سهم دریا در اقتصاد ایران
توسعه دریامحور و اقتصاد دریا در چند سال اخیر در مرکز توجه بیشتری قرار گرفته و در ادبیات جهانی، عبارت است از: «استفاده پایدار از ظرفیت منابع و گسترههای آبی اعم از اقیانوس ها، دریاها، دریاچهها و جزایر برای رشد اقتصادی، بهبود وضعیت معیشت و ایجاد اشتغال و درنهایت افزایش تولید ناخالص داخلی»
شاید اگر امروز تصمیم گرفته شود ۱۰۰ موضوع و اقدام اساسی در فرآیند توسعه کشور فهرست گردد و از بین آنها ۵۰ موضوع مهم تر انتخاب شده و درنهایت پنج موضوع کلیدی و جدی برگزیده شود، بدون شک موضوع توجه به اقتصاد دریامحور و توسعه سواحل مکران در سبد انتخاب نهایی قرار میگیرد.
سهم دریا در تولید ناخالص داخلی
ایران با داشتن ۵۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی جنوبی و شمالی (۴۰ درصد مرزهای کشور)، کشوری دریایی محسوب میشود؛ ولی در میزان استفاده از این نعمت خدادادی چندان موفق نبوده است. بیشترین فعالیت در عرصه سواحل کشور، مربوط به محدودههای شهری و روستایی و تأسیسات بندری و نظامی است که همه اینها حدود ۵ درصد از ظرفیت سواحل کشور را به خود اختصاص دادهاند و حدود ۹۵ درصد از این ظرفیت مورد توجه قرار نگرفته است. در حالی که این مناطق دارای اهمیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک در مقیاس جهانی و منطقهای هستند. درحالحاضر بسیاری از کشورهای جهان سهم عمدهای از تولید ناخالص ملی خود را از دریا تأمین میکنند. در این میان ویتنام و سپس چین با بیش از ۵۰ درصد، در صدر قرار دارند. ایران نیز حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص ملی خود را از دریا تأمین میکند که با توجه به ظرفیتهای موجود در کشور، رقم پایینی تلقی میگردد. ایران حدود یک درصد اقتصاد دریایی دنیا را بدون احتساب منابع نفتی و گازی و حدود ۵.۲ درصد را با احتساب این منابع به خود اختصاص داده است. این در حالی است که از نظر ظرفیت موجود در اختیار کشور، ایران از بین ۱۸۴ کشور در رتبه چهلم قرار دارد، در صورتی که از نظر کسب درآمد وضعیت مطلوبی نداشته و بیشترین فعالیتهای اقتصادی در عرصه سواحل کشور متمرکز در محدوده شهرهای بزرگ ساحلی است.
موضوع دیگر، چالش توزیع نامتوازن جمعیت در کشور و نگاه تمرکزگرایی و عدم توجه جدی به ظرفیتها و ظرفیت و منابع نواحی مرزی و به خصوص در نواحی با مرز آبی بسیار جدی است. به عنوان نمونه، هفت استان ساحلی ما که حدود ۲۵ درصد مساحت کشور را به خود اختصاص میدهند، تنها دربرگیرنده حدود ۱۰ درصد جمعیت کشور هستند. در حالی که طبق بررسیها به ازای ایجاد یک شغل در بخش اقتصاد دریا، چهار شغل جدید ایجاد میگردد که در مقایسه با سایر بخشها بسیار قابل توجه است.
در این زمینه، نمونههای موفق و ناموفقی به چشم میخورد. به عنوان نمونه، با ایجاد بندر شهید رجایی، جمعیت بندرعباس و به طور کلی استان هرمزگان دو برابر شد و پس از آن با اضافه شدن صنایع مادر در ناحیه بندرعباس مانند صنایع پتروشیمی، آلومینیم، کشتی سازی، فولاد و سیمان هرمزگان جمعیت این ناحیه بیش از پنج برابر شده است. از طرفی تجربه تقریباً ناموفق منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در عسلویه به لحاظ کلان، بیانگر این مطلب است که عدم توسعه پایدار و متوازن اگرچه به عنوان یک مرکز مهم فعالیتهای صنعتی و معدنی، منافع اقتصادی برای کشور به همراه دارد، اما چالشهای جدی زیست محیطی، کالبدی و اجتماعی را (مانند آلودگیهای بالای زیست محیطی و مسائل اجتماعی ناشی از مهاجرتهای شغلی و دوگانگی فرهنگی) به دنبال داشته است.در این میان، استفاده از ظرفیت بالای کنشگری مناطق آزاد و ویژه، در تحقق الگوهای اقتصاد دریامحور بسیار کلیدی است. در این خصوص میتوان به تجربه موفق کیش در جذب گردشگر دریایی اشاره کرد. در نمونهای دیگر میتوان به مصوبه مجلس در بهمن ماه ۱۳۹۸ و الحاق اراضی شهر چابهار، شهر جدید تیس و بالغ بر ۸۰ روستا و افزایش محدوده ۱۴ هزار هکتاری به حدود ۹۲ هزار هکتاری اشاره کرد که این مصوبه هم راستا با نقش کلیدی بندر و شهر چابهار در مقیاس یکی از چهار شهر لجستیک کشور (براساس سند آمایش لجستیک کشور) و مبدأ کریدور توسعه شرق کشور بوده است.
سهم دریا در اقتصاد ایران
بیشک صنعت حملونقل تاثیر بسیاری در تجارت فرامنطقهای و فراقارهای دارد. اما از میان انواع حملونقل باید توجه ویژهای به حملونقل دریایی داشت، زیرا حدود ۹۰ درصد واردات و صادرات کالا به کشور از طریق حملونقل دریایی انجام میشود. ایران دارای ۵۴۴۰ کیلومتر مرز زمینی و ۲۴۴۰ کیلومتر مرز آبی در دریای خزر، خلیجفارس و دریای عمان است؛ بهعبارت دیگر مجموع مرزهای ایران ۱۱۲۴۰ کیلومتر است که ۶۳ درصد آن را مرزهای خشکی و ۳۷ درصد آن را مرزهای آبی شامل میشوند. البته بهدلیل نسبت کمتر مرزهای آبی نباید از میزان اهمیت این مرزها در اقتصاد غافل شد، زیرا مرزهای آبی ایران نقش مهمی در حملونقل دریایی کالاهای تجاری دارند. کشورهایی چون جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، روسیه و قزاقستان مرز دریایی با شمال ایران و امارات متحده عربی، بحرین، عربستان سعودی، عمان، قطر، کویت، عراق و پاکستان مرز دریایی با جنوب ایران دارند. با وجود این ظرفیت خدادادی خوبی که داریم، تنها ۶ میلیون تن ترانزیت از طریق دریا صورت میگیرد که عدد قابلتوجهی نیست و باید ترانزیت و مبادلات را افزایش دهیم. در کل یکی از موانع پیشرفت، عدم شناخت دریا بهعنوان یک ابزار رشد فزاینده و دائمی اقتصاد است.
۹۰ درصد تجارت جهانی دریامحور است
آنوش رحام، کارشناس تجارت درباره نقش حملونقل دریایی در اقتصاد به صمت گفت: ۹۰ درصد حملونقل تجاری جهان دریامحور است و بیشک توسعه حملونقل، تاثیرات بسیار خوبی در اقتصاد دارد. بر همین اساس اقتصاد دریامحور باید یکی از اولویتهای اصلی اقتصاد کشور باشد. این در حالی است که متاسفانه در اسناد بالادستی و برنامههای توسعه، اقتصاد کشور متکی به تجارت دریا و توسعه حملونقل دریایی نیست. البته اخیرا با تاکید رهبر معظم انقلاب در این مورد برنامهریزیهایی صورت گرفته و امیداریم این تغییر نگاه در برنامه هفتم توسعه شکل گیرد.
وی با انتقاد از مدیریت دولتی بخش حملونقل اظهار کرد: متاسفانه باوجود چالشها و کمبودهای بسیار همچنان بخش خصوصی بهعنوان بازیگران اصلی این حوزه فراموش شدهاند. همین موضوع موجب اداره دولتی بخش حملونقل و عدم موفقیت در رقابتهای منطقهای شده، زیرا بخش دولتی ظرفیت و اراده رقابت ندارد و از امکان جذب سرمایهگذاری برخوردار نیست. از سوی دیگر ویژگیهایی که به حضور بخش خصوصی بهعنوان مهمترین پیشران توسعه تجارت در ارکان حملونقل هویت میبخشد، دیده نشده و شاهد اقدامات دستگاههای دولتی بدون مشارکت بخش خصوصی هستیم که نتیجه خوبی نخواهد داشت. این کارشناس تجارت با بیان اینکه متاسفانه بهدلیل سیاستهای صنعتی غلط، توسعه ناوگان را متوقف کردهایم و با یک ناوگان فرسوده توقع توسعه اقتصاد حملونقل را داریم، افزود: ما نیازمند ورود شرکتهای بزرگ حملونقل و لجستیک هستیم، اما متاسفانه با ایدههای غیرمنطقی در سالهای گذشته تحت عنوان خودکفایی، ورود ناوگان حملونقل در بخش دریایی، جادهای و ریلی متوقف شده است. در واقع ۹۰ درصد نیاز کشور به توسعه ناوگان را برای تولید محصولاتی اندک که در هیچ یک از آنها حرفی هم برای گفتن نداریم، نادیده گرفتیم. این در حالی است که کشورهای همسایه ایران مانند ترکیه، حملونقل را به سومین بخش قدرتمند اقتصادی خود تبدیل کردهاند. این کارشناس تجارت با اشاره به مشکلاتی که در دریای خزر وجود دارد، گفت: یکی از اشتباهات بزرگ دولت، سرمایهگذاری برای ساخت کشتی در جنوب بود، زیرا سواحل جنوب بهدلیل رقابت زیاد گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری نیست. از سوی دیگر کشتیهای سایز متوسط تا ۵ هزار تن که مناسب تردد در خزر است، مدت زمان ساخت کوتاهتری دارند که همزمان موجب رشد اقتصاد کریدور شمال خواهند شد.
سخن پایانی
نقش حملونقل و ارتباطات در توسعه پایدار اقتصاد جهان، همواره حیاتی و غیرقابلانکار است و صنعت دریانوردی یکی از اقتصادیترین و سختترین صنایع دنیا محسوب میشود که تاثیر مهمی بر اقتصاد جهانی دارد و در دنیای کنونی منبع درآمد بسیاری از کشورها به حساب میآید. با این حال متاسفانه ناوگان کشتیرانی ما مدتهاست که از فرسودگی رنج میبرد.