بحران زیستمحیطی بیشتر میشود
چندی پیش که خبر آغاز فاز دوم انتقال آب خلیجفارس به فلات مرکزی کشور منتشر شد، طرحی که هنوز هم موافقان و مخالفان بسیاری دارد و هر یک با استدلال نسبت به درستی نظرات کارشناسی تاکید دارند.
چندی پیش که خبر آغاز فاز دوم انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی کشور منتشر شد، طرحی که هنوز هم موافقان و مخالفان بسیاری دارد و هر یک با استدلال نسبت به درستی نظرات کارشناسی تاکید دارند. اما این طرح جدای از مزیت های اقتصادی و حل بحران آب منطقه مرکزی ایران که می تواند به همراه داشته باشد، با انتقاد جدی کارشناسان محیط زیست مواجه است. بسیاری از کارشناسان محیط زیست معتقدند موج اجرای پروژه های انتقال آب از خلیج فارس به مناطق مرکزی کشور می تواند یادآور موج سدسازی در دهه های ۷۰ و ۸۰ ایران باشد و سال ها بعد آثار زیست محیطی خود را به نمایش بگذارد. سدهایی که موجب خشک شدن شریان حیاتی رودخانه ها شدند و به عنوان قاتلان تالاب های ارزشمند کشور هم شناخته می شوند. مخالفان اجرای این طرح معتقدند سازکار انتقال آب در نهایت به بحران آب کشور دامن می زند و در مقابل موافقان راه تامین آب فلات مرکزی را انتقال آب از خلیج فارس می دانند. آنچه در این گزارش صمت می خوانید، بیشتر نظر کارشناسی درباره اجرای این طرح از نگاه زیست محیطی در چند دهه آینده است و در گزارشی دیگر، به ابعاد اقتصادی و تامین آب مناطق مرکزی خواهیم پرداخت.
هدف از انتقال آب، تامین آب شرب است
انتقال آب از دریا همواره جزو گران ترین پروژه های آبرسانی به حساب می آید و معمولا زمانی دست به این عمل می زنند که منطقه ای از میزان شدید کم آبی رنج ببرد. در کشورمان، خط اول انتقال آب از دریای عمان به استان سیستان و بلوچستان از سال ۱۳۸۸ تعریف و در سال ۱۳۸۹ مصوب و عملیات اجرایی آن آغاز شد و به مرور به بهره برداری رسید. علی اکبر محرابیان، وزیر نیرو با اعتقاد به اینکه بیشتر کلانشهرها و ابرشهرهای دنیا در کنار دریاها و رودخانه های خروشان و عظیم بنا شده اند، می گوید: ویژگی سرزمین ما این است که بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با دریا فاصله دارند، در چنین شرایطی باید سهم خودمان را از تامین آب دریا حفظ کنیم. به گفته محرابیان پیش بینی شده در خط انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی، بیش از ۵۰ درصد آب حاصل از آن به خارج از صنعت تخصیص داده شود و به تقویت آب شرب و مصارف عمومی بینجامد. وزیر نیرو بااشاره به اینکه همزمان خط انتقال آب استان سیستان و بلوچستان و خط انتقال آب استان های کرمان، یزد و اصفهان نیز در دست احداث است می گوید؛ این خطوط انتقالی، آب پایدار، دائمی و مطمئن را روانه این استان ها خواهد کرد.
موافقان چه می گویند؟
طرح انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس قرار است در گام نهایی، منابع آبی جدید 7 استان هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، اصفهان و سیستان و بلوچستان را تامین کند. برای اجرای این طرح ها حدود 3 هزار و ۷۰۰ کیلومتر لوله گذاری خواهد شد که آب خلیج فارس و دریای عمان را به 7استان تعیین شده، منتقل می کند.
موافقان این طرح معتقدند اَبَرپروژه انتقال آب خلیج فارس گامی بزرگ در مسیر مقابله با بحران کمی آبی با پراکندگی جغرافیایی بسیار زیاد است. به این ترتیب اولین پروسه انتقال آب به کویر در سال 91 کلید خورد که بر اساس پیش بینی های صورت گرفته در این طرح 500 میلیون متر مکعب آب در سال از دریای خزر و یک میلیون متر مکعب آب از دریای عمان و خلیج فارس در راستای اجرای این فرآیند انتقال یافته و مشکل کم آبی این استان ها را رفع خواهد کرد. با وجود نظرات مخالف کارشناسان و فعالان محیط زیست، محمد رضا عطارزاده، معاون پیشین وزیر نیرو معتقد است: اجرای این طرح در تضاد با مسائل زیست محیطی، اجتماعی نیست و هزینه آب استحصالی بین 15 تا 25 هزار ریال در هر متر مکعب برآورده شده است.
کارشناسان موافق اجرای این طرح نیز معتقدند، قرار گرفتن ایران در منطقه ای خشک و نیمه خشک و پراکندگی جغرافیایی و جمعیتی نامتوازن، کشور را ناچار به اجرای انتقال آب دریا از مناطق پربهره به مناطق کم برخوردار کرده است. از سوی دیگر ورود تکنولوژی های نوین و قرار گرفتن کشورمان در مسیر صنعتی شدن و الزام بر رفع نیازهای داخلی و حضور در بازارهای صادراتی به منظور رفع نیازهای داخلی و همچنین برقراری تعاملات جهانی و بهره وری بهینه از منابع داخلی در حوزه صنعت، استفاده معقولانه از منابع آبی داخلی کشور را برای ایران ضروری ساخته است. از سوی دیگر برآوردها نشان می دهد بخش صنعت سالانه با کمبود ۹۵۰ میلیون مترمکعب آب برای مصارف مواجه بوده و استفاده از آب دریا یکی از ضرورت های بخش صنعت است. به نظر کارشناسان، منابع آبی سطحی و زیرسطحی را باید تنها به مصارف آشامیدنی، کشاورزی و محیط زیست اختصاص داد و بهترین راهکار برای تامین آب صنعت، استفاده از آب خاکستری یا منابعی است که تهدید کاهش چشمگیر یا اتمام آن وجود ندارد.
طفره از حل زیربنایی بحران آب
در مقابل نظر موافقان اجرای این طرح، برخی از کارشناسان حوزه آب و محیط زیست نظرات دیگری دارند و به رویکرهای دیگری از تاثیر این پروژه تاکید دارند. پدرام جدی، کارشناس آب در گفت وگو با صمت درباره راهکار مدیریت منابع آب در کشور و دلایل بحران آب گفت: شرایط بد منابع آبی کشور بر کسی پوشیده نیست. امسال هم در بسیاری از استان ها با خشکسالی آسیب زننده مواجهی بودیم. رسوبی بودن سدها و کشاورزانی که در مضیقه تامین آب هستند، گواه خوبی است تا بگوییم کشور روزبه روز به بحران آب نزدیک تر می شود و اگر با جدیت برنامه ریزی نشود ممکن است با چالش های جدی در بحث تامین مواد غذایی روبه رو شویم. وی افزود: اینکه بگوییم کمبود آب در کشور ناشی از الگوهای بارشی است و به عبارتی آن را به طبیعت ربط دهیم، به نوعی طفره رفتن از موضوع بکارگیری روش های جدید مدیریت منابع آب است. اگر با دیدی بلندمدت به الگوی بارشی کشور نگاه کنیم، باوجود باران های اخیر رگباری شکل و خشکسالی پاییز، در مجموع، میزان بارش به میزان معناداری تغییر نکرده است. در حقیقت، جنس بارش ها تغییر کرده و میزان ورودی آب به کشور کمابیش یکسان بوده است. در نتیجه، چون نظام مدیریت منابع آب کشور مبتنی بر الگوهای قبلی بارش است، هنوز نتوانسته با این الگوها خود را وفق بدهد. به گفته جدی، حدود ۷۱ درصد از کل بارش، نزدیک به ۴۱۲ میلیارد مترمکعب از آب کشور تبخیر شده و از دست می رود. البته ناگفته نماند که تبخیر، جزئی از چرخه آب بوده و بخشی از تبخیر بالا به وضعیت جغرافیایی و میزان تابش خورشید برمی گردد، اما تخریب پوشش گیاهی و بافت خاک هم اثر قابل لمسی در این پدیده دارد. برای مثال، پاییز سال گذشته، شاهد ریزش باران چندروزه در نیمه جنوبی کشور بودیم. در شهر کنارک در یک روز ۲۴۰ میلی لیتر بارندگی در یک روز اتفاق افتاد، یعنی از میانگین سالانه کشور هم بیشتر. اتفاقی که افتاد، این بود که بخشی زیادی از این آب در بستر آب های سطحی وارد خلیج فارس و بخشی دیگر هم که رقم قابل ملاحظه ای است، تبخیر شد. این کارشناس افزود: حال اگر بتوان با روش و شیوه هایی سرعت تبخیر آب را در بالادست کاهش داد تا فرصت جذب آب توسط زمین فراهم شود، می توان نسبت به نگهداشت آب در سال های آتی و مواجهه درست با بحران آبی کشور امیدوار بود. در واقع، با شیوه هایی می توان آب را به داخل زمین تزریق کرد.
استقرار صنایع آب بر و تغییر الگوی مصرف
محمد درویش، پژوهشگر و فعال محیط زیست، بااشاره به آسیب ایجاد خطوط انتقال آب به فلات مرکزی در گفت وگو با صمت گفت: روزگاری یزد معروف بود به قنات و قنوت قناعت؛ متاسفانه امروز طبق دسته بندی وزارت نیرو، این استان پنجمین استان پرمصرف آب در کشور است. استقرار صنایع آب بر، مصرف بدون برنامه ریزی و تغییر الگوی مصرف از سوی مردم، دلایل اصلی این میزان از مصرف بالای آب استان است. بیلان آب سفره های زیرزمینی در استان یزد منفی است و این به ضعف مدیریتی مسئولان در چند دهه اخیر برمی گردد. توان یزد در برداشت از این منابع آبی، حدود ۹۰۰ میلیون مترمکعب در سال است؛ در حالی که در طول چند دهه اخیر، سالانه بیش از ۱ . ۲ میلیارد مترمکعب آب برداشت می شود که منجر به منفی شدن بیلان آب های زیرزمینی در این استان شده است. به همین دلیل، بخش های بزرگی از استان یزد به ویژه در محور اردکان و میبد، به دلیل خالی شدن سطح زیر زمین، درگیر فرونشست های زیادی شده اند. وی افزود: باتوجه به این شرایط، انتقال ۵۰ تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب از خلیج فارس، احتمالا توانایی حل پایدار مشکل کم آبی یزد را نخواهد داشت. این کارشناس محیط زیست بااشاره به اینکه میزان استقرار واحدهای صنعتی آب بر در استان چند برابر شده گفت: انتقال آب از خلیج فارس تنها می تواند مانند یک مسکن عمل کند. این کارشناس گفت: مرگ دشت یزد زمانی رقم خورد که به جای اتکا به ظرفیت های واقعی این استان، خارج از توان طبیعی به بهره برداری محیطی پرداختیم و تفاوتی میان این استان و استان های مشابه، با دیگر مناطقی که از منابع آبی برخوردارند، قائل نشدیم. برای مثال، تبدیل یزد به قطب تولید گوشت قرمز، نمونه بارز این بهره برداری های مخرب است؛ گوشت قرمزی که برای تولید هر کیلو از آن، ۱۵ هزار و ۵۰۰ لیتر آب مصرف می شود، در حالی که میانگین بارش یزد کمتر از ۱۰۰ میلیمتر و تبخیر آن بیش از ۴۰۰ میلیمتر است. وی گفت: پیشینیان با احداث بادگیرها، کاریزها و یخچال ها نشان دادند که توانایی سازگاری با این نوع از اقلیم گرم و خشک را دارند و میزان مصرف آب زیادی هم نمی خواهد. در واقع آنها می دانستند چگونه باتوجه به توان محیطی، چیدمان توسعه را در استانی نظیر یزد طراحی کنند. این فعال محیط زیست گفت: اگر خواهان تاب آوری در برابر بحران آب هستیم، باید به جای اجرای پروژه های پرهزینه، سبک زندگی متناسب با توان اکولوژی منطقه تغییر کند. به گفته درویش، نخستین کاری که باید در قبال استانی که بیلان آب منفی دارد، انجام داد؛ تعادل بخشی سفره های آب زیرزمینی است، نه اینکه در طول سال ها صنایع آب بر زیادی در منطقه مستقر شوند. وقتی طرح هایی نظیر انتقال آب به راه می افتد، به نوعی چراغ سبزی برای ادامه فرآیند مخرب و تغذیه غول صنایع آلوده کننده در این استان ها است. به گفته برخی از کارشناسان انتقال آب، گران ترین شیوه مدیریت منابع آب است که تنها در شرایط بسیار بحرانی، مجاز به استفاده از چنین رویکردی هستیم.
تولید آب خاکستری
درویش با اشاره به تولید آب خاکستری در فرآیند شیرین سازی آب و آسیب به چرخه زیستی آبزیان گفت: ممکن است در آینده شاهد نابودی گونه های بسیاری از آبزیان دریا به واسطه زیست در آب های خاکستری باشیم. همچنین آب شیرین کن ها گازهای گلخانه ای زیادی تولید می کنند که موجب تشدید خطر تغییر اقلیم خواهندشد.
سخن پایانی
مسئله این است که مدیریت آب در کل از یک تفکر مایه می گیرد و بسیاری از وجوه دیگر، جنبه نمادین و شعاری دارد. مدیریت آب در ایران با بیش از ۴۰۰ میلیارد مترمکعب بارش سالانه و استحصال نزدیک به ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب در سال، از راه های درست تری امکان پذیر است. همیشه ساده ترین راه، بهترین نیست. اتکای شهرها به منابع ناپایدار سدها، خطر خالی از سکنه شدن این زیست بوم ها را پدید آورده است. برخی معتقدند اندیشه یک سویه حاکم بر مهندسی مدیریت آب، تیشه به ریشه آب کشور زد و نتوانستیم از مزیتی هم که داشتیم، بهره کافی ببریم. چنانچه در ابتدای گزارش هم آمد، در این گزارش به ابعاد محیط زیستی طرح انتقال آب پرداختیم و در گزارش بعدی از آثار اجرای این طرح در صنایع و تامین آب منطقه سخن خواهیم گفت.