با طلای کثیف چه میکنیم؟
سالهای زیادی است در کشور درباره بازیافت و تفکیک زباله و مباحث پیرامون آن صحبت میشود، هر از گاه تبلیغاتی نیز درباره آن در سطح شهر به چشم میخورد.
اما آنچه در واقعیت با آن روبهرو هستیم این است که هنوز اقدام عملی چندانی برای ساماندهی پسماندهای شهری از مبدأ تولید تا حلقه انتهایی آن انجام نشده است. همچنان در بیشتر مواقع زبالهها را بدون تفکیک خشک و تر دفع میکنیم و جمعآوری آنها از سطح شهر همچنان به صورت کاملا غیرمکانیزه انجام میشود. حاصل این بیتوجهی و رویکرد غلط نیز هدررفت سرمایهای است که در بسیاری از کشورها موجب درآمدزایی برای صاحبان صنایع و دولتمردان و در نهایت کمک به رشد اقتصادی میشود. اما اشکال کار در کجاست؟ و چه راهکارهایی میتواند به بهبود وضعیت فعلی کمک کند؟ گزارش در این باره را بخوانید:
با استانداردهای بازیافت فاصله داریم
حسین حیدریان، معاون پردازش و دفع سازمان مدیریت پسماند: در کشورهای پیشرو در حوزه بازیافت براساس آمار حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد مواد به صورت مستقیم در مسیر بازیافت قرار میگیرند و حدود ۳۰ درصد نیز در بخش بازیافت انرژی به کار گرفته میشوند. به این ترتیب در مجموع حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد پسماندها در این کشورها به صورت مواد و انرژی بازیافت میشوند. این موضوع هم از نظر اقتصادی و هم از نظر زیستمحیطی و سلامت نقش مهمی در این کشورها ایفا میکند.
در ایران نیز در سالهای گذشته اقداماتی در این راستا انجام شده و وضعیت بازیافت پسماندها بسیار مطلوبتر از گذشته است اما حقیقت این است که هنوز با استانداردهای مطلوب در این حوزه فاصله زیادی داریم. درباره میزان بازیافت در کشور اطلاعات و آمار رسمی دقیق در دسترس نیست اما برآوردها نشان میدهد در کلانشهرها بازیافت زبالههای خشک حدود ۲۰ درصد است. همچنین به نظر میرسد در کلانشهرها این آمار درباره زبالههای تر و آلی با توجه به در نظر گرفتن محدودیتهای تولید انرژی از پسماند حدود ۲۰ درصد است. اما آمار کلی نشان میدهد آمار دفن مستقیم زباله در کشور حدود ۸۰ درصد است.
برنامههای بازیافت در کشور
در کلانشهر تهران به دنبال توسعه ظرفیت ساختارهای زبالهسوز هستیم و مذاکراتی نیز با سرمایهگذاران انجام شده که در آینده نزدیک بتوانیم ظرفیت ۸۰۰ تن در روز را عملیاتی کنیم. در بحث سامانههای متمرکز بازیافت پسماندهای شهری نیز ۷ پهنه را در نظر گرفتهایم تا ساماندهی پسماندهای شهری را به شکل مطلوب انجام دهیم. علاوهبر آن، سامانههای مخصوصی برای تفکیک در مبدأ در نظر گرفته شده که ایستگاههای مترو، میادین میوه و ترهبار و فروشگاههای پسماند صفر جزو آنها هستند و به ساختارهای فعالی مانند وانتهای ملودی و غرف بازیافت در این حوزه اضافه میشوند.
هدفگذاری ما این است که طی ۴ سال آینده به سمت ایجاد ظرفیت بازیافت ۳۰ درصد حرکت کنیم.
لزوم همگامی برنامههای آموزشی و حقوقی
آنچه درباره تفکیک و بازیافت زبالهها در کشورهای پیشرفته برآن تاکید میشود، آموزش و آگاهسازی جامعه است که باید توجه ویژهای بر آن در حوزههای مختلفی مثل صداوسیما، فضای مجازی و آموزشهای چهرهبهچهره داشته باشیم. در عین حال مورد دیگری که در کشورهای توسعهیافته بر آن تاکید میشود، جنبه حقوقی تفکیک زبالهها است. کشورهای پیشرفته در حوزه بازیافت، به بحثهای حقوقی در این زمینه نیز ورود کردهاند؛ یعنی با توجه به فرهنگسازی و آموزشهای لازم و کافی انجام شده جرایمی برای رعایت نکردن تفکیک زبالهها از مبدأ نیز در نظر گرفته شده است. ما نیز اگر بتوانیم آموزش و فرهنگسازی در زمینه بازیافت و تفکیک زبالهها را بهخوبی گسترش دهیم، میتوانیم قوانینی برای ضمانت اجرایی این کار وضع کنیم.
علاوهبر این، باید توجه بیشتری به آموزش و آگاهسازی صاحبان صنایع نیز داشته باشیم؛ در این زمینه در دنیا موضوعی به نام امتداد مسئولیت تولیدکننده وجود دارد. تولیدکنندگان کالا باید کالای خود را به نحوی طراحی کنند تا حائز مشخصههای مطلوب باشد. عمر بالای کالا، تولید کمترین پسماند ممکن مثل بستهبندی کوچکتر و محدودتر، استفاده از ساختارهای کمتر آلودهکننده و قابل بازیافت مثل ترکیبات پلاستیکی از مواردی است که در کشورهای صاحب سبک در این زمینه به آن توجه میشود.
متاسفانه ما در کشور به این موضوعات کمتر پرداختهایم و در تلاش هستیم با همکاری نهادهایی مثل وزارت صنعت ، معدن و تجارت و سازمان حفاظت محیط زیست، به سوی ترویج این فرهنگ در میان تولیدکنندگان حرکت کنیم و حتی در آینده آن را به صورت یک الزام درآوریم.
در بسیاری از کشورها مانند فرانسه طرحهای بلندمدتی مانند حذف پلاستیک در بستهبندی مواد غذایی در بازارهای میوه و ترهبار در دستور کار قرار گرفته است. در کشور ما نیز شهرداری چنین اقداماتی را در دست اجرا دارد و حتی مصوباتی را وضع کردهاند که مراکزی مانند فروشگاههای زنجیرهای، میادین میوه و ترهبار طی یک برنامه زمانبندی شده به سمت حذف کیسههای پلاستیکی بروند.
فروشگاههای پسماند صفر، یک راهکار موثر
یکی دیگر از اقداماتی که سازمان مدیریت پسماند انجام داده، حرکت به سوی ایجاد فروشگاههای پسماند صفر است. در فروشگاههای پسماند صفر اولا بیشتر محصولات به صورت فلهای عرضه میشوند و در آنها کیسه پلاستیکی برای حمل کالاها ارائه نمیشود. با حذف بستهبندی در این فروشگاهها، اجناس با نرخ پایینتری قابلیت عرضه پیدا میکنند.
در این زمینه با صنایعی مثل صنایع تولید مواد شوینده صحبت شده تا مانند بسیاری از کشورها، این مواد را به صورت فله و در مخازن بزرگ در این فروشگاهها قرار دهند و هر شهروند این مواد را در ظرفی که خود آن را از منزل میآورد خریداری کند. این کار یک معامله دوسر برد است که از یک سو هزینههای تولید را برای تولیدکننده کاهش میدهد و از سوی دیگر نرخ کالا به نفع مصرفکننده کاهش مییابد.
در هدفگذاریها برای ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۱ افتتاح ۵ فروشگاه پسماند صفر در تهران در دستور کار است. آگهی فراخوان عمومی این کار نیز منتشر شده و بسته به استقبال سرمایهگذاران برای گسترش این فروشگاهها اقدام خواهیم کرد.
بازیافت یک سبک اقتصادی است
عبدالمجید شیخی-اقتصاددان و استاد دانشگاه: بازیافت و استفاده مجدد از پسماندها فرهنگی است که در سالهای گذشته طرفداران بسیاری را در کشورهای مختلف به سوی خود جذب کرده است زیرا علاوهبر آثار مثبت زیستمحیطی، میتواند تاثیرات مثبت فردی و کلان اقتصادی را نیز به دنبال داشته باشد. این رویکرد در فرهنگ جهانی تا حدی بوده که درحالحاضر بازیافت آب نیز در مصارف خانگی مورد توجه قرار گرفته است.
یکی از مهمترین مسائلی که میتواند توجه مردم را به سوی بازیافت در مصارف خانگی جلب کند، فرهنگسازی و آموزش در این حوزه است؛ این مبحثی است که تاکنون مورد غفلت واقع شده و رسانهای مانند صداوسیما نیز در این زمینه آنطور که باید و شاید عملکرد مطلوبی نداشته است. البته آموزش و فرهنگسازی در این حوزه نباید تنها محدود به بخش مصرف و موضوع تفکیک زبالهها شود بلکه باید هرچه بیشتر به سمت کاهش تولید زباله و کم کردن آلودگی محیطزیست پیش برویم و در مراحل بعد به مسئله بازیافت و تفکیک زبالهها بپردازیم.
زندگی در چند دهه گذشته به سوی شهرنشینی پیش رفته و این باعث شده تولید زباله در دنیا به شکل فزایندهای زیاد شود. این روند با توجه به ایجاد مشکلات محیطزیستی و همینطور اتلاف مواد قابل بازیافت بسیاری از دولتمردان را به فکر بازیافت هرچه بیشتر پسماندها انداخته است. به همین دلیل در کشورهای پیشرفته با برنامهریزیهای دقیق حجم قابلتوجهی از پسماندها دوباره به چرخه تولید بازمیگردد و بر اقتصاد این کشورها نیز تاثیر مثبت فراوانی میگذارد. مواد اولیه بسیاری از حلقههای تولید در کشور ما نیز میتواند از طریق مواد بازیافتی تامین شود. این کار هم از آلایندگی پسماندها برای محیطزیست جلوگیری میکند و هم هزینه مواد اولیه را به شکل قابل توجهی کاهش میدهد. اما تولید از مواد بازیافتی نیاز به برنامهریزیهای دقیق دارد که این کار هنوز در کشور ما بهدرستی انجام نمیشود.
به فکر جایگزین باشیم
بازیافت مواد و استفاده از آن در چرخههای مجدد تولید تنها یکی از راههایی است که آلودگی کمتر را به محیطزیست تحمیل میکند.
اما اگر میخواهیم در این زمینه گامهای بلندتری برداریم باید مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته به سمت استفاده از جایگزینهایی برای مواد پلاستیکی و انباشت حاصل از زبالهها باشیم. در این روش پژوهشگران با استفاده از مواد زیستتخریبپذیر و قابل کمپوست به روشهایی دست یافتهاند که در بسیاری از صنایع مانند بستهبندی، این مواد را جایگزین مواد و پلیمرهای پلاستیکی کنند.
در این زمینه ظرفیتهای بالایی در کشور ما وجود دارد که میتواند صنایع بستهبندی و حتی تولید ظروف را با استفاده از مواد کمپوستپذیر انجام دهد.
در این روش میتوان الیاف گیاه اکالیپتوس، لیف خرما و تفاله نیشکر را با فرآوریهای پیشرفته تبدیل به ظروف و بستهبندیهای مواد کرد. این مواد پس از استفاده در دفع، در مدت کوتاهی در خاک تبدیل به کمپوست و تقویتکنندههای خاک میشوند.
قابلیتهای ایجاد چنین جایگزینهای مطلوبی برای پلاستیک در کشور ما بهعنوان محصول جانبی صنایع دیگر وجود دارد و برنامهریزی برای آن میتواند صرفه اقتصادی و زیستمحیطی فراوانی داشته باشد.
سخن پایانی
با توجه به آنچه گفته شد، چند عامل در حوزه بازیافت پسماندها میتواند مورد توجه دستاندرکاران قرار گیرد؛ در درجه اول آموزش و فرهنگسازی درباره تولید زباله و تفکیک آن راهحلی است که سالهاست در کشورهای دیگر مورد استفاده قرار گرفته و نتایج مطلوبی را نیز به همراه داشته است.
موضوع دیگری که در بازیافت پسماندها میتواند مورد توجه قرار گیرد ورود فناوریهای بازیافت مواد آلی و تر و همچنین استفاده بهینه از زبالههای خشک است.
این فناوریها علاوهبر تولید انرژی و مواد با نرخ پایینتر، زبالههای کمتری را نیز به طبیعت تحمیل میکند و میتواند جالب توجه باشد. اما رویکرد سوم و نوین، جایگزینی مواد کمپوستپذیر به جای حجم انبوه پلاستیک تولید و مصرف شده در کشور است که از آن بهعنوان جدیدترین نسل این فرآوردهها یادمیکنند.
در کشورهای پیشرو در این زمینه امروز استفاده از ظروفی که با مواد زیستتخریبپذیر و قابل کمپوست تهیه میشوند بهعنوان یک راهکار اقتصادی و زیستمحیطی مورد توجه بسیاری از صنایع قرار گرفته است.
در کشور ما نیز این صنعت در سالهای اخیر شکوفا شده اما همهگیری استفاده از آن باز هم به موضوع آموزش و فرهنگسازی در کشور بازمیگردد.