دست رد مردم به گوشی های ایرانی / تجربه ای تلخ مشابه خودروسازی!
این روزها دوباره بحث بر سر تولید گوشی ایرانی داغ شده است اما ایران در ساخت گوشی چه تجربه هایی داشته است.
هرگاه نام گوشی ایرانی به میان میآید یکی از نخستین اسمهایی که به ذهن میرسد برند جی ال ایکس است. این شرکت به عنوان نخستین شرکت تولیدکننده تلفن همراه ایرانی از سال ۱۳۸۶ کار خود را به صورت رسمی در شهر خرمشهر و در منطقه آزاد اروند با تولید گوشیهای ساده و کلاسیک آغاز نمود. اما به مرور سراغ تولید گوشیهای هوشمند هم رفت.
درحالحاضر از برند جی ال ایکس دو مدل هوشمند شاهین ۲ و ۳ وجود دارد که البته کمتر کسی سراغ خرید این گوشیها میرود.یکی دیگر از برندهای ایرانی که به تولید گوشی میپردازد جی پلاس است. این برند نیز طی سالهای اخیر با تولید محصولات مختلف صوتی تصویری توانسته شناخته شود. اما همچنان در ساخت گوشی ضعیف عمل میکند. با وجود این که گوشیهای این برند نرخ نسبتا پایینی دارد اما باز هم خریداران ترجیح میدهند سراغ برندهای معتبر خارجی بروند.حال اخیرا شرکت داریا هم به جمع تولیدکنندگان گوشیهای ایرانی پیوسته است. در یک مراسم رسمی، شرکت داریا که به عنوان بزرگترین واردکننده محصولات سامسونگ در ایران شناخته میشود، گوشی موبایل جدید خود را با نام «داریا باند» معرفی کرد. این گوشی، یک محصول میانرده با برچسب ایرانی است که به رقابت جهانی پا میگذارد.
لیست گوشیهای هوشمند ایران
جی ال ایکس شاهین ۲
جی ال ایکس شاهین ۳
جی پلاس p10
جی پلاس s10
جی پلاس x10
جی پلاس q10
داریا باند
چرا گوشیهای ایرانی طرفدار ندارند؟
بسیاری از شرکتهای تولیدکننده این محصولات، تنها ادعای ساخت ایرانی را مطرح میکردند و به دلیل سوءاستفاده، بهرهگیری از تسهیلات و یا بیآگاهی مصرفکنندگان، سعی کردند کالاهای خود را به بازار عرضه کنند. اما با نگاه به شکل کار آنها، متوجه میشویم که این کالاها توسط شرکتهای چینی درجه دو و سه تولید شدهاند و در بهترین حالت فقط بستهبندی و یا مونتاژ ساده در کشورمان صورت میگرفت.
بعضی از این شرکتها به اندازهای ناکارآمد بودند که حتی نمیتوانستند منوی گوشی خود را با حروف چینی پاک کنند و در بستهبندی کالاهایشان اشکالات زیادی مشاهده میشد. با ادامه این روند و آشکار شدن این موضوع که بر اکثریت غلبه داشت، مصرفکنندگان بهتدریج متوجه شدند که نام گوشی ایرانی، تنها یک حقه برای برانگیختن احساس وطندوستانه برای خرید کالاهای بیکیفیت بوده و به طور رسمی، آن کالای چینی را با نام ایرانی خریداری میکردند.
پشتیبانی نامناسب
با توجه به اینکه بیشتر این محصولات تنها یک دستپخت بیکیفیت از سوی چین بودند، در صورت بروز مشکل، حل آن به یک مسئله دشوار تبدیل میشد. در واقع، با توجه به خرابی بیش از حد استاندارد این دیوایسها، پشتیبانی نامناسب شد و به همین دلیل پس از مدتی، بیشتر خریداران این محصولات ترجیح دادند از خرید آنها خودداری کنند و گوشیها و تبلتهای به اصطلاح ایرانی، دیگر مشتریان پایداری نداشتند.
رقبای قوی
شاید تنها نقطهای که گوشیهای ایرانی قادر به رقابت بودند، همین بحث مربوط به قیمت بود که با ورود برندهایی چون هوآوی و شیائومی به بازار، این مزیت هم از دست رفت. در رده محصولات پرچمدار تقریبا هیچ محصول ایرانی وجود نداشت و گوشیهای میانرده و پایینرده هم رقبای بسیار قوی داشتند که با یک مقایسه سریع، میتوانستیم به برتری رقبای خارجی رای دهیم.
با توجه به اینکه بازار گوشیهمانند خودرو ، قابلیت ایجاد انحصار را ندارد، دولت نمیتوانست با وضع تعرفههای سنگین و یا جلوگیری از ورود محصولات خوب خارجی، فرصتی به این گوشیهای ایرانی برای رقابت بدهد. به همین دلیل، رقبای قوی، مجالی برای نفس کشیدن به بسیاری از این کالاها ندادند و باعث شدند که این گوشیهای به اصطلاح ایرانی، به مرور از بازار خارج شوند.
نداشتن خلاقیت
وقتی قرار است که شما یک محصول از برندی جدید را تهیه کنید، قاعدتا نیاز به مشاهده توانایی تازه و یا قابلیتی خاص دارید که تقریبا محصولات ایرانی از آنها بیبهره بودند. تبلیغاتی چون گرفتن قند خون یا راحت درون جیب رفتن، بیشتر از آنکه کاربردی باشد، موردی برای تمسخر شدن بود و این محصولات که حرفی برای گفتن نداشتند، خیلی سریع از چشم بیفتند.
جالب اینجاست که در قسمتهایی چون بومی سازی هم، این محصولات چندان خوب عمل نکردند و حتی از لانچرهای آماده خارجی استفاده میکردند. همچنین، خلاقیت آنها تا حدی محدود بود که به نصب چند برنامه به صورت پیشفرض محدود میشد که با توجه به توسعه اینترنت در این روزها، رسما جذابیتی برای کاربر نداشت.
سخن پایانی
با توجه به تجربههای پیشین به نظر میرسد که باید تحول اساسی در زمینه تولید گوشیهای ایرانی رخ دهد تا شاید شاهد پیشرفت در این حوزه باشیم. باید منتظر ماند و دید که برند جدید داریا میتواند نظر خریداران را به خود جلب کند یا خیر.
منبع:تیترکوتاه