افت کیفیت ساختمانسازی با مصالح دست دوم
مجید گودرزی_کارشناس مسکن
یکی از مسائل مهمی که همواره در بحث فرسودگی ساختمانها و سازهها مطرح میشود، موضوع کیفیت ساخت سازهها است، چرا که علاوه بر ساختمانهای قدیمی، امروزه بناهای جدید نیز از استحکام کافی برخوردار نبوده و مشکلات متعددی در این زمینه پدید آمده است. در سالهای اخیر دیده شده از مصالح ساختمانی مستعمل که یکبار در ساختوساز از آنها استفاده شده و در تخریب سازههای قدیمی بهدست آمدهاند، در ساختن بناهای جدید از آنها دوباره استفاده میشود. بکارگیری این مصالح پوسیده و آهنهای زنگزده که بهراحتی خرید و فروش میشوند، از استحکام و عمر بناها کاسته و در نهایت منجر به افت کیفیت ساختوسازها میشوند. این نوع ساختمانها ناایمن بوده و در صورت رخداد ضعیفترین زلزله بهراحتی فرو میریزند. مهمترین دلیل استفاده از مصالح دست دوم، اولویت سودآوری در فعالیتهای ساختمانی است. بهعبارتی دیگر سود ساختمانسازی از موارد دیگر برای پیمانکاران و ساختمانسازان ارجحیت داشته و هرچه بتوانند هزینههای ساختوساز را کم کنند، بیشتر بهنفع آنهاست، از اینرو بهدلیل ارزانتر بودن نرخ مصالح مستعمل نسبت به مواد اولیه ساختمانی نو، بهاستفاده از این مصالح پوسیده تمایل دارند. تشخیص استفاده از مصالح مستعمل و پسماند تخریبهای ساختمانی در ساختوسازهای جدید، پس از اتمام کار کمابیش غیرممکن است، چرا که ظاهر ساختمانها، کیفیت پایهای و اصلی یک سازه را نشان نداده و این موضوع غیرقابلرویت است. تنها در صورت رخداد حادثهای و تخریب این ساختمانها، استفاده از مواد اولیه نامناسب مشخص میشود.
به این ترتیب در برخی از موارد دیده میشود که تعدادی از پیمانکاران بیاخلاق، در ساختوسازهای خود از نخالههای ساختمانی استفاده میکنند و کسی هم متوجه خطای آنها نمیشود. مصالح دست دوم و حتی نخالههای ساختمانی بهراحتی خرید و فروش میشوند و فضای مجازی بستری مناسب برای انجام این معاملات است، بنابراین دسترسی به خریداران و فروشندگان این نوع مصالح بهسادگی بوده و حتی ردیابی و پیگیری این معاملات نیز امکانپذیر است. مهمترین مشکلی که در این عرصه وجود دارد، نبود دستگاه متولی برای ساماندهی بخش مسکن است. نهاد دولتی یا دستگاه نظارتی برای فعالیتهای حوزه مسکن وجود ندارد تا بر اقدامات و معاملات این عرصه کنترل و مدیریت داشته باشد، از اینرو هیچ برخوردی با متخلفان بخش مسکن نشده و در سالهای اخیر شاهد قانونشکنیهای متعدد چه در حوزه ساختوساز و چه ایجاد التهاب در بازار مسکن بودهایم. در ابتدای صحبتها گفته شد که آهن و فولاد قابلیت بازگشت به طبیعت دارند.
همچنین این مصالح میتوانند بازفرآوری شده و همچون مواد اولیه باکیفیت، مجدد در ساختوسازها قرار گیرند، اما نهادی بهعنوان متولی برای جمعآوری آهن و فولاد با ارزش ساختمانی زنگزده و مستعمل و تبدیل مجدد آنها به مواد اولیه نو و با استحکام وجود ندارد. بهعبارتی موضوعی به این مهمی هم از نگاه دستگاههای دولتی و هم شرکتهای خصوصی مغفول مانده و من بهشخصه تا بهحال ندیدهام که اقدام مهم و گستردهای در این زمینه انجام گیرد. غیر از بحث استفاده مصالح مستعمل در ساختمانسازیها، باید به ابعاد زیستمحیطی رهاسازی آنها در طبیعت نیز نهایت توجه را داشت. برخی از مصالح ساختمانی مانند آهن و فولاد قابلبازیابی هستند، اما برخی دیگر این قابلیت را نداشته و در صورت رهاسازی آنها در طبیعت، موجب تخریب محیطزیست خواهند شد. بتن، گچ و مصالح اینچنینی از جمله مصالح بازگشتناپذیر به طبیعت هستند. یکی از راههای مناسب برای کاهش آسیب این نوع پسماندهای ساختمانی، بکارگیری فناوریهای جدید در این حوزه است. بهعبارتی دیگر، شرکتهای دانشبنیان باید وارد این موضوع شده و برای حل معضل محیطزیستی پسماندهای ساختمانی و بازگشت آنها به طبیعت راهکاری بیابند. باید به این موضوع اشاره کرد که در برخی مصالح ساختمانی مانند آهن یا آجر، شاهد دورریز زیاد یا رهاسازی آنها در طبیعت نیستیم. تیرآهنهای فرسوده که از تخریب ساختمانها بهدست آمدهاند، آجرهای فرسوده و دیگر مصالح اینچنینی جمعآوری شده و به قیمتهای نازل بهفروش میرسند. این مواد فرسوده و مستهلک استحکام و کارآیی مصالح نو را ندارند، اما برخی پیمانکاران در ساختمانسازی از آنها استفاده میکنند.