ناآرامی و بی‌ثباتی ژئوپلتیکی می‌شود. همان‌گونه که در طول همه‌گیری، شاهد بودیم که کشورها برای مبارزه با تورم غذا، قیمت‌گذاری، با نادیده گرفتن موافقت‌نامه‌های تجاری طولانی‌مدت و تهدید اتحادهایی ژئوپلتیکی، منابع غذایی را احتکار و صادرات خویش را یا محدود یا متوقف کرده بودند. از زمان همه‌گیری، زنجیره‌های تأمین جهانی در نتیجه تغییر روابط بین‌المللی دچار نوسان شده است؛ بازگشت ترامپ، جنگ تجاری ایالات‌متحده و چین، جنگ روسیه و اوکراین و تجدید خصومت‌ها بین اسرائیل غاصب و حماس و درگیری‌ها در لبنان و سوریه و حضور داعش در عراق، مسئله حوثی‌ها و مصائب طالبان در افغانستان، ترکیبی از این عوامل – بحران مهاجران، سوءتغذیه و اختلال در زنجیره تأمین ناشی از بدتر شدن تغییرات آب و هوایی - نیاز فوری به تأمین مواد غذایی مطمئن‌تر در وضعیت سیاسی پرنوسان‌تری ایجاد کرده است. از سوی دیگر اینکه حکمرانی ضعیف بر ظرفیت کشورها برای یک واکنش سیاسی مناسب و پاسخگویی به بحران‌های ادواری غذایی تأثیر منفی می‌گذارد.

نقش امریکای لاتین در حل بحران غذایی

در این میان رابطه با امریکای لاتین برای تعدیل بحران‌های مقطعی غذایی امری مؤثر محسوب می‌شود. امریکای لاتین با ظرفیت تولید انبوه، روابط تجاری ایجاد شده با بزرگ ترین اقتصادهای جهان و منبع قوی نیروی کار، نقشی اساسی در رسیدگی به کمبود غذا در جهان ایفا می‌کند. اما در این برهه زمانی، امریکای لاتین به طور

منحصر به فردی، موقعیت خود را به عنوان یک تأمین‌کننده جهانی گوشت، علوفه، میوه و سبزیجات ارتقا می‌دهد.  این منطقه درحال‌حاضر یک ابرقدرت کشاورزی صنعتی است که حدود یک‌چهارم صادرات جهانی محصولات کشاورزی و شیلاتی را به خود اختصاص داده است. این منطقه دارای بیشترین سرانه زمین کشاورزی و آب در دسترس است و تنها با داشتن ۱۵ درصد از مساحت زمین، ۲۹ درصد بارندگی جهانی را دریافت می‌کند و ۳۳ درصد از منابع تجدیدپذیر در دسترس جهانی را در اختیار دارد. همچنین ۴۰ درصد از آب شیرین جهان را ذخیره می‌کند. برای امریکای لاتین با مجموع نیروی کار بیش از ۳۰۰ میلیون نفر، همه چیز فراهم است تا ظرفیت رو به رشد منطقه را منجنیق کند. بر‌اساس داده‌های امریکای لاتین و عملکرد تاریخی تولید و صادرات جهان از ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ و تا سال ۲۰۵۰ میلادی، امریکای لاتین می‌تواند از هر ۵ میوه و سبزی ۲ تا ۳ میوه را در سطح جهان عرضه کند. در این منطقه، ظرفیت تولید و مزیت ژئوپلتیکی توأمان وجود دارد. بسیاری از میوه‌ها و سبزیجاتی که منطقه خاورمیانه تولید می‌کند به دیگر بازارهای ژئوپلتیکی مهم از جمله ایالات متحده، اتحادیه اروپا و چین صادر می‌شود. در واقع، بیش از ۶۰ درصد از کل تولید مکزیک به ایالات متحده صادر می‌شود. به عبارت دیگر، در جهانی با جمعیت بیشتر و ناامنی غذایی، امریکای لاتین درحال‌حاضر به عنوان یک سبد میوه برای قدرتمندترین شرکای تجاری جهان عمل می‌کند. امریکای‌لاتین هیچ وفاداری، پیمان یا لطف خاصی با هیچ یک از اقتصادهای بزرگی که درحال‌حاضر برای تسلط جهانی در تلاش هستند، ندارد. به عبارت دیگر، امریکای لاتین یک شریک امن و قابل اعتماد است که علاقه و توانایی شروع جنگ‌های بین‌المللی را ندارد. حال اگر این بی‌طرفی به‌خوبی مدیریت شود، قدرت چانه‌زنی و فرصتی گسترده‌تر برای استفاده از وابستگی بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان به امریکای لاتین در زمینه ژئوپلتیک ایجاد می‌کند.

امریکای لاتین در صف مقدم مقابله با ناامنی غذایی

در دنیای واقعی در جهانی که برای برآوردن نیازهای غذایی رو به رشد مردمش به چالش کشیده شده است، امریکای لاتین موقعیت بسیار خوبی دارد؛ علاوه بر این، بسیاری از کشورهای امریکای لاتین نیاز مبرم به کود اوره داشته همچنین، سطح خوبی از مکالمه زبان انگلیسی را می‌دانند؛ قابلیت دیگری که آنها را قادر می‌کند تا به راحتی از بازارهای بین‌المللی استفاده کنند. البته چند سال آینده برای امریکای‌لاتین حیاتی است تا بتواند خود را به عنوان یک تأمین‌کننده مهم غذا در جهان تثبیت کند. این منطقه باید با سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، افزایش دسترسی به فناوری و دانش در سراسر منطقه، افزایش پایداری مالی برای مشاغل تولیدی و افزایش آگاهی جهانی از ظرفیت کشاورزی امریکای لاتین، به افزایش ظرفیت خود برای تغذیه جهان با مواد غذایی مغذی ادامه دهد. امریکای لاتین به حفظ روابط تجاری قوی اما بی‌طرف با بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان ادامه می‌دهد. دولت‌های ملی در سراسر منطقه می‌توانند با اجرای سیاست‌هایی که شفافیت و کارآیی بیشتری را با جایگزینی عدم اطمینان با پیش‌بینی‌پذیری و ثبات بازار ایجاد می‌کنند، تداوم رشد تجارت را تسهیل کنند. امریکای لاتین با ظرفیت گسترده‌ای که برای تولید محصولات کشاورزی دارد، روابط تجاری عمیق با بزرگ‌ترین قدرت‌های اقتصادی جهان و وضعیت در حال ظهور به عنوان یک تأمین‌کننده جهانی مواد غذایی مغذی، نقشی حیاتی در تغذیه جهان ایفا می‌کند. با انجام این کار، منطقه این ظرفیت را دارد که ارتباط ژئوپلتیکی خود را افزایش دهد و رفاه منطقه و مردم را بالا ببرد. ایران طی یک دهه آینده با چالش‌های مهمی در تأمین کالاهای اساسی، خوراک دام و غذای پایدار برای جمعیت رو به رشد خویش مواجه است. بحران در دشت‌ها، رشد منفی سرمایه‌گذاری، استهلاک زیرساخت‌ها، خشکی و خشکسالی، سوءتغذیه و اختلالات زنجیره تأمین ناشی از تغییرات آب و هوایی، نیاز فوری به تأمین مواد غذایی از منابع قابل اعتماد را ایجاد کرده است که به دلیل بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی در منطقه خاورمیانه تسریع شده است. امروز امریکای‌لاتین از نظر استراتژیک برای مقابله با کمبود غذا در صف اول جهان قرار دارد و ۳ عنصر حیاتی ظرفیت تولید عظیم، موقعیت ژئوپلتیکی خنثی و منبع نیروی کار قوی را در بطن خویش ارائه می‌دهد؛ حال باید دید به موازات نیاز مبرم به کود اوره، توانمندی که در کشور در تولید این محصول وجود دارد، برای استفاده از این مزیت‌های فرامرزی چه کاری می‌توانیم در کارائیب انجام دهیم؟ راه‌حل ایده‌آل حفظ و تقویت سیستم تجارت جهانی مبتنی بر قوانین چندجانبه و سیستم پولی بین‌المللی خواهد بود.

تجارت ایران با امریکای لاتین چگونه محقق می‌شود؟

تقویت سیستم تجاری مستلزم احیای مکانیزم حل و فصل اختلافات WTO و عضویت در آن است. همچنین مستلزم پیشرفت بیشتر در برخورد با یارانه‌ها و محدودیت‌های تجاری امنیت ملی و توسعه قوانین و هنجارهای بین‌المللی در مورد استفاده و طراحی مناسب از سیاست‌های کشاورزی است. برای تقویت سیستم پولی بین‌المللی به تلاش‌های هماهنگ برای عضویت در پالرمو و FATF و جلوگیری از پراکندگی سیستم پرداخت جهانی و استانداردها و مقررات مربوطه نیاز است. ما همچنین باید از یک شبکه ایمنی مالی جهانی با منابع خوب و کارآمد اطمینان حاصل کنیم، اندازه‌گیری و نظارت بر جریان‌های «کریپتوهای مرزی» را بهبود بخشیم و گفت‌وگوی جهانی در مورد بازسازی منابع آب، غذا و انرژی را حفظ کنیم. بنابراین، ما به گام‌های عملی برای بازسازی اعتماد نیاز داریم. دومین گام عمل‌گرایانه، همکاری با یکدیگر در زمینه‌های مورد علاقه مشترک است. برای مثال، آب و تغییرات اقلیمی را در نظر بگیرید. اخیراً بیش از ۷۰ کشور از طریق بحث‌های ساختاری تجارت و ثبات محیطی WTO گردهم آمده‌اند تا فرصت‌هایی را برای ارتقای تجارت کالاها و خدمات انرژی‌های تجدیدپذیر شناسایی و شاهد پیشرفت در خدمات و تجارت دیجیتال باشند. محدودیت‌های سیاستی در این حوزه‌ها با رشد سریع اقتصاد جهانی زیاد است. اما با درک این موضوع، ۹۰ کشور که بیش از ۹۰ درصد تجارت جهانی را نمایندگی می‌کنند، با هم در جهت قوانین مشترک تجارت دیجیتال کار می‌کنند و ۷۱ عضو حول یک توافقنامه چندجانبه WTO در مورد مقررات داخلی خدمات گردهم آمدند که هدف آن ترویج چارچوب‌های نظارتی شفاف‌تر، قابل پیش‌بینی و کارآمدتر است و انتظار می‌رود هزینه‌های تجارت خدمات را تا ۱۲۷ میلیارد دلار کاهش دهد. کشورهای غیرمتعهد از جمله ایران نیز می‌توانند با استفاده از ظرفیت عضویت در پیمان‌های منطقه‌ای بریکس، شانگ‌های، اوراسیا و قدرت اقتصادی و دیپلماتیک خود برای امنیت غذایی خویش و جهان نقش بزرگ‌تری ایفا کنند.

سخن پایانی

امنیت غذایی جهانی در حال‌حاضر در وضعیت «بحران چند بعدی» قرار دارد، اما بحران‌ها نیز فرصت‌هایی را ارائه می‌دهند. تحولات ژئوپلتیکی اخیر ایرادات مدل امنیت غذایی متعارف (به عنوان جریان اصلی) و همچنین مزایای یک انگاره جایگزین و تلفیقی را نشان داده است. الگوی اول؛ مدل «فناورانه-سرمایه‌داری صنعتی‌سازی و تجاری‌سازی کشاورزی» است که توسط شرکت‌های بزرگ کشاورزی طراحی شده و به‌طور گسترده توسط سازمان‌های مالی و توسعه‌ای بین‌المللی بزرگ، شبکه بین‌المللی مؤسسات تحقیقاتی کشاورزی و به‌طور‌فزاینده‌ای توسط دولت‌های ملی به اشتراک گذاشته شده و منتشر می‌شود. الگو دیگر، مدلی از پایین به بالا است که توسط شرکت‌های کوچک و متوسط خصوصی، تعاونی‌های کشاورزان خرده‌پا، سازمان‌های اجتماعی، سازمان‌های مردمی محلی و محققانی که در سطوح محلی کار می‌کنند و بر اساس تجارت در مرزهای مشترک با همسایگان (۱۶ کشور) است. این مفهوم از حاکمیت غذایی هم نقد مدل بالا به پایین است و هم جایگزینی برای آن به شمار می‌رود. مدل قبلی از دهه ۱۹۵۰ بر کشت فشرده و توسعه محصولات کشاورزی مسلط بوده است. این امر تولید جهانی را به نرخ هزینه‌های قابل توجه زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی به‌ویژه در سطوح محلی افزایش داده اما نتوانسته است امنیت غذایی قابل اعتمادی را تأمین کند. مدل اخیر ذیل کشاورزی احیاگر، اکثریت غذای جهان را در مساحت بسیار کوچک‌تری از زمین، با استفاده از منابع کمتر، با حمایت بسیار کمتر دولتی و نهادی و با تأثیرات زیست‌محیطی بسیار کمتر فراهم می‌کند، اما منحصراً هیچ از این دو مدل قابل تجویز راهبردی برای اکوسیستم شکننده کشاورزی خاورمیانه نیست و سریعاً باید به‌دنبال تدوین دکترین جدیدی برای امنیت غذایی ایران بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین