اول پیشگیری، بعد درمان
اعتیاد و آسیبهای اجتماعی، یکی از بزرگترین مشکلات در زندگی بشر است. آسیبهای گسترش تولید و مصرف این ماده آنقدر بالاست که به یکی از دغدغههای دولتها بدل شده است.
برهمین اساس ۲۶ ژوئن بهعنوان روز جهانی مبارزه با سوء مصرف مواد مخدر و قاچاق غیرقانونی در تقویم جهانی به ثبت رسیده است. این روز برای نخستین بار توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۸۷ برگزار شد.
گسترشنیوز، پایگاه خبری موسسه فرهنگی و مطبوعاتی صمت در گفتوگو با مصطفی اقلیما، آسیبشناس اجتماعی به بررسی آسیبهای اجتماعی و عوامل تاثیرگذار بر این بیماری پرداخته است.
تاریخچه پیدایش مواد مخدر در زندگی بشر
با آنکه قرنهاست مواد مخدر بهعلل مختلفی در جوامع انسانی مورداستفاده قرار میگیرد، نمیتوان بهدرستی زمان آشنایی انسان با این مواد را مشخص کرد. اسمیت و گاگون اشاره کردهاند که مصرف تریاک بهعنوان دارویی شفابخش برای بسیاری از امراض و بیماریها در جوامع انسانی سابقه ۲هزار ساله دارد. سومریان و سپس آشوریان کهنترین اقوامی هستند که از افیون سخن دارند و پزشکان آشوری در سده هفتم قبل از میلاد آن را بهعنوان مسکن بهکار میبردند.
مجارستان نخستین کشور اروپایی است که با خشخاش آشنا شد و گیاهشناسان این کشور ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح آن را میشناختند و شیرهاش را بهکار میبردند. ساکنان سرزمین هند نیز در شمار نخستین آشنایان گیاه مخدر هستند و در آثار تاریخی اشاراتی به افیون و موارد استعمال آن شده که اغلب برای تسکین و درمان دردها بهکار میرفت.
یونانیان زمان سقراط نیز به آثار طبی تریاک پی برده و برای تسکین و آرامش آلام خود این ماده را بهکار میبردهاند. اروپای قرون وسطی نیز تا حدودی با افیون آشنا بوده و پراسلس، پزشک سوئیسی آن را بهعنوان دارو بهکار میبرد. در کشور چین کشیدن تریاک از قرن هجدهم متداول بوده و تا قبل از سال ۱۹۰۳ تریاک و کوکائین بهصورت خام و اصلی مورداستعمال قرار میگرفت و معمولا تریاک را میکشیدند یا بهصورت تنتور میخوردند. استفاده از مواد مخدر و عکسالعمل اجتماعی در قبال آن در مقاطع زمانی و مکانی مختلف متغیر بوده است.
گروهی از تاریخدانان ورود تریاک به ایران را یادگار یورش عربها دانسته و گفته اند: «افیون» یا «کوکنار» که از دوران قدیم به خشخاش معروف بوده و هماکنون آن را تریاک مینامند با حمله اعراب از مصر و عربستان به ایران آمده است. گروهی از تاریخنویسان نیز لشگریان چنگیز مغول را عامل گسترش چنین موادی در ایران پنداشتهاند. آنچه بدیهی است ایرانیان خیلی پیش از حمله چنگیز با افیون و موارد استعمالش آشنایی داشتهاند، چنانکه دو پزشک ایرانی یعنی بوعلی سینا و رازی از نخستین دانشمندانی هستند که به مصرف مواد افیونی در طب گسترش بخشیدند.
چه عواملی را در شکل گیری اعتیاد در جوامع و کشور ما موثر میدانید؟
۵۰ سال است که با افراد درگیر بیماری اعتیاد سروکار دارم. بهنظر میرسد تا امروز کسی به این افراد درگیر بیماری اعتیاد بهطور جدی کمک نکرده است. حتی بسیاری از مراکز ترک و درمان اعتیاد قادر به کمک واقعی به این افراد نیستند. همه میخواهند صورتمسئله را پاک کنند و باید گفت بحث درمان برای بیماران ترک اعتیاد در کشور وجود ندارد.
چه موانع و مشکلاتی مانع اجرای واقعی روند درمان در این حوزه میشود؟
قبل از آغاز بحث درمان، باید به مقوله پیشگیری اهمیت دهیم و در این راستا اقدامات اساسی و اجرایی صورت گیرد. وقتی پیشگیری به معنای واقعی وجود نداشته باشد، نمیتوانیم درباره درمان به همین راحتی صحبت کنیم.
برای روشنتر شدن موضوع به یک مثال توجه کنید؛ اگر فرد ۲۲ سالهای ۲ سال درگیر اعتیاد باشد، بهمعنای درگیری فرد با این بیماری در ۲ سال نیست؛ در حقیقت فرد در ۲۲ سال گذشته درگیر بوده، با این استدلال که ۲۰ سال تمام شرایط دست بهدست هم دادهاند تا این فرد در ۲ سال گذشته درگیر بیماری اعتیاد شود. فرد برای فرار یا فراموش کردن مسائل خانوادگی، شرایط اجتماعی، مشکلات مدرسه، شرایط محل کار و... در یک مرحله از زندگی به اعتیاد پناه آورده است.
در نتیجه میتوان گفت بیماری اعتیاد علل و عواملی دارد و خود معلول علتها است. برای عدم بازگشت و درمان فرد معتاد باید مشکلاتی که علت پناه بردن فرد به مواد مخدر شده را رفع کرد. شخص درگیر بیماری اعتیاد، بعد از خارج شدن از کمپ، دوباره به همان مشکلات سابق برمیگردد و چیزی در زندگی وی تغییر نکرده است. در حقیقت زمانی که شخص درگیر بیماری اعتیاد، مصرف مواد را ترک میکند و به جامعه بازمیگردد، مشکلات را بهطور واضحتری خواهد دید. حرفهای مردم و فشارهای اقتصادی سبب میشود این فرد دوباره مواد مخدر مصرف کند و شروع دوباره مصرف، به نوع شدیدتری آزاردهنده و اذیتکننده است.
اگر فرض را ترک اعتیاد فرد بیمار بگیریم، باید چه شرایطی برای تداوم پاکی مهیا شود. البته علاوه بر حل مشکلاتی که از آنها صحبت کردید؟
تنها گروهی که بهطور جدی برای این افراد اقدامی انجام میدهند، گروه معتادان گمنام هستند، زیرا خود این افراد روزی درگیر این بیماری بودهاند و با رهایی از این بند، برای کمک به سایر بیماران وارد میدان شدهاند. بهعلاوه اینکه این گروه با برگزاری دورههای آموزشی یک حرفه به فرد کمک میکنند تا پس از درمان مشغول کار شود. حتی افراد پس از درمان به مراکز شغلی معرفی میشوند و در اصل کاریابی هم در لیست فعالیتهای این گروه قرار دارد. حسن همکاری و تجمع بیماران درمانشده در یک مرکز شغلی قابلتامل است. تا زمانی که این افراد در یک گروه کنار یکدیگر قرار دارند، از روی هم خجالت میکشند و دیگر مواد مخدر مصرف نمیکنند، اما اگر شخص آلوده به بیماری اعتیاد، بعد از درمان بخواهد تنها زندگی و کار کند، احتمال بازگشت وی به اعتیاد بالاست. بهعلاوه اینکه بسیاری از افراد درگیر بیماری اعتیاد در برههای از زمان بهدلایلی زندان را هم تجربه میکنند.
در بسیاری از کشورهای جهان، فردی که بهدلیل اعتیاد زندان برود، بعد از آزادی سوءسابقه ندارد، چون دوران حبس خود را گذرانده و مانند یک فرد عادی وارد جامعه میشود، اما در ایران کسی که زندان رفته باشد، تا پایان عمر، سوءسابقه دارد و محکوم به تحمل بار روانی و اجتماعی و قضایی داشتن پرونده تخلف است.
به سوال کلیدی موضوع گفتوگو برگردیم. چرا در افکار عمومی چنین جا افتاده که فرد درگیر اعتیاد درمانپذیر نیست؟
در مقابل تفکر و تصوری که میگوید فرد معتاد درمان نمیشود، تنها یک پاسخ وجود دارد و آن اینکه: ما نخواستهایم که یک فرد آلوده به اعتیاد را درمان کنیم. اگر میخواستیم کاری انجام دهیم باید تلاش میکردیم در جامعه هیچ فردی درگیر بیماری اعتیاد نشود. یکی از مهمترین اقدامات برای جلوگیری از شیوع و توسعه این بیماری، رفع بیکاری و فقر و کنترل تورم شدید که تمرکز خانواده را بر رشد و تربیت کودک کم میکند، است. اگر میخواهیم در زمینه پیشگیری از اعتیاد فعالیت کنیم، باید هزاران کار انجام دهیم.
بسیاری از جوانان برای فرار از فشارهای ناشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی، میل و اشتیاق به مصرف آرامکنندههایی مانند مواد مخدر و مشروبات الکی پیدا میکنند و در ادامه این مسیر نیز بروز سایر آسیبهای اجتماعی مانند دزدی دور از ذهن نیست. مسائل اجتماعی کاملا به یکدیگر ارتباط دارند. یک شخص اگر درگیر اعتیاد شد ممکن است در مرحله بعد به تجربه خلافهای سنگینتری روی آورد. شما نمیتوانید اعتیاد را بحثی جدا از موارد اقتصادی و اجتماعی مانند فقر و تورم و طلاق بدانید و تمام مسائل به هم ارتباط دارند. بهعلاوه اینکه کانون خانواده و مشکلات این جامعه کوچک در صف اول دلایل گرایش فرد به بیماری اعتیاد است و بر همین اساس در دنیا تمرکز اقدامات حمایتی بر افراد و خانوادههای درگیر اعتیاد است.
آیا آمار مشخصی از افراد درگیر به این بیماری در کشور وجود دارد؟
آخرین آماری که ازسوی دولت در زمینه معتادان کشور مطرح شد، حکایت از وجود حدود ۲ میلیون معتاد در کشور داشت که اگر هر خانواده را چهارنفره حساب کنیم، ۲ میلیون فرد معتاد با گذر زمان تبدیل به ۸ میلیون نفر خواهد شد، چراکه خانواده نخستین کانون آسیبپذیر از این بیماری است.در نگاهی آسیبشناسانه میتوان اینگونه گفت؛ ۸ میلیون کودک در کشور وجود دارد. اگر افراد در خانوادهای باشند که پدر یا مادر درگیر اعتیاد است، ناخواسته از جامعه طرد خواهند شد و ممکن است برای فرار از این طردشدگی اجتماعی، آنها هم به مصرف مواد مخدر پناه آورند.
در جامعه با معتادان متجاهر هم روبهرو هستیم. بهعنوان مددکاری اجتماعی این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
این گروه از معتادان به خط آخر رسیدهاند؛ از همه جا رانده شدهاند و به زندگی در خیابان روی آوردهاند. طرد شدن ازسوی خانواده و ترک خانه زنگ خطر جدی خلق این گروه از معتادان است. این افراد برای ادامه حیات دست به هر کاری زدهاند و حتی برای درآمدزایی و تهیه مواد مخدر، اقدام به دزدی میکنند. اما دلیل اینکه یک فرد معتاد متجاهر میشود، این است که هیچ اقدام عملی در جریان درمان اعتیاد و رفع مشکلات و علل بروز بیماری اعتیاد انجام نشده است. این افراد مجبور میشوند در خیابانها زندگی کنند و هزاران بیماری دارند. بیشتر این افراد آنقدر درگیر اعتیاد و بیماری میشوند که در گوشه خیابان، جان خود را از دست میدهند. در سایر کشورها برخورد با این اشخاص به گونهای دیگر است. مددکاری اجتماعی و ایجاد شغل و جای خواب از واجبترین اقدامات برای این افراد است که البته بار مالی قابلتوجهی نیز برای دولتّها دارد. برگزاری کلاسهای انگیزشی و پیشگیری از اعتیاد بهتنهایی کافی نیست. ستاد مبارزه با مواد مخدر، تحقیقات بسیاری در این زمینه و در گروههای سنی متفاوت انجام داده که متاسفانه خروجی این تحقیقات تنها در حد نتیجه پژوهشی اعلام و بایگانی شده و هیچ راهکار عملیاتی اجرایی نشده است. واقعیت دردناک آن است که تولید، ورود و خرید و فروش مواد مخدر برای عدهای سود دارد و عاملان اصلی همواره از گردونه عدالت و قضاوت دور هستند و هرگز دستگیر نمیشوند. این قانون نانوشته در همه جای دنیا صادق است و کسی قادر به رویارویی با کارتلها و بزرگان این صنعت نانآور خانمانسوز نبوده و نیست. در نهایت اینکه بدون بررسی و رفع عوامل بروز این بیماری و بدون حل مشکلات زیرساختی یادشده، نمیتوان جلوی اعتیاد را گرفت. زمانی که شخص آلوده شود، کار از کار میگذرد و باید مدتها وقت گذاشت و هزینههای بیشتری را پرداخت.