-

کلونی‌های مهاجرپذیر

فرشاد رشیدنژاد-استاد دانشگاه

موضوع جایگزینی معدن به ‌ جای نفت، تنها منحصر به کشور ما نیست، حتی به ‌ تازگی شاهد آن هستیم که کشوری مانند عربستان هم، در تلاش است تا به ‌ ‎ سرعت اقتصاد بدون نفت را پایه ‌ ریزی کند و برای توسعه معادن خود سرمایه ‌ گذاری ‌ های عظیمی انجام می ‌ دهد.

بنابراین روشن است که گریزی از تلاش برای رشد و توسعه این صنعت وجود ندارد. دستیابی به این هدف، جدا از سرمایه ‌ گذاری، نیازمند دانش فنی است که در اختیار نخبگان، افراد باتجربه و تحصیلکردگان این حوزه است و اگر این سرمایه از دست برود، توسعه با مشکل روبه ‌ رو می ‌ شود.

در حال ‌ حاضر ما در عمل با کمبود نیرو در این حوزه روبه ‌ رو هستیم. به ‌ عنوان مثال، اگر بخواهیم یک مدیر پروژه توانمند و باتجربه در حوزه صنعتی خاصی به ‌ کار بگیریم، با دشواری ‌ های فراوانی مواجه می ‌ شویم، بنابراین موضوع کمبود نیروی انسانی به ‌ عنوان یک تهدید وجود دارد و باید برای آن چاره ‌ اندیشی شود.

مقصد مهاجران حوزه معدن، به ‌ طبع کشورهایی است که صاحب صنعت معدن و فرآوری مواد معدنی هستند و به ‌ علاوه از شرایط زندگی مساعدی هم برخوردار هستند، مثل کانادا، استرالیا، امریکا، همچنین افریقای ‌ جنوبی یا کشورهایی امریکای ‌ لاتین مثل شیلی، برزیل و...، زیرا تولیدات معدنی در این کشورها بالا است و در این زمینه جزو سرآمدان هستند.

البته گاهی انگیزه ‌ های دیگری هم به غیر از کاریابی یا بهبود وضعیت معیشت وجود دارد، بنابراین افراد کشورهایی را انتخاب می ‌ کنند که به ایده ‌ آل موردنظرشان نزدیک ‌ تر باشد.

بعد از گذشت چندین دهه، در برخی کشورهای مقصد، کلونی ‌ هایی از متخصصان ایرانی تشکیل شده است که با همکاران خود در داخل کشور ارتباط دارند و تبادل اطلاعات می ‌ کنند. این ارتباطات، زمینه جذب افراد دیگر را هم فراهم می ‌ کند. به ‌ عنوان مثال، معدنکارانی که جذب کشورهایی مانند کانادا و استرالیا شده ‌ اند، خود به ‌ طورمستقیم یا غیرمستقیم زمینه مهاجرت را برای دوستان و همکاران خود فراهم کرده ‌ اند.

اما کشورهای اروپایی، جذابیت شغلی کمتری برای افراد فعال در حوزه معدن و مواد معدنی دارند، زیرا اروپاییان بسیار سریع ‌ تر از دیگر ساکنان کره زمین تلاش می ‌ کنند که به تکنولوژی ‌ های سبز و پاک دست یابند و باتوجه به تعارض میان معدنکاری و محیط ‌ زیست، بسیاری از این کشورها فعالیت ‌ های معدنی خود را کاهش داده ‌ اند و مواد معدنی موردنیاز خود را از دیگر کشورها تهیه می ‌ کنند.

آنچه امروزه موج جدیدی از مهاجرت را در میان دانش ‌ آموختگان و متخصصان معدنی ایجاد کرده، وضعیت بازار و میزان اندک سرمایه ‌ گذاری در این حوزه است.

در اواسط دهه 70 تا 80، پروژه ‌ های معدنی زیادی در سطح کشور وجود داشت، اقدامات بزرگی انجام می ‌ گرفت و بودجه ‌ های عمرانی زیادی به این طرح ‌ ها اختصاص پیدا می ‌ کرد، به این ترتیب، افراد زیادی جذب این حوزه می ‌ شدند و به کار و فعالیت می ‌ پرداختند.

اما در حال ‌ حاضر پروژه ‌ های بزرگی که بتواند نیروهای زیادی را به ‌ کار گیرد، کمتر شده است. بنابراین اگر جایی فرصت کاری خوبی فراهم باشد، نیروهای فعال به آن سو کشیده می ‌ شوند. واقعیت این است که وضعیت معیشت و حقوق و مزایای بهتر، عامل جذابی است که افراد را به مهاجرت تشویق می ‌ کند.

برای مقابله با این چالش، باید در درجه اول، موضوع به ‌ رسمیت شناخته شود و اطلاعات درستی در این زمینه تهیه شود تا بتوان آن را به ‌ درستی مورد بررسی قرار داد.

در قدم بعدی باید با برطرف کردن چالش ‌ ها و مقابله با آسیب ‌ ها، شرایط در کشور بهبود پیدا کند تا زمینه مهاجرت معکوس فراهم شود، حتی می ‌ توان از ایرانیان مقیم خارج از کشور که تجربه و دانش کافی دارند، خواست که برای فعالیت در این حوزه به کشور برگردند. بنابراین باید تمام تلاش خود را به کار ببندیم تا هم نیروهای متخصص تربیت ‌ شده خودمان را حفظ و هم متخصصان دیگر کشورها را جذب کنیم. مهم ‌ ترین اقدام در این مسیر، بسترسازی و ایجاد شرایط باثبات و مناسب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور است تا هم بتوان مانع جریان سریع مهاجرت شد و هم متخصصان دیگر کشورها را به این حوزه جذب کرد.

صنعت معدن به ‌ واسطه انقلاب صنعتی چهارم و تغییرات تکنولوژیکی، بی ‌ وقفه در حال تحول ماهوی و جدی است، بنابراین جای آن است که تصمیم ‌ گیران و سیاست ‌ گذاران این حوزه، برنامه ‌ های مدونی تهیه کنند تا نیاز صنعت معدن کشور و افراد متخصص مرتفع شود و چه با نگهداشت نیروی داخل و چه فراخواندن و دعوت از نیروهای توانمند (ایرانی یا غیرایرانی) از خارج این حوزه را رونق بدهیم و باعث رشد و اعتلای کشور شویم.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*