بایدها و نبایدهای دولت سیزدهم در بورس
با توجه به ریزشهای شدیدی که بورس در یک سال گذشته تجربه کرده، انتظار میرفت شاخص روزهای صعودی را هم داشته باشد و بخش مهمی از ضررها را جبران کند.
با توجه به ریزشهای شدیدی که بورس در یک سال گذشته تجربه کرده، انتظار میرفت شاخص روزهای صعودی را هم داشته باشد و بخش مهمی از ضررها را جبران کند.
این اتفاق در چند هفته اخیر رخ داده و به نظر میرسد در کوتاه مدت این روند ادامه داشته باشد اما در میانمدت و بلندمدت تردیدهای بسیار جدی وجود دارد که باعث میشود دست و دل سهامداران برای معاملات متهورانه بلرزد.
روند رو به رشد و اصلاحی بازار سهام برخلاف آنچه انتظار میرفت، بسیار کُند و آهسته پیش میرود و دلیل این اتفاق نیز فقدان عنصر اعتماد در بین فعالان بازار سرمایه است. وقتی در بازار اشتباهات مدیران زمینه را برای متحمل شدن ضررهای سنگین فراهم میکند، طبیعی است که شاهد واکنش از سر بیاعتمادی سهامداران باشیم.
در بورس تهران هم دقیقا همین اتفاق رخداده، زیرا برخی از نهادهای مالی و اقتصادی و همچنین برخی افراد و شخصیتها عملکرد نامناسبی داشتند که باعث سلب اعتماد فعالان و سرمایهگذاران شده است. شاهد بودیم که مردم بدون در نظر گرفتن قواعد بازار و حتی پرتفوی به یکباره سرمایه عظیمی را وارد بازار کردند و از سوی هم مسئولان نتوانستند عملکرد درستی در واکنش به ورود سرمایه از خود نشان دهند.
حال برای جذب دوباره اعتماد عمومی نسبت به یک بازار باید صبورتر باشیم، زیرا جلب اعتماد فرآیندی زمانبر و طولانی است که در بازارهای مالی این مولفه بهدلیل ویژگیهای ذاتی این حوزه بسیار طولانیتر خواهد بود. فعلا احتیاط سهامداران باعث شده روند بازگشت سرمایه به بازار که میتواند به توسعه و رشد بازار سهام ختم شود، به کُندی پیش میرود.
برای جلب دوباره اعتماد سرمایهگذاران خرد و کلان باید در زمینههای مختلف شفافسازیهایی انجام شود تا مردم بتوانند نسبت به آینده بازار سرمایه تصمیمگیری کنند. یکی از این موارد، برجام است که باید تعیینتکلیف شود تا اقتصاد ما نیز با شفافیت بیشتری به راه خود ادامه دهد.
اما مسئله مذاکرات تاکنون یکی از موارد مجهول در بازار سهام بوده که تردیدها را افزایش داده، زیرا به نظر میرسد مذاکرات تا به امروز نتیجه چندان روشنی نداشته و از سوی دیگر هم ترکیب کابینه دولت سیزدهم در تعیینتکلیف برجام بسیار تعیینکننده خواهد بود. این مسئله باعثشده سهامداران و سرمایهگذاران چشمانداز مشخصی از آینده اقتصاد کشور نداشته باشند و ندانند که آیا باید منتظر گشایش اقتصادی باشند یا اینکه نرخ تورم تشدید خواهد شد؟
هر دو موردی که به آنها اشاره شد از اهمیت زیادی در امر تحلیل بازار سرمایه برخوردارند و تا زمانی که بازار سیگنال مشخص و دقیقی در این زمینه دریافت نکند، نمیتوان اعتماد افراد را برای ورود دوباره به بورس جلب کرد.
از سویی هم سیاستهای اقتصادی تیم مدیریتی دولت سیزدهم برای مردم نامشخص و پرابهام است، همه مشکلات و مسائل اقتصاد کشور در برجام و مذاکرات خلاصه نمیشود، زیرا بخش مهمی از ایرادات مربوط به مدیریت نادرست بوده و از همینرو مردم در انتظار تشکیل کابینه سیزدهم هستند تا بتوانند شمایی کلی از اقتصاد را برای خود ترسیم کنند.
با وجود پیشبینیهایی که نسبت به کاهش نرخ ارز در کوتاهمدت و پس از آغاز به کار دولت سیزدهم میشود، به نظر میرسد نرخ دلار آماده خیزهای بلند میشود که بهدلایل خاصی اجتنابناپذیر خواهد بود.
اقتصاد ما درحالحاضر شدیدا متورم بوده و به نظر میرسد چشمانداز تورم هم چندان درخشان و امیدوارکننده نیست، این موضوع هم میتواند بهطور کامل و مستقیم بازار سرمایه را تحتتاثیر قرار دهد، زیرا بهدلایل کسری بودجه سنگین در امسال و همچنین ضعف زیربنایی تولید، کاهش سرمایهگذاری خارجی و افزایش نرخ استهلاک در کشورمان انتظار میرود نرخ تورم هم روند افزایشی را در پیش بگیرد.
عماد عظیمی-کارشناس و فعال بازار سهام