جمعه 28 اردیبهشت 1403 - 17 May 2024
کد خبر: 21070
تاریخ انتشار: 1401/09/28 09:23

خرج یا بَرج

داریوش گل‌علی‌زاده ـ سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط‌زیست

در قانون اصلاح الگوی مصرف و هوای پاک تصریح شده که وزارت نیرو مکلف است، هر ساله ۳۰ درصد از میزان توسعه یک برق خود را باید به انرژیهای تجدیدپذیر اختصاص بدهد،برای مثال اگر امسال قرار است هزار مگاوات به شبکه برق اضافه کند، ۳۰۰ مگاوات از آن را باید صرف تولید انرژی پاک کند. از سال ۹۶ تاکنون میانگین توسعه انرژیهای تجدیدپذیر 5/7درصد بوده است.

علاوه بر این، کشور ما ظرفیتهای بسیار خوبی در زمینه تولید انرژی خورشیدی دارد (از این نظر جزو 10 کشور برتر دنیا هستیم) اما به 2 دلیل در این زمینه پیشرفت و توفیق چندانی نداشتهایم.

دلیل اول این است که سوختهای فسیلی در کشور ما بسیار ارزان است. وقتی سوخت ارزان باشد،بهطبع برقی که تولید میشود، نرخ بسیار پایینتری دارد.

دلیل دیگر این است که تجهیزات اولیه راهاندازی نیروگاههای تجدیدپذیر گراننرخ است. روشن است که انرژی ارزان جایی برای تولید انرژی تجدیدپذیر باقی نمیگذارد و بهطبع کسی به آن سمت نمیرود.

چند سال پیش، دولت برای راهاندازی نیروگاه برق خورشیدی به متقاضیان وام و تسهیلات میداد، اما باز هم استقبالی نشد، البته در این زمینه محدودیتهای تحریمی هم بیتاثیر نبوده، اما مهمترین عامل بحث ارزان بودن انرژی حاصل از سوختهای فسیلی است. نرخ برق آنقدر ارزان است که تعداد زیادی مزرعههای تولید رمز ارز در کشور راهاندازی شده است.

قیمت ارزان هم در بخش صنعتی و هم در بخش خانگی به مصرف بیرویه منجر شده است، البته این موضوع را نباید با موضوع معیشت مردم در یک قالب گنجاند. اینکه باید درآمد مردم بالا برود و اختلالی در معیشت آنها ایجاد نشود، بحث درستی است که جداگانه باید موردبررسی قرار گیرد.

از سوی دیگر، نمیتوان بحث هدررفت انرژی را همچنان نادیده گرفت. درست مثل وضعیت آب که همه شاهد هستیم که در این شرایط بحرانی، باز هم شهروندان بهجای استفاده از جارو، پیادهرو جلوی خانه خود را با جریان آب تمیز میکنند.

علت این است که باوجود کمآبی و از دست رفتن بسیاری از منابع آببها همچنان ارزان است، در حالی که بطری آب معدنی از همان حجم بنزین گرانتر بهفروش میرسد، پس شکی نیست که باید هم در بحث قیمتگذاری و هم در حوزه سیاستهای تنبیهی و تشویقی، اقداماتی اساسی انجام شود.

همین شرایط به همه حوزههای مصرف انرژی بسط پیدا میکند. در زمستان میزان مصرف گاز بخش خانگی و تجاری تا ۲۰ درصد افزایش پیدا میکند. این افزایش باعث میشود که سهم گاز نیروگاهها و صنایع بزرگ کاهش پیدا کند، بنابراین سهم نیروگاهها و صنایع بزرگ را کم میکنند و به بخش خانگی اختصاص میدهند. در هیچ کجای دنیا، چنین اتفاقی نمیافتد، اگر قرار باشد برق سهمیهبندی شود، نباید شهرکها و واحدهای صنعتی که توسعه کشور منوط به تولید آنها است،دچار اختلال و تعطیلی شوند، اما در کشور ما برعکس است.

مثال دیگری را در نظر بگیرید؛ بخش کشاورزی بیش از ۹۰ درصد منابع آبی کشور را مصرف میکند،اما سهمی که در درآمد ناخالص ملی دارد، بیش از ۴۰ درصد نیست.

اگر قرار است، انرژی کشور به بخش خاصی تزریق شود، باید دودوتا چهارتا انجام دهیم و ببینیم چقدر در تولید درآمد ناخالص ملی کشور نقش دارد، اما این اتفاق نمیافتد. متاسفانه کارخانجات ما عموما فرسوده و قدیمی هستند و انرژی زیادی مصرف میکنند و هیچ اقدامی در راستای بحث مدیریت سبز انجام نمیشود.

در حالی که باید شرایط بهگونهای باشد که تولیدکننده خود بهسمت مدیریت منابع و انرژی گرایش پیدا کند.

البته در بخش خصوصی، اقداماتی در این زمینه انجام شده است، بهویژه درباره منابع آبی یا تولید برق.

در بحث تولید، تا حدی میتوان درآمد را بالا برد، از آن به بعد اگر تولیدکننده بخواهد سود بیشتری بهدست آورد، باید در هزینههای خود صرفهجویی کند تا سوددهی آن بنگاه اقتصادی افزایش پیدا کند، اما در بخش صنعت ما بسیاری از هزینهها «بَرج» است و تنها راهحل عبور از این مشکل، کاهش وابستگی اقتصاد به دولت
 است.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4y87de