خـشـم طـبـیعت در دامـن البـرز
۱۸خرداد ۱۴۰۲، جاده چالوس گرفتار خشم طبیعت شد؛ خشم طبیعت نسبت به ساختوسازهای غیرمجاز، بیتوجهی به لایروبی، خشکسالی، وجود پلهای متعدد، دیوار بتنی باغها و چرای بیش از حد دام.
همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد و سیلی ویرانکننده جاده چالوس را فرا گرفت؛ سیلی که بهگفته کارشناسان بیسابقه بود. شاید پس از این، بارش باران در این محدوده خاطرات بدی را تداعی کند. سیل ۱۸ خرداد گلولای فراوانی را به جاده آورد و راه را مسدود کرد و قسمتی از مسیر نیز بهطور کامل از بین رفت. این بار هم خسارات جانی و مالی ارمغان حادثهای طبیعی بود اما مسئولان چه اقداماتی برای تکرار نشدن این اتفاقات دارند؟ در ادامه گزارش میدانی صمت از مناطق سیلزده جاده چالوس را بخوانید.
سیل جاده چالوس
بارش شدید باران سبب جاری شدن سیل در یکی از معروفترین جادههای کشورمان شد؛ سیلی که نتیجه آن ورود صدها تن گل و لای به بخشهای مختلف جاده چالوس بود و منجر به انسداد آن شد. حالا بیش از یک هفته از انسداد جاده چالوس در حدفاصل میدان امیرکبیر تا شهرستانک گذشته و تصاویری که از این محل منتشر شده حاکی از آن است که خسارات زیادی به این جاده وارد شده است. شدت بارش باران به حدی بود که داخل تونلها سیل راه افتاده بود، اما رانندگان خودروها داخل همین تونلهایی که اسیر سیل شده بود پناه گرفته بودند تا از ریزش سنگ روی خودروهایشان در امان بمانند. با این حال غلتیدن سنگ به دل جاده سبب شد ۳ نفر از مسافران این جاده جان خود را از دست بدهند. شدت خرابیهای این جاده به حدی بود که چندین خودرو در گلولای مدفون و مسافران زیادی گرفتار شده بودند. در کنار راهداری، نیروهای سپاه و بسیج هم برای کمک به مسافران و مرتفع کردن مشکلات جاده راهی شدند. بهدلیل خسارتهای واردشده به این جاده و احتمال بروز خطرات بعدی فعلا تردد در این جاده ممنوع است.
پس از یک هفته...
حوالی ساعت ۸ صبح، آفتاب حسابی میتابد و گرما جایگزین خنکی جاده شده است. ورودی جاده چالوس ترافیکی دارد که برای صبح پنجشنبه طبیعی نیست. کمی نزدیکتر میروم؛ پلیس راهنمایی-رانندگی ورودی جاده ایستاده و ماشینها را متوقف میکند و تنها یک سوال میپرسد: «کجا میری؟» پس از شنیدن پاسخ، با اشاره دست جواز ورود میدهد یا از ورود افراد به جاده جلوگیری میکند. همه چیز شبیه گذشته است؛ اما تا حوالی روستای خوزنکلا. درست بعد از ورودی روستا جاده با کلهقندیهای بزرگ زردرنگ بسته شده و چند خودرو پلیس راهنمایی-رانندگی در این قسمت ایستادهاند تا مانع ادامه مسیر شوند. پس از شنیدن توضیحات و هماهنگیهای لازم، مجوز عبور میدهند. از اینجا به بعد تنها کامیون میبینیم و خاکی که در فضای جاده پخش شده است.
کمی جلوتر ماشینهای راهداری در حال کار هستند. از اینجای مسیر به بعد دیگر با ماشین رفتن منتفی است. اکنون درست یک هفته از سیل جاده چالوس گذشته است. نیروهای راهداری با چهرههایی خسته و گلی هر لحظه در حال هماهنگ کردن موردی هستند. به یکی از آنها نزدیک میشوم؛ از ظاهرش مشخص است که حجم گل و لای مسیر کار او هیچ هماهنگی با اندازه چکمهاش نداشته است. با او همصحبت میشوم. علی از نیروهایی است که از ساعتهای ابتدایی سیل اینجا بوده است. او درباره وضعیت هفته پیش میگوید: «الان رو نگاه نکن؛ هفته پیش اینجا جهنم بود. همه چی یهو اتفاق افتاد. از ساعت ۷ بعدازظهر متوجه شده بودیم حجم بارندگی خیلی زیاده و ممکن خطرساز بشه. » همزمان که با من صحبت میکرد، با بیسیم هماهنگیهای لازم را انجام میداد. چند لحظه سکوت میکنم تا هماهنگی برای تحویل آب را انجام دهد. روزی یک تانکر آب حدودا ۳ هزار لیتری برای مصرف کارکنان راهداری در اختیارشان قر ار میگیرد. علی باز هم به بحث برمیگردد و ادامه میدهد: «ما شبها تو یکی از رستورانها میخوابیم. آبی که بهمون میرسه آشامیدنی نیست. برای آشامیدن آب معدنی داریم؛ آن هم به تعداد محدود.» در حال صحبت با این نیروی راهداری هستم که نیسان آبیرنگی کنار ما پارک میکند. پشت نیسان باکسهای آب معدنی کوچک، دو کارتن چای و چند بسته آبمیوه و کیک وجود دارد. راننده خودرو، آقا رحیم مردی با چهرهای مهربان، یک هفته است که هر روز با همین نیسان مواد غذایی را به نیروهای فعال برای سیل جاده میرساند تا کم و کاستی نداشته باشند.
شاندیز، شاید بدترین نقطه باشد
برای اهالی جاده چالوس اینجا به شاندیز معروف است. در این محل خودرو را متوقف میکنیم؛ شاید در یکی از حادثهدیدهترین قسمتها ایستادهام. درهای عمیق ایجاد شده و دیگر شناسایی جاده سخت است. لاشه آلاچیقهای چوبی زردرنگ گوشهای افتاده است. هر لحظه صدای تخلیه خاکهایی میآید که کامیونها برای پر کردن دره به این محل آوردهاند. خاک نشسته روی چهرهام و طعم آن را در گلویم حس میکنم. نگاهم به باغچهای با دو بوته نسترن خشک میشود و غرق در این تفکر میشوم که چگونه خشم سیل زورش به این بوتههای سرخ نازک نرسیده است. درست بعد از باغچه کوچکی که با لاستیک خودرو درست شده، همهچیز شسته شده است.
مردی با چهره آفتابسوخته وسط افکار ناشی از اندوهم میپرد و میگوید: «دخترم نگاه کن. تازه الان وضع خیلی خوب شده؛ اون شب هیچ کس نبود. مدیریت بحران تازه صبح اومد. پتو نداشتیم که به سیلزدهها برسونیم. راحت بهت بگم؛ اگر مردم جاده نبودن این سیل بالای ۱۰۰ کشته میداد.» خشمگین بود؛ خشمی از سر دلسوزی. بهاعتقاد او همدلی رمز اصلی موفقیت در شب حادثه بود.
تمام مدتی که ایستادهام، کامیونها میآیند و میروند. نگاهی به رستوران تخریبشده میاندازم. برخی از حاضران میگویند در شب حادثه ۶ خودرو در پارکینگ این رستوران پارک بوده است. برخی نیز معتقدند تنها کارگران رستوران در محل حادثه حضور داشتند که توانستند خود را نجات دهند. برخی نیز میگویند در ۲ آلاچیقی که سیل آنها را برده افرادی حضور داشتند.
خیلیها نبودند!
حجم گلولای چسبیده به شلوارش اوج فاجعه را به من نشان میدهد. کمی جلوتر میروم. عرق روی پیشانیاش را پاک میکند. با او هم صحبت میشوم تا برایم از شب سیل تعریف کند. با حالتی غمگین شروع به صحبت میکند و میگوید: «من از اهالی یکی از روستاهای جاده چالوسم. شب سیل تا جایی که امکان داشت مواد غذایی میخریدم و میبردم. شاید باورت نشه؛ بالای ۵۰ بار رفتم و برگشتم تا موادغذایی و پتو برسونم. تو ساعتهای اول این فاجعه غیر از راهداری و بسیج جاده هیچ کس نبود. بعضی از زن و بچههایی را که راهداری نجات داده بود سوار ماشین میکردم و به محل اسکان در یکی از روستاهای میآوردم.»
از اینجا به بعد صدایش سخت به گوشم میرسم. کامیونهای حامل خاک آمدهاند تا خاک را در دره ایجادشده پرشدن بریزند. پس از مکثی کوتاه ادامه میدهد: «هلالاحمر بهشدت ضعیف عمل کرد؛ شب اول که نیروهای هلال احمر اومدن اینجا حتی پرژکتور نداشتن تا نورش رو داخل دره بندازن و ببینن چند تا ماشین مونده و اصلا آدماش کجان؟ بعضی از آدمایی که پایینتر بودن صدای ناله میشنیدن.» نشد جمله بعدی را بگوید؛ عذرخواهی کرد و همزمان که از من دور میشد، با فریاد میگفت: «ببخشید آبجی، من برم که به کامیونها بگم دارن بد جایی خاک خالی میکنن.» آنقدر عجول بود که فرصت نشد نامش را بپرسم، اما معلوم بود کمکرسانی اولویت اولش است. درآمدی که آب برد! پیرمردی از اهالی یکی از روستاهای جاده چالوس را میبینم. کیسهای مشکی رنگ بهدست دارد و کمرش در اثر گذر عمر حسابی خم شده است. به سمتش میروم. بهمحض اینکه متوجه میشود در ارتباط با موضوع سیل اینجا هستم شروع به صحبت میکند و میگوید: «یک هکتار زمین دارم که حدود ۶۰۰ متر آن کاملا تو گل فرو رفته و هیچی ازش نمونده. الان خسارت منو کی میده؟ الان فصل برداشت محصول بود. من موندم و خرج زندگیم. من یه پیرمردم؛ با کدوم پول این همه گل رو از باغم خالی کنم.» آنقدر عصبی و کلافه است که حتی نمیخواهد همدردی کوچکی از من دریافت کند و به گفتن همین چند جمله بسنده میکند و میرود.
سنگهای لق جاده
چند دقیقهای میشود که از دور نظارهگر من است. تمام مدتی که با پیرمرد صحبت میکردم، روی تکه سنگی نشسته بود و به ما نگاه میکرد. رضا جوانی حدودا ۳۰ ساله، فقط ۳ تا از دکمههای پیراهمش را بسته و دیگر دکمهای نیست. او هم مانند باقی افراد شلواری گلی به تن دارد. از آن شب حادثه برایم تعریف میکند و میگوید: «از وقتی بارش زیاد شد، فهمیدیم خطری پیش رومونه. بارها تو روزهای معمولی مردم جاده دیدن که سنگ از کوه ریزش کرده. حتی نزدیک کیلومتر ۱۰ جاده یک تکه سنگ بزرگ لقه که اهالی جاده را حسابی نگران کرده، اما هیچکس تا حادثهای رخ نده به فکر نیست. هر بار چند نفر باید بمیرن تا اقدامی انجام بشه. سیل سیجان که اومد تنها اقدامشون این بود که تعداد پلهای در مسیر آب رو کم کردن، بهنظر شما کافیه؟ الان چند روز شده خونه نرفتم و دارم کمکرسانی میکنم. شب حادثه یه عالمه زن و بچه تو کوه بودن که ترسیده بودن؛ نمیدونستن باید کجا برن؟ حتی چراغ نبود که بتونیم راحت این زن و بچهها را راهی کنیم و اسکان بدیم. هزار تا درد وجود داره که هیچ کس به فکر درمون اونا نیست. الان این کامیونهایی که خاک میآرن رو ببین. برخی از اینها خاک را کمی جلوتر، از زیر کوه برداشت میکنند که همین باعث میشه با بارش بعدی کوه دوباره ریزش کنه.»
رفع کامل انسداد خروجی سد کرج
داود نجفیان، مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان البرز در محل سیل حضور داشت و در گفتوگو با خبرنگار صمت گفت: عملیات رفع کامل انسداد خروجی سد کرج به اتمام رسیده و کدورت آب بهزودی برطرف میشود.
وی با اشاره به ابعاد مختلف حادثه افزود: در جریان سیل اخیر، مقادیر زیادی رسوبات وارد سد و رودخانه کرج شد و در بخشی از رودخانه کرج در پاییندست سد بهعلت انباشت رسوبات شاهد گرفتگی و انسداد بودهایم که با تلاش بیوقفه تیمهای فنی و مهندسی و انتقال ماشینآلات در نهایت رفع انسداد خروجی سد کرج انجام و آب در رودخانه کرج جاری شد. از آنجا که مسیر آب بر اثر رسوبات چند روز اخیر گلآلود شده، میزان کدورت آب بالا رفت.
عملیات رهاسازی انجام میشود
مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان البرز با اشاره به حجم آب سد بیان کرد: در صورتی که میزان کدورت آب رودخانه به کمتر از ۳هزار برسد، عملیات رهاسازی آب از دریچه بیلقان کرج به سمت تهران و کرج انجام خواهد شد.
تامین آب کرج
نجفیان با بیان اینکه برای کلانشهر کرج تا پیش از وقوع حادثه انسداد سد کرج ۲۷۰ لیتر بر ثانیه از آب این سد برداشت میشد، بیان کرد: با رفع کدورت آب بلافاصله این سهمیه برداشت میشود. در چند روز اخیر برای تامین آب شرب کرج، میزان برداشت از آب سد طالقان افزایش یافت که با رفع مشکل کدورت آب سد کرج، برداشت آب به حالت عادی بازمیگردد.
شاندیز؛ عمیقترین آبشست
محمد علیپور، رئیس اداره راهداری و حملونقل محور کرج-کندوان هم که در محل سیل حضور داشت، در گفتوگو با خبرنگار صمت گفت: از ۱۸ خرداد که بارشهای شدید باران در این محدوده رخ داد، نخستین نقطه سیلاب محدوده تونل ۵ بود. همچنین تونل شماره دو الف و ب در محور کرج-چالوس (مقطع ورودی دهانه تاج سد کرج) مسدود و از گلولای پر شد. در فاصله بین این دو تونل رسوبات ناشی از سیل در برخی نقاط به ارتفاع ۵ متر روی سطح زمین پراکنده شده بود که بلافاصله نیروهای راهداری پاکسازی محور را آغاز کردند. وی با اشاره به اقدامات انجامشده، اظهار کرد: از ۱۹ خرداد کار آزادسازی خودروها بهصورت جدیتر دنبال شد و حدود ۱۲ دستگاه ماشینآلات راهسازی شروع به ایجاد یک معبر قابلعبور برای خودروها کردند که تا بعدازظهر روز جمعه، تمام خودروهایی که رانندگانشان حضور داشتند، از محدوده خارج شدند. البته تعدادی خودرو مانده بود که رانندگانشان محل را ترک کرده بودند و روز شنبه به محل بازگشتند و خودروهایشان را خارج کردند؛ بنابراین گرفتاری برای کسی پیش نیامد. تمام نقاط جاده چالوس قابلتعمیر است. دیوار حائل جاده هم تخریب شده و بخشی از جاده را خراب کرده، اما اگر گودال ۵۰ متری را پر کنیم، ظرف یک هفته ترافیک چالوس برقرار میشود. با این حال تخمین میزنیم کار بازسازی کامل جاده چالوس که شامل ساخت دیوارها و بازسازی پلها میشود، زمان میبرد.
باید حدود ۵۰ متر خاکریزی شود
رئیس اداره راهداری و حملونقل محور کرج-کندوان با بیان اینکه سازمان راهداری کار پر کردن چاله را شروع کرده، بیان کرد: باید حدود ۵۰ متر خاکریزی و گودال بهطور کامل پر شود. محدوده بالادست هم باید تثبیت و زیرسازیاش با سنگ و سیمان محکم و آسفالت شود که مجموعه این عملیات در این نقطه حدود یک هفته تا ۱۰ روز زمان میبرد. در این مدت هم ۸ نقطه از جاده که با گلولای ناشی از سیل مسدود شده، توسط راهداری تخلیه میشود.
عمیقترین آبشست
علیپور درباره وضعیت محدوده شاندیز گفت: در محدوده پیچ شاندیز، سیلابی که از بالای رستوران شاندیز و دره آمده بود، خسارت بسیاری ایجاد کرد. متاسفانه عمیقترین آبشست را در این محدوده داریم.