پیشنیازهای ورود به بازارهای خارجی
در سالهای اخیر صحبت درباره اقتصاد غیرنفتی کشور بیش از دهههای گذشته مطرح شده است.
در سالهای اخیر صحبت درباره اقتصاد غیرنفتی کشور بیش از دهههای گذشته مطرح شده است.
بسیاری از دستاندرکاران درباره ظرفیتهای کشور برای راهیابی به بازارهای جهانی اظهارنظر کردهاند اما واقعیت این است که موضوع صادرات موفق کالا و ورود به بازارهای جهانی، با آنچه در تولید داخلی در پیش گرفتهایم، تفاوتهای بسیاری دارد. از این رو، بیتوجهی به آن موضوعات میتواند باعث وارد آمدن خسارتهای بسیاری به حوزه تولید کشور شود.
اگرچه در سالهای اخیر، بسیاری از تولیدات داخلی در سایه حمایتهایی مانند ممنوعیت واردات کالاهای مشابه خارجی بازار نسبتا قابلقبولی در کشور یافتهاند و تلاشها در مسیر کیفیسازی، این محصولات را نسبت به گذشته مطلوبتر کرده است اما همچنان تولیدات ما در بسیاری موارد قابل رقابت با محصولات خارجی نیستند و به دلیل عدم برخورداری از فناوریهای روز دنیا، بهرهوری در تولید به سطح مطلوبی نرسیده و به همین دلیل نرخ تمامشده کالای ایرانی در رقابت با نمونههای مشابه خارجی امتیاز خوبی ندارد.
از سوی دیگر، با توجه به بازار محدود داخلی و خارجی و سرمایه در گردش محدود بسیاری از تولیدکنندگان، حجم تولیدات داخلی ما محدود است و این موضوع نیز بر هزینههای تمامشده تولید کالا میافزاید و مزیتهای رقابتی آن را میکاهد. وقتی هزینههای تولید کالاهای مشابه در ایران نسبت به هزینههای تولید همان کالا در خارج کشور-با وجود حمایتهای انحصارطلبانه از آن- حتی در داخل کشور نیز در رقابت با نمونههای خارجی، شرایط مطلوبی ندارد، نمیتوان انتظار داشت در بازارهای داخلی با رقبای جدی و جهانی خود یارای مقاومت و حفظ اهداف تجاری را داشته باشد و ناگزیر پس از مدت کوتاهی از این بازارها حذف میشود.
اما نقاط ضعف تولیدات داخلی ما برای حضور در بازارهای جهانی و منطقهای محدود به عوامل نیست؛ نکته دیگر درباره ورود کالاهای ایرانی به بازارهای بینالمللی این است که به دلیل محدودیت تولید، تولیدکننده داخلی ما مانند رقبای جهانی خود قادر به ارائه خدمات پس از فروش و گارانتیهای مطلوب به خریداران نیست و عملا یکی از امتیازات بازارهای فروش را از دست میدهد. تولیدکنندگان جهانی برای ارائه خدمات مطلوبتر به خریداران خود در کشورهای هدف خود دارای نمایندگی و دفاتر خدمات پس از فروشی هستند که بتواند اطمینان خریدار را از هر نظر جلب کند اما تولیدکنندگان ما در اغلب موارد فاقد چنین ظرفیتهایی برای ارائه خدمات هستند و حتی حضور آنها در نمایشگاههای کشورهای خارجی با مشکلات و مخاطرات فراوانی روبهرو است. ارائه نشدن خدمات پس از فروش مطلوب توسط تولیدکننده ایرانی باعث میشود خریداران در کشورهای دیگر که دامنه انتخاب آنها برای خرید بیشتر است رغبت کمتری به خرید کالای ایرانی داشته باشند.در نهایت اینکه ورود به عرصههای جهانی در تجارت اگرچه میتواند هدف مطلوب برای هر تولیدکنندهای باشد اما دارای قواعد و چارچوبهایی است که بیتوجهی به آنها میتواند سرمایهگذاریهای انجام شده در این حوزه را بیثمر کند. این کار باید با بررسیهای همهجانبه انجام شود. به نظر میرسد اگر تولیدکنندگان ما قابلیت و ظرفیت حضور در این عرصه را داشته باشند باید در ابتدای مسیر همچنان مورد حمایت نهادهای دولتی و صنفی قرار گیرند و در عین حال امکان استفاده از خدماتی مثل رایزنان بازرگانی را به شکل مطلوب داشته باشند. البته پیش از این موارد شاید حضور موفق در بازارهای داخلی، رقابت با کالاهای خارجی -البته بدون حمایتهای گلخانهای- و جلب رضایت مصرفکنندگان داخلی در کیفیت، نرخ و خدمات، محک مناسبی برای توانایی تولیدکنندگان ما برای ورود به عرصههای جهانی باشد.
پیمان صفردوست-روزنامهنگار