آیا پایان انسانیت نزدیک است؟
اگر روزی سامانههای هوشمصنوعی از انسانها باهوشتر شدند، اهداف چه کسی را محقق میکنند؟ آیا ما میتوانیم تسلط خودمان را بر هوشمصنوعی حفظ کنیم؟
اگر روزی سامانههای هوشمصنوعی از انسانها باهوشتر شدند، اهداف چه کسی را محقق میکنند؟ آیا ما میتوانیم تسلط خودمان را بر هوشمصنوعی حفظ کنیم؟ اینها پرسش هایی بودند که چندی پیش در «شانزدهمین همایش روابطعمومی الکترونیک» که با حضور پژوهشگران و پیشکسوتان این عرصه در هتل المپیک تهران برگزار شد، موردتوجه قرار گرفت و کارشناسان در بخشی از سخنرانیهای خود به جنبههای گوناگون تاثیر و نقش هوشمصنوعی در زندگی امروز بشر پرداختند. آنها معتقدند چه بخواهیم و چه نخواهیم، زندگی امروز بشر آمیخته با هوشمصنوعی است و راهی جز تعامل با آن نداریم. صمت در جریان پوشش این مراسم، به مهمترین نظرات پژوهشگران در این همایش پرداخته است.
هوشمصنوعی از کجا آغاز شد؟
نخستین خاستگاه هوشمصنوعی را شاید بتوان در آثار یک فیلسوف عصر باستان؛ یعنی ارسطو پیدا کرد. در واقع ارسطو در کتاب «ارغنون» بهنوعی منطق را تدوین و پایهگذاری میکند. منطقی که ارسطو از آن حرف میزند، مبتنی بر یک تفکیک است؛ تفکیکی که شالوده کارکرد هوشمصنوعی و کامپیوترهای امروزی است. تفکیک نحو از معناشناسی، دستاورد بزرگ ارسطو بود که اصولا شالوده علم منطق است. هوشمصنوعی و ماشینهای هوشمند نیز از جنس منطق هستند و اساسشان همین تفکیک است. دومین مفهومی که از شالودههای هوشمصنوعی است، مفهوم «الگوریتم» است. الگوریتم رویهای است با گامهای واضح، مشخص و محدود که مسئلهای معین را حل میکند. تمام برنامههای کامپیوتری در قالب الگوریتم نوشته میشوند.
الگوریتم، دومین زیربنای ماشینهای هوشمند است. شالوده موج اول هوشمصنوعی، یعنی ماشینهای تورینگ، کار کردن روی نمادها است. دستکاری کردن صفر و یکها. به این مدل هوشمصنوعی اصطلاحا هوشمصنوعی دوستداشتنی قدیمی میگویند؛ اما در نسل جدید هوشمصنوعی، الگوبرداری برمبنای کارکرد مغز و نورونهای مغزی است و یکسری شبکههای نورونی قابلیادگیری؛ شبکهای زایا که از درون خود میتواند یاد بگیرد. در واقع با نسل جدیدی از هوشمصنوعی طرف هستیم که به مغز انسان نزدیکتر و شبیهتر است.
هنر مولد، آورده هوشمصنوعی
مریم سلیمی یکی از پژوهشگرانی است که در عرصه هوشمصنوعی با ارسال مقالهای با عنوان «تاثیرات هوشمصنوعی بر فرآیند ارتباطات تصویری» در این همایش به سخنرانی پرداخت. بهگزارش صمت، وی در ابتدا بااشاره به تاثیر همهجانبه هوشمصنوعی در اغلب حوزههای بصری گفت: هوشمصنوعی همه حوزههای بصری را متاثر کرده و با ورود آن تحولات و تغییرات فزایندهای را بهوجود آورده است. میزان تاثیرپذیری حوزههای بصری از هوشمصنوعی به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ بخشی از آن مربوط به تخصصی بودن است و بخشی هم بهمیزان وابستگی به عوامل انسانی ارتباط دارد. گفتنی است، تاثیر هوشمصنوعی در ابعاد فنی و بر روندها و فرآیندها بیشتر است و از طرفی، تاثیر حداقلی بر خلاقیت و بحثهای احساسی و عاطفی؛ آنجایی که نیاز به درک انسانی و موارد مشابه وجود دارد، میگذارد.
وی افزود: بخش زیادی از بهرهگیری و تاثیرپذیری و کاربردهایی که ارتباطات بصری داشته است، به ویژگیهای خود هوشمصنوعی و قابلیتهای آن بر میگردد؛ نظیر سادهسازی و خودکارسازی فرآیندها و فعالیتها، تولید آثار با کیفیت بالا و مواردی از این قبیل.
وی گفت: در بحثهای مربوط به آینده شغلی، عمده اقدامات انجامگرفته بر حوزههای مختلف بصری در ارتباط با تعاملات و مشارکت همزیستی بین انسان و هوشمصنوعی انجام شده است. برای مثال، تعریف امور خلاقانه با ترکیب هوش انسانی و مصنوعی و حتی ایجاد بازتعریفی از مفاهیم و فعالیتها چند نمونه از این مدل تعاملات است که با تحولات فناوری و هوشمصنوعی به ارتقای مهارتها تاکید میشود. باتوجه به تاثیرپذیری از هوشمصنوعی، قرار است نقش هنرمندان از سطح خالق به بحثهای نظارتی، راهبردی و مواردی از این قبیل ارتقا پیدا کند. همچنین ژانرهای جدید از هنر را خواهیم دید که استارت آن خورده است که هنر هوشمصنوعی و هنر هوش مولد هم از آن یاد میشود. البته اختلافنظرهایی وجود دارد که آن را بهعنوان هنر بپذیریم یا خیر؟ و اینکه عامل انسانی چقدر در خلق این آثار هنری نقش دارد؟ و اینکه آیا آن چیزی که ماشین تولید میکند را میتوان هنر نامید؟
چه نگرانیهایی از هوشمصنوعی وجود دارد؟
سلیمی در ادامه بااشاره به دغدغههای توسعه هوشمصنوعی در حوزههای بصری گفت: نگرانیهایی درباره برخی مسائل اخلاقی، تعصبها، سوگیریها، تبعیضها، اصالت حق مولف و کپیرایت و... مطرح شده که به تدوین برخی قوانین انجامیده است که اغلب جنبه سازمانی دارد و بخشی از آن به غولهای فناوری ارتباط دارد. در کنار این تحولات، رشد و توسعه فناوری کمکهایی غیرقابلچشمپوشی هم به جوامع بشری داشته است؛ نظیر ارتباطات سریع و راحت یا تحلیلهای قابلاعتماد. در نهایت، هوشمصنوعی پایان روابط نیست، بلکه آغازی است که با خود، تحولات اساسی را بهوجود میآورد؛ بهویژه در حوزه بصری مزایا و در عین حال تهدیدهایی هم دارد که باید همراه با نظارتهایی باشد تا بتوان آن را مدیریت کرد.
آیا خلاقیت در انحصار انسان است؟
وی در ادامه ارائه مقاله خود، بااشاره به فرآیند انجام این پژوهش گفت: برای تدوین این پژوهش با افراد صاحبنظر و فعال در رسانههای مختلف در حوزه روابطعمومی و ارتباطات تصویری در سراسر جهان مصاحبه شد و همکاری لازم بهعمل آمد. سوالاتی از این قبیل که هوشمصنوعی چه تاثیری بر حوزه بصری و گرافیک دارد؟ یا چه تاثیری بر روزنامهنگاری بصری و دیتاژورنالیسم میگذارد؟ و بیشتر چه حوزههایی را متاثر کرده است؟ همچنین اینکه آیا خلاقیت در انحصار انسان است یا هوشمصنوعی هم دارای این خلاقیت است یا خیر؟ بر سر آن بحث و هنوز در حال پژوهش است که مهمترین موضوع انتقال، احساس است.
مقاومت برابر با عقبافتادگی
سلیمی بااشاره به پرسش مطرحشده در این همایش مبنی بر ورود افراد غیرحرفهای به حوزههای تخصصی با کمک هوشمصنوعی گفت: کسانی که غیرحرفهای و در تلاش برای پیوند با این حوزه هستند، بیشک میتوانند ورود کنند، اما شرط موفقیت آنها، داشتن تجارب تخصصی برای راهبردی دقیقتر و موفقیتآمیز است. هرکسی که میخواهد در این حوزه کار کند، باید توانمندی و تجارب خود را داشته باشد و در حوزه خود، دستاوردهایی داشته باشد تا بتواند به هنر مولد با کمک هوشمصنوعی دست یابد. در نتیجه باید گفت، ما وارد حوزه برگشتناپذیری شدهایم که اگر در مقابل هوش مصنوعی مقاومت کنیم، بیشک عقب میافتیم.
انسان در جبر هوشمصنوعی
در ادامه محمد سلطانیفر، دیگر پژوهشگری بود که به ارائه دستاوردها و نظرات خود از تاثیری که هوشمصنوعی بر مشاغل و بهطورکلی جوامع بشری میگذارد، پرداخت. وی در پژوهشی با عنوان «هوشمصنوعی، جابهجایی اقتدار از انسان به ماشین» گفت: همه ما در بحث کاربرد هوشمصنوعی یک دغدغه واحد داریم که نهتنها در ایران، بلکه اغلب مردم در بسیاری از کشورها این نگرانیهای مشترک را دارند؛ اینکه آیا قرار است هوشمصنوعی از انسان عبور کند؟ یا اینکه اقتدار انسان از بین میرود و به ماشینها سپرده میشود؟ این بحثی جدی است که در ۳، ۲ سال اخیر حتی رئیس سازمان ملل نسبت به آن، احساس نگرانی و خطر کرده است و در برخی سخنان خود نسبت به این نگرانیها تاکید داشت.
ترس از اقتدار هوشمصنوعی
سلطانیفر گفت: نکته مهم این است که چه مخالفت یا موافقت کنیم، تاثیری در سرعت کاربرد هوشمصنوعی نمیتوانیم داشته باشیم؛ یعنی مخالفت و موافقت ما چندان نمیتواند جلوی سرعت هوشمصنوعی را بگیرد و نقش پررنگ آن بر جوامع بشری سلطه خواهد یافت. با این نگاه که ما مجبور به استفاده از این پدیده هستیم، پرسش این است که وظیفه ما چیست؟ هوشمصنوعی وقتی پدیدار شد، این سوال را بهوجود آورد که رباتها آیا جای انسان را میگیرند یا خیر و آیا تصمیمگیرنده نهایی خواهند بود؟ آیا پایان انسانیت با آمدن هوشمصنوعی شکل میگیرد؟ و در مسیری که حرکت میکنیم، الگوریتمها میتوانند آن را کنترل کنند یا خیر؟
وی افزود: اینکه ماشینها همه ابعاد زندگی انسان را روزبهروز تحتتاثیر قرار میدهند و در جریان زندگی ما نقشآفرینی میکنند، در این روند عملا الگوریتمها آرام آرام ما را موردشناسایی قرار میدهند و بعد در آینده میتوانند انسان را کنترل کنند، همچنین این موضوعات باعث بروز ترسها و ابهاماتی درباره آینده شده است.
سلطانیفر بااشاره به تحتتاثیر قرار گرفتن شغلهای ناشی از حمکرانی هوشمصنوعی گفت: در حوزههایی نظیر رانندگی که امروز کشورهای اطراف بهسرعت در حال استفاده از هوشمصنوعی هستند، بیشک بهآرامی شغل رانندگی در دهههای آینده از بین میرود. همچنین شغل خلبانی بهسرعت تحتتاثیر هوشمصنوعی است. در کل ۶۰ درصد مشاغل قبلی در آینده نزدیک از بین میروند. قطعا واسطهگریها از بین خواهد رفت و بانکداریها هم متحول میشود و امروز یکی از امتیازات بانکها، کاهش تعداد شعبات آنها است، در حالیکه در گذشته هر چقدر تعداد شعبات بانکها بیشتر بود، امتیازات بیشتری دریافت میکردند. گفتنی است، مهندسی هم بسیار بیشتر از گذشته تحتتاثیر هوشمصنوعی قرار خواهد گرفت.
وی افزود: پزشکی هم دستخوش تحولات زیادی خواهد شد، چنانچه رباتها جایگزین پزشکها خواهند شد. آموزش هم تحتتاثیر زیاد هوشمصنوعی خواهد بود و امروزه ضرورت دارد که از آموزش سنتی بهسمت آموزش مدرن با توانمندی هوشمصنوعی حرکت کنیم. بیشک هر چیزی که قابلیت دیجیتالیزه شدن داشته باشد، بهسرعت تحول آن شکل میگیرد و تمام وظایف مدیران این است که بتوانند ابعاد دیجیتالیزه کردن خود را شکل بدهند.
بهگفته سلطانیفر، شغلهایی نظیر روابطعمومیها، خبرنگاری و نویسندگی با هوشمصنوعی تحولات گستردهای را پشتسر خواهد گذاشت و شاید اسلوب این مشاغل به طورکلی تغییر کند. حتی شاید در آینده نزدیک با تحتتاثیر قرار دادن هولوگرامها دیگر این نیاز وجود نداشته باشد که آیا مسلط به زبانهای خارجی هستیم یا خیر، چراکه با توسعه هوشمصنوعی، فهم هر زبانی برای انسان راحت خواهد بود. در حوزه نظامیگری، رباتها جایگزین سربازها و پهپادها جایگزین خلبانها میشوند. در حوزه سیاست، اشاعه اطلاعات خارج از کنترل شکل میگیرد. بیشک در آینده نزدیک، خارج از کنترل همه حاکمان، افراد میتوانند با کمک هوشمصنوعی به هر اطلاعاتی، دسترسی داشته باشد. در انتهای این مراسم از پیشکسوتان عرصه روابطعمومی و دیگر پژوهشگران تجلیل بهعمل آمد.
سخن پایانی
بهطورکلی مسئله توانا شدن سامانههای هوشمصنوعی فقط مختص کشورهای پیشرو این عرصه نیست؛ ما نیز بهنوبه خود ناگزیر با آن مواجه خواهیم شد. از منظر فلسفی، بحث ارزشها و هنجارها؛ چه در افق زمانی کوتاهمدت و چه بلندمدت، نوع انسان را درگیر خواهد کرد؛ در نتیجه نباید فضا را فقط در اختیار مهندسان قرار داد. در واقع، هوشمصنوعی فرصتی به ما نخواهد داد که با آرامش بهدنبال راهحل بگردیم. اینطور نیست که هرگاه احساس خطر کردیم، فرصت داشته باشیم که همان موقع چارهای بیندیشیم، قانونگذاری کنیم و فرآیندهای بازدارنده را به اجرا دربیاوریم. تجربه چند سده گذشته نشان میدهد که بازتنظیم نظام هنجاری همیشه خیلی کندتر و عقبتر از سرعت پیشرفت فناوری بوده است.