اقتصاد دیجیتال رویای دستنیافتنی
سجاد عابدی-کارشناس امنیت سایبری
چند سالی میشود موضوع استفاده از پلتفرمها و پیامرسانهای داخلی در کشور از سوی مسئولان امر مطرح شده است و امروز از اقتصاد دیجیتال حرف میزنند در حالی که در جریان حذف اپهای خارجی از مارکتهای داخلی، اپهای داخلی هم از اصلیترین مارکتهای خارجی نظیر گوگلپلی و اپاستور حذف شدند. از زمانی که بحث استفاده از پلتفرمهای بومی مطرح شد، مردم ابراز بیاعتمادی کردند. حال اینکه این بیاعتمادی از کجا نشأت میگیرد، به دلایل گوناگونی برمیگردد. فیلترینگ در ابتدای امر برای حمایت از اپهای داخلی ایجاد شد، اما با مرور زمان مشخص شد علاوه بر بیاعتادی، نبود زیرساختهای کافی و نداشتن کارآیی مناسب از دیگر دلایلی است که کاربران ایرانی را از استفاده پیامرسانهای داخلی منصرف میکند. ضعیف بودن زیرساختهای پلتفرمهای داخلی برای مخاطبان امری محسوس و آزاردهنده است. برای مثال، در پیامرسانهایی نظیر ایتا یا روبیکا، پیامهای صوتی و تصویری بهدرستی ارسال نمیشوند و باگهای زیادی بهلحاظ امنیتی دارند.
ضعف اصلی در سرویسدهی پیامرسانهای داخلی، باز بودن منبع اطلاعاتی آنان است یا بهعبارتدیگر این اصلاعات «اپنسورس» هستند، بههمین دلیل از امنیت بالایی برخوردار نیستند. باز بودن منبع اطلاعاتی این پیامرسانها، باعث شده است هر اطلاعاتی که در آن ذخیره میشود، قابلدسترس باشد. همچنین برای کدهای پلتفرمهای داخلی از نمونه خارجی استفاده شده و این خود دلیل دیگری برای بیاعتمادی کابران است. اگر جامعه ایران را بخشبندی کنیم، بیشتر اقشار مردم از جمله دانشگاهیان از پلتفرمهای داخلی استفاده نمیکنند، شاید این پلتفرمها تنها مورداستفاده درصد بسیار پایینی از کابران قرارگیرندکه به فراخور الزامات شغلی مجبور به استفاده از این پلتفرمها هستند. بیش از ۹۰ درصد مردم به پلتفرمهای ایرانی اعتماد ندارد و از آنجایی که مخاطبان از تامین امنیت حریم خصوصیشان مطمئن نیستند، ترجیح میدهند هزینههایی را بهصورت ماهانه یا سالانه برای فیلترشکنها پرداخت کنند تا دوباره به فضای واتساپ و اینستاگرام برگردند. نمونه این روند، ۲ تا ۳ سال پیش نیز با فیلتر تلگرام و معرفی گپ تجربه شد، همزمان با فیلتر تلگرام، پلتفرم گپ راهی بازار شد، اما هیچ استقبالی از آن نشد و مردم تلاش کردند با فیلترشکن، دوباره از فضای تلگرام استفاده کنند. در حقیقت استفاده از فیلترشکن و «وی.پی.ان» برای دور زدن هر نوع تحریم و محدودیتی رایج است؛ وقتی یک پلتفرم فیلتر میشود، بهنوعی تحریم انجام گرفته است. براساس گزارشها، ۷۱ درصد ایرانیها از پلتفرم واتساپ و ۵۱ درصد از اینستاگرام و ۴۰ درصد از تلگرام استفاده میکنند و میلیونها ایرانی به سرویسهای مختلف گوگل وابسته هستند. جالب است، بدانید اینستاگرام بهتنهایی بانی راهاندازی بیش از ۳۰۰ هزار کسبوکار آنلاین در ایران است. همچنین باوجود گذشت حدود ۴ سال از فیلترینگ تلگرام، امروز درصد کاربران آن چندین برابر پیامرسانهای مشابه داخلی است، برای مثال روبیکا تنها ۷ درصد دنبالکننده دارد، این آمار درمورد پیامرسانهای سروش، بله ب و وایگپ نیز صادق است. بااینهمه مردم ترجیح میدهند از پلتفرمهای خارجی استفاده کنند. اما تجربههای اعمال محدودیت و فیلترینگ نشان داده است که ادامه این روند راه بهجایی نمیبرد و جز هدررفت منابع مالی نتیجه دیگری نخواهدداشت. حتی اگر آمارسازی یا تبلیغاتی برای استفاده از پیامرسانها یا پلتفرمهای داخلی انجام گیرد، با استفاده از این فضا در اولویت انتخاب کاربران نخواهد بود. باتوجه به دسترسی آزاد به اطلاعات در جهان، پیشبینی اینکه فیلترینگ قرار است تا کجا ادامه پیدا کند، امری دشوار است. از طرفی هم، احتمال بازگشت به شرایط چند ماه گذشته بسیار ضعیف است. باتوجه به روند فکری و شواهد موجود بهنظر میرسد کسبوکارها با همان سطح از رونق به گذشته برنمیگردند. در حقیقت، آینده کسبوکارهای اینترنتی در ابهام بوده و شاید استفاده از پلتفرمهای داخلی نیز نتواند رونق گذشته را به بازار کسبوکاری مجازی بازگرداند.