استراتژیهای واردات اصلاح شوند
امیر شهریاری-فعال بازرگانی
اطلاعات منتشر شده از سوی نهادهای دولتی مبنی بر وضعیت اقتصاد طی یک سال گذشته حاکی از آن است که صادرات نقش در توسعه اقتصاد داشته تا آنجا که این بخش را به عنوان موتور محرکه اقتصادی توصیف کرده اند. ضمن تایید این میزان از اهمیت صادرات، باید گفت صادرات و فروش کالا، حلقه نهایی زنجیره تجارت بوده و برای توسعه و پیشرفت در بخش صادرات، باید نگاهی ریزتر و دقیق تر به سایر حلقه ها و فعالیت های مرتبط با آن داشته باشیم. یکی از حلقه های مهم این زنجیره، تولید است؛ تا زمانی که تولید صادرات محور نداشته باشیم، کالایی برای عرضه و فروش به سایر کشورها نداریم. از این رو، تمام موارد مرتبط با رشد تولید نیز اهمیت ویژه ای پیدا می کنندو باید برای تولید صادرات محور به تمامی جزییات توجه کنیم. در حقیقت برای توسعه تولید، نیاز به مواد اولیه و ماشین آلات مناسب داریم که بخش زیادی از این موارد از طریق واردات تامین می شود. متاسفانه به دلیل نبود نگاه مثبت و تخصصی به امر واردات، در این حوزه ایرادات و مشکلات زیادی وجود دارد. عدم توازن در واردات برخی از کالاها، اصرار بر خودکفایی و تولید کالاهایی که توان تولید آن ها در داخل وجود ندارد، وارد کردن کالاهایی که بنگاه های صنعتی داخلی توان تولید آن ها را دارند و سایر موارد این چنینی در کنار یکدیگر، از جمله ایرادات اصلی استراتژی های موجود در رابطه با واردات است. به طور کلی می توان گفت تا به امروز رویکردهای مربوط به واردات در ایران، ایرادات زیادی داشته و همین موضوع صدمه های جدی اقتصادی به کشور وارد کرده است. اشتباه در رویکردهای مربوط به واردات، سبب شد ضمن هزینه کرد ارزهای کشور در محل های نادرست، از مزایای واردات کالاهایی همچون ابزارهای پیشرفته و تجهیزات خط تولید باز بمانیم. برای خروج از این سیکل معیوب باید سیاست های وارداتی به گونه ای باشد که توسط آن بتوان ظرفیت های داخلی را به رشد رسانده و از آنها برای تامین نیاز داخلی و توسعه صادرات غیرنفتی بهره گرفت. به عنوان مثال امروزه فرسودگی خط تولید، بیش از میزان سرمایه گذاری های انجام شده بر صنایع است. به طوری که به نظر می رسد با صنایع فرسوده ای مواجه هستیم و دلیل اصلی آن، کمبود ورود سرمایه در صنایع برای نوسازی و بازسازی است. از سویی دیگر به دلیل محدودیت های ناشی از تحریم، تجهیزات به روز و تکنولوژی جهانی مناسب وارد نشده در نهایت تمامی فعالیت های اقتصادی کشور تحت تاثیر این بی توجهی ها قرار گرفته است. روی دیگر سکه، زیان اقتصادی ناشی از فرسودگی صنایع و ماشین آلات است. چرا که با فرسودگی خط تولید، هزینه تمام شده تولید افزایش یافته و در ادامه مزیت رقابتی کالاها برای صادرات از بین می رود. بنابراین می توان گفت واردات هوشمندانه و صحیح، به طور مستقیم ثبات تمامی حلقه های زنجیر اقتصاد را تامین خواهد کرد. در این بین استراتژی و رویکرد دولت نسبت به واردات، تعیین کننده وضعیت فعالیت های تجاری مربوط به این حوزه خواهد بود. به عبارت دیگر هرچه نگاه های مربوط به واردات منفی تر و غیرتخصصی تر باشد، در نهایت تامین مواد اولیه و ماشین آلات مربوط به تولید با چالش و دست انداز همراه است. در چنین شرایطی نه تنها تولید بلکه صادرات نیز زیان خواهد دید. ایران بسترهای خدادادی متنوعی از نظر نیروی انسانی، ظرفیت های اقلیمی و منطقه ای و سایر شاخص های اقتصادی دارد. این موارد می تواند از نظر اقتصادی، فرصت های مهمی را برای فعالان تجاری، دولت و مردم داشته باشد. اما مهم تر از ظرفیت های موجود، برنامه ریزی برای بهره گیری از این امکانات است که باید به آن توجه کرد. در این فرآیند جهت دهی برنامه های وارداتی و تشخیص تامین کدام کالاها از کدام کشور، از اهمیت زیادی برخوردار است. باید کالاهایی وارد شوند که صنعتگران و حتی تاجران ایرانی بتوانند با استفاده از آن ها، توانایی های موجود در داخل را شکوفا کنند. وجود برنامه ریزی صحیح در امر واردات، بسترهای امنی را برای تولید داخلی و فعالیت تجار به همراه خواهد داشت؛ چرا که این برنامه ها می تواند نقشه راه مسیر توسعه باشد و هرگونه ایراد در این بخش، ثبات را از بخش های مختلف اقتصادی و تولیدی سلب خواهد کرد.