-
در بررسی دو مطالبه زیست‌محیطی شهروندان عنوان شد

از اصلاح الگوی کشت تا حفظ منابع آبی

رفع مشکلات زیست‌محیطی در کنار حفظ منابع آب، یکی از مهم‌ترین چالش‌های این روزهای کشور است که در فهرست خواسته‌های بسیاری از شهروندان قرار دارد.

برخی کارشناسان بر این باورند که در ایران قوانینی مانند اصل 50 قانون اساسی که به حفظ محیط‌زیست تاکید دارند، مورد بی‌اعتنایی قرار گرفته‌اند که اگر رعایت می‌شدند محیط‌زیست ایران با بحران‌های کنونی روبه‌رو نبود. اما همچنان این سؤال پیش‌رو است که چه عوامل و نیروهایی می‌توانند قوانین حفاظت از محیط‌زیست و منابع آبی را به نفع توسعه اقتصادی و سودآوری دور زده یا کنار بگذارند. تا زمانی که پاسخی ریشه‌ای به این سؤال نداشته باشیم با وجود همه ظرفیت‌هایی که قانون در اختیار ما می‌گذارد، از اصل ماجرا دور مانده‌ایم. در این گزارش به بیان الزاماتی پرداخته که در صورت رعایت آنها می‌توان گامی در راستای حفظ منابع آب در گام نخست و رفع مشکلات زیست‌محیطی در گام بعد برداشت.

برنامه‌ریزی برای اصلاح الگوی کشت

ابوالفضل میرقاسمی، کارشناس منابع طبیعی و آبخیزداری: افزایش جمعیت کشور و بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آبی، کشت محصولات آب‌بر را تبدیل به یک معضل کرده است. طبق استانداردها میزان برداشت از آب قابل استحصال باید ۴۰ درصد باشد اما گفته می‌شود امروز در ایران ۸۰ تا ۹۰ درصد از آب قابل استحصال برداشت می‌شود که نشانه بحران است. از سویی حدود ۵۰۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در کشور زده شده که سطح آب زیرزمینی را پایین آورده است. همین مسئله باعث شده آب‌های شور به آب‌های شیرین هجوم بیاورند و کیفیت آب کاهش پیدا کند. همچنین فرونشست زمین که تبدیل به پدیده‌ای همه‌گیر در ایران شده، به‌دلیل همین استفاده بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی است. کشت محصولات آب‌بر از سویی به کمبود آب و از سوی دیگر، کاهش کیفیت منابع آبی منجر شده است. در کنار همه این مسائل بحث گرمایش زمین هم وجود دارد. کره زمین به‌دلیل انتشار گازهای گلخانه‌ای روزبه‌روز گرم‌تر می‌شود. زمانی که هوا گرم شود، تبخیر و تعرق و به‌تبع آن مصرف آب گیاهان افزایش پیدا می‌کند. دست‌کم ۴۰ سال است صحبت از اصلاح و تغییر الگوی کشت می‌شود، اما صرفا در حد یک‌سری طرح و همایش باقی مانده است. واقعیت این است که عده‌ای اجازه این را نمی‌دهند که یک الگوی کشت بهینه داشته باشیم که متناسب با شرایط اقلیمی و خاک هر منطقه و نیاز داخلی باشد. در نهایت اصلاح الگوی کشت منجر به این خواهد شد که بتوانیم کشاورزی کشور را مدیریت و هدایت کنیم تا کاشت محصولات متناسب با نیازهایمان باشد. از سویی هم باید بدانیم مزیت‌های نسبی رقابتی ایران چه هست و چه محصولاتی را بهتر می‌توان صادر کرد. بنابراین اگر به بحث آب مجازی توجه داشته باشیم نباید محصولات آب‌بر مانند هندوانه و برنج را صادر کنیم، چراکه این امر به معنای صادرات آب است. اتفاقا باید تلاش کنیم این محصولات آب‌بر را بیشتر وارد کنیم.

ضعف دیپلماسی برای کشت فراسرزمینی

امروزه بحث‌هایی مانند کشت فراسرزمینی مطرح است که از طریق آن بتوانیم در کشورهای دیگر مثلا گندم کاشته و نیاز خود را تامین کنیم. اما در این گام هم به‌دلیل اینکه از نظر دیپلماسی و تعاملات بین‌المللی ضعیف عمل می‌کنیم و از بخش خصوصی حمایت نمی‌شود، نمی‌توانیم از آن بهره ببریم.

اصلاح الگوی کشت نیازمند برنامه‌ریزی است، اما برنامه‌ریزی بالا به پایین، دستوری و تحکمی دیگر جواب نمی‌دهد. حدود ۶ دهه است توسعه کشور مبتنی بر پول نفت و بی‌توجهی به منابع طبیعی انجام شده است. با وجود اینکه آمایش سرزمین از همان زمان مطرح بوده اما به آن بی‌اعتنایی شده است. اگر در نظام برنامه‌ریزی خود در کنار حاکمیت، بخش خصوصی و نهادهای مدنی مانند تشکل‌های کشاورزان و بهره‌برداران را با یک برنامه‌ریزی مشارکتی دخیل کنیم، همین‌طور از دست‌اندرکاران اتاق‌های بازرگانی، اتاق اصناف و اتاق تعاون استفاده کنیم، می‌توانیم بسیاری از این مشکلات را حل کنیم. باید با کمک موسسات تحقیقاتی بحث‌هایی مانند مزیت‌های نسبی و رقابتی محصولات شناسایی شود. بر این اساس در ابتدا باید نیاز داخل و اولویت‌ها مشخص شود و بعد به بحث صادرات و ارزآوری بیندیشیم. در عین حال عده‌ای معتقدند باید روی تغییر الگوی مصرف مردم کار کنیم. به‌طور مثال، در کشور خشک و نیمه‌خشک قرار داریم نباید خیلی گوشت قرمز و لبنیات مصرف کنیم، چراکه آب مجازی در فرآوری یک کیلو گوشت، بسیار زیاد است. البته در حال حاضر به‌خاطر کاهش قدرت خرید مردم، مصرف گوشت هم کم شده اما به‌طور کل باید ذائقه مردم را بیشتر با محصولات سالم گیاهی آشنا کرد. چه‌بسا بتوانیم با کاهش مصرف محصولات دامی به مقابله با تغییر اقلیم و خشکسالی هم کمک کنیم، وگرنه روزبه‌روز بحران شدیدتر می‌شود. در زمانی عیسی کلانتری، رئیس پیشین سازمان حفاظت محیط‌زیست پیش‌بینی کرده بود اگر بحران آب کنترل نشود، ۵۵ میلیون نفر مجبور به مهاجرت اجباری خواهند شد. بخشی از این مهاجرت اکولوژیک اتفاق افتاده و با ادامه روند کنونی بحران‌های مهاجرتی ایجاد خواهد شد. به‌طور مثال در استان‌های شمالی تراکم جمعیت بیشتر شده و استان‌های مرکزی خالی از سکنه می‌شوند و ممکن است مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به‌وجود بیاید.

حفظ تعادل آبخوان‌ها مقدم است

محمد علایی، مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای خراسان رضوی:کشور ایران از نظر جغرافیایی در کمربند خشک کره زمین قرار گرفته است. کشورهایی که در این کمربند قرار می‌گیرند یک‌سری ویژگی‌های آب‌وهوایی خاص دارند. نخست اینکه میانگین بارش بلندمدت این منطقه نسبت به سایر نقاط کره زمین کمتر است. به‌عنوان مثال، بنا بر گزارش‌های پیشین میانگین بارش در ایران ۲۵۰ میلی‌متر در سال بوده، اما در حال حاضر از این میزان کمتر شده است. این در حالی است که میانگین بارش جهانی ۷۵۰ تا ۸۰۰ میلی‌متر در سال است. دسترسی به این میزان آب موجود نیز با مشکلاتی روبه‌رو است، چراکه توزیع زمانی و مکانی آن همسان و یکنواخت نیست. توزیع بارش‌ها در کشور ما در طول سال، یکنواخت نیست و بیشترین بارش را در فصل زمستان و بهار داریم. همین‌طور ۷۵ درصد بارش‌های را در کمتر از ۲۵ درصد مساحت کشور داریم که آن هم در شمال ایران و غرب زاگرس است. به همین ترتیب در ۷۵ درصد مساحت کشور کمتر از ۲۵ درصد بارش‌ها را داریم.

ویژگی برجسته دیگر کشورهایی که در کمربند خشک شمالی و جنوبی زمین قرار می‌گیرند این است که روند بارش در سال‌های گوناگون یکسان نیست و برای همین دارای آب‌وهوای خشک هستند. این درست عکس مناطقی است که در آب‌وهوای مرطوب یا معتدل قرار دارند. کلمه معتدل بسیار انتخاب درستی برای اقلیم این مناطق است، چراکه نشان می‌دهد در این مناطق تغییرات بارش از سالی به سال دیگر خیلی زیاد نبوده و متعادل است. برای مقایسه در نظر بگیریم که در استان خراسان رضوی در سال آبی ۹۸-۹۷ میانگین بارش به ۳۴۰ میلی‌متر رسید و این در حالی بود که میانگین بارش در این استان ۲۲۱ میلی‌متر در سال است، اما سال بعد از آن این عدد به ۱۰۷ میلی‌متر بارندگی رسید. در حالی‌که این دامنه زیاد تغییرات در کشورهایی که خارج از کمربند خشک قرار گرفتند وجود ندارد که ناگهان از ۳۱۰ میلی‌متر بارندگی به ۱۰۷ میلی‌متر و کمتر از یک‌سوم برسد. ویژگی بعدی در کمربند خشک کره زمین، گرم بودن هواست. درجه حرارت در این مناطق بیش از میانگین کره زمین است و به همین دلیل، تبخیر و تعرق هم زیاد می‌شود که نیاز آبی را بیشتر می‌کند. ۳ ویژگی که برای این مناطق گفته شد، در شرایطی است که ما تغییرات آب‌وهوایی و گرم شدن زمین را نداشته باشیم، اما در حال حاضر این پدیده هم به ویژگی‌های اقلیمی این منطقه اضافه شده است. در کشورهایی که در کمربند خشک شمالی و جنوبی قرار گرفته‌اند، پیامد تغییر آب‌وهوایی و گرم شدن زمین، بسیار بیشتر از کشورهایی است که خارج از این منطقه قرار دارند و پیامد گرم شدن زمین خود برای این کشورها خود را به‌صورت کاهش بارش، گرم شدن هوا، حدی شدن دامنه تغییرات بارش به‌صورتی که یا خشکسالی ایجاد شود یا ترسالی. خصوصیات بارش‌های ما هم متفاوت شده است و آن بارش‌های آرام و بلندمدت کنار رفته و حال حجم زیادی بارش در زمان کمی می‌بارد و مشکلات زیادی را ایجاد می‌کند. از سوی دیگر، کمتر شاهد بارش برف هستیم اما بارش تگرگ شدید شده است. مجموعه این مسائل نشان می‌دهد کشورهایی که در این دو کمربند خشک شمالی و جنوبی قرار گرفتند باید بحث مدیریت آب را به جد در دستور کار بگذارند. با این وجود در ایران حساسیت به این موضوع کمتر وجود دارد. حساسیت به مدیریت آب توسط قانون و آیین‌نامه‌ها ایجاد می‌شود. در ایران در بخش آب دو قانون مادر وجود دارد. نخستین قانون مربوط به سال ۱۳۴۷ و دومین قانون مربوط به سال ۱۳۶۱ است. هر دو قانون ابهامات زیادی دارد و فاقد شفافیت لازم است. در هیچ جای قوانین ما، اصلی‌ترین وظیفه مدیریت آب کشور که حفظ تعادل آب در آبخوان‌ها و رودخانه‌هاست، اصلا دیده نشده است. بخش آب وزارت نیرو مکلف است آب موردنیاز شرب، صنعت، کشاورزی و خدمات را تامین کنند، اما این تامین نیاز نباید به‌صورتی باشد که تعادل آبخوان برهم بخورد. آبخوان‌های زیرزمینی راهبردی‌ترین، بی‌نظیرترین ثروت ملی غیرقابل جبران ما است، اما این موضوع در قانون دیده نشده است. در قانون باید به‌صراحت بیاید که مهم‌ترین وظیفه بخش آب کشور، تامین آب بخش‌ها با در نظر داشتن حفظ تعادل آبی در آبخوان‌هاست. در واقع حفظ تعادل آب آبخوان‌ها بر تامین آب اولویت دارد. زمانی که آب‌های آبخوان‌های ما تعادل خود را از دست بدهد، دشت‌های ما افت می‌کند، سطح آب زیرزمینی کاهش می‌یابد، کیفیت آب شور می‌شود، زمین نشست می‌کند، چاه‌ها، چشمه‌ها و قنات‌ها خشک می‌شود و...

رونق بازار محصولات آب‌بر

مهدی میردامادی، دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات: در گذشته میزان کشت و مصرف محصولات آب‌بر به اندازه امروز نبوده، اما امروزه افزایش جمعیت و بازارهای صادراتی کشت این محصولات را افزایش داده است. همین‌طور در گذشته برخی از محصولات آب‌بر مثل خیار و گوجه در برخی از فصول سال به بازار می‌آمد و بعد از آن تمام می‌شد، اما امروز در تمام ۱۲ ماه سال به روش‌های گلخانه‌ای یا زیر پوشش پلاستیکی کشت می‌شود، چراکه تقاضا و بازار برای آن وجود دارد. اگر وسعت زمین‌هایی که در گذشته توسط آب‌های سطحی یا از طریق قنات‌ها زیر کشت بودند را با امروز مقایسه کنید می‌بینید که تنوع محصولات چقدر افزایش پیدا کرده است. از سویی تقاضا در بازار به‌واسطه افزایش درآمدها نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است. اگر تمام این عوامل را کنار هم بگذاریم متوجه می‌شویم که کشاورزی با الگوی کنونی و کشت محصولات آب‌بر، چه فشاری بر منابع آبی وارد کرده است.

به‌تازگی معاون برنامه‌ریزی و اقتصادی وزیر جهادکشاورزی از رویکرد این وزارتخانه برای اعمال محدودیت و ممنوعیت کشت محصولات آب‌بر و سیاست‌های حمایتی برای کشت جایگزین کالاهای اساسی در راستای تامین امنیت غذایی خبر داده است. اگر وزارت جهادکشاورزی بتواند این سیاست را پیاده‌سازی کند و به اجرا درآورد و صرفا در حد توصیه باقی نماند، می‌تواند اتفاقات خوبی را رقم بزند.

در این راستا می‌توان کشت محصولات آب‌بر را از سطح مزرعه به سطح گلخانه‌ها و شهرک‌های گلخانه‌ای آورد. این مهم نیازمند حمایت جدی دولت است تا از یک‌سو کشت این محصولات از سطح مزرعه‌ها به گلخانه‌ها برود و از سوی دیگر، زمین‌های کشاورزی به محصولات استراتژیک مانند گندم و ذرت که نقش اساسی در امنیت غذایی کشور دارند، اختصاص پیدا کنند.

ناکارآمدی قوانین و اجرای آنها

مشکل اینجاست که وزارت جهادکشاورزی همچنان در فکر تبدیل کشت غرقابی به‌نوعی از قطره‌ای در سطح مزرعه است، در صورتی که این رویکردها در دنیا تغییر کرده است. قوانین و طرح‌های ما نه به‌روز است و نه همان قوانین به‌طور کامل اجرایی شده. یک مشکل اساسی دیگر این است که با توجه به اینکه رویکرد دولت‌ها با یکدیگر متفاوت است، با روی کار آمدن دولت جدید، طرح‌های در دست اجرا متوقف و ناقص می‌شود.

اگر قرار بر حفظ امنیت غذایی در کشور است، پس دولت باید از کشت محصولات آب‌بر در زمین جلوگیری کند و آن را به گلخانه‌ها ببرد، اما این اقدام باید به‌طور جامع اجرایی شود، نه به این صورت که در بعضی از قسمت‌ها به اجرا دربیاید و در نقاطی اجرا نشود.

در حال حاضر، کشور از لحاظ منابع آبی در شرایط بحرانی قرار دارد و به باور کارشناسان جهانی سازمان ملل، اگر برای حل این مشکل تصمیم اجرایی گرفته نشود با مشکلات بیشتری روبه‌رو خواهیم شد.

علاوه بر این مسائل، مردم نیز باید از نظر فرهنگی مجاب شوند که در منطقه‌ای واقع شده‌ایم که طبیعت محدودیت‌هایی به ما تحمیل کرده و همین‌طور نسبت به گذشته افزایش جمعیت داشته‌ایم و نمی‌توانیم کشاورزی کشور را با الگوهای قدیمی به پیش ببریم.

سخن پایانی

در مجموع کارشناسان بر این باورند که کشت محصولات آب‌بر در کشور خشک و نیمه‌خشک ایران که با ورشکستگی آب روبه‌رو است، بر تنش موجود درباره منابع آبی می‌افزاید. در این میان، الگوی کشت نیازمند تغییرات جدی و حرکت به سمت فناوری‌ها و روش‌های روز جهان است. با این وجود، این امر نیز اگرچه در صحبت تصمیم‌گیران جا پیدا کرده، اما تاکنون به‌طور جدی و اثربخش اجرایی نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین